آمارهایی عجیب و نگران کننده از اعتیاد دانش آموزان؛
طی یک دوره شش ساله، اعتیاد در کشور 10 سال جوانتر شد!
اعتیاد دانشآموزان که چند سالی است از پرده انکار بیرون آمده، در واقع همان اعتیاد کودکان است، چراکه دانشآموزان در سن کودکی و نوجوانانی قرار دارند. اعتیاد دانشآموزان در گذشته نهچندان دوری بارهاوبارها مطرحشده است و کارشناسان نسبت به اپیدمی شدن اعتیاد در میان این قشر از جامعه هشدار دادهاند.
جی پلاس؛ روزنامه همدلی نوشت: در کمتر از شش سال سن اعتیاد 10سال کاهشیافته است. چند روز پیش یک عضو کمیسیون اجتماعی مجلس گفت متأسفانه سن اعتیاد به سن ۱۰ تا ۱۲سالگی و مقطع راهنمایی رسیده است. سلمان ذاکر با بیان اینکه ما در حوزه مبارزه با مواد مخدر و انواع مختلف آن نقص قانونی نداریم و قانون پاسخگوی این موارد هست، گفت: ما در مجلس میتوانیم از مسئولان سؤال و محکم برخورد کنیم اما نهضت مبارزه با مواد مخدر باید از خود جامعه و دستگاههای اجرایی شروع شود. وی گفت اصل ماجرا و موضوع مهم است که نباید بسترهای پیدایش این نوع مواد در جامعه بهوفور پیدا شود و در دسترس جوانان قرار گیرد.
در شش سال، سن اعتیاد 10سال کاهش پیدا کرده است
درحالیکه این نماینده مجلس سن اعتیاد را ۱۰ تا ۱۲سال اعلام کرد که در اواخر اسفند ۹۵ روزبه کردونی، مدیرکل وقت دفتر آسیبهای اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی میانگین سن معتادان را حدود ۲۰سال اعلام کرد. وی در این زمینه گفته بود: «درحالحاضر، میانگین سن معتادان به حدود ۲۰سال رسیده، یعنی از حدود ۲۳.۵ در سالهای گذشته به ۲۰سال کاهش یافته است. بدیهی است هر یک سال پایین آمدن این سن میتواند پیامدهای غیرقابل جبرانی داشته باشد. کاهش سن آسیبهای اجتماعی در ایران موضوع جدیدی نیست. آسیبهای اجتماعی در سایه بیتوجهی متولیان آن سالبهسال جوانتر میشود. اعتیاد نیز بهعنوان یک آسیب اجتماعی مهم که هم ریشهها وهم تبعات متعددی دارد، از این قاعده مستثنی نیست، جوری که به گفته مجلسیها اکنون در میان کودکان ۱۰، ۱۲ساله نیز گسترش پیدا کرده است. ناگفته پیداست اگر ۱۰سال، سن آغاز مصرف مواد مخدر باشد و حتی اگر فرض را بر این بگذاریم که شروع اعتیاد با مواد سبکتری مانند ماده مخدر گل باشد، این میتواند آغاز یک خودویرانگری تلخی برای کودکان و نوجوانان باشد.
در حالی سن آسیبهای اجتماعی ازجمله اعتیاد سالبهسال کاهش پیدا میکند که حداقل 51دستگاه فرهنگی با بودجههای میلیاردی در این حوزهها فعالیت دارند. کارشناسان عدم توفیق دستگاههای فرهنگی و حتی سازمانهای مردمنهاد در کاهش آسیبهای اجتماعی را بهغفلت از موضوع «پیشگیری» گره میزنند و میگویند اغلب سازمان و نهادهای که در حوزه آسیبهای اجتماعی فعالیت میکنند، شعار «پیشگیری بهتر از درمان است» را فراموش کردهاند، آنها منتظر میمانند آسیب رخ دهد و بعد اقدام کنند، در واقع از مقوله پیشگیری و صیانت غافل شدهاند.
اعتیاد دانشآموزان در سایه انکار و تکذیب
اعتیاد دانشآموزان که چند سالی است از پرده انکار بیرون آمده، در واقع همان اعتیاد کودکان است، چراکه دانشآموزان در سن کودکی و نوجوانانی قرار دارند. اعتیاد دانشآموزان در گذشته نهچندان دوری بارهاوبارها مطرحشده است و کارشناسان نسبت به اپیدمی شدن اعتیاد در میان این قشر از جامعه هشدار دادهاند؛ اما آموزشوپرورش معمولاً دانشآموزان معتاد را کتمان میکرد تا زمینه برای زیر سؤال رفتن عملکردش فراهم نشود. واکنش حمیدرضا حاجی بابایی وزیر آموزشوپرورش دولت دهم احمدینژاد مثال روشنی از این ماجراست.
