جی پلاس/ به مناسبت سالروز رحلت؛

حسین بن روح، نایب خاص امام عصر(عج) که نفوذ بالایی در دربار عباسی داشت

حسین بن روح نوبختی، سومین نایب خاص امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در ۱۸ شعبان سال ۳۲۶ق از دنیا رفت.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد. این قسمت به زندگی حسین بن روح نوبختی اختصاص دارد.

 

زندگینامه حسین بن روح نوبختی

حسین بن روح نوبختی (متوفای ۳۲۶ق)، سومین نایب از نواب اربعه امام مهدی(عج) است که به مدت ۲۱ سال (۳۰۵ - ۳۲۶ق) نیابت خاصه را بر عهده داشت. او از اصحاب امام عسکری(ع) و از یاران نزدیک نایب دوم در بغداد بود. محمد بن عثمان در واپسین روزهای حیات خود، حسین بن روح را به دستور امام زمان، جانشین خود کرد. پس از مدتی در ۵ شوال ۳۰۵ق، اولین توقیع از سوی حضرت مهدی(عج) در تأیید حسین بن روح صادر شد. حسین بن روح در ابتدای نیابت خود در دستگاه حاکم عباسی دارای موقعیت و احترام ویژه بود، اما بعدها دچار مشکل شد و مدتی زندگی مخفیانه داشت و سپس پنج سال زندانی شد. از مهم‌ترین اتفاقات دوران حسین بن روح، ماجرای شلمغانی است که وکیل مورد اعتماد او بود، اما دچار انحراف عقیده شد و توقیعی از جانب امام زمان(عج) در لعن او صادر شد. موقعیت علمی حسین بن روح نوبختی، به دلیل تألیف کتب فقهی و اشراف کافی در مناظرات علمی، ممتاز دانسته شده است. در منابع روایی، کراماتی از او نقل شده است.

 

مشخصات فردی

لقب نوبختی، قمی، روحی

محل زندگی سامرا، بغداد

وفات ۳۲۶ق ، بغداد

مدفن بغداد

مشخصات دینی

از یاران امام حسن عسکری(ع)، امام مهدی(عج)

آثار التأدیب

 

زندگی‌نامه

 

سال ولادت حسین بن روح مشخص نیست. کنیه او ابوالقاسم است و در منابع، از او با القاب نوبختی، روحی[۱] و قمی[۲] یاد شده است. قمی‌بودن او را به دلیل سخن‌گفتن با گویشِ فارسی اهالی آبه (نزدیک ساوه) و مناسبات نزدیکش با مردم آن‌جا احتمال داده‌اند،[۳][۴][۵] اما در بیشتر منابع، مشهور به نوبختی است. گفته شده انتساب وی به خاندان نوبختی، از سوی مادرش بوده است.[۶] برخی نیز گفته‌اند او از شاخه بنونوبخت قم بوده و در زمان نایب اول به بغداد مهاجرت کرده است.[۷]

 

ارتباط با امام عسکری(ع)

اینکه حسین بن روح از یاران امام حسن عسکری(ع) بوده، مورد اختلاف است. ابن شهرآشوب در المناقب وی را از اصحاب و همچنین دستیار خاص امام عسکری(ع) می‌داند،[۸] اما دیگر علمای رجال، سخنی در این باره نگفته‌اند. برخی هم قائلند پذیرفتن این خبر مشکل است، چون امام عسکری(ع) در سال ۲۶۰ق رحلت کرد و نوبختی در سال ۳۲۶ق درگذشت.[۹]

 

ویژگی‌ها

شیخ طوسی در کتاب الغیبة گفته است حسین بن روح از عاقل‌ترین مردم عصر خود بود و در معاشرت با مخالفان، تقیه می‌کرد؛[۱۰] تا آن‌جا که یکی از خدمتکارانش را به علت ناسزا گفتن به معاویه برکنار کرد.[۱۱]

به گفته جاسم حسین در کتاب تاریخ سیاسی غیبت، آنچه حسین بن روح را به این مقام رساند، اوصاف، شایستگی‌ها و کارآیی‌های وی بود که او را مطلوب مقام نیابت ساخته بود.[۱۲] ام کلثوم دختر محمد بن عثمان، درباره روابط حسین با پدرش می‌گوید حسین از خواص و نزدیکان او بود و پدرش مسائل خصوصی زندگی‌اش را به ابن روح نوبختی می‌گفته است.[۱۳]

ابوسهل نوبختی درباره رازداری حسین بن روح گفته است اگر او امام را زیر دامن خود پنهان دارد و بدنش را با قیچی قطعه‌قطعه کنند تا او را نشان دهد، هرگز چنین نخواهد کرد.[۱۴]

 

