محمد علی بن ابیطالب متخلص به حزین، شاعر نامور قرن دوازدهم بود که نزد اساتیدی مانند شیخ خلیل الله طالقانی و پدرش علم و معرفت آموخت. وی به شعر علاقه مند شد و درباره ادیان نیز به مطالعه پرداخت. او در هندوستان درگذشت.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه و ادب این مرز و بوم و کسانی که کارنامه پر افتخار ادبی شان مایه مباهات سرزمین ایران است، در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های شاخص عرصه ادبیات را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد. این قسمت به زندگی حزین لاهیجی اختصاص دارد.
زندگینامه محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی
حَزین لاهیجی، شاعر ، مورخ و عالم مشهور شیعی قرن دوازدهم است.
نام و تولد
نام وی محمدعلی بن ابیطالب و حزین تخلص او بود وی در ۲۷ ربیعالآخر ۱۱۰۳ در اصفهان به دنیا آمد. [۱]
نسبش با شانزده واسطه به شیخابراهیم زاهد گیلانی، عارف قرن هفتم و مرشد شیخ صفیالدینِ اردبیلی (متوفی ۷۳۵) میرسد. [۲]
موطن اصلی خاندان حزین آستارا بود، اما بعدها جد هشتمش، شهابالدین علی به لاهیجان مهاجرت کرد. [۳][۴]
پدر
پدر حزین در جوانی برای استفاده از محضر آقاحسین خوانساری (متوفی ۱۰۹۹)، به اصفهان رفت و در آنجا مقیم شد.
وی در آنجا با دختر یکی از پارسایان ازدواج کرد و صاحب چهار فرزند شد که اولین آنها محمدعلی بود. [۵]
تحصیلات
محمدعلی از چهارسالگی نزد ملاشاهمحمد شیرازی تحصیل علم را آغاز کرد، از هشت سالگی از ملکحسین قاری فنون تجوید و قرائت قرآن را فراگرفت و کتاب های درسی مهمی نظیر شرح جامی بر کافیه، شرح ایساغوجی، شرح مطالع و کتاب من لایحْضُرُه الفقیه را نزد پدر خواند.
در همین دوران، میل به سرودن شعر در وی پدیدار شد، اما به دلیل منع پدرش قریحه شاعری خود را آشکار نمیکرد.[۶]
اساتید
شیخ خلیل اللّه طالقانی، استادِ عرفان محمدعلی، با اهدای تخلصِ حزین به وی، شاعری وی را آشکار کرد و وقتی حزین در مجلسی، در حضور پدرش، در جواب اشعار محتشم کاشانی شعری خواند، پدرش نیز او را تشویق کرد.[۷][۸]
حزین در سفرهایی که با پدرش همراه میشد نیز از محضر وی بهره میبرد.
او در نخستین سفرش به لاهیجان ، در هر منزل ، شرح تجرید و زبدةالاصول را نزد پدر میخواند. [۹]
وی درباره ادیان نیز مطالعه و تحقیق میکرد؛ انجیل را از دانشمند مسیحی، آوانوس، و تورات را نزدِ یکی از یهودیانِ اصفهان به نام شعیب آموخت.
حزین در سفر به فارس، در شهر بیضا با دانشمندی زردشتی آشنا شد و مطالب اساسی زردشتی را از او فراگرفت.[۱۰]
از دست دادن والدین
در ۱۱۲۳، نخست پدرش و سپس مادرش را از دست داد و ناچار سرپرستی برادران کوچکتر و مادربزرگش را برعهده گرفت.[۱۱][۱۲]
به دنبال حمله افغانان به اصفهان و محاصره آنجا، دو برادر و مادربزرگ حزین براثر بیماری از دنیا رفتند، کتابخانه ارزشمند حزین که از پدرش به او به ارث رسیده بود، غارت شد و خود وی نیز سخت بیمار شد.[۱۳]
سفرهای وی
وی ناچار در محرّم ۱۱۳۵ با لباس مُبَدَّل، با چند تن از بزرگان شهر، از اصفهان خارج شد و به خوانسار و سپس به خرّمآباد رفت.
تا حدود یک سال، وضع روحی و قوای فکری حزین سخت آشفته بود، به طوری که هیچ یک از محفوظات و آموختههای خود را به خاطر نداشت.
