هفت سال قبل، اداره ارشاد خوزستان، در حالی که میگفت قادر به اداره موزه هنرهای معاصر اهواز نیست، بدون هیچ تشریفات اداری، رایگان، بدون تعهد و حق نظارت، این موزه را به فردی به نام علی منوچهری واگذار کرد که در ایران نبود. موزه در این مدت به تالار عروسی و نمایشگاه گل تبدیل شد. حالا که فقط یک هفته تا پایان قرارداد واگذاری مانده، سرنوشت موزه هنرهای معاصر اهواز پر از ابهام است.
جی پلاس؛ حسین فدایی، رئیس اسبق موزه هنرهای معاصر آبادان گفت: چندین بار به موزه هنرهای معاصر تهران نامه زدم که برای آثار موزه اهواز فکری کنند و آنها را ببرند اما گفتند آثار چندان خاصی نیست و این کار را نکردند.
روزنامه پیام ما نوشت: از هفت سال قبل که بعد از یک مناقصه، مدیریت موزه هنرهای معاصر اهواز به فردی سپرده شد که حتی در ایران نبود، تا به امروز، از موزه فقط یک ساختمان ویرانه باقی مانده است. بی در و پیکر و پر از خرابی. ساختمانی که بخشی از آن در آتش سوخته و حدود دو سال قبل هم مورد سرقت قرار گرفته. این عاقبت واگذاری بدون قید و شرطی بوده که قراردادش ۳۱ مرداد ماه، یعنی کمتر از یک هفته دیگر تمام میشود و این در حالی است که بر اساس کارشناسی اداره ارشاد، موزه خسارتی ۲۰ میلیارد تومانی دیده است. وضعیت ساختمان موزه هنرهای معاصر آبادان هم بهتر نبوده. ساختمان، مانند بناهای باقیمانده از جنگ هشت ساله ایران و عراق است. ویران، با شیشههای شکسته و پنجرهها و درهایی که از قاب خارج شدهاند. موزه آبادان پیش از موزه اهواز به این روز افتاد و بعد هم گنجینهاش به موزه هنرهای معاصر اهواز فرستاده شد؛ گنجینهای که از چند سال قبل حتی اجازه دیدن آن به اداره ارشاد هم داده نشده و در پنج سال گذشته هم موزه بدون برق روزگار گذرانده و این یعنی آثار هانیبال الخاص، شیشهگران و احصایی و دیگران در دما و رطوبت بالا، بدون هیچ نظارتی در دخمهای نگهداری میشوند که بنا به گفته محمد عدیلیپور، رئیس سابق انجمن هنرهای تجسمی خوزستان «آیندهاش مبهم است.»
هفت سال قبل، اداره ارشاد خوزستان، در حالی که میگفت قادر به اداره موزه هنرهای معاصر اهواز نیست، مناقصهای برگزار کرد. در سه نوبت با قیمت بالا آگهی این مناقصه در روزنامهها به چاپ رسید و بعد از آنکه کسی نیامد، بدون هیچ تشریفات اداری، رایگان، بدون تعهد و حق نظارت به فردی به نام علی منوچهری داده شده. فردی که بنا به گفته عدیلیپور، رئیس سابق انجمن هنرهای تجسمی خوزستان در آن زمان در ایران نبود و بعد از آن هم به ایران نیامد: «تخلفات اداری گستردهای برای این واگذاری رخ داد. آن زمان همایون قنواتی، رئیس اداره ارشاد خوزستان بود و در حالی که برای مناقصهای از این دست، تلاش میشود فردی مناسب انتخاب شود اما موزه را به یک پیمانکار دادند که از کار هنری هیچ چیز نمیدانست. در تمامی قراردادهای وزارت ارشاد برای واگذاری، بندی وجود دارد با نام فسخ یکطرفه اما این قرارداد فسخ یکطرفه نداشت و در نتیجه در تمام این سالها با وجود همه آسیبها نتوانستند قرارداد را فسخ کنند.»