وفات

حسین بن روح نوبختی در ۱۸ شعبان سال ۳۲۶ق از دنیا رفت. قبر او در محله نوبختیه در بازار عطاران یا شورجه بغداد قرار دارد که هم‌اکنون به مقام حسین بن روح مشهور شده و زیارتگاه شیعیان است.[۱۵]

 

نیابت

پس از درگذشت نایب دوم امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در سال ۳۰۵ق، حسین بن روح به مقام نیابت منصوب شد. وی پیش از آن، از کارگزاران مالی مورد اعتماد و نزدیک محمد بن عثمان بود[۱۶][۱۷] و محمد بن عثمان او را رابط خویش با دیگر وکلا در بغداد قرار داد.[۱۸]

 

نامه امام در تأیید حسین بن روح

«ما او (حسین بن روح) را می‌شناسیم، خداوند تمام خوبی‌ها و خوشنودی‌های خویش را به وی بشناساند و او را با عنایت خود خرسند گرداند. از نامه او آگاه شدیم و در مسؤولیت واگذار شده به وی اطمینان داریم. او نزد ما دارای مقامی است که موجب شادی وی خواهد شد. خداوند احسان خود را نسبت به وی زیاد گرداند.»

 

با اینکه وکلای نائب دوم در بغداد حدود ده نفر بودند، اما محمد بن عثمان در زمان بیماری، ابن روح را قائم‌مقام خود و سفیر صاحب الامر خواند و از شخصیت‌های شیعه خواست پس از مرگش به او رجوع کنند.[۱۹] چنانکه علامه مجلسی نوشته، روزی که نایب دوم درگذشت، حسین بن روح در منزل او جلوس کرد و خادم محمد بن عثمان صندوقچه‌ای را که ودایع امامت در آن بود، به حسین بن روح تحویل داد.[۲۰] پس از مدتی در ۶ شوال ۳۰۵ق، اولین توقیع از سوی حضرت مهدی در تأیید حسین بن روح صادر شد.[۲۱]

از برخی نقل‌ها چنین برمی‌آید که موقعیت ابن روح، بر عکس سفیر اول و دوم، در بین امامیه آشکار بود و به همین دلیل، عده‌ای از شیعیان بر آن شدند تا وکلای نواحی خود را نادیده گرفته و مستقیما با سفیر سوم در تماس باشند.[۲۲]

 

وکلا و کارگزاران

حسین بن روح با همکاری ده وکیل در بغداد و دیگر وکلا در سایر بلاد اسلامی، فعالیت‌های خود را در سمت نیابت آغاز کرد. نام برخی کارگزاران و وکلای او از این قرار است:

محمد بن نفیس در اهواز که اولین توقیع امام زمان(عج) در دوره حسین بن روح به دست او منتشر شد.

جعفر بن احمد بن متیل

ابو عبدالله کاتب

احمد بن متیل

احمد بن ابراهیم نوبختی

ابوسهل نوبختی

محمد بن حسن صیرفی در بلخ

محمد بن جعفر اسدی رازی در ری

حسن بن علی وجناء نصیبی در نصیبین

محمد بن همام اسکافی

قاسم بن علاء در آذربایجان

محمد بن علی شلمغانی که بعدها دچار انحراف شد و از سمت وکالت عزل شد.[۲۳]

 

موقعیت در دربار

حسین بن روح در زمان حیات محمد بن عثمان، نفوذ بالایی در دربار عباسی داشت و کمک‌های مالی از ناحیه مقامات دولتی به او می‌رسید.[۲۴] پس از عهده‌دار شدن نیابت نیز در زمان مقتدر عباسی در دستگاه عباسیان نفوذ داشت و مورد احترام آنان بود. علت این موقعیت او از یک سو نفوذ خاندان نوبختی بود و از سوی دیگر وزارت ابوالحسن علی بن محمد از آل فرات که از هواداران شیعیان بودند.[۲۵][۲۶] به گفته ام کلثوم دختر محمد بن عثمان، در این مدت، اموالی از آل فرات به حسین بن روح می‌رسید.[۲۷] از دیگر دلایل جایگاه حسین بن روح در دربار، مواضع محتاطانه وی دانسته شده که سعی داشت خود را از شورش‌های آن دوران، مانند قرامطه دور نگه دارد.[۲۸]

 

اما با روی کار آمدن حامد بن عباس در مقام وزارت که از مخالفان شیعه حمایت می‌کرد، مشکلاتی برای حسین بن روح به وجود آمد.[۲۹]

 

پنهان‌شدن

برخی منابع از پنهان‌شدن حسین بن روح، مدتی پس از انتصاب به نیابت امام زمان(عج) خبر داده‌اند. مدت این دوره دقیقا مشخص نیست و احتمالاً بین سال‌های ۳۰۶ تا ۳۱۱ق، در دوران وزارت حامد بن عباس بوده است.[۳۰] بنا به نوشته شیخ طوسی، در این دوران، محمد بن علی شلمغانی سفیر و رابط او با مردم بود.[۳۱] اطلاعات چندانی از این دوره در دست نیست.

