جی پلاس؛
امام خمینی: ای فقهای شورای خبرگان، تاریخ و نسلهای آینده دربارۀ شما قضاوت خواهند کرد/کوچکترین سهل انگاری و اِعمال نظرهای شخصی و تبعیت از هواهای نفسانی، که ممکن است این عمل شریف الهی را به انحراف کشاند، بزرگترین فاجعۀ تاریخ را به وجود خواهد آورد
امام خمینی در بیست و دوم تیر ماه سال ۶۲ پیامی خطاب به نمایندگان مجلس خبرگان رهبری صادر کردند.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، امام خمینی (س) در بیست و دوم تیر ماه سال ۶۲ در پیامی خطاب به نمایندگان مجلس خبرگان رهبری به آنان و رهبر یا رهبران آینده تذکرهای مهمی دادند. در بخشی از پیام امام آمده است:
رهبر و رهبری در ادیان آسمانی و اسلامِ بزرگ چیزی نیست که خود به خود ارزش داشته باشد، و انسان را خدای نخواسته به غرور و بزرگاندیشیِ خود وادارد.
متن کامل پیام امام به شرح زیر است:
"بسم اللّه الرحمن الرحیم
با تأیید خداوند متعال جَلَّ و علا و پشتیبانی حضرت ولی اللّه اعظم، بقیه اللّه أرواحنا لمقدمه الفداء ـ بر حسب اصل یکصد و هفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی، مجلس مبارک خبرگان، که به وسیلۀ آراء ملت عظیم الشأن ایران، شماری از علمای اعلام و حجج اسلام ـ ادام اللّه بقائهم ـ برای تعیین رهبر یا شورای رهبری انتخاب شده اند، مفتوح گردید. مجلسی که برای ادامۀ نظام جمهوری اسلامیو شرعیت بخشیدن به آن نقش اساسی دارد. مجلسی که علاقه مندان به اسلام و جمهوری اسلامیدل بدان بسته، و مخالفان و دشمنان آن چشم به آن دوختهاند. آنان دل بستهاند که منتخبین آنها، که از علمای متعهد و آگاه به مصالح و مفاسدند، با رأی مبارک خود شایسته ترین و آگاهترین و متعهدترین فقیه یا فقها را برای این مقام، که صیانت[1] نظام جمهوری اسلامی و هدایت آن به طور شایسته و موافق با شریعت مطهّره بستگی به آن دارد، با اعتقاد به حضور خداوند متعال و نظارت او ـ جَلَّ و علا ـ بر آراء و اعمال و احوال آنان تعیین نمایند، و رضای او را بر رضای خود و دیگران مقدم دارند. و اینان چشم طمع دوختهاند که شاید به وسیلۀ ایادی خود بتوانند لغزشی خدای نخواسته ایجاد کنند که در آتیهای ولو دراز مدت نظام اسلامی را به انحراف کشانند.
ما میدانیم که ابرقدرتها و حکومتهای وابسته به آنان با اسلام شاهنشاهی و مُلْکی[2]مخالف نیستند؛ بلکه بیشک آن را تأیید نیز میکنند. اسلامیکه به وسیلۀ ایادی ابلیسی خود و جهال به صورتِ عالم، عرضه شود ـ که علمای اسلام و مسلمانان نباید در امور سیاسی و اجتماعی مسلمین دخالت کنند و نباید در امور مسلمانان اهتمام نمایند، و حکم واضحِ عقل موافقِ با قرآن را نادیده گرفته و حدیث مَجَارِی الأُمُورِ بِیَدِ العُلَمَاء باللّه[3] را ضعیف و سخن شریف وَأمَّا الْحَوَادِثُ الوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فیها إِلَی رُوَاةِ أَحَادِیثِنَا.[4] و دیگر احادیث از این قبیل را بی مبنا یا به تأویل کشانند ـ صددرصد مورد تأیید آنان است. چه بهتر که دست علمای متعهد و مسلمانان بیدار را این درباریان روحانی نما و بازیخوردگان غافل از سیاست بازی شیاطین ببندند، و راه را برای چپاول و سلطۀ قدرتها باز کنند. آنان از اسلامی که مؤید آنهاست چه باک دارند؟ از اسلام علی بن ابیطالب ـ علیه صلواة اللّه و سلامه ـ می ترسند. اگر آن شهید دلباختۀ اسلام و اسلامشناس حقیقی مثل اینان فکر میکرد و به گوشۀ عزلت به عبادت خدا مشغول میشد و راهی جز بین مسجد و منزل نمیپیمود، نه جنگ صفین[5] و نهروان[6] پیش میآمد، و نه جنگ جمل[7]، و نه مسلمانان فوج فوج به قتل میرسیدند و شهید میشدند. و اگر سیدالشهدا ـ علیه السلام ـ مثل اینان فکر میکرد و در کنار قبر جدش به ذکر و دعا میپرداخت، فاجعۀ بزرگ کربلا پیش نمیآمد و دوستان ارجمند خداوند قطعه قطعه نمیشدند و آل اللّه به اسارت نمیرفتند. و از آنها بالاتر، اگر رسول اکرم ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ مانند اینان فکر میکرد و به نصیحت و بیان احکام عبادات میپرداخت، آن همه رنج و مصیبت نمیدید و آن همه مسلمانان به شهادت نمیرسیدند. و در علمای معاصر، اگر مرحوم آیت اللّه عظیم الشأن، آقا میرزامحمدتقی شیرازی[8] با آن مقام بزرگ در علم و ورع و تقوا، همانند اینان فکر میکرد، در عراق جنگ بین مسلمانان و انگلیسیهای متجاوزِ غاصب پیش نمیآمد و آن همه مسلمانان شهید نمیشدند، و استقلال عراق تأمین نمیشد. حکومتهایی که در عصر حاضر با دل و جان و اسم اسلام در خدمت ابرقدرتها، بویژه امریکا هستند و عامل تأمین منافع آنان در جهان میباشند، و آخوندهای درباری از خدا بی خبر که مؤید آنان و مخالف با رژیم اسلامی هستند و کوشش در هدم اسلامِ پرخاشگر بر ستمگران به سیرۀ رسول اللّه ـ صلی اللّه علیه وآله وسلم ـ و علم کردن اسلامِ شاهنشاهی و ملوکی هستند، که مسلمانان متعهد را به جرم شکایت از ظلم امریکا و اسرائیل میخواهند از فریضۀ حج محروم کنند، باید مورد تأیید شوروی و امریکا و اسرائیل باشند.
و اکنون شما، ای فقهای شورای خُبرگان و ای برگزیدگان ملت ستمدیده در طول تاریخ شاهنشاهی و ستمشاهی، مسئولیتی را قبول فرمودید که در رأس همۀ مسئولیتهاست؛ و آغاز به کاری کردید که سرنوشت اسلام و ملت رنجدیده و شهید داده و داغدیده گرو آن است. تاریخ و نسلهای آینده دربارۀ شما قضاوت خواهند کرد، و اولیاء بزرگ خدا ناظر آرا، و اعمال شما میباشند؛ «وَاللّهُ مِن وَرَائِهم مُحیطٌ و رَقِیبٌ»[9]. کوچکترین سهل انگاری و مسامحه و کوچکترین اِعمال نظرهای شخصی و خدای نخواسته تبعیت از هواهای نفسانی، که ممکن است این عمل شریف الهی را به انحراف کشاند، بزرگترین فاجعۀ تاریخ را به وجود خواهد آورد. اگر اسلام عزیز و جمهوری اسلامی نوپا به انحراف کشیده شود و سیلی بخورد و به شکست منتهی شود، خدای نخواسته اسلام برای قرنها به طاق نسیان سپرده میشود، و به جای آن، اسلام شاهنشاهی و ملوکی جایگزین آن خواهد شد. شما برگزیدگان مستضعفان میدانید که با کوتاه شدن دست ابرقدرتهای چپاولگر از کشور اسلامی شما، آنان و وابستگان به آنها ماهیت اسلام و قدرت الهی آن را لمس نمودند، و چون افعی زخم خورده در کمین نشستهاند که از هر راهی بتوانند خود یا به وسیلۀ پیروان از خدا بی خبر خود این نظام الهی را از مسیر خود منحرف نمایند. و بالاترین انحراف، که منجر به انحراف تمام ارگانها میشود، انحراف رهبری است، که امروز شما نقش اول آن را دارید. شما دیدید و شنیدید که با اصل پنجم قانون اساسی چه مخالفتها شد و چه جار و جنجالها بپا کردند، و بحمداللّه تعالی موفق نشدند مأموریت خود را انجام دهند. و اخیراً با همین تعیین خبرگان نیز مخالفت کردند و سمپاشی نمودند، و بحمداللّه با شکست مواجه شدند. و امروز هم شما نباید از کید ساحران و وسوسۀ خَنّاسان[10] غافل باشید. راه خود را با قدرت الهی و تعهد به اسلام بزرگ و قوت ایمانی و روحی ادامه دهید؛ و به هیچ چیز الا مصالح اسلام و مسلمین فکر نکنید. و دراین صورت خداوند تعالی پشت و پناه شماست.