در دو سالی که وی در خرّمآباد مقیم بود، به تدریس شرح اشارات، کافی و تفسیر بیضاوی پرداخت.[۱۴]
در این میان، آشفتگی مرزهای غربی ایران و لشکرکشی عثمانیان، باعث اضطراب مردم آن ناحیه شد.
حزین مردم را به ایستادگی در برابر دشمن تشویق کرد و با هفتاد نفر به همدان رفت تا به مقاومت مردم در برابر محاصره عثمانیان کمک کند.
سپس از طریق شوشتر به هویزه و بصره رفت و قصد سفر حج کرد، اما بیمار شد و به ایران بازگشت.
هنگامی که دولت عثمانی آذربایجان را گرفت، حزین از طریق کرمانشاه و تویسرکان به نجف رفت.
پس از سه سال به ایران بازگشت و از آنجا به تهران و سپس به اصفهان رفت.
شش ماه در آنجا ماند و شاه طهماسب دوم را در امور کشورداری اندرز داد، ولی چون تغییری در رفتار او ندید، از اصفهان خارج شد.[۱۵]
حزین در ۱۱۴۵ به حج رفت.
در ۱۱۴۶ از بندرعباس با کشتی به سوی سواحل هند رهسپار شد. [۱۶]
دو سال در مُلتان ماند و سپس به دهلی رفت.
وی در تمام این مدت بیمار بود و تا ۱۱۵۴، که شروع به نوشتن شرححال خود کرد، در دهلی مقیم بود. [۱۷][۱۸][۱۹] تذکرهنویسان هندی بارها به سفرهای وی اشاره کردهاند[۲۰][۲۱]
احمدعلی، هفت آسمان، ص۱۶۲، کلکته ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
مطالعه زندگی حزین در میان شاعران روزگار خود و شاید در میان تمام شاعران ایران، از حیث سفرهای بسیار آن، اهمیت دارد و حوادث زندگی او در زندگی کمتر شاعر ایرانی روی داده است.[۲۲]
در دهلی، محمدشاه برای حزین مقرری تعیین کرد تا زندگیاش آسوده باشد، اما چون حزین هندوستان و مردمش را در اشعار خود هجو کرده بود، شاعران دهلی با این امر مخالفت کردند.
حزین هم چون اوضاع را آشفته دید به بنارس رفت و تا پایان عمر در آنجا ماند.[۲۳][۲۴]
با وجود اشعار حزین در هجو مردم هند، آنان خصوصا بنارسیها برای وی حرمت زیادی قائل بودند و او را انسانی پاک میدانستند.[۲۵][۲۶]
وفات
حزین در ۱۱ جمادیالاولی ۱۱۸۰ در بنارس درگذشت و در محلهای به نام فاطمان، به خاک سپرده شد.
آرامگاه او زیارتگاه بسیاری از مردم هند و بنارس بود.[۲۷][۲۸]
آثار
آثار حزین شامل ۵۳ اثر منظوم و منثور است.
اشعار
اشعار وی در روزگار خودش در هند شهرت بسیار داشت.
چندین رساله ارزشمند در نقد اشعار وی نوشته شده است، که مهمترین آنها تنبیهالغافلین فی الاعتراض علی اشعار الحزین (تألیف شده در ۱۱۵۶، از سراجالدین علیخان آرزو) و نقدی از محمد عظیم ثبات است.
تا سده سیزدهم، شش رساله دیگر له و علیه اشعار حزین نوشته شده است که نشاندهنده اهمیت و نفوذ شعر وی در میان مردم هند است.[۲۹]
واله داغستانی نیز در تذکره ریاضالشعراء،[۳۰] با اینکه انتقادات بسیار بر شعر حزین دارد، جامعیت او را در انواع شعر ستوده است.
حزین در بیشتر قالبهای شعری طبعآزمایی کرده است، اما غزلهای او اهمیت بیشتری دارند.
قصاید
قصاید وی بیشتر استقبال از انوری و خاقانی است[۳۱][۳۲][۳۳] و دلیلآن تصویرپردازیهای این دو شاعر است، با این حال این قصاید او در برابر قصاید آنان، بیارج و سست بنیادند.