 

زندانی‌شدن

حسین بن روح نوبختی از سال ۳۱۲ تا ۳۱۷ق، در زندان مقتدر، خلیفه عباسی حبس بود. در منابع شیعی دلیلی برای زندانی‌شدن او ذکر نشده اما برخی پژوهشگران بر اساس نقل اهل سنت، دو قول را گفته‌اند:

خودداری حسین بن روح از پرداخت اموال به دیوان حکومت

ارتباط با قرامطه که آن زمان بر بحرین مسلط بودند.[۳۲]

 

برخی از پژوهشگران ، سبب حبس او را شهرتش در مقام نیابت، ارتباط با شیعیان و مقبولیت او در ساماندهی وضعیت آنان و جمع‌آوری نامه‌ها و وجوهات و تسلیم آنها به حضرت مهدی (عج) دانسته‌اند.[۳۳] اما برخی نیز معتقدند دستگیری او به سبب دشمنی شلمغانی و به دست محسن بن علی بن فرات (پسر علی بن فرات وزیر و از طرفداران شلمغانی) در دوران وزارت علی بن فرات در سال‌های ۳۱۱ ـ ۳۱۲ق انجام شده است.[۳۴]

پس از آزادی او از زندان، به دلیل وجود چهره‌های سرشناس از خاندان نوبخت در حکومت که جایگاه‌های مهمی هم داشتند، دیگر کسی نتوانست مزاحمتی برای او ایجاد کند.[۳۵]

 

ماجرای شلمغانی

شلمغانی از عالمان شیعه در بغداد و از نزدیکان حسین بن روح بود. حسین بن روح پس از انتصاب به مقام نیابت، او را وکیل خود معرفی کرد و اداره امور شیعه را به دست او سپرد، تا جایی که در دوره زندگی مخفیانه حسین بن روح، توقیعات امام زمان توسط ابن روح و به دست شلمغانی صادر می‌شد.[۳۶] اما وی، در ایام حبس حسین بن روح و با سوءاستفاده از موقعیت خود، ابتدا خود را به جای او باب معرفی کرد و بعدها مرتد شد و انحرافات عقیدتی پیدا کرد. با آشکار شدن انحراف وی، حسین بن روح که در حبس بود، شیعیان را از این امر آگاه ساخت و معاشرت با او را منع کرد تا اینکه در سال ۳۱۲ق توقیعی از سوی حضرت مهدی(عج) در لعن او صادر شد.[۳۷]

 

مقام علمی و کرامات

حسین بن روح کتابی در فقه به نام التأدیب تألیف کرد و آن را برای ارزیابی و اظهار نظر به حوزه حدیثی قم فرستاد و از علمای آن‌جا خواست تا مواردی را که برخلاف نظر آنان است، یادآور شوند. علمای قم پس از ارزیابی محتوای کتاب، آن را جز در یک مورد تأیید کردند و نزد وی بازفرستادند.[۳۸]

وی در دوران نیابت، مناظراتی هم داشته که به تفصیل در منابع روایی آمده است.[۳۹][۴۰][۴۱] پاسخ‌هایی که حسین بن روح به سؤالات مطرح‌شده در این گفتگوها داده، نشان از اشراف او بر مسائل دینی و همچنین مقام علمی اوست.[۴۲]

او روایاتی هم نقل کرده است.[۴۳] شیخ طوسی، زیارت رجبیه را به نقل از حسین بن روح نوبختی آورده است.[۴۴]

 

کرامات

در برخی منابع، کراماتی از حسین بن روح نقل شده است. او گاه برای رفع تردید طرف مقابل و گاه برای تأیید خودش، بعضی اسرار را فاش و برخی علائم را آشکار می‌کرد. نامه علی بن بابویه (پدر شیخ صدوق) به نائب سوم برای فرزنددار شدن و درخواست دعای حضرت حجت(عج)،[۴۵] یا نامه دیگری از ابن بابویه (پدر شیخ صدوق) برای تعیین تکلیف خود برای سفر حج،[۴۶] خبر از مرگ احمد بن اسحاق قمی،[۴۷] خبر از شمش طلای گمشده به محمد بن حسن صیرفی[۴۸] و دیگر احادیث نقل‌شده، از نمونه‌های آن است.

 

پانویس

۱. طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۲۲۵.

۲. کشی، رجال کشی، ۱۳۴۸ش، ص۵۵۷.

۳. صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۵۰۳-۵۰۴.

۴. طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۱۹۵.

۵. اقبال آشتیانی، خاندان نوبختی، ۱۳۴۵ش، ص۲۱۴.

