جی پلاس/ به مناسبت سالروز رحلت؛

سید محمد کاظم عصار؛ فقیهی که راهی دارالفنون شد/ علت هجرت از پاریس به نجف چه بود؟/چرا با رفتن فرزندانش به اروپا مخالفت نکرد؟

سید محمد کاظم عصار از فقها و فلاسفه معاصر بود که در تهران به دنیا آمد. افرادی مانند بدیع الزمان فروزانفر، آیت الله مرعشی نجفی و... در مکتبش پرورش یافتند. وی در مدارس علوم جدید به تحصیل پرداخت. پیکر او در حرم حضرت عبدالعظیم س دفن شده است.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد. این قسمت به زندگی سید محمدکاظم عصار اختصاص دارد.

 

 

زندگینامه سید محمدکاظم عصار

سید محمدکاظم عَصّار (۱۲۶۳-۱۳۵۳ش) فیلسوف و فقیه شیعی ساکن تهران بود. وی همزمان با دروس حوزوی دروس جدید را نیز ادامه داد و اولین دبیرستان را در تبریز تاسیس کرد. در دارالفنون، مدرسه سپهسالار و دانشکده معقول و منقول تدریس می‌کرد. در تدوین قانون مدنی ایران مشارکت داشت. سید شهاب ‌الدین مرعشی نجفی، سیدعبدالاعلی سبزواری، سید احمد فردید، بدیع‌ الزمان فروزانفر و سید حسین نصر از جمله شاگردان او هستند.

 

 

اطلاعات فردی

سید محمد کاظم عصار

تاریخ تولد ۱۲۶۳ش-۱۳۰۲ق

محل زندگی تهران

تاریخ وفات ۱۳۵۳ش-۱۳۹۳ق

محل دفن شهر ری( حرم حضرت عبدالعظیم)

شهر وفات تهران

خویشاوندان سرشناس سید محمد حسینی لواسانی تهرانی

اطلاعات علمی

استادان شریعت اصفهانی. آقا ضیاء عراقی. محمدتقی شیرازی.جهانگیرخان قشقایی. سید محمدکاظم طباطبائی یزدی و...

شاگردان سیدعبدالاعلی سبزواری. سید شهاب الدین مرعشی نجفی.سیداحمد فردید.سید حسین نصر و...

محل تحصیل حوزه علمیه تهران،مدرسه دارالفنون،حوزه علمیه سامرا،حوزه علمیه نجف

تألیفات تفسیر سوره حمد، فلسفه ومنطق به زبان فارسی و...

فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی

اجتماعی مشارکت در تدوین قانون مدنی

 

خاندان عصّار

سید محمدکاظم عصار تهرانی فرزند سید محمد عصار در سال ۱۳۰۲ق در کاظمین به دنیا آمد و چهار سال بعد همراه پدر به تهران آمد. نیای او، سید محمود حسینی مازندرانی‌ الاصل بود که در لواسان به دنیا آمده بود و در تهران زندگی می‌کرد و شغل عصّاری (روغن‌گیری) داشته است. پدر سید محمدکاظم (عصاری) را‌‌ رها کرد و دروس حوزوی خواند و تا آخر عمر به تدریس و تالیف علوم اسلامی مشغول بود.[۱]

 

تحصیلات

تحصیلات ابتدایی را در مکتب‌خانه ‌های تهران شروع کرد. دروس فارسی و تعلیم خط را در مکتب شیخ محمدعلی اصفهانی گذراند. در ۱۳۱۰ق وارد مدرسه عبدالله‌خان شد و به مدت سه سال نزد یکی از طلاب به نام شیخ موسی، به فرا گرفتن صرف و نحو و منطق مشغول بود. از حدود ۱۰ سالگی، در دروس عمومی حوزه علمیه تهران در مدرسه مروی و مدرسه صدر حضور می‌‌یافت و طی شش سال سطوح فقه، اصول و کلام را گذراند و ریاضیات قدیم را نزد شیخ علی‌ اکبر از مدرسان مدرسه حاج شیخ عبدالحسین فرا گرفت.[۲][۳]

 

عصار در حدود ۱۵ سالگی برای استفاده از نظام نوین آموزشی، در مدرسه دارالفنون ثبت‌نام کرد و دروس رسمی دارالفنون، مخصوصا ریاضی جدید و هیئت جدید را گذراند و به طور خصوصی نزد استادان ریاضی و هیئت به تحصیل پرداخت و از جمله نزد سرتیپ عبدالرزاق خان مهندس بغایری، حساب استدلالی، جبر، مثلثات، هندسه و فیزیک را خواند و در درس میرزا عبدالغفارخان نجم‌ الدوله و علیم‌ الدوله به تکمیل هیئت جدید پرداخت.