حزین قصیدهای هم در استقبالِ قصیدهای از ناصرخسرو سروده[۳۴] که نه تنها سبک اصلی را در آن رعایت نکرده، بلکه افعالی آورده است که همگی خارج از قوانین زباناند. [۳۵]وی چندین قصیده در مدحِ حضرت رسول صلیاللّه علیهوآله،[۳۶] حضرت علی علیهالسلام[۳۷] و امام رضا علیهالسلام[۳۸] دارد.
غزلیات
غزلیات حزین حدود هفت هزار بیت از دیوانش را تشکیل دادهاند.
غزل حزین یکی از آخرین نمونههای برجسته سبک هندی یا اصفهانی است.
شعر وی برخلاف همه معاصران و پیشینیانش در سبک هندی، از نظر تخیل و بیان، بسیار روشن و فصیح است و پس از صائب و کلیم و چند شاعر مهم دیگر این سبک، حزین از شاعرانِ طراز اول این سبک محسوب میشود.[۳۹]
شعر او حد فاصلی میان شیوه شاعران قدیم و شاعران سبک هندی است.[۴۰]
غزلهای حزین بیشتر از اشعار دیگر شاعران سبک هندی، عاشقانه و عرفانیاند.
وی غزلهای عرفانی خویش را که ویژگیهای سبک عراقی دارند، بیشتر در استقبال از اشعار عطار و مولوی و سیدقاسم انوار سروده است.[۴۱]
حسینی سنبهلی[۴۲] حزین را در شعر قدیم و جدید استاد میداند.
خوشگو[۴۳] حزین را پیرو سعدی و حافظ معرفی کرده که برای شاعران سبک هندی اهمیت چندانی قائل نبوده است.
با اینکه در شعر او مضامین عارفانه و صوفیانه فراوانی به چشم میخورد، دلیل قاطعی وجود ندارد که بتوان حزین را به سلسلهای از صوفیان منسوب کرد.[۴۴]
حزین اشعاری هم به عربی دارد که به نظر برخی، این اشعار به پایه اشعار فارسی وی نمیرسند.[۴۵][۴۶]
از مندرجات کلیات حزین[۴۷][۴۸] معلوم میشود که او قصد داشته است درمقابل خمسه نظامی، پنج دیوان بسراید.[۴۹][۵۰]
اولین دفتر شعر حزین، مثنوی ساقینامه او، شامل هزاربیت، است.
دومین دیوان وی تذکرةالعاشقین است که آن را هنگام بازگشت از شیراز و اقامت در اصفهان، در ده هزار بیت سرود.
وی دیوان سوم خود را در شیراز با حدود چهار هزار بیت، دیوان چهارمش را به همراه یک مثنوی ۱۲۰۰ بیتی با نام خرابات، در مشهد و پنجمین دیوانش را هنگام اقامت در هند تدوین کرد، که به این نکته تنها در مقدمه تذکرةالمعاصرین اشاره شده است.[۵۱][۵۲][۵۳][۵۴][۵۵]
کلیات حزین که در کانپور و لکهنو چاپ شده، مشتمل است بر دیوان چهارم او که دربردارنده قصاید، غزلیات، رباعیات، قطعات و مثنویاتی با نام چمن و انجمن، خرابات، مطمح الانظار، فرهنگنامه و صفیردل است، همراه دیباچهای منثور که در ۱۱۷۲ نوشته شده و نیز مثنویِ حدیقه ثانی یا ودیعةالبدیعة که آن را به تقلید از حدیقه سنایی سروده است.[۵۶]
دیوان حزین در ۱۳۷۴ش، به کوشش ذبیحاللّه صاحبکار، در تهران چاپ شد.
چون حزین بخش زیادی از عمر خود را صرف فراگیری علوم دینی و عقلی کرده و نزد شانزده تن از استادان روزگارش شاگردی نموده است، [۵۷] آثار بسیاری نیز در حوزههای علمی و دینی با نثری روشن و پخته دارد.[۵۸][۵۹]
در بسیاری منابع، او را از علمای بزرگ و جامع انواع علوم خواندهاند.[۶۰][۶۱]
فلسفه و کلام
از میان آثار منظوم حزین، شانزده کتاب در حوزه فلسفهاند (از جمله شرح تجرید، کنهالمرام و رساله تجرد نفس)، چهار اثر در علم کلاماند (مانند رساله امامت و بشارتالنبوت)، و پنج اثر در احوال رجال (از جمله اخبار صفیالدین حلی و تذکرة المعاصرین).
