مشاور کانون عالی کارگران ساختمانی کشور میگوید: هیچ زمان شرایط زندگی کارگران جزو اولویتهای تصمیمسازان نبوده است؛ امروز در استان کردستان ۵۰ درصد کارگران و استادکاران ساختمانی بیکارند؛ در میان باقی نیز نیمه بیکار و موقتیکار زیاد داریم؛ کارگری که سر میدان میایستد در ماه نهایت ۱۰ یا ۱۵ روز کار دارد یا استادکاری که روزمزد کار میکند، شاید فقط یک سوم ماه را شاغل باشد.
جی پلاس؛ ایلنا نوشت: میکائیل صدیقی از نرخ بالای بیکاری کارگران ساختمانی انتقاد کرد؛ در شرایطی که سه سال است اصلاحیهی بیمهی کارگران ساختمانی در مجلس معطل مانده است.
میکائیل صدیقی (رئیس کانون انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی استان کردستان و مشاور کانون عالی کارگران ساختمانی سراسر کشور) به شرایط دشوار کارگران ساختمانی کشور اشاره کرد و گفت: در سال جاری، وضعیت ساخت و ساز به دلیل شرایط اقتصادی کشور خوب نبوده به طوریکه میتوان ادعا کرد رکود در بخش ساخت و ساز حاکم است، خیلی از کارفرمایان جرئت ورود به این بخش را ندارند و ریسک نمیکنند در ساخت و ساز سرمایهگذاری کنند.
آثار رکودِ بیسابقه
او ادامه میدهد: در این شرایط طبیعیست که سرمایهها به بخشهای دیگر رفته که ریسک کمتری دارند.
صدیقی با بیان اینکه «امسال شرایط خوبی نداشتیم» اضافه میکند: از ابتدای سال، فقط ۵۹ هزار و خوردهای جواز کسب در استان تهران صادر شده است؛ استان تهران معمولاً گستردهترین و پرساختوسازترین استان کشور است؛ بنابراین اگر آمار ناچیز تهران را به سراسر کشور تعمیم میدهیم، برآورد کلی ناامیدکننده است؛ بدون تردید دود این اوضاع قبل از همه به چشم کارگران این بخش رفته است، هم بیکاری کارگران ساختمانی افزایش یافته و هم بیمه کارگران ساختمانی معطل مانده است.
این آثار منفی به گفتهی صدیقی، معلول بیکاری گسترده است: کارگران ساختمانیِ بیکار شده به اجبار رو به مشاغل دیگر آوردهاند، مشاغلی که در زمرهی مشاغل کاذب جای میگیرند؛ اینها در استانهای بزرگ و در کلانشهرها دستفروشی میکنند و در استانهای مرزی، کولبری. حتی به خارج کشور مهاجرت میکنند؛ این مهاجرت، تبعاتی دارد؛ کارگران و استادکاران متخصص ساختمانی در کشورهای همسایه، معمولاً به کارهای نامرتبط مشغول میشوند؛ استادکار داریم که در کردستان عراق ظرفشویی میکند یا در رستوران گارسون است، این شرایط غمبار در شان کارگران و استادکاران ایرانی نیست و مسئولان باید پاسخگوی این وضعیت باشند.
۵۰ درصد بیکاری
مشاور کانون عالی کارگران ساختمانی کشور اضافه میکند: هیچ زمان شرایط زندگی کارگران جزو اولویتهای تصمیمسازان نبوده است؛ امروز در استان کردستان ۵۰ درصد کارگران و استادکاران ساختمانی بیکارند؛ در میان باقی نیز نیمه بیکار و موقتیکار زیاد داریم؛ کارگری که سر میدان میایستد در ماه نهایت ۱۰ یا ۱۵ روز کار دارد یا استادکاری که روزمزد کار میکند، شاید فقط یک سوم ماه را شاغل باشد. آمار هوا که رو به سردی برود، بدتر میشود؛ در فصول سرد سال شاید ۲۰ درصد کارگران هم سر کار نباشند.
صدیقی آمارها را جمعبندی میکند: شواهد عینی نشان میدهد ۵۰ درصد استادکاران ساختمان بیکارند و به اجبار به شغلهای دیگر روی آوردهاند، شغلهایی که هیچ تناسبی با تخصص و مهارت آنها ندارد.