 

از سال ۱۳۱۹ تا ۱۳۲۷ق به تحصیل سطوح عالی فلسفه اسلامی و عرفان نظری در حوزه تهران مشغول شد؛ فلسفه مشاء و از جمله شفای ابن ‌سینا و شرح اشارات خواجه نصیر طوسی را نزد میرزا حسن کرمانشاهی، حکمت اشراق و اسفار اربعه، شواهدالربوبیه، مبدأ و معاد و تفسیر کبیر ملاصدرا را به مدت شش سال نزد میرشهاب‌ الدین نیریزی شیرازی و فصوص الحکم ابن عربی، مفتاح الغیب قونوی و تمهید القواعد صائن‌‌الدین ترکه را در محضر آقامیرزا هاشم اشکوری لاهیجی مازندرانی خواند. وی همچنین در ۱۸ سالگی سفری به اصفهان کرد و از درس جهانگیرخان قشقایی و آخوند ملامحمد کاشی بهره گرفت.[۴]

 

تدریس علوم جدید در تبریز

عصّار در جوانی (بیست و چند سالگی) در علوم عقلی و ریاضی مسلط شده بود و در‌‌ همان زمان در مدرسه دارالفنون شروع به تدریس کرد. سپس به پیشنهاد استاد خود، عبدالرزاق بغایری، رئیس وقت دارالفنون، برای تأسیس نخستین دبیرستان آذربایجان، به تبریز رفت و در آنجا به تدریس علوم طبیعی، ریاضیات، حساب، هندسه، هیئت، زبان فرانسه و... مشغول شد. عصّار در تبریز با ثقة‌الاسلام تبریزی مناسباتی پیدا کرد. به نظر می‌‌رسد ثقة‌الاسلام بعضی از متون درسی از جمله بخشی از اسفار ملاصدرا را نزد عصار خوانده باشد.[۵] امّا شخص عصّار چنین خبری را نظر به احترام به ثقة‌الاسلام اظهار نمی‌‌کرده است. در برابر، ثقة‌الاسلام نیز عصّار را سفارش‌هایی کرد از جمله اینکه که ارتزاق از طریق مشاغل روحانیون را در سر نپرورد و احتیاج مالی خود را از ممرّ تدریس، تأمین کند.[۶]

 

سفر به اروپا

پس از کشته شدن ثقة‌الاسلام تبریزی در ۱۳۳۰ق، عصّار به قصد تحصیل طبّ جدید از طریق تبریز به تفلیس رفت و از آنجا به نمسه (اتریش) و آلمان و فرانسه روانه شد و عاقبت در دانشکده پزشکی پاریس ثبت‌نام کرد. امّا پس از ورود به تالار تشریح، این رشته را با روحیه خود سازگار نیافت و نسبت به ادامه تحصیل در این رشته مردّد شد.[۷]

 

سفر به عراق

عصار بنابر گزارش دخترش شمسیه، به هنگام اقامت در پاریس، شبی در خواب، امام علی (ع) را زیارت می‌‌کند که به او می‌‌فرماید: پاریس چرا؟ بیا به نجف. وی از پس آن رؤیا به ایران بازگشت و در ۱۳۳۱ق به عراق رفت. وی نخست در سامرا از درس محمدتقی شیرازی و سپس در نجف در درس شریعت اصفهانی، آقا ضیاء عراقی و سید محمدکاظم طباطبائی یزدی حاضر شد.[۸] می‌‌گویند که در مجلس این استاد، عصّار مطالبی در باره مشروطیت و فواید آن می‌‌گفت؛ ولی آن استاد شوقی به این مسائل نشان نداد. سپس عصّار به خدمت آقا سیداحمد واحدالعین موسوی حائری، معروف به بکاء(سید احمد کربلایی)، از خواص ملا حسینقلی همدانی رسید و مراتب و مدارج عرفان عملی را با ارشاد و راهنمایی او تکمیل کرد.[۹]

 

 

آثار

علم‌ الحدیث.

