یادداشت/

اوج 10 ساله مدتهاست مستقل شده است/ دلایل باقی ماندن این سازمان در اوج چیست؟

هرچند شاید اوج این روزها به مثابه یک نوجوان ۱۰ ساله در بین همه سازمان ها و نهادهای میانسال دولتی و خصوصی قد علم کرده اما نشان داده الزاما سن و سال حرف اول و آخر را در عرصه هنر نمی زند. درست است که از عمر اوج ۱۰ سال بیشتر نمی گذرد اما به گواه آمار و ارقام کوله بار تجربه‌اش خیلی بیشتر از نهادهایی است که با رخوت و کرختی اداره می‌شوند و تنها افتخارشان عمر بالایشان است و بس!

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس؛ سعید ساداتی در یادداشتی در شماره امروز روزنامه رسالت نوشت: فعالیت‌های فرهنگی در جمهوری اسلامی از زمانی قفل شد که دولت و حکومت در آن ورود کردند. مثال ساده‌اش جشن‌های نیمه‌شعبان در سالروز میلاد صاحب‌الزمان (عج) است. دهه شصتی‌ها و پنجاهی‌ها بیشتر به خاطر دارند جشن های میلاد سال‌های نه چندان دور را. شور و هیجان میدانی میلاد زمانی از رونق افتاد که حکومت خودش را دخیل کرد و عنان کار را از دست مردم گرفت. شهرداری آمد وسط کار. نمونه دیگرش همین محرم و صفر. همه این رونق تکایا و ایستگاه‌های صلواتی و نذری‌ها و هیئات و … تا زمانی پابرجاست که بوی مردمی بودن بدهد. اساس موفقیتش هم همین مردم است.

در موضوعات و فعالیت های فرهنگی و هنری هم داستان همین است. طی چهل سال از عمر جمهوری اسلامی هرجا مردم پای کار بودند و در راستای سیاست های حاکمیت حرکت کردند، به موفقیت رسیدیم و هرجا دولت‌ها خواستند عنان کار فرهنگ را برعهده بگیرند، به قهقرا رفته‌ایم.

ذهن همه ما پر است از سیاهه‌ای از سازمان ها و نهادهای فرهنگی که کلیدشان دست دولت‌ها بوده و هیچ‌گاه هم رونق نگرفته‌اند اما در عوض هرجا که به این نهادها استقلال و قوام داده‌ایم نتیجه گرفته‌ایم

نمونه بارزش سازمان هنری رسانه‌ای اوج. هرچند شاید اوج این روزها به مثابه یک نوجوان ۱۰ ساله در بین همه سازمان ها و نهادهای میانسال دولتی و خصوصی قد علم کرده اما نشان داده الزاما سن و سال حرف اول و آخر را در عرصه هنر نمی زند. درست است که از عمر اوج ۱۰ سال بیشتر نمی گذرد اما به گواه آمار و ارقام کوله بار تجربه‌اش خیلی بیشتر از نهادهایی است که با رخوت و کرختی اداره می‌شوند و تنها افتخارشان عمر بالایشان است و بس!

این روزها سازمان هنری رسانه ای اوج در حالی تولد ۱۰ سالگی اش را جشن می‌گیرد که مدتهاست مستقل شده و حالا دیگر به جرات می‌توان گفت هیچ بودجه‌ای از هیچ نهادی نمی‌گیرد و خوب درک کرده که اقتصاد هنر ملزوماتی دارند که نخستین گامش استقلال است.

همین استقلال از سوی اوج به بیش از ۳۰۰ موسسه و شرکتی که در طول این ۱۰ سال زیر سایه اوج متولد شده اند نیز تسری یافته و هم‌اکنون هم اوج به این استقلال مدیریتی و مالی رسیده و هم همه شرکت‌های تابعه‌اش.

مزیت دیگر اوج نگاه کلان است و عملا دیگر باید اوج را یک کمپانی تولید محتوا در عرصه هنر نامید. هرچند در بین مردم اوج به یک بنگاه فیلمسازی شناخته می شود و اوجش «به وقت شام» و «پایتخت۵» و «بادیگارد» در اذهان ماندگارتر شده اما جالب است بدانیم اوج این روزها هم در حوالی موسیقی پرسه می‌زند و هم به یکی از قدرتمندترین کمپانی‌های تولید انیمیشن تبدیل شده تا جایی که محصولاتش در روسیه و عراق و مالزی و … رکورد بیننده را جابه جا می‌کند.

این «اوج» ۱۰ ساله حالا راهش را یاد گرفته؛ راه در اوج ماندن را. یاد گرفته که چگونه قبل از هر پروژه افکار سنجی کند و بعد از آن پروژه تکرار و با ذائقه مخاطب به سراغ تولید محصول بعدی برود.

نکته جذاب دیگر برای در اوج ماندن، تعریف مخاطب مشخص است. اوج برخلاف بسیاری از نهادهای فرهنگی مخاطب و جامعه هدفش را شناخته و فقط برای آنها تولید محتوا می‌کند. کسی که هدفش را شناخته باشد از گزند و کنایه هیچ کس ناراحت و دلخور نمی‌شود؛ می‌خواهد این کنایه در قالب یک فحش و ناسزا از سوی رسانه‌های معاند اتفاق بیفتد یا در قالب یک طعنه تلخ کنایه آمیز از سوی یک رسانه انقلابی داخلی. وقتی می‌خواهی در اوج بمانی و در اوج ماندن را تولید برای مخاطب خاکستری رو به سیاه تعریف می‌کنی دیگر جاده خاکی و پرپیچ و خم و هوای ابری و بارانی و مه‌آلود برایت مهم نیست؛ تو باید در اوج بمانی به هر قیمتی در کالبد و تعریف نظام جمهوری اسلامی.

برخلاف ادعای خیلی‌ها که مدام یک گوشه‌ای نشسته و آیه یاس می‌خوانند و می‌گویند کار فرهنگی سخت است و فلان و بهمان؛ اوج در این ۱۰ سال نشان داده که اتفاقا نه تنها کار فرهنگی سخت نیست بلکه اگر مسیرش را یاد بگیری و برای مخاطب هدفت حرمت قائل باشی می‌تواند با ۱۰ سال سن تنه به تنه ریش‌سفیدان دولتی چهل ساله بزنی. برای موفقیت در عرصه فرهنگ و هنر باید راه و رسم در اوج ماندن را بیاموزی؛ این همان شاه کلیدی است که امروز در اوج است.

دیدگاه تان را بنویسید