در این میان، اصلاحیهی بیمهی کارگران ساختمانی همچنان در کمیسیون اجتماعی مجلس معطل مانده و به صحن نمیآید؛ رفت و برگشت این اصلاحیه در راهروهای مجلس، سه سالِ تمام به درازا کشیده و در این بازهی زمانی طولانی، حتی یک کارگر ساختمانی جدید بیمه نشده.
۵۰۰ هزار خانواده در انتظار بیمه
رئیس کانون انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی استان کردستان از این اهمال طولانی انتقاد میکند و میگوید: سه ماه پیش در مورد اصلاحیه بیمه در مجلس رای گیری شد؛ روز اول، موارد اصلی اصلاحیه تصویب شد اما در روز دوم، یک نماینده به جزئیات به یک بند از اصلاحیه ایراد گرفت و این اصلاحیه برگشت خورد به کمیسیون اجتماعی؛ اکنون سه ماه است که طرح در کمیسیون اجتماعی گیر افتاده است.
صدیقی با بیان اینکه «خیل عظیمی از کارگران ساختمانی کشور مدتهاست که در صف بیمه ایستادهاند و این صف اصلاً جلو نمیرود» میگوید: پیگیریهای ما نشان میدهد که بیش از ۵۰۰ هزار کارگر ساختمانی در صف بیمه هستند؛ این آمار یعنی ۵۰۰ هزار خانواده در کشور فقط منتظر یک اصلاحیه هستند که فقط اصلاحیه هست و نیازی به تایید شورای نگهبان هم ندارد؛ فقط نمایندگان مجلس تصویب کنند، کار تمام است؛ بنابراین ۵۰۰ هزار خانواده منتظر تصویب یک اصلاحیه توسط نمایندگان مجلس هستند تا بتوانند از اولین و سادهترین حقوق شغلی خود یا همان «بیمه تامین اجتماعی» بهره مند شوند؛ اصل ۲۹ قانون اساسی تاکید دارد بیمه حقی است همگانی و باید تمام کارگران کشور بدون استثنا بیمه شوند؛ این اصل قانونی دهههاست اجرا نشده.
او اضافه میکند: سه سال است که بیمه کارگران ساختمانی متوقف شده؛ در این مدت هیچ کارگر ساختمانی بیمه نشده؛ نه تنها کارگران بیمه نشدهاند بلکه دست تامین اجتماعی باز بوده که بیمه کارگران ساختمانی -که واقعا کارگر هستند-را قطع کند به این بهانه که منابع کافی ندارد در حالیکه سازمان هر سال ۱۵ درصد از هزینهی جواز کسب را از کارفرمایان به خاطر بیمه کارگران ساختمانی گرفته است؛ ۷ درصد هم هر ماه از کارگران بیمه شده گرفته. چرا وقتی سه سال است هیچ کارگر جدیدی بیمه نشده، چند هزار میلیارد تومان در همین مدت بابت بیمه کارگران ساختمانی گرفتهاند؛ این پولها کجا رفته؟
چه کاری مهمتر از این؟
صدیقی این شرایط را محصول استیلای رویکرد سرمایهداری میداند و اضافه میکند: اگر جز این بود خیلی پیش از این، اصلاحیهی بیمهی کارگران ساختمانی به تصویب میرسید؛ یک اصلاحیهی یک بندی نباید سه سال در راهروهای مجلس شورا معطل بماند؛ در این مدت، ما تشکلهای کارگری به شیوههای مختلف پیگیر کار بودهایم؛ با نمایندگان مجلس صحبت کردهایم، نامه نوشتهایم، اما نتیجهای حاصل نشده است.
او در پایان میگوید: واقعاً نمیدانیم چرا اصلاحیهی بیمهی کارگران ساختمانی تصویب نمیشود؛ نمایندگان مجلس باید پاسخگوی کارگران باشند و به این سوال پاسخ دهند که وقتی با یک امضا میتوانند ۵۰۰ هزار خانواده را در این شرایط اقتصادی از حق بیمه شدن برخوردار کنند، چرا تعلل میکنند، چه کاری از این مهمتر دارند؟