تفسیر سوره حمد.

سه رساله در حکمت اسلامی

ذیل ارغام الشیطان فی رد اهل البیان.

حواشی بر کفایه آخوند خراسانی.

فلسفه و منطق، به زبان فارسی.

تصویر در اسلام (مقاله)[۱۰][۱۱]

 

شاگردان

سیدعبدالاعلی سبزواری.

شیخ علی محمد جولستانی.

سیدشهاب ‌الدین مرعشی نجفی.

سیداحمد فردید.

علی‌ اکبر شهابی.

محمود روح‌ الامینی.

سید عبدالحجت بلاغی نائینی.

هادی حائری.

بدیع‌ الزمان فروزانفر.

سیدحسین نصر.[۱۲]

 

فعالیت‌ها

عصار تا ۱۳۴۲ق یعنی تا پایان دولت احمدشاه قاجار، جمعا مدت یازده سال در نجف ماند و پس از زوال دولت قاجار و استقرار حکومت پهلوی به ایران بازگشت.[۱۳]

وی در تهران در مدرسه ‌های صدر، عبدالله خان و سپهسالار (مدرسه عالی شهید مطهری) به تدریس حکمت و علوم معقول مشغول شد. همچنین وی به دارالمعلمین عالی (دانشسرای عالی تربیت معلم)، که پس از مدرسه حقوق و علوم سیاسی، اولین مؤسسه عالی دانشگاهی جدید ایران بود، دعوت شد و به تدریس منطق و حکمت قدیم پرداخت. متن جزوه دست نوشت استاد در این باب یکی از متون مفید منطق و فلسفه است که در سالهای اخیر منتشر شده است.[۱۴]

 

عصار پس از تأسیس دانشگاه تهران در ۱۳۱۳ش در مؤسسه وعظ و خطابه و «دانشکده علوم معقول و منقول» به سمت استاد استخدام شد و از آغاز تأسیس این دانشکده در ۱۳۱۳ش تا وقتی که به دلایل سیاسی در ۱۳۱۸ تعطیل شد، به تدریس منطق و فلسفه اشتغال داشت. در فاصله ۱۳۱۸ تا ۱۳۲۱ش که دانشکده معقول و منقول تعطیل بود، عصار در دانشکده حقوق به تدریس فقه اشتغال داشت. پس از آنکه دانشکده معقول و منقول در ۱۳۲۱ش دوباره باز شد، عصار از سوی هیئت علمی دانشگاه، نامزد ریاست دانشکده شد و به اصرار رئیس دانشگاه و دیگران، چند ماه ریاست این دانشکده را پذیرفت.[۱۵]

 

عصار همچنین در فرهنگستان ایران که در فروردین ۱۳۱۴ (پس از برگزاری جشن هزاره فردوسی) بنیاد نهاده شده بود، عضو پیوسته بود. از‌‌ همان نخستین جلسه رسمی فرهنگستان که در ۱۲ خرداد ۱۳۱۴ به ریاست محمدعلی فروغی (ذکاء الملک) نخست‌وزیر وقت، در دانشکده حقوق برگزار شد، عضو پیوسته بود. پس از خانه‌نشینی محمدعلی فروغی، ریاست فرهنگستان در ۱۳۱۴ ش به حسن وثوق (وثوق الدوله) و سپس به حسین سمیعی (ادیب السلطنه) رسید. در تمام این مدت، عصار همچنان عضو فرهنگستان بود.عصار همچنین در این سال‌ها در تدوین قانون مدنی دست داشت.[۱۶]

 

بازبینی قانون مدنی ایران از جمله اقدامات وی برشمرده شده است. وی قانون مدنی ایران را که توسط سید محمد فاطمی تهیه شده بود، بازبینی کرد و در مجلس شورای ملی، متن بازبینی شده و مدون شده توسط عصار به تصویب رسید.[۱۷]