مهمترین آنها تذکرةالمعاصرین است، در شرح حال یکصد تن از دانشمندان و شاعران معاصر مؤلف، که در اواخر ۱۱۶۵ در هند و تنها با اتکا بر حافظه نوشته است.
این کتاب در ۱۳۷۵ش در تهران به کوشش معصومه سالک بهچاپ رسید.
تاریخ
حزین دو اثر نیز در حوزه تاریخ دارد: واقعات ایران و هند، و تاریخ حزین.
هر دو کتاب از منابع ارزشمند تاریخ اصفهان در زمان حمله افغانها و نیز سلطنت نادرشاهاند .
کتاب اخیر به کوشش بلفور، در ۱۲۴۷/ ۱۸۳۱ در لندن چاپ شد.
زندگینامه
ظاهراً زندگینامه خودنوشتی هم از حزین به نظم وجود داشته که در حمله افغانان از کتابخانه وی به غارت رفته و احتمالاً تک نسخهای از آن را براون در موزه بریتانیا دیده است.
مجموعهای از رسائل پراکنده حزین در موضوعات گوناگون (مثل رساله اوزان و مقادیر، المذاکرات فی المحاضرات، و شرح قصیده لامیه) در کنار نُه رساله دیگر او، که به نام برخی از آنها اشاره شد، با نام رسائل حزین لاهیجی به کوشش علی اوجبی و چند تن دیگر در ۱۳۷۷ش در تهران به چاپ رسیده است.
منابع
۱. میرغلامعلی بن نوح آزاد بلگرامی، مآثرالکرام، دفتر۲، حیدرآباد، دکن ۱۳۳۱/۱۹۱۳.
۲. احمدعلی، هفت آسمان، کلکته ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
۳. محمدتقی بهار، سبکشناسی، یا، تاریخ تطور نثر فارسی، تهران ۱۳۵۵ـ۱۳۵۶ش.
۴. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تاریخ حزین، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۵. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تذکرة المعاصرین، چاپ معصومه سالک، تهران ۱۳۷۵ش.
۶. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، دیوان، چاپ ذبیحاللّه صاحبکار، تهران ۱۳۷۴ش.
۷. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، کلیات حزین، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۹۷۱.
۸. میرحسین دوست حسینی سنبهلی، تذکره حسینی، چاپ سنگی (لکهنو ۱۲۹۲).
۹. بندربن داس خوشگو، سفینه خوشگو، دفتر ۳، چاپ سیدشاهمحمد عطاءالرحمان عطاکاکوی، پتنه ۱۳۷۸/۱۹۵۹.
۱۰. هرومل سدارنگانی، پارسیگویان هند و سند، (تهران) ۱۳۵۵ش.
۱۱. محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعری در هجوم منتقدان: نقد ادبی در سبک هندی پیرامون شعر حزین لاهیجی، تهران ۱۳۷۵ش.
۱۲. عبداللطیف بن ابیطالب شوشتری، تحفة العالم، و، ذیل التحفه، چاپ صمد موحد، تهران ۱۳۶۳ش.
۱۳. صدیق حسنخان، شمع انجمن، چاپ سنگی بهوپال ۱۲۹۳.
۱۴. ذبیحاللّه صفا، گنج سخن: شاعران بزرگ پارسیگوی و منتخب آثار آنان، (تهران ۱۹۶۹).
۱۵. محمد قدرتاللّه گوپاموی، کتاب تذکره نتائجالافکار، بمبئی ۱۳۳۶ش.
۱۶. محمدعلی مدرستبریزی، ریحانة الادب، تهران ۱۳۶۹ش.
۱۷. علیرضا نقوی، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، تهران ۱۳۴۳ش.
۱۸. فریدون نوزاد، «حزین لاهیجی»، ارمغان، دوره ۳۹، ش ۵ (مرداد ۱۳۴۹).
۱۹. علیقلی بن محمدعلی واله داغستانی، تذکره ریاضالشعراء، چاپ محسن ناجی نصرآبادی، تهران ۱۳۸۴ش.
۲۰. احمدعلی هاشمی سندیلوی، تذکره مخزنالغرائب، چاپ محمدباقر، لاهور ۱۹۶۸ـ۱۹۷۰.
