امام خمینی در هشتم خرداد ماه سال 58 در جمع اعضای هیات قائمیه تهران با توضیح قیام لله به چگونگی اقتدا کردن به حضرت امیر سلام الله علیه پرداخته و فرمودند: می توانیم که اقتدا کنیم به او تا حدودی؛ می توانیم رسیدگی کنیم به‌‎ ‎‌فقرای مملکتمان، به ضعفایمان. ‌

به گزارش خبرنگار جی پلاس، امام خمینی (س) در هشتم خرداد ماه سال 58 مطابق با سوم رجب المرجب سال 1399 در حضور اعضای هیات قائمیه تهران با تاکید بر قیام لله، فرمودند: 

 

‌‌"امیدوارم که ما همه جزء هیأت قائمیه باشیم و همه با آن وظایفی که اسلام، قرآن،‌‎ ‎‌تحت لوای حضرت صاحب ـ سلام الله علیه ـ برای ما تعیین فرموده اند عمل کنیم و‌‎ ‎‌صورت ها را محتوای واقعی به آن بدهیم، و الفاظ را معانی حقیقی. شاید این وصفی که‌‎ ‎‌برای حضرت صاحب ـ سلام الله علیه ـ ذکر شده است دنبال همین آیۀ شریفه که‌‎ ‎‌می فرماید: ‌‌قُل إنَّمَا أعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ اَن تَقُومُوا ِلله ِ مَثنَی و فُرَادَی‌‎‌ دنبال همین معنا باشد که همه باید‌‎ ‎‌قیام بکنیم، قیام واحد؛ که بالاترین قیام همان قیام آن شخص واحد است و همۀ قیام ها باید‌‎ ‎‌دنبال آن قیام باشد؛ و قیامْ «لله» باشد. خدای تبارک و تعالی می فرماید که من فقط یک‌‎ ‎‌موعظه دارم به شما: ‌‌قل إنمَا أعِظُکُمْ بِواحِدَة‌‌. به امت بگو که فقط من یک موعظه دارم به شما،‌‎ ‎‌و آن موعظه این است که قیام کنید، و قیامْ «لله » باشد؛ «قیام لله» کنید. البته آن حضرتْ قیامِ‌‎ ‎‌لله می فرمایند؛ و آن للهی که و آن خلوصی که برای ایشان هست، برای دیگران نیست‌‎ ‎‌لکن شیعه های بزرگوار آن حضرت هم باید پیروی از او بکنند در اینکه قیام کنند «لله»،‌‎ ‎‌برای خدا؛ که اگر قیام برای خدا باشد، اگر عمل برای خدا باشد اگر نهضت برای خدا‌‎ ‎‌باشد، شکست ندارد. برای اینکه آن چیزی که برای خدا هست اگر در صورت هم خیال‌‎ ‎‌بشود که شکست خورد، به حَسَب واقع شکست نخورده است. حضرت امیر ـ سلام الله ‌علیه ـ با معاویه جنگ کردند و شکست خوردند لکن شکست نبود. این شکستِ صوری،‌‎ ‎‌شکست حقیقی نبود؛ چون قیامْ لله بود، قیامِ لله، این شکست ندارد. تا امروز هم او غالب‌‎ ‎‌است، تا ابد هم او غالب است." ‌

 

ایشان در بخش دیگری از سخنان خود، با اشاره به معنای شیعه و پیروی از حضرت امیر سلام الله علیه در همه امور اظهار داشتند: 

"حضرت امیر می فرماید ـ به حَسَب نقل ـ که شاید در سرحدات یک کسی گرسنه‌‎ ‎‌باشد؛ به خودش رنج می دهد که مبادا یکی کسی از او گرسنه تر باشد. آن امیر ماست، او‌‎ ‎‌آقای ماست، امام ماست. ما هی بگوییم امام و اقتدا نکنیم به او؟ در کارها هیچ اقتدا‌‎ ‎‌نباشد؟ «امام» معنایش این است؟ «شیعه» معنایش این است که مشایعت کند؛ همان طوری‌‎ ‎‌که تابوت را که می برند، اگر همه از این طرف دنبال تابوت رفتند، تشییع کردند او را، اگر‌‎ ‎‌تابوت را از این طرف می برند یکی از این طرف برود، این را تشییع نکردند؛ شیعه باید‌‎ ‎‌اینطوری باشد؛ مشایعت کند علی را. البته قدرت نداریم ما مثل او. هیچ کس قدرت‌‎ ‎‌ندارد؛ اما به زهد، به تقوا، به رسیدگی به مظلوم ها، به رسیدگی به فقرا، مشایعت کنیم از او.‌‎ ‎‌نمی توانیم مثل او زندگی بکنیم، نمی توانیم که مشی او را داشته باشیم، قادر بر این نیستیم؛‌‎ ‎‌او یک موجودی بوده معجزه ای؛ جمع مابین تضاد، جمع بین همۀ ضدها را کرده بود.‌‎ ‎‌یک آدم در قدرت آنطور که ـ به حَسَب نقل ـ از این طرف می زد دو تا می کرد، از این‌‎ ‎‌طرف در جنگ می زد می کشت تمام کسانی که بر ضد اسلام بودند؛ از آن طرفْ یک‌ آدم زاهد، یک آدم عابد؛ تا صبح بنشیند نماز بخواند آدم زاهد و عابد اهل جنگ نیست.‌‎ ‎‌آدم جنگجو هم بیشترش اهل زهد و تقوا و امثال ذلک نیست. جمع می کرده او بین همه.‌‎ ‎‌ماها نمی توانیم اما می توانیم که اقتدا کنیم به او تا حدودی؛ می توانیم رسیدگی کنیم به‌‎ ‎‌فقرای مملکتمان، به ضعفایمان." ‌

 

صحیفه امام؛ ج 8، ص 8 و 14

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.