 

زندگی شخصی

بنا بر گفته‌ها زندگی شخصی عصار ساده و بی‌‌آلایش بود. وی لباس روحانیت بر تن داشت. عمامه‌‌ای سیاه و بالنسبه کوچک و شُل بر سر می‌‌بست. زندگی خانوادگی او معتدل و در عین حال مدرن بود. اتاق پذیرایی او، برخلاف روحانیون سنتّی و مثل بقیه استادان معمم دانشگاه مانند شیخ محمد سنگلجی، سید محمدباقر سبزواری، سید محمد مشکوة مبلمان بود. فرزندان او، اعم از دختر و پسر به تحصیلات جدید پرداختند. در شرایطی که قریب به اتفاق روحانیون تهران، دختران خود را از تحصیل در دبیرستان و دانشگاه منع می‌‌کردند، شمسیه، دختر عصار به دبیرستان شاهدخت رفت. بعد‌ها که پسر عصار، سیدنصیرالدین (نصیر عصار) به عنوان عضو سیاسی (دیپلمات) وزارت امور خارجه در آلمان مأموریت یافت، شمسیه نزد آن برادر به آلمان رفت.[۱۸]

 

شمسی عصار با نام هنری «شوشا گاپی» در هفده سالگی در سوربن فرانسه بورسیه شد و در رشته ادبیات فرانسه شروع به تحصیل کرد. در سال ۱۳۴۰ ه.ش. (۱۹۶۱م.) با نیکولا گاپی، کارشناس آثار هنری ازدواج کرد و اسم هنری شوشا گاپی را برای خود انتخاب کرد. علاقه‌ی توأمان او به ادبیات و موسیقی باعث شد تا به آهنگسازی و ترانه‌سرایی روی بیاورد. آلبوم‌های موسیقی محلی او در سال ۱۳۵۰ وارد بازار شد. در سال ۱۳۷۲ ه.ش. (۱۹۷۳م.) مستند «مردمان باد» را در مورد کوچ قوم بختیاری تولید کرد. علاقه او به فلسفه باعث شد تا در سال ۱۳۸۵ه.ش. (۲۰۰۶ م.) با همکاری دانشگاه تهران با موضوع غزالی، ابن سینا و صوفیان سه برنامه رادیویی تهیه کند. سفرنامه‌نویسی و داستان‌نویسی بخشی از فعالیت‌های او در همین سال‌هاست. وی چندین کتاب نیز نوشته است که یکی از آنها کتاب اسب عصاری است. شمسی عصار در این کتاب ضمن بیان خاطرات خانوادگی خویش، اشاره ای به وضعیت حوزه های عملیه در دوره کودکی خود نیز دارد.[۱۹]

 

گفته شده است که عصار از وجوه شرعیه استفاده نمی‌کرد و از مرید و مرادی پرهیز داشته است.[۲۰] سید حسین نصر درباره او گفته است:

الحق اگر کسی ایشان را به درستی نشناسد و از نزدیک درک محضر ایشان را نکند مشکل بتواند تصور کند بزرگانی همچون فارابی و شیخ الرئیس و خواجه نصیر طوسی و ملاصدرا چه انسان‌هایی بودند.[۲۱][۲۲]

 

درگذشت

عصار در ۱۹ دی سال ۱۳۵۳ش[۲۳] در تهران درگذشت و در رواق ابوالفتوح رازی آستانه حضرت عبدالعظیم(س) به خاک سپرده شد.[۲۴]

 

پانویس

۱. سید حسن امین، مجله مقالات و بررسی‌ها زمستان ۱۳۷۷ - شماره ۶۴.

۲. سید حسن امین، مجله مقالات و بررسی‌ها زمستان ۱۳۷۷ش - شماره ۶۴.

۳. سیدمصطفی محقق‌داماد، استاد علامه سید محمد کاظم عصار لواسانی تهرانی، نامه فرهنگستان علوم، شماره ۱۰-۱۱، سال ۱۳۷۷ش.

۴. سید حسن امین، مجله مقالات و بررسی‌ها زمستان ۱۳۷۷ش - شماره ۶۴.