وی در زمان مسئولیتش در آموزشوپرورش بهعنوان وزیر و در جواب رسانهها در مورد اعتیاد دانشآموزان، آب پاکی را روی دست همه ریخت وقتی در پاسخ یک خبرنگار گفت: «من اگر آمار دانشآموزان معتاد را هم داشته باشم، ارائه نمیکنم.» حاجی بابایی اضافه کرد: «اگر از رئیس یک مجموعهای بپرسند بین شما چند معتاد وجود دارد، آیا این رئیس اعلام خواهد کرد چند نفر معتاد دارد؟»
در زمانی که سخن از آمار اعتیاد دانشآموزان قبح بود و بهشدت تکذیب میشد. یکی از معدود آمارهای این دوره توسط حیدر زندیه معاون سازمان آموزشوپرورش شهر تهران در سال 83 ارائه شد. وی گفت: «1/3درصد از دانشآموزان شهر تهران به دلیل داشتن والدین معتاد یا درگیری مستقیم و غیرمستقیم در خریدوفروش مواد مخدر در معرض خطر اعتیاد قرار دارند و 28درصد دانشآموزان دبیرستانی در تهران بزرگ بهصورت تفننی سیگار میکشند.» زندیه سهم نوجوانان را در کل جمعیت معتادان ایران 13درصد اعلام کرد. بعدازآن اگرچه آموزشوپرورش همچنان بر انکار اصرار میورزید، اما دیگر قبح سخن گفتن در مورد دانشآموزان معتاد شکسته شد و این موضوع به ادبیات مسئولان راه پیدا کرد و آمارهای متعددی از سوی آنان در مورد کودکان و نوجوانان نیز اعلام شد. چند سال پیش بود که مشاور وقت دبیر کل ستاد مبارزه با موادمخدر اعلام کرد که ۳۰هزار دانشآموز معتاد داریم، در همان زمان صدای آموزشوپرورشیها درآمد که این آمار مستند نیست و هیچ مدرکی برای اثبات آن وجود ندارد. نمایندگان مجلس و مسئولان مرتبط با حوزه کنترل موادمخدر اصرار داشتند که وضعیت اعتیاد در مدارس نگرانکننده است و مدیران آموزشوپرورش انکار میکردند.
کار به اعتراض سردار احمدیمقدم، دبیرکل سابق ستاد مبارزه با موادمخدر رسید که «آموزشوپرورش دانشآموزان معتاد را اخراج میکند و بعد میگوید معتاد نداریم» اما بالاخره حسن ضیاءالدینی، مدیرکل وقت دفتر سلامت وزارت آموزشوپرورش اعلام کرد؛ دفتر تحت مدیریت او در حال انجام تحقیقی برای مشخص کردن تعداد دقیق دانشآموزان معتاد است. آن زمان این خبر را رسانهها به فال نیک گرفتند و اینگونه تعبیر کردند که بالاخره آموزشوپرورش معضل اعتیاد دانشآموزان را پذیرفته و جدی گرفته است.
اعتیاد موضوعی اجتماعی است، راهحل سیاسی ندارد
در ادامه آمارهای عجیب و ضدونقیض در مورد دانشآموزان معتاد، سال 94 حسین طلا، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی گفت: 130هزار دانشآموز معتاد، پشت نیمکتهای مدارس حضور دارند. این آمار ازآنجهت تلخ است که آمار دانشآموزان در همان سال 13میلیون از سوی آموزشوپرورش اعلام شد. این به آن معناست که 10درصد دانشآموزان سال تحصیلی 94،95 آلوده به موادمخدر بودهاند.
بسیاری معتقدند سیاست انکار در مورد کاهش سن آسیبهای اجتماعی بهویژه اعتیاد در چند دهه اخیر ناشی از سیاسی دیدن آسیبها و معضلهای اجتماعی از سوی برخی مسئولان است، درصورتیکه اعتیاد بیش از هر چیز یک معضل پیچیده اجتماعی است و راهحل سیاسی برای آن کارساز نیست.
اگرچه ریشه اعتیاد در کودکان و نوجوانان به یک یا دو علت محدود نمیشود و زنجیرهای از مسائل و موضوعات در آن دخیل است، اما دسترسی آسان به مواد مخدر، آنهم در کشوری که همواره خود را پرچمدار مبارزه با مواد مخدر در دنیا میداند، هم عجیب و هم غمانگیز است.
چند سال پیش سلمان خدادادی، رئیس وقت کمیسیون اجتماعی مجلس با هشدار نسبت به کاهش شدید سن اعتیاد، گفت: متأسفانه مواد مخدر در برخی سوپرمارکتها بهراحتی در اختیار نوجوانان و جوانان قرار میگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید