جی پلاس؛
سه روز پس از شهادت فرماندهان ارشد جنگ، میان امام و اعضای شورای دفاع چه گذشت؟
در اینکه هواپیما اشکال فنی پیدا کرده یا یک عملیات تروریستی بوده است، در اصل ماجرا اختلافی ایجاد نمی کند چرا که هر کدام که باشد، جمعی از فرماندهان ارشد جنگ را به شهادت رسانده است. واقعه تلخ و جبران ناپذیر است و حالا در سومین روز از شهادت آنان جمعی از اعضای شورای عالی دفاع برای دیدار با امام راهی جماران شده اند.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، عصر روز هفتم مهر ماه سال 60، درست نزدیکی های تهران جمعی از فرماندهان نظامی از جمله شهید فکوری و فلاحی به شهادت رسیدند. این حادثه ضربه بزرگی به بدنه نیروهای مسلح آن هم در شرایط اضطراری جنگ زد.
سید محمد مهدی دزفولی، پژوهشگر و مستندساز در گفت و گویی که با روزنامه شرق انجام داده است، به نکته مهمی درخصوص شهادت این بزرگواران اشاره کرده و اینگونه گفته است:
ببینید من در مصاحبه با افراد مختلفی که در اینباره داشتم، همگی در دو مسئله متفق القول بودند؛ اول آنکه اساسا قرار بود فتح خرمشهر در همان پاییز سال 60 صورت گیرد که با شهادت این جمع مهم از فرماندهان ارشد ارتش و سپاه تا خرداد سال بعد (61) به طول انجامید. نکته دوم اینکه قرار نبود جنگ خیلی طولانی و فرسایشی شود. پس حادثه هفتم مهر، هم تاریخ جنگ تحمیلی را تغییر داد و مهمتر از آن هم تاریخ کشور را دستخوش تغییر کرد، چون اگر فتح خرمشهر در همان پاییز سال 60 انجام می شد و پس از آن، جنگ در همان نقطه تمام می شد، اساسا سیر اتفاقات و تحولات شکل دیگری به خود می گرفت. ضمنا با توجه به پژوهش هایی که برای ساخت مستند انجام دادم، حادثه هفتم مهر سال 60 واقعا مسیر جنگ را به شکل کاملا جدی تغییر داد. چون بر اساس مصاحبه های پژوهشی و گفتوگوهایی که با افراد داشتم، بهطور مشخص شهید فلاحی به عنوان کفیل ستاد مشترک ارتش و فرمانده جنگ معتقد بودند که جنگ ایران و عراق، نه می تواند و نه باید طولانی شود.
مرحوم فلاحی با استناد به چه دلیل یا دلایلی این تصور را داشت؟
دلیل اول آن بود که شهید فلاحی اعتقاد داشت طولانی شدن جنگ باعث فرسایش دو کشور می شود؛ بنا بر این منطقی نیست که بخواهیم یک جنگ کلاسیک را فرسایشی کنیم. در نتیجه جنگ ایران و عراق تقریبا جزء آخرین جنگ های کلاسیک بینالمللی است که هشت سال به طول انجامید؛ یعنی جنگ های بعدی در دیگر نقاط جهان مانند این جنگ آنقدر طولانی نشد. جنگ های فرسایشی و طولانی مانند جنگ ایران و عراق که قریب به یک دهه به طول کشید، دیگر سالهاست که در تحولات جهانی جایی ندارد و منسوخ شده است؛ مرحوم فلاحی نیز با همین تفکر به دنبال آن بود که با یک پیروزی بزرگ بتواند به جنگ پایان دهد.
وی در بخش دیگری از گفت و گوی خود به نکته مهمی درباره سابقه ترور شدن برخی از این فرماندهان پیش از سقوط هواپیما اشاره کرده و اینکه این سقوط خرابکاری منافقان بوده است را اینگونه مورد تایید قرار داده است:
بله. این سناریو یکی از مهمترین و جدیترین سناریوهاست، بهخصوص آنکه این فرماندهان سابقه ترور داشته اند و بعضا برخی از این فرماندهان حتی دو بار سابقه ترور داشته اند؛ برای مثال شهید کلاهدوز تا پیش از حادثه هفتم مهر تجربه دو بار ترور را از سر گذرانده بود. شهید فلاحی هم در کردستان و پاوه تجربه ترور ناموفق را داشت. همچنین شهید نامجو قبلا سابقه ترور ناموفق داشت. حال همه این افراد در یک هواپیما جمع شده باشند، آنهم در شرایطی که بعد از خرداد سال ۶۰، سازمان دست به اسلحه شده و رسما فاز ترور را در دستور کار خود قرار داده است و تنها کمتر از یک ماه از حادثه تروریستی هشتم شهریور و ترور شهید رجایی و باهنر میگذرد، قدری جای تأمل دارد.
اکنون صبح روز یازدهم مهر ماه سال 60 است. سه روز و اندی از شهادت فرماندهان عالی رتبه جنگ می گذرد، اعضای شورای عالی دفاع و فرماندهان نظامی در جماران به حضور امام خمینی (س) رسیده اند تا جان کلام را از ایشان بشنوند و مانند همیشه صحبت هایشان مرهمی باشد بر دردهایی که به خاطر امنیت سرزمینشان و سربلندی دین و میهنشان تحمل می کنند. ایشان ابتدا تاسف شدید خود را از این واقعه دردناک ابراز می دارند و می فرمایند:
"بسم الله الرحمن الرحیم
پشتیبانی ارتش و ملت از یکدیگر
شهادت فرماندهان ارتش را به شما تسلیت می گویم. من از این واقعه شدیداً ناراحت شدم. امروز ارتش و دولت با زمان سابق فرق کرده است. آقایان باید با هم مشورت و همکاری نمایند و در پیشبرد مقاصد کشور اسلام همفکر باشند. فرماندهان ارتش باید با هم تفاهم داشته باشند. امروز ما مبتلا به جنگ هستیم و تقریباً همۀ کشورها علیه مملکت ما توطئه می کنند. استقلال و آزادی خودتان را نمی توانید بدون تفاهم حفظ کنید. ملت را ببینید که چگونه پشتیبان شماست. به انتخابات نظر کنید، می فهمید که ایران پایدار خواهد ماند. ممکن است عده ای در خارج مفت بگویند، ولی ملت واقعیت ها را می بیند. این مردم هستند که در صحنه اند و نباید کاری بشود که مردم متزلزل گردند.
دنیا روی ملت ها حساب می کند. وقتی دولت ها می بینند که ملت ما برای همه چیز آماده است و این آمادگی را تا کنون ثابت نموده است؛ پدری جوانش را به جبهه می فرستد، مادری پسرش را معرفی می کند، دیگر چگونه دولت های خارجی می توانند طمع کنند. دولت ها همیشه طمعشان نسبت به دولت های دیگر است. وقتی می توانند کودتا یا حمله کنند که ملت در صحنه نباشد، ولی وقتی ملت در صحنه بود، چه کاری از آنان ساخته است. و در این جنگ فهمیده شد که ملت ما بی طرف نیست. ملت و ارتش ما قوی است و به خوبی مملکت را می توانند حفظ کنند. بر ما و همۀ متفکرین است که انسجام ملت را حفظ کنیم. امروز ملت با ارتش است و در هیچ کشوری اینگونه نیست. ارتش در جنوب و غرب می جنگد و پیرمرد و پیرزن ما در آن طرف مملکت با آنها همکاری می کنند. جز خدا کس دیگری نمی تواند این اتحاد را به وجود آورد. باید ارتش با محبت، مردم را جلب نماید. پشتیبانی ارتش و ملت از یکدیگر ایران را حفظ می نمایند و در این صورت است که قدرت های بزرگ هم مأیوس می گردند. و آن روزی دولت ها از این یأس بیرون می روند که بین ملت، دولت و ارتش اختلاف بیندازند، و دولت ها و سران هستند که با عملشان ملت را از خودشان جدا می کنند.
باید اتحادتان را حفظ کنید تا کشورتان استقلال داشته باشد، تا شریف باشید. ما اگر سر سفره نان جوین داشته باشیم، بهتر است تا در [کاخهای] بزرگ زندگی کنیم، ولی از آنجا دستمان به طرف دیگران دراز باشد. شرافت این را اقتضا می کند. شما از رژیم سابق نجات پیدا کردید و هم اکنون برای عظمت و شرافت خودتان می جنگید لذا، با هم بسازید. در اسلام، بالا و پایین معنا ندارد و شما که برای عظمت خود و کشور و ملتتان جنگ می کنید، با هم خوب باشید. دیگر نباید ـ مثلاً ـ نیروی دریایی، حسابی علی حده از نیروی زمینی داشته باشد. یک ملت هست و یک کشور و یک اسلام و همۀ عالم با آن بد. پس برای اینکه دشمنان نتوانند کاری کنند، باید با هم باشید. یَدُ الله ِ مَعَ الجَماعَة.[1] روزی که پاسدار از ارتشی و ارتشی از پاسدار جدا باشد، روز صدمه است و همه صدمه می بینند. امروز همه تقسیم کار کرده اند و همه برادرند و همه یک فکر دارند. از خدا می خواهم تا ما را هدایت فرماید تا همۀ ما دنبال این معنا باشیم که امر جنگ را تا پیروزی کامل دنبال کنیم. بدانید این تفاله ها رفتنی هستند و از بین خواهند رفت.
والسلام علیکم و رحمة الله"
صحیفه امام؛ ج 15، ص 268-269
1ـ حدیث نبوی، صحیح ترمذی، ج 3، ص 316 :«دست خدا با جماعت است».
دیدگاه تان را بنویسید