۵. سیدمصطفی محقق‌داماد، استاد علامه سید محمد کاظم عصار لواسانی تهرانی، نامه فرهنگستان علوم، شماره ۱۰-۱۱، سال ۱۳۷۷ش.

۶. سید حسن امین، مجله مقالات و بررسی‌ها زمستان ۱۳۷۷ش - شماره ۶۴.

۷. آشتیانی، سید جلال الدین، مجله: کلک، مرداد و آذر ۱۳۷۶ش - شماره ۸۹ و ۹۳، صص ۱۵۴-۱۶۱.

۸. آشتیانی، سید جلال الدین، مجله: کلک، مرداد و آذر ۱۳۷۶ش - شماره ۸۹ و ۹۳، صص ۱۵۴-۱۶۱.

۹. سید حسن امین، مجله مقالات و بررسی‌ها زمستان ۱۳۷۷ش - شماره ۶۴.

۱۰. سید جلال الدین آشتیانی، حیات معقول و منقول علامه سید محمد کاظم عصار تهرانی، روزنامه رسالت، شماره ۶۰۴۹، ۹/۱۰/۸۵، صفحه ۱۸.

۱۱. سیدمصطفی محقق‌داماد، استاد علامه سید محمد کاظم عصار لواسانی تهرانی، نامه فرهنگستان علوم، شماره ۱۰-۱۱، سال ۱۳۷۷.

۱۲. سید حسن امین، مجله مقالات و بررسی‌ها زمستان ۱۳۷۷ - شماره ۶۴.

۱۳. سید حسن امین، مجله مقالات و بررسی‌ها زمستان ۱۳۷۷ - شماره ۶۴.

۱۴. سید حسن امین، مجله مقالات و بررسی‌ها زمستان ۱۳۷۷ - شماره ۶۴.

۱۵. سید حسن امین، مجله مقالات و بررسی‌ها زمستان ۱۳۷۷ - شماره ۶۴.

۱۶. سید حسن امین، مجله مقالات و بررسی‌ها زمستان ۱۳۷۷ - شماره ۶۴.

۱۷. بزرگداشت " سید محمد کاظم عصار " فیلسوف فقیهان و فقیه فیلسوفان

۱۸. سید حسن امین، مجله مقالات و بررسی‌ها زمستان ۱۳۷۷ - شماره ۶۴.

۱۹. آیت‌الله محمدکاظم عصار به روایت شوشا گاپی، مشرق نیوز.

۲۰. سید حسن امین، مجله مقالات و بررسی‌ها زمستان ۱۳۷۷ - شماره ۶۴.

۲۱. سیدمصطفی محقق‌داماد، استاد علامه سید محمد کاظم عصار لواسانی تهرانی، نامه فرهنگستان علوم، شماره ۱۰-۱۱، سال ۱۳۷۷.

۲۲. سیدمصطفی محقق‌داماد، استاد علامه سید محمد کاظم عصار لواسانی تهرانی، نامه فرهنگستان علوم، شماره ۱۰-۱۱، سال ۱۳۷۷.

۲۳. حائری، علی، روزشمار شمسی، ۱۳۸۶ش، ص۷۲۰.

۲۴. سید حسن امین، مجله مقالات و بررسی‌ها زمستان ۱۳۷۷ - شماره ۶۴.

 

منابع

سید حسن امین، مجله مقالات و بررسی‌ها، زمستان ۱۳۷۷ش - شماره ۶۴.

سیدمصطفی محقق‌داماد، استاد علامه سید محمد کاظم عصار لواسانی تهرانی، نامه فرهنگستان علوم، شماره ۱۰-۱۱، سال ۱۳۷۷ش.

سید جلال الدین آشتیانی، مجله: کلک، مرداد و آذر ۱۳۷۶ش - شماره ۸۹ و ۹۳، ( صص ۱۵۴ تا ۱۶۱).

سید جلال الدین آشتیانی، حیات معقول و منقول علامه سید محمد کاظم عصار تهرانی، روزنامه رسالت، شماره ۶۰۴۹، ۹/۱۰/۸۵، صفحه ۱۸.

حائری، علی، روزشمار شمسی، قم، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۶ش.

 

 

 

دیدگاه تان را بنویسید