پانویس
۱. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۱۸، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۲. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۵، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۳. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۵ـ۶، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۴. فریدون نوزاد، «حزین لاهیجی»، ج۱، ص۳۰۵، ارمغان، دوره ۳۹، ش ۵ (مرداد ۱۳۴۹).
۵. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۱۱ـ۱۳، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۶. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۱۸ـ ۲۱، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۷. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۲۲، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۸. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۲۷ـ۳۰، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۹. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۴۵ـ۴۷، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۱۰. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۱۵، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۱۱. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۱۵، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۱۲. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۱۰۰ـ۱۰۱، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۱۳. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۱۱۰ـ۱۱۲، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۱۴. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۱۱۳ـ ۱۱۸، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۱۵. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۱۱۳ـ۱۹۰، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۱۶. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۱۹۱ـ ۲۳۳، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۱۷. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۲۴۳ـ ۲۴۴، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۱۸. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۲۷۳، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۱۹. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۲۷۶، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۲۰. علیقلی بن محمدعلی واله داغستانی، تذکره ریاضالشعراء، ج۲، ص۶۳۲ـ ۶۳۵، چاپ محسن ناجی نصرآبادی، تهران ۱۳۸۴ش.
۲۱. میرغلامعلی بن نوح آزاد بلگرامی، مآثرالکرام، ج ۱، ص۱۹۴، دفتر ۲، حیدرآباد، دکن ۱۳۳۱/۱۹۱۳.
۲۲. محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعری در هجوم منتقدان: نقد ادبی در سبک هندی پیرامون شعر حزین لاهیجی، ج۱، ص۷۲، تهران ۱۳۷۵ش.
۲۳. میرغلامعلی بن نوح آزاد بلگرامی، مآثرالکرام، دفتر۲، حیدرآباد، دکن ۱۳۳۱/۱۹۱۳.
۲۴. محمد قدرتاللّه گوپاموی، کتاب تذکره نتائجالافکار، ج۱، ص۱۹۸ـ۲۰۰، بمبئی ۱۳۳۶ش.
۲۵. احمدعلی هاشمی سندیلوی، تذکره مخزنالغرائب، ج۱، ص۸۰۴، چاپ محمدباقر، لاهور ۱۹۶۸ـ۱۹۷۰.
۲۶. بندربن داس خوشگو، سفینه خوشگو، ج۱، ص۲۹۱ـ۲۹۲، دفتر۳، چاپ سیدشاهمحمد عطاءالرحمان عطاکاکوی، پتنه ۱۳۷۸/۱۹۵۹.
۲۷. احمدعلی، هفت آسمان، ص۱۶۴، کلکته ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
۲۸. عبداللطیف بن ابیطالب شوشتری، تحفةالعالم، ج۱، ص۴۱۵، و، ذیل التحفه، چاپ صمد موحد، تهران ۱۳۶۳ش.
۲۹. محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعری در هجوم منتقدان: نقد ادبی در سبک هندی پیرامون شعر حزین لاهیجی، ج۱، ص۱۷ـ ۱۸، تهران ۱۳۷۵ش.
۳۰. علیقلی بن محمدعلی واله داغستانی، تذکره ریاضالشعراء، ج۱، ص۶۵۷، چاپ محسن ناجی نصرآبادی، تهران ۱۳۸۴ش.
۳۱. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، دیوان، ج۱، ص۵۵۹ـ۵۶۱، چاپ ذبیحاللّه صاحبکار، تهران ۱۳۷۴ش.
۳۲. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، دیوان، ج۱، ص۶۲۱، چاپ ذبیحاللّه صاحبکار، تهران ۱۳۷۴ش.
۳۳. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، دیوان، ج۱، ص۶۲۳، چاپ ذبیحاللّه صاحبکار، تهران ۱۳۷۴ش.
۳۴. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، دیوان، ج۱، ص۵۵۱ـ۵۵۲، چاپ ذبیحاللّه صاحبکار، تهران ۱۳۷۴ش.
۳۵. محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعری در هجوم منتقدان: نقد ادبی در سبک هندی پیرامون شعر حزین لاهیجی، ج۱، ص۱۷ـ ۱۸، تهران ۱۳۷۵ش.
۳۶. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، دیوان، ج۱، ص۵۵۲ـ۵۶۲، چاپ ذبیحاللّه صاحبکار، تهران ۱۳۷۴ش.
