امام خمینی در بیست و سوم تیر ماه سال ۵۸ در جمع فرهنگیان شهرضا بر ضرورت همراهی آموزش و پرورش تاکید کردند.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، امام خمینی (س) در بیست و سوم تیر ماه سال ۵۸ در جمع فرهنگیان شهرضا که در قم با ایشان دیدار داشتند، بر ضرورت همراهی پرورش با آموزش تاکید کرده و فرمودند:
آموزش تنها اثر ندارد. پرورش پهلوی آموزش باید باشد.
"بسم اللّه الرحمن الرحیم
همراهی پرورش با آموزش
آموزش تنها اثر ندارد. پرورش پهلوی آموزش باید باشد. یعنی جوان ها وقتی که در دانشگاه ها [و] دانشسراها بروند برای تحصیل، اگر همان تحصیل محض باشد، گاهی وقت ها شاید مضرّ هم باشد به حال کشور. بسیاری از ضررهایی که به کشور ما وارد شده است از همین تحصیلکردهها وارد شده است. طرح های منافی با کشور ما بسیاریاش به دست همین تحصیلکرده ها شده است. تحصیلکردههایی که آموزش داشته اند، لکن پرورش نداشته اند. تحصیلکردههایی که فقط برای منافع شخصی خودشان کارها را انجام میدادند.
کسی که پرورش صحیح ندارد، ولو آموزش صحیح هم فرض کنید دارد، خیلی هم آموزشش در سطح عالی است، این ضررش به کشور از مردم عادی بیشتر است. مردم عادی نمیتوانند آنطور ضرر به کشور بزنند. اینها تحصیلکردههایند که میتوانند یک طرحهایی بریزند برای استفادۀ دیگران. اشخاصی که اطراف این پدر و پسر[1]بودند، از همان تحصیلکردههایی بودند که در اروپا یا امریکا تحصیل کرده بودند؛ لکن فقط آموزش بود. پرورش اسلامی، پرورش انسانی، نداشتند. و لهذا آن ضرری که به کشور ما از ناحیۀ دانشمندان این کشور وارد شده است، آن ضرر از ناحیۀ دیگران وارد نشده است. حتی ساواک هم مثل آنها به ما ضرر نزدند. آنها افکار را ضایع کردند. آنها جوانهای ما را فاسد کردند.
ضرورت استقلال فرهنگی
از این جهت، فرهنگ در کنار آموزش باید پرورش داشته باشد. همان اسم نباشد که «آموزش و پرورش». واقعیت باشد، هم تحصیل باشد به مدارج عالیه؛ و هم همراه تحصیل، تربیت باشد. جوانهای ما تربیت بشوند به یک تربیتهای انسانی؛ یک تربیتهای اسلامی که همان تربیتهای انسانی است. اگر چنانچه تربیت انسانی بشوند جوانهای ما، اینها دیگر خیانتکار به کشور خودشان نمیشوند؛ اینها دیگر طراح نیستند برای اینکه منافع کشور ما را به دیگران بدهند.
عمده این است که فرهنگ یک فرهنگ متحول بشود؛ یک فرهنگی که از آن غربزدگی بیرون بیاید. همه چیزمان باید اینطور بشود. استقلال فکری، استقلال باطنی، داشته باشد. علاوه بر اینکه استقلال باید داشته باشد و کسی در فرهنگ دخالت نباید بکند، باید استقلال فکری داشته باشد؛ خودش مستقل و آزاد و روی پای خودش باشد. اینطور نباشد که توجهش به این باشد که غرب چه میکند، ما هم دنبال او؛ آنها چه میگویند، ما هم دنبال او.
غربزدگی، مصیبت بزرگ ممالک شرق
این مصیبت بزرگی که بر ایران و ممالک شرقی، مطلقاً، وارد شده است که گوششان به این است که غربیها چه میکنند و چه میگویند و چه عمل میکنند، و خودشان را از دست بکلی دادهاند. استقلال فکری خودشان را، محتوای خودشان را، از دست دادهاند. این ضرری است که بالاتر از ضرر نفت ـ و نمیدانم امثال این ـ است. این را باید فرهنگ جبران بکند که فرهنگ ما طوری باشد که بعد از انشاءاللّه چند سال دیگر افرادی که از فرهنگ بیرون میآیند یک افرادی متکی به نفس که خودشان را ببینند؛ نه تبع ببینند؛ نه دنباله ببینند؛ و گمان کنند که هر چه آنها کردند، ما باید دنبال آنها باشیم. باید مملکت خودشان را و خودشان را مستقل ببینند، و خودشان اداره بکنند مملکتشان را. خودشان با استقلال فکری خودشان، دنبال مملکت و مصالح مملکت باشند.
من انشاءاللّه امیدوارم که همۀ شما موفق باشید و همۀ ما موفق باشیم به اینکه انسانها ساخته بشود در این مملکت. انسانسازی باشد مملکت. چنانچه برنامۀ اسلام انسانسازی است. فرهنگ انشاءاللّه انسانساز باشد. خداوند همۀ شما را تأیید کند انشاءاللّه.
1 - رضاخان و محمدرضا پهلوی.
صحیفه امام؛ ج ۹، ص ۷۴-۷۶