بیست و هشتم مرداد سال 57 و آتشی که به جان تماشاچیان سینما رکس آبادان افتاد و آنان را در خود سوزاند. حالا یک سالی از واقعه گذشته و خانواده های آنها فرصتی پیدا کرده اند که صدای اعتراضشان را به گوش رهبر انقلاب برسانند. آنان در یازدهم مهرماه سال 58 با امام دیدار کردند و به بیان دیدگاه های خود پرداختند.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، بیست و هشتم مرداد ماه سال 57 در حالی که جمعی از مردم آبادان در سینما رکس مشغول دیدن فیلم گوزن ها بودند، شعله های آتش سینما را در نوردید و تماشاچیان را زنده زنده سوزاند. آنچه از شواهد و قراین مشخص بود و بعدها نیز به اثبات رسید، عمدی بودن این آتش سوزی بود.
توطئه رژیم شاه که قصد داشت تا این آتش سوزی را به گردن انقلابیون بیندازد، با پیام امام در سی و یکم مرداد ماه سال 57 خطاب به اهالی آبادان خنثی شد. در بخش هایی از پیام ایشان چنین آمده است:
"دریافت خبر بسیار فجیع به آتش کشیدن چند صد نفر هموطنان ما با آن وضع حساب شده موجب تأثر و تأسف شدید گردید. من گمان نمی کنم هیچ مسلمانی بلکه انسانی دست به چنین فاجعه وحشیانه ای بزند جز آنان که به نظایر آن عادت نموده اند و خوی درندگی و وحشیگری، آنان را از انسانیت بیرون برده باشد. من تا کنون اطلاع کافی ندارم؛ لکن آنچه مسلّم است این عمل غیرانسانی و مخالف با قوانین اسلامی از مخالفین شاه که خود را برای حفظ مصالح اسلام و ایران و جان و مال مردم به خطر مرگ انداخته اند و با فداکاری از هممیهنان خود دفاع می کنند ـ به هر مسلکی باشند ـ نخواهد بود و قراین نیز شهادت می دهد که دست جنایتکار دستگاه ظلم در کار باشد که نهضت انسانی ـ اسلامی ملت را در دنیا بد منعکس کند. آتش را به طور کمربند در سراسر سینما افروختن و بعد توسط مأمورین درهای آن را قفل کردن، کار اشخاص غیرمسلط بر اوضاع نیست." (صحیفه امام؛ ج 3)
از طرف دیگر بعد از وقوع این حادثه دهشتناک نه تنها جریان های مذهبی و انقلابی آن را تایید نکردند که همگی به شدت به محکومیت آن پرداختند.
آیتالله مسعودی خمینی درباره این جریان گفته است: «حادثه سازان، عمده هدفشان از این ماجرا و مانند آن این بود که مردم را از علما و روحانیت منزجر کنند. از همین رو در حادثه مزبور و نیز مسجد کرمان و دیگر سوانح و حوادث بیدرنگ از سوی دست های پنهان و آشکار اعلام می شد که خارجی ها در این حادثه دست داشته اند. آنان حضرت امام و روحانیت را خارجی می دانستند. اما خوشبختانه مردم ما به مرور دست توطئه گران را خواندند و دیگر شایعات مخرب نمی توانست کارآیی خود را داشته باشد. به هر حال، حادثه آتش سوزی در سینما رکس آبادان که توطئه خود رژیم بود، به این انگیزه انجام شد که انقلابیون متهم به تحجر شوند، اما این حادثه به سود انقلاب خاتمه یافت و در پیشرفت و پیشبرد نهضت از نظر فکری و انقلابی مؤثر بود و تنفر عمومی مردم را [نسبت به رژیم پهلوی] برانگیخت.»
امام خمینی(س) در دیداری که در یازدهم مهر ماه سال 58 با خانواده کشته شدگان واقعه سینما رکس آبادان داشت، بر مجازات عاملان این جنایت تاکید کرد. متن سخنان امام به شرح زیر است:
"بسم الله الرحمن الرحیم
[در آغاز یکی از بستگان شهدای سینما رکس آبادان با ارائۀ مدارکی مطالبی به عرض معظم له می رساند.]
اینها باشد، پیش خودتان باشد. شما اصل آنها را می دانید. دلیل بر اینکه آنها این کار را کردند دارید؟
[یکی از حضار: آره من الآن خدمتتان عرض می کنم.]
ـ نه پیش من، من که دادستان نیستم، نه. به آقای دادستان کل، آقای قُدّوسی[1] مراجعه می کنید. و شما ممکن است که پیش ایشان بروید و مسائل را به ایشان بگویید، ایشان آدم صحیحی است، یک آدم فعّالی است؛ قاطعی است. اگر چنانچه دلیل در کار باشد که این اشخاصی که الآن هستند، در کارها دخالت داشتند، در این امر را ایشان رسیدگی خواهد کرد. و من هم می گویم به ایشان که رسیدگی کنند؛ می گویم دیگر آقای قدوسی اقدام بکنند. من می گویم اقدام بکنند. اگر چنانچه دلیل در کار هست، همه را ارائه بدهید. ان شاء الله رسیدگی می شود.
[یکی از حضار: پس، امام به ما گفتید که خدمت آقای قدّوسی برویم.]
بله.