عدیلیپور، به عکسهای موزه اشاره میکند. به ساختمان نیمهویرانهاش و تمام وسایلی که حالا یا به سرقت رفتهاند یا خراب شدهاند. به سیستم تهویه گرانی که چیزی جز لاشه از آن باقی نمانده. همه اینها مدتهاست قلب او و دیگر دوستداران موزه را به درد آورده. آنها که میگفتند موزه اهواز بعد از موزه هنرهای معاصر تهران بزرگترین موزه کشور است، حالا جنازه بیجانی را میبینند که بعد از قرارداد هفت ساله کمکم جانش گرفته شد. «برای گرفتن این ساختمان، گویا منوچهری سفتهای صد میلیون تومانی و بدون ضمانت داده و البته هیچ کدام از امضاهای این قرارداد اسم ندارد. من وقتی قرارداد را دیدم واقعا تعجب کردم. چطور چنین چیزی ممکن است. این ساختمان حتی مدتها به سالن عروسی و مواردی از این دست اجاره داده شد و از پنج سال قبل هم برقش را قطع کردند و آثار در دمای بالا و رطوبت اهواز بدون هیچ سیستم تهویه و نگهداری به جا ماندند. البته یک آتشسوزی هم در اتاق برق اتفاق افتاد و سیستم کلا نابود شد.»
او به جلسه دیروز که در اداره ارشاد خوزستان برای وضعیت موزه برگزار شده اشاره میکند و میگوید که بر اساس برآورد کارشناسان ارشاد، خسارت ۲۰ میلیارد تومانی به موزه زده شده و البته این خسارت صرفا از نظر فیزیکی و ساختمان است و از وضعیت گنجینه بیخبریم. «در حیاط موزه اهواز، یک سرویس بهداشتی توسط شهرداری ساخته شد که اصلا مورد استفاده هم قرار نگرفت و به پاتوق بدل شد. اما معلوم نیست بر اساس چه مناسباتی چنین اتفاقاتی به این سهولت رخ داده است.»
فرستادن آثار موزه بدون بیمه و طی مراحل اداری
مهمترین آثار موزه هنرهای معاصر اهواز را آثاری تشکیل میدهند که از موزه هنرهای معاصر آبادان به اینجا آمدند. آثاری از هنرمندانی چون هانیبال الخاص، کوروش شیشهگران، محمد احصایی و …. .
موزه آبادان که زمانی پررونق بود و دیوارهایش به آثار هنرمندان معروفی زینت میشدند، از اوایل دهه ۹۰ رو به زوال رفت. سال ۹۳، احمد نشان، فرزند خسرو نشان، مدیرکل پیشین میراث فرهنگی استان خوزستان مدیریت موزه آبادان را که مدتی از آغاز ویرانیاش میگذشت به دست گرفت، اگرچه در دوره کوتاه مدیریت او موزه بازسازی شد اما با رها کردن موزه در بیخبری ارشاد، روند تخریب دوباره موزه آغاز شد. در نهایت آثار این موزه به اهواز منتقل شد. اهواز هم که از هفت سال قبل دستخوش تغییرات شد و با بستن قراردادی عجیب، نظارت از آثار هم حتی از توان اداره ارشاد خارج شد.
عدیلیپور میگوید وضعیت آثار این موزه اصلا مشخص نیست. علاوه بر آنکه در گرما و رطوبت احتمال از بین رفتن بسیاری از آنها وجود دارد، بلکه در این میان تخلفات گستردهای هم رخ داده. «نمونهاش فرستادن یکی از آثار شیشهگران به گالری شیرین در تهران است. وقتی قرار است اثری از یک موزه به گالری برود، باید ترتیبات اداری برایش رعایت شود و اثر بیمه شود. هیچکدام از اینها رخ نداد. موزه اهواز فرستادن این اثر را رد کرد اما گالری شیرین تایید کرد. حالا سوال این است که با وجود طی نشدن این مراحل چقدر ممکن است این اثر آسیب ندیده باشد یا حتی اثری جعلی به موزه برنگشته باشد؟»
اینها سوالاتی است که برای فعالان این حوزه مطرح است. اما رئیس سابق انجمن هنرهای تجسمی خوزستان پرسش مهمتری دارد. او میگوید همه این اتفاقات برای گذشته بوده اما آیا برای آینده برنامهای وجود دارد؟ «اصلا مشخص نیست وزارت ارشاد و اداره ارشاد چه برنامهای برای بعد از ۳۱ مرداد دارند. آیا قرار است باز هم مناقصه برگزار شود و همین وضعیت ادامه یابد؟ قرار است خود اداره ارشاد مانند گذشته ناظر شود؟ یا زیر نظر ارشاد، کار به انجمن هنرهای تجسمی سپرده شود؟ هنوز برای آینده هیچ تصمیمی نگرفتهاند و وضعیت مبهم است اما شاید بهترین راه سپردن به انجمن هنرهای تجسمی باشد.»