۳۷. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، دیوان، ج۱، ص۵۶۷ـ ۵۹۵، چاپ ذبیحاللّه صاحبکار، تهران ۱۳۷۴ش.
۳۸. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، دیوان، ج۱، ص۵۹۵ـ ۶۰۱، چاپ ذبیحاللّه صاحبکار، تهران ۱۳۷۴ش.
۳۹. محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعری در هجوم منتقدان: نقد ادبی در سبک هندی پیرامون شعر حزین لاهیجی، ج۱، ص۱۰۸، تهران ۱۳۷۵ش.
۴۰. ذبیحاللّه صفا، گنج سخن: شاعران بزرگ پارسیگوی و منتخب آثار آنان، ج۳، ص۱۳۴، (تهران ۱۹۶۹).
۴۱. محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعری در هجوم منتقدان: نقد ادبی در سبک هندی پیرامون شعر حزین لاهیجی، ج۱، ص۱۰۸ـ ۱۱۰، تهران ۱۳۷۵ش.
۴۲. میرحسین دوست حسینی سنبهلی، تذکره حسینی، ج۱، ص۱۰۷، چاپ سنگی (لکهنو ۱۲۹۲).
۴۳. بندربن داس خوشگو، سفینه خوشگو، ج۱، ص۲۹۱، دفتر۳، چاپ سیدشاهمحمد عطاءالرحمان عطاکاکوی، پتنه ۱۳۷۸/۱۹۵۹.
۴۴. محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعری در هجوم منتقدان: نقد ادبی در سبک هندی پیرامون شعر حزین لاهیجی، ج۱، ص۹۲، تهران ۱۳۷۵ش.
۴۵. هرومل سدارنگانی، پارسیگویان هند و سند، ج۱، ص۱۶۳، (تهران) ۱۳۵۵ش.
۴۶. صدیق حسنخان، شمع انجمن، ج۱، ص۱۳۱، چاپ سنگی بهوپال ۱۲۹۳.
۴۷. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، کلیات حزین، ج۱، ص۹، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۹۷۱.
۴۸. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، کلیات حزین، ج۱، ص۱۲۳، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۹۷۱.
۴۹. هرومل سدارنگانی، پارسیگویان هند و سند، ج۱، ص۱۶۲، (تهران) ۱۳۵۵ش.
۵۰. علیرضا نقوی، تذکرهنویسی فارسی در هند و پاکستان، ج۱، ص۳۶۳، تهران ۱۳۴۳ش.
۵۱. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۳۱، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۵۲. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۹۷ـ۹۸، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۵۳. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۱۰۰ـ ۱۰۱، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۵۴. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تاریخ حزین، ج۱، ص۱۶۳ـ ۱۶۴، چاپ اف سی بلفور، لندن ۱۸۳۱.
۵۵. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تذکرة المعاصرین، مقدمه سالک، ص۶۴ـ۶۵، چاپ معصومه سالک، تهران ۱۳۷۵ش.
۵۶. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تذکرة المعاصرین، مقدمه سالک، ص۶۵ـ۶۶، چاپ معصومه سالک، تهران ۱۳۷۵ش.
۵۷. محمدعلی بن ابیطالب حزین لاهیجی، تذکرة المعاصرین، مقدمه سالک، ص۴۵ـ۴۶، چاپ معصومه سالک، تهران ۱۳۷۵ش.
۵۸. محمدتقی بهار، سبکشناسی، ج۳، ص۳۱۰، یا، تاریخ تطور نثر فارسی، تهران ۱۳۵۵ـ۱۳۵۶ش.
۵۹. محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعری در هجوم منتقدان: نقد ادبی در سبک هندی پیرامون شعر حزین لاهیجی، ج۱، ص۱۰۳، تهران ۱۳۷۵ش.
۶۰. محمدعلی مدرستبریزی، ریحانة الادب، ج۲، ص۴۱، تهران ۱۳۶۹ش.
۶۱. عبداللطیف بن ابیطالب شوشتری، تحفةالعالم، ج۱، ص۴۱۴، و، ذیل التحفه، چاپ صمد موحد، تهران ۱۳۶۳ش.
منبع
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «محمدعلی بن ابیطالب حزینلاهیجی»، شماره۶۰۹۵.