[یکی از حضار: البته آقای قدّوسی هم کاملاً در جریان هستند. ما به وسیلۀ نامه خدمتشان فرستادیم. حتی نمایندۀ ما هم رفته پیشش باز هم.]
امام: نه خوب، شما بروید آن افرادی که می گویید که آنها در این کار دخالت داشتند معرفی کنید. ادلّه ای هم که دارید ارائه بدهید، تا ایشان بخواهند رسیدگی بکنند، اسامی تنها که نمی شود. دادستان وقتی می تواند احضار کند که دلیل همراه [اسم] باشد. فقط اسم ببرید فایده ندارد. با دلیل ببرید پیش آقای قدّوسی، و بگویید که اینها را بخواهند. من هم می گویم سفارش کنند ان شاء الله .
[یکی از حضار: این پرونده اهواز است. الآن این پروندۀ آبادان. بیاید علنی باشد دادگاه که خانواده های بازماندگان شرکت کنند.]
تمام اینها که می گویید به آقای قدّوسی بگویید. من هم به ایشان سفارش می گویم بکنند که رسیدگی کنند.
[یکی دیگر از حضار: ما مخصوصاً امام می خواهیم این پرونده علنی محاکمه بشود. چون خیلی از ضد انقلابها هستند، زمانی که ما فریاد می زدیم این کارِ «رزمی[2]» و دار و دسته اش هست، این ضد انقلابها....]
امام: آخر یک مسئلۀ ضد انقلاب است، یک مسئلۀ قضیۀ سینما است. ... ضد انقلابها، مسئلۀ دیگری است. [در آن] قضیه ای که مربوط به سینماست و سوزاندن مردم این مسئله باید افرادی که شماها اعتقادتان است که اینها دخالت داشته اند در این امر معرفی کنید. و دلیلی هم که برای این امر شما دارید ارائه بدهید، تعقیب می شود. مسئلۀ ضد انقلاب بودن، سرتاسر ایران ضد انقلاب زیادند! اما قضیۀ شما یک قضیۀ دیگر است، و مطالبتان را بگویید، و ایشان پرونده را ممکن است بخواهند تهران، آن جا رسیدگی کنند؛ و افراد هم بخواهند تهران، درست کنند مسئله را.
[یکی از حضار: این حرف که من گفتم ضد انقلاب، چون مردم می گویند چرا تا حالا دولت به این پرونده رسیدگی نکرده. و می خواهند که نظر ما نسبت به دولت برگردد. ما اولین کسانی بودیم که تو خاکستان، تو خیابان، فریاد زدیم. همان طور که «رزمی» و معاونش گفتند بروید از آنهایی که عزیزانتان را آتش زدند ـ که من شرم می کنم اسم بیارم، چون می دانیم نیستند ـ بروید بچه هایتان را از آنها بخواهید. و الا نه مردمی هستند، که من می گویم ضد انقلاب اند، به ما این را می گویند شما که فریاد می زنید کار رزمی و دار و دسته اش است.]
امام: ضد انقلابی را کنار بگذارید خانم! مسئله را مخلوط به هم نکنید. قضیه ضد انقلاب....
[ دست اندرکارند امام! آنها هم دست اندرکارند.]
امام: کسانی که در مسئلۀ سینما دخالت داشته اند، یا آمِر بوده اند، یا محرِّک بوده اند، آنها را شما اسماءشان را بنویسید، و به آقای قدّوسی ارائه بدهید؛ با ادلّه ای که دارید. من هم به ایشان سفارش می کنم که تعقیب کنند.
[یکی دیگر از حضار: بیشتر زمینه را که ما می گوییم برای اینها تهیه شده همان الآن را کد ماندن پرونده است که زمینه برای اینها آماده شد که مردم را تحریک کنند.]
امام: ایشان از، از رکود درمی آورد پرونده را. شما به ایشان مراجعه کنید. من می گویم رسیدگی کنند.
[ یکی از حضار: امام این مادری هست که شوهر و چهار فرزندِ برادرش را از دست داده.]
امام: این مسئله، مسئله سینما یک مسئله ای بود که ما نجف بودیم، و من از اوّلی که قضیۀ سینما را شنیدم حدسم این بود که عُمّال خود شاه این کار را کردند. و اعلام هم کردم این مطلب را. و بعد هم معلوم شد همین طورها بوده است، و موجب تأثر همۀ ملت و ما، خصوصاً تأثر من راجع به این فاجعه بود، یک فاجعۀ عظیمی برای ملت ما بود. و من تسلیت می گویم به همۀ بازماندگان آنها، به مادرها، به برادرها، تسلیت می گویم. و خداوند آنها را رحمت کند.
[یکی از بانوان حاضر: امام سرپرستم بوده.]
امام: [خدا] به شما صبر عنایت کند و ان شاءالله شما اگر بخواهید که تعقیب کنید، من به آقای قدّوسی دستور می دهم که در این امر دخالت کنند، و با قاطعیت تعقیب کند این مطلب را.
اگر جنایات ثابت است ... اشخاصی، باید البته جبران بشود؛ باید تأدیب بشوند. یا اگر چنانچه واقعاً دست کار بوده اند، اعدام بشوند.
ان شاءالله خداوند همه تان را تأیید کند. موفق باشید."
1ـ آقای علی قُدّوسی، دادستان کل انقلاب اسلامی.
2ـ رئیس شهربانی آبادان.