از تهران کسی مسئولیت آثار موزه را بر عهده نگرفت
زمانی که قرار شد اداره موزه به منوچهری سپرده شود، مدیریت موزه زیر نظر سید حسین فدایی بود. او که یک سال مدیریت این موزه را در آن زمان بر عهده داشت، حالا کارشناس بخش تجسمی اداره ارشاد خوزستان است و به «پیام ما» میگوید: «همان زمان هم این قرارداد عجیب بود و چندین بار اعتراض کردم و به تهران هم نامه نوشتم اما اتفاقی نیفتاد. نگران آثاری بودیم که از موزه آبادان آمده بود چون موزه اهواز آثار خیلی خاصی نداشت و فقط آثار هنرمندان استان بود اما در موزه آبادان آثار خوبی داشتیم. به موزه هنرهای معاصر تهران نامه زدم که برای این آثار فکری کنند و ببرند اما گفتند آثار چندان خاصی نیست و این کار را نکردند.»
او میگوید همان زمان، مدیر ارشاد وقت گفته بود که برای واگذاری موزه هنرهای معاصر اهواز تحت فشار بوده و آن قرارداد هم تحت فشار نوشته شده است. «اما هیچوقت صحت این حرف مشخص نشد و این وضعیت همواره برای ما سخت بود. من در سال ۹۱ به مدت یک سال مدیر موزه بودم و سال ۹۲ یا ۹۳ بود که از طرف ارشاد به همراه یکی از همکارانم به آبادان رفتیم تا آثار آنجا را به اهواز بیاوریم. از تهران افراد متخصصی برای ساختن کشوهای نگهداری به موزه هنرهای معاصر اهواز آمدند. ۷۲ اثر از آبادان به آنجا آوردیم که آثار خوبی هم بودند.»
او میگوید در این میان احتمال تخریب و از بین رفتن بسیاری از آثار مطرح است و یکی از نمونههایی که نام میبرد آثار جلال شباهنگی است. «کارهای آقای شباهنگی در موزه آبادان به درستی نگهداری نشده بودند و بعد از آمدن به اهواز هم وضع مساعدی نداشتند. اثر به شیشه چسبیده بود و گرما و رطوبت آن را خراب کرده بود. کارهای حجمی رسیده از آبادان هم، اغلبشان از بین رفتند. ما تا یک سال بعد از آمدن آقای منوچهری همچنان به مخزن موزه سر میزدیم تا اینکه کمکم دعواها شروع شد و بعد از آن اجازه بازدید ندادند. البته بر اساس قرارداد میتوانستند این کار را انجام دهند.»
فدایی حالا که به گذشته نگاه میکند میگوید نمیداند نوشته شدن آن قرارداد و واگذاری به فردی که چیزی از موزهداری نمیدانست تحت فشار بوده یا تصمیم مدیریت وقت اما هرچه بود بعد از شکایت قضایی در دوره مدیران بعدی هم امکان ملغی شدن قرارداد فراهم نشد.
او حالا میگوید نگاهش به آینده مبهم است و نمیداند چه وضعیتی بعد از ۳۱ مرداد ماه برای موزه هنرهای معاصر اهواز پیش خواهد آمد. «اما آنچه مشخص است این است که موزه ویران است و این ساختمان ویرانشده با این حجم از خرابی به سرمایه کلانی برای سرپا شدن نیاز دارد که معلوم نیست باید از کجا تامین شود. چرا که وزارت ارشاد آن را تقبل نخواهد کرد. چون اگر قرار به تقبل بدهیها بود، اصلا موزه را به بخش خصوصی نمیدادند و از سویی انجمن هنرهای تجسمی هم همیشه مستقل از ارشاد بوده و هنوز انجمنی وجود ندارد که همه هنرمندانش با یکدیگر هم نظر باشند و بتوانند موزه را اداره کنند. مسائل مالی هم که در این میان مطرح است.»
او هرچند شنیده که انجمنها و موسساتی گفتهاند اداره موزه به آنها واگذار شود اما هزینههای بالا ممکن است در این مورد اختلال ایجاد کند. شاید دوباره مزایده برگزار شود اما کسی نمیداند وضعیت آینده موزه هنرهای معاصر اهواز چه خواهد شد.