امام خمینی نسبت رسول خدا(ص) با مردم را همانند نسبت اسم اعظم الله به سایر اسماء و صفات الهی می‌ داند.

به گزارش خبرنگار جی پلاس، هفدهم ربیع المولود مطابق با ولادت آخرین فرستاده الهی، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم است. به همین مناسبت بخشی از مقاله جامعیت پیامبر و نظر  امام خمینی(س) را که به قلم حسین صالحی مالستانی است و در مجله حضور شماره ۷۹ به چاپ رسیده، باز نشر می کنیم:

 

جامعیت پیامبر‌‌(ص) و نظر امام خمینی ‌

‌‌از مسائل مهمی که در روایات نیز مطرح شده است، برتری انبیای الهی بر فرشتگان است. این آموزه دینی در آثار امام خمینی نیز به خوبی جلوه کرده است. امام خمینی در کتاب مصباح الهدایه حدیث مفصلی را مطرح می‌ کند. آنگاه به توضیح نکات کلیدی آن در برتری پیامبر بر فرشته‌ ها می‌پردازد. حدیث این است: امیرالمؤمنین(ع) از رسول خدا(ص) روایت می‌فرماید:‌

‌‌«ما خلق الله افضل منّی و لا اکرم علیه منّی». قال علی علیه السلام، فقلت: یا رسول الله، فأنت افضل أم جبرئیل(ع)؟ فقال: یا علی، انّ الله تبارک و تعالی فضّل انبیائه المرسین علی ملائکته المقرّبین و فضّلنی علی جمیع النبیین و المرسلین...»‌‌[عیون اخبار الرضا (ع)، ج1،ص204، ح22]؛ ( مصباح الهدایه، ص72 – 73.)‌‌ ‌‌خداوند مخلوقی برتر از من نیافریده است و کرامت بیشتری از من به او نداده است. به رسول خدا گفتم: آیا شما برتر هستید یا جبرئیل؟ حضرت فرمود: ای علی! خداوند متعال انبیای مرسلین را بر فرشتگان مقرّب فضیلت داد و مرا بر همه انبیا و پیامبران فضیلت بخشیده است».‌

‌‌

امام خمینی درباره پرسش امیرالمؤمنین(ع) از رسول اکرم(ص) به اینکه آن حضرت افضل است یا جبرئیل؟ می گوید این بیان برای کشف حقایق نسبت به بقیه خلایق است و الّا امیرالمؤمنین(ع) و رسول اکرم(ص) در نشئه عقلی حقایق را از رسول الله دریافته است؛ زیرا هر دو نور واحد هستند. امام خمینی برای رسول خدا(ص) مقام احدیت جمع حقایق غیبیه و شهادتیه را قائل می‌شود و نسبت رسول خدا(ص) با مردم را همانند نسبت اسم اعظم الله به سایر اسماء و صفات الهی می‌ داند همان گونه که اسم اعظم جامع همه اسماء و صفات و محیط بر همه است، پیامبر اکرم (ص)، نیز از چنین جامعیتی برخوردار است.‌‌ (مصباح الهدایه، ص75 – 76)‌‌ ‌

‌‌

به عقیده امام خمینی برتری پیامبر به فرشتگان و انسانها برتـــری اعتباری، قـــرار دادی و ‌‎‌تشریفاتی نیست، مثل فضیلت سلطان بر رعیت، بلکه یک نوع فضیلت حقیقی و از کمالات وجودی است که ناشی از احاطه کامل و تسلط قیومی آن حضرت است که این احاطه و تسلط، پرتو و سایه‌ای از احاطه اسم اعظم «الله» بر سایر اسما و صفات الهی است. همانگونه که اسم اعظم ‌«الله» محیط شرافتش بر دیگر اسماء، شرافت تشریفاتی و اعتباری نیست، همچنین پیامبر هر عصر و مخصوصاً پیامبر ما (ص) که مربوب امام ائمه اسماء و صفات (اسم اعظم الله) است، ریاست تامه بر همه امت‌های گذشته و آینده از آن اوست و بلکه همه نبوت‌ها از شئون نبوت اوست و نبوت او دائره بزرگی است که بر همه دائره‌های کلی و جزئی و بزرگ و کوچک احاطه دارد.‌‌ (مصباح الهدایه، ص 76 – 77)‌

‌‌ ‌

‌‌ فضیلت پیامبر خاتم(ص) و ائمه(ع)‌

‌‌امام خمینی به توضیح جمله دیگر از حدیث پیامبر می‌ پردازد که هم مرتبه برتر پیامبر خاتم(ص) را می‌رساند و هم اینکه امامان معصوم(ع) از این فضیلت بهره‌مند هستند، همانگونه که پیامبر خاتم(ص) نسبت به سایر انبیای الهی از فضیلت بیشتر برخوردار است و مظهر اسم اعظم «الله» است که اسم جامع الهی و محیط بر سایر اسماء الهی است، حضرت علی(ع) و ائمه اطهار(ع) نیز به خاطر اینکه حقیقت نوری واحدی با پیامبر خاتم(ص) دارند از چنین فضیلتی برخوردار هستند امام خمینی در مصباح الهدایه می فرماید:‌

 