۶. اقبال آشتیانی، خاندان نوبختی، ۱۳۴۵ش، ص۲۱۴.

۷. جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۱۹۲.

۸. ابن شهر آشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ۴۲۳.

۹. جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۱۹۲.

۱۰. طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۱۱۲.

۱۱. طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۳۸۶.

۱۲. جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۱۹۳و۱۹۴.

۱۳. طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۳۷۲.

۱۴. طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۳۹۱.

۱۵. طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۲۳۸.

۱۶. جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۱۹۲.

۱۷. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۳ق، ج۱۵، ص۲۲۲.

۱۸. صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۵۰۱و۵۰۲.

۱۹. طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۳۷۱.

۲۰. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۵، ص۲۱۱.

۲۱. طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۳۷۲.

۲۲. جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۱۹۸.

۲۳. جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۱۹۶.

۲۴. غفارزاده، زندگانی نواب خاص امام زمان، ۱۳۷۵ش، ص۲۳۷.

۲۵. جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۱۹۸.

۲۶. جعفریان، حیات فکری و سیاسی ائمه، ۱۳۸۱ش، ص۵۸۳.

۲۷. طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۳۷۲.

۲۸. عظیم‌زاده تهرانی، علل دستگیری حسین بن روح نوبختی، ۱۳۸۲ش.

۲۹. جعفریان، حیات فکری و سیاسی ائمه، ۱۳۸۱ش، ص۵۸۳.

۳۰. عظیم‌زاده تهرانی، علل دستگیری حسین بن روح نوبختی، ۱۳۸۲ش.

۳۱. طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۳۰۳و ۳۰۴.

۳۲. عظیم‌زاده تهرانی، علل دستگیری حسین بن روح نوبختی، ۱۳۸۲ش، به نقل از ذهبی در تاریخ الاسلام.

۳۳. موسوی، کسائی، پژوهشی پیرامون زندگی سیاسی و فرهنگ نواب اربعه، ۱۳۷۸ش.

۳۴. عظیم زاده تهرانی، علل دستگیری حسین بن روح نوبختی، ۱۳۸۲ش.

۳۵. موسوی، کسائی، پژوهشی پیرامون زندگی سیاسی و فرهنگ نواب اربعه، ۱۳۷۸ش.

۳۶. طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۲۲۸، ۲۳۹، ۲۵۱و۲۵۲

۳۷. طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۱۸۷، ۲۵۲و۲۵۳.

۳۸. امین، اعیان الشیعه، ۱۴۲۱ق، ج۶، ص۲۲.

۳۹. طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۳۲۴، ۳۷۳، ۳۷۸، ۳۸۸، ۳۹۰.

۴۰. صدوق، کمال‌الدین، ۱۳۹۵ق، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۵۱۹.

۴۱. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۱۹۲.

۴۲. صدر، تاریخ الغیبه، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۴۸۳.

۴۳. خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۲۳۶.

۴۴. طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۸۲۱.

۴۵. نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۰۷ق، ص۲۶۱.

۴۶. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۲۹۳.

۴۷. صدوق، کمال‌الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۵۱۸و۵۱۹.

۴۸. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۳۴۲.

 

منابع

امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۲۱ق.

صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۵ق.

نجاشی، احمدبن علی، رجال النجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق.

ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.

طوسی، محمد بن حسن، رجال الکشی (اختیار معرفة الرجال)، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش.

طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ۱۴۱۱ق.

طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعة، ۱۴۱۱ق.

ذهبی، سیر أعلام النبلاء، إشراف وتخریج : شعیب الأرنؤوط، تحقیق: إبراهیم الزیبق، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۱۳ق.

خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیروت، دارالزهراء، ۱۴۰۳ق.

صدر، سید محمد، تاریخ الغیبه، بیروت، دارالتغارف، ۱۴۱۲ق.

اقبال آشتیانی، عباس، خاندان نوبختی، تهران، ۱۳۴۵ش.

جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، قم، انصاریان، ۱۳۸۱ش.

جاسم محمد حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ترجمه محمد تقی آیت‌اللهی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۵ش.

غفارزاده، علی، زندگانی نواب خاص امام زمان، قم، انتشارات نبوغ، ۱۳۷۹ش.

عظیم‌زاده تهرانی، طاهره، علل دست‌گیری حسین بن روح نوبختی، تاریخ اسلام، بهار ۱۳۸۲ - شماره ۱۳.

موسوی، سید حسن؛ کسائی، نوراله، پژوهشی پیرامون زندگی سیاسی و فرهنگ نواب اربعه، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، تابستان ۱۳۷۸ - شماره ۱۵۰.

 

 

دیدگاه تان را بنویسید