هشدارهای یک استاد اقتصاد در خصوص عواقب نابودی طبقه متوسط در جامعه ایرانی

جی پلاس؛ دکتر هاشم پسران (دکتری اقتصاد از دانشگاه کمبریج و استاد اقتصاد دانشگاه کالیفرنیای جنوبی) مدعی است که مؤثرترین راه ِدرهم کوبیدن طبقه متوسط این است که آن‌ها را بین دو سنگ آسیاب «تورم» و «مالیات» قرار دهند، طبقه متوسط که نابود شود، همه چیز فرو خواهد ریخت و طبقه متوسطی دیگر باقی نمی‌ماند تا کتاب به دست بگیرد، سفر کند، یاد بگیرد، یاد بدهد یا اینکه حامل ارزش‌های دموکراتیک و فرهنگ باشد.

دکتر هاشم پسران در مقاله اگر تورم طبقه متوسط را نابود کند، سقف بر سر حکومت خراب می‌شود، می‌گوید که: مؤثرترین راه ِدرهم کوبیدن طبقه متوسط این است که آن‌ها را بین دو سنگ آسیاب «تورم» و «مالیات» قرار دهند، طبقه متوسط که نابود شود، همه چیز فرو خواهد ریخت و طبقه متوسطی دیگر باقی نمی‌ماند تا کتاب به دست بگیرد، سفر کند، یاد بگیرد، یاد بدهد یا اینکه حامل ارزش‌های دموکراتیک و فرهنگ باشد. در شرایط حاضر، جامعه ایران بشدت پتانسیل گرفتار شدن در این آسیب و مبدل شدن به جامعه‌ای دو قطبی را دارد. جامعه‌ای دارای دو طبقه اقلیت فرادستان و اکثریت فرودستان. دو جبهه مشخص و عموما متخاصم!

در چنین شرایطی به نظر می‌رسد که وقوع منازعه قطعی باشد. این بسیار خطرناک است. اوّلی را غرور کور کرده است، دوّمی را کینه و عقده.

طبقه فرادستان احتمالا روز به روز محافظه کارتر می‌شوند و پشت سنت، دین و چارچوب‌های بروکراتیک و ساخت‌های سازمانی، پناه می‌گیرند و طبقه فرودستان هم خشمگین بوده و شعله انتقام در درون شان زبانه می‌کشد و مترصد حمله هستند. سونامی که بیاید، دیگر کشتی هر چقدر هم غول پیکر باشد، عاقبتی جز واژگونی نخواهد داشت.

اگر جامعه دارای طبقه متوسط باشد، عموما این فشار توسط طبقه متوسط گرفته و هضم می‌شود و طبقه فرودستان به امید ارتقا با طبقه متوسط تعامل برقرار نموده و طبقه فرادستان روابط معنادار با طبقه متوسط برقرار می‌کنند.

همانگونه که بیان گردید تورم و مالیات نابود کننده طبقه متوسط است. تورم نام دیگرش «مالیات پنهان» است. طبق آمار‌های رسمی خودِ نظام، تورم بالای ۴۰٪ است، یعنی به اِزای هر ۱۰۰ تومان درآمد مردم، ۴۰ تومانش مستقیم روانه جیب دولت (یا همان کسی که برای جبران ناکارآمدیش پول چاپ می‌کند) می‌شود.

«مالیات رسمی» نیز دیگر مولفه قابل توجه است و اثر تورمی آن نیز به زودی بر تورم فعلی افزوده خواهد شد! در واقع در چنین شرایطی فعالان اقتصادی و شهروندان، فقط متحمل زحمت طاقت فرسا شده و هر چه جان بِکَنند، باید به صورت مالیات پنهان (تورم) و مالیات مستقیم، دو دستی تقدیم دولت‌های ناکارآمد کنند. در نگاهی آسیب شناسانه میلتون فریدمن معتقد بود تورم، یا همان «مالیات پنهان»، امری غیر مشروع و غیرقانونی است که اخذ می‌شود! و بنوعی شبیه باج گیری و غارت بوده که خرج بی‌کفایتی‌های مدیریت اجرایی یک کشور می‌شود.

عوام نیز متوجه نمی‌شوند از کجا خورده‌اند و بدلیل تداوم فشار‌ها به جان یکدیگر می‌افتند و این در حالی است که دولت‌های ناکارآمد نیز این طور نشان می‌دهد که در صدد هستند که مشکل مردم را حل نماید! چنین مجموعه‌ای را هر نامی می‌توان داد جز نام تخصصی و زیبای دولتِ.

منبع: شعارسال