جی پلاس؛
امام خمینی: علیبنابیطالب بحق عبداللّه است و پرورش یافتۀ عبداللّه اعظم است/نهجالبلاغه معجونی است برای شفا و مرهمی است برای دردهای فردی و اجتماعی
امام خمینی در بیست و هفتم اردیبهشت سال ۶۰ پیامی خطاب به کنگره نهج البلاغه صادر کردند.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، امام خمینی (س) در بیست و هفتم اردیبهشت ماه سال ۶۰ در پیامی خطاب به شرکت کنندگان در کنگره نهج البلاغه به تبیین عظمت ابعاد بیکران شخصیت امام علی(ع) و نهجالبلاغه پرداختند. متن پیام امام به شرح زیر است:
"بسم اللّه الرحمن الرحیم
در کنگرۀ هزارۀ نهج البلاغه از چه صحبت خواهد شد و از کی معرفی؟ دانشمندان بزرگ جهانی می خواهند مولا امیرالمؤمنین را معرفی کنند و به دیگران بشناسانند یا کتاب نهجالبلاغه را؟ ما با کدام مؤونه و با چه سرمایه ای می خواهیم در این وادی وارد شویم؟ دربارۀ شخصیت علیبنابیطالب، از حقیقت ناشناختۀ او صحبت کنیم، یا با شناخت محجوب و مهجور خود؟ اصلاً علی ـ علیهالسلام ـ یک بشر ملکی و دنیایی است که ملکیان از او سخن گویند یا یک موجود ملکوتی است که ملکوتیان او را اندازهگیری کنند؟ اهل عرفان دربارۀ او جز با سطح عرفانی خود و فلاسفه و الهیون جز با علوم محدودۀ خود با چه ابزاری می خواهند به معرفی او بنشینند؟ تا چه حد او را شناخته اند تا ما مهجوران را آگاه کنند؟ دانشمندان و اهل فضیلت و عارفان و اهل فلسفه با همۀ فضایل و با همۀ دانش ارجمندشان آنچه از آن جلوۀ تام حق دریافت کرده اند، در حجاب وجود خود و در آینۀ محدود نفسانیت خویش است و مولا غیر از آن است. پس اولی آن است که از این وادی بگذریم و بگوییم علیبنابیطالب فقط بندۀ خدا بود، و این بزرگترین شاخصۀ اوست که می توان از آن یاد کرد، و پرورش یافته و تربیت شدۀ پیامبر عظیمالشأن است، و این از بزرگترین افتخارات اوست، کدام شخصیت می تواند ادعا کند که عبداللّه است و از همۀ عبودیت ها بریده است، جز انبیای عظام و اولیای معظم که علی ـ علیه السلام ـ آن عبد وارسته از غیر و پیوسته به دوست که حجب نور و ظلمت را دریده و به معدن عظمت رسیده است، در صف مقدم است. و کدام شخصیت است که می تواند ادعا کند از خردسالی تا آخر عمر رسول اکرم در دامن و پناه و تحت تربیت وحی و حامل آن بوده است جز علیبنابیطالب که وحی و تربیت صاحب وحی در اعماق روح و جان او ریشه دوانده. پس او بحق عبداللّه است و پرورش یافتۀ عبداللّه اعظم است.[1]
و اما کتاب نهجالبلاغه که نازلۀ روح اوست برای تعلیم و تربیت ما خفتگان در بستر منیّت و در حجاب خود و خودخواهی خود، معجونی است برای شفا و مرهمی است برای دردهای فردی و اجتماعی و مجموعهای است دارای ابعادی به اندازۀ یک انسان و یک جامعۀ بزرگ انسانی از زمان صدور آن تا هر چه تاریخ به پیش رود و هر چه جامعه ها به وجود آید و دولت ها و ملت ها متحقق شوند و هرقدر متفکران و فیلسوفان و محققان بیایند و در آن غور کنند و غرق شوند. هان، فیلسوفان و حکمتاندوزان، بیایند و در جملات خطبۀ اول این کتاب الهی به تحقیق بنشینند و افکار بلند پایۀ خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جملۀ کوتاه را به تفسیر بپردازند و بخواهند بحق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضا کنند؛ به شرط آنکه بیاناتی که در این میدان تاخت و تاز شده است آنان را فریب ندهد و وجدان خود را بدون فهم درست بازی ندهند و نگویند و بگذرند، تا میدان دید فرزند وحی را دریافته و به قصور خود و دیگران اعتراف کنند و این است آن جمله:مع کل شی لا بمقارنة و غیر کل شی لا بمزایلة.[2]
و این جمله و نظیر آن که در کلمات اهل بیت وحی آمده است، بیان و تفسیر کلاماللّه است که در سورۀ «حدید» است و برای متفکران آخر زمان آمده است:وَهُوَ مَعَکُمْ اَیْنَما کُنْتُمْ.[3]اینک امید آن است که شما دانشمندان و متفکران متعهد که در کنگرۀ ارجمند هزارۀ نهجالبلاغه گرد هم آمدید، ابعاد عرفانی و فلسفی و اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و نظامی و فرهنگی و دیگر بعدها را به مقدار میسور بیان فرمایید و این کتاب بزرگ را به جوامع بشری معرفی نموده و عرضه دارید که این متاعی است که مشتری آن انسان ها و مغزهای نورانی است. صلوات و سلام بیپایان به رسول اعظم که چنین موجودی الهی را در پناه خود تربیت فرمود و به کمال لایق انسانیت رسانید. و سلام و درود بر مولای ما که نمونۀ انسان و قرآن ناطق است و تا ابد نام بزرگ او باقی است و خود الگوی انسانیت و مظهر اسم اعظم است. و سلام و درود بر شما دانشمندان که با زحمت پر ارج و سودمند خود راه رسیدن به اهداف عالی این کتاب مقدس را باز می نمایید. والسلام علی عبادالصالحین.
روح اللّه الموسوی الخمینی"
دیدگاه تان را بنویسید