لازم است به رهبر محترم آتیه، یا شورای رهبری، تذکری برادرانه و مخلصانه بدهم: رهبر و رهبری در ادیان آسمانی و اسلامِ بزرگ چیزی نیست که خود به خود ارزش داشته باشد، و انسان را خدای نخواسته به غرور و بزرگاندیشیِ خود وادارد. آن همان است که مولای ما، علی بن ابیطالب، دربارۀ آن گوشزد فرموده است. اساساً انبیاء خدا ـ صلواة اللّه و سلامه علیهم ـ مبعوث شدند برای خدمت به بندگان خدا، خدمتهای معنوی و ارشادی و اخراج بشر از ظلمات به نور، و خدمت به مظلومان و ستمدیدگان و اقامۀ عدل، عدل فردی و اجتماعی.
شما که خود را پیروان اصحاب وحی و اولیاء عظیم الشأن میدانید و بحمداللّه هستید، خود را جز خدمتگزار به ملتهای ستمدیده ندانید. و باید بدانید که تبهکاران و جنایت پیشگان بیش از هرکس چشم طمع به شما دوختهاند، و با اشخاص منحرفِ نفوذی در بیوت[11]شما، با چهرههای صددرصد اسلامی و انقلابی، ممکن است خدای نخواسته فاجعه به بار آورند، و با یک عمل انحرافی نظام را به انحراف کشانند، و با دست شما به اسلام و جمهوری اسلامی سیلی زنند. اللّه، اللّه، در انتخاب اصحاب خود. اللّه، اللّه، در تعجیل تصمیمگیری، خصوصاً در امور مهمه. و باید بدانید و می دانید که انسان از اشتباه و خطا مأمون نیست. به مجرد احراز اشتباه و خطا از آن برگردید، و اقرار به خطا کنید؛ که آن کمال انسانی است، و توجیه و پافشاری در امر خطا نقص، و از شیطان است. در امور مهمه با کارشناسان مشورت کنید، و جانب احتیاط را مراعات نمایید.
اینجانب مطالبی را در سی صفحه، به عنوان وصیت، نوشتهام؛ و یک نسخه آن را در مجلس مبارک خبرگان امانت میگذارم، که پس از مرگ اینجانب منتشر خواهد شد.
از خداوند متعال عاجزانه مسئلت مینمایم که اسلام بزرگ را عظمت بیشتر بخشد؛ و توفیق وحدت را برای حفظ کیان اسلام و کشورهای اسلامینصیب ملتهای اسلامی فرماید؛ و جمهوری اسلامی را هرچه بیشتر تقویت نماید؛ و ما را مورد عنایت حضرت بقیة اللّه ـ عجل اللّه فرجه الشریف و روحی لمقدمه الفداء ـ قرار دهد. والسلام علی عباداللّه الصالحین.
22 تیرماه 1362 / 2 شوال المکرم 1403
روح اللّه الموسوی الخمینی"
1 ـ حراست و نگهبانی.
2 ـ پادشاهی.
3 ـ «کارها به دست عالمان دین خدا جریان مییابد.» بحارالأنوار، ج 97، ص 80، ح 37.
4 ـ «در حوادثی که پیش میآید به راویان احادیث ما مراجعه کنید.» بحارالأنوار، ج 2، ص 90، ح 13.
5 ـ جنگ صفّین، جنگ بین سپاهیان حضرت علی(ع) و معاویه.
6 ـ جنگ معروف حضرت علی با خوارج.
7 ـ جنگ حضرت علی (ع) با طلحه و زُبیر و یارانشان در نزدیکی بصره.
8 ـ میرزا محمد تقی شیرازی، معروف به «میرزای دوم» از فقهای بزرگ که رهبری مردم عراق را در جنگ علیه نیروهای انگلیسی در 1920 میلادی برعهده داشت.
9 ـ خداوند از اطراف بر ایشان احاطه دارد و مُراقب است.
10 ـ وسوسهگران نهانی.
11 ـ جمع بیت: خانه.
دیدگاه تان را بنویسید