‌‌قوله(ص): و الفضل بعدی لک و للائمه من بعدک إشاره الی ما ذکرنا من أنّ مرتبه وجوده(ع) و وجود سائر الائمه: بالنسبه إلی النبی(ص) مرتبه الروح من النفس الناطقه الانسانیه؛ و رتبه سائر الانبیاء و الاولیاء رتبه سائر القوی النازله منه... و کل فضیله و کمال و شرف فی المملکه الانسانیه ثابته للمرتبه الروحیه و منها یصل الفیض إلی سائر القوی و المراتب»‌‌ ‌‌(مصباح الهدایه، ص 77) ‌

‌‎‎‌اینکه پیامبر فرمود: پس از من برتری از آنِ تو و امامان بعد از تو است. اشاره به آن است که مرتبه وجودی امیرالمؤمنین و دیگر امامان علیهم السلام نسبت به پیامبر(ص)، مرتبه روح نسبت به نفس ناطقه انسانی است و مرتبه دیگر انبیا و اولیاء نسبت به رسول الله(ص) مرتبه دیگر قوایی است نازل از نفس... و تمامی فضیلت و کمال و شرافت در مملکت وجود انسانی، از آن مرتبه روح است و از روح است که به دیگر قوا و مراتب وجود انسانی، فیض می‌رسد.‌

‌‌

نکته دیگر راجع به دیگر انبیا و اولیاء است که مرتبه آنان پایین‌تر از مرتبه پیامبر و ائمه اطهار دانسته شده است، که این مسئله قابل توضیح بیشتر است؛ گرچه امام خمینی در ذیل همان مبحث با استناد به فرمایش امام علی(ع):‌

‌‌«کنت مع الانبیاء سرّاً و مع رسول الله جهراً»؛ من با پیامبران در نهان همراه بودم و با رسول خدا در آشکار».‌‌(ر.ک. مصباح الهدایه، ص77)‌

 

‌‌این معیت و همراهی امام علی(ع) را نسبت به دیگر پیامبران، همراهی «قیّومی» می‌داند و نسبت به رسول خدا، همراهی تقوّمی؛ یعنی امام علی(ع) از نگاه حقیقت نوری و همراهی‌اش با رسول خدا(ص) در این مقام، نسبت به پیامبران احاطه و قیومیت دارد اما نسبت به رسول خدا(ص)، تمکن قوام وجود علی(ع) به حقیقت وجودی پیامبر خاتم(ص) است که او مظهر اسم اعظم الهی است. ‌

 

‌‌امام درباره فضیلت پیامبر اسلام (ص) نسبت به دیگر انبیا نیز می فرماید:‌‌ «درمیان اسمای الهی اسم «الله» کاملتر است و درمیان مظاهر، انسان کامل و درمیان شرایع، شریعت انسان کامل، کاملترین است، و کمال شریعت انسان کامل به ولایت است... ولذا [ وجود مبارک رسول اکرم (ص)] نبی بود درحالی که آدم بین آب و گل بود؛ بلکه نه آبی بود و نه گلی و[ حضرتش] با آدم و نوح و غیر آن ها از انبیا (ع) بود»‌‌.‌‌(شرح دعاءالسحر، ص 66 – 68)‌

 

‌‌به هم پیوستن پیامبری و امامت به «ولایت‌‌»‌

‌‌به عقیده امام خمینی ولایت باطن نبوت است.و این پیوستگی آثار و برکات علمی و عملی بسیاری دارد:‌

‎‌«ما قائل به این هستیم که نور نبوت و نور امامت از صدر خلقت بوده است و تا آخر خواهد بود. »‌‌ ‌‌(صحیفه امام، ج20، ص250)‌‌ این سخن امام خمینی تکیه‌گاه روایی دارد و مبتنی بر آموزه‌هایی از متون دین و متکی بر فرمایشات معصومین(ع) است.‌

 

‌‌امام خمینی همراهی نور نبوت و امامت را در گستره بیشتری نیز بیان می‌نماید و هر دو را در ‌

‌‌عالم غیب و شهادت با هم و تجلی یک حقیقت به نام «ولایت» می‌داند و در کلام دیگرش چنین می‌گوید:‌

 

‌‌«این دو بزرگوار در عوالم غیب با هم بودند، متحد بودند و در شهادت در این عالم، یکی مظهر آن غیب مطلق است در بعثت و یکی مظهر آن غیب مطلق است در امامت؛ «امامت» و «بعثت» دو امر هستند که این‌ها به ظهور آن معنویت بزرگ عام است و آن ولایت است ... و این دو بزرگوار همان طوری که در عالم غیب و غیبِ غیب با هم بودند و متحد بودند. در عالم هم که آمدند ... این ها اخوت داشتند... و یک بودند».‌‌ ‌‌(صحیفه امام، ج20، ص 232- 233)‌

 

‌‌نکته این است که «ولایت» حقیقتی است که دو مظهر دارد؛ یکی «نبوت» و دیگری «امامت». نعمت «ولایت» که در طول ولایت تامه الهی است،» با بعثت و رسالت، در کسوت نبوت تجلی کرد و امامت ائمه معصومین (ع) نیز ادامه تجلی همان حقیقت الهی است و این دو مظهر حکایت از یک حقیقت دارند.‌

‌‌

امام خمینی در یک نظم منطقی دیگر بین هر نبی و جانشین او سنخیت و هم طرازی قائل می‌شود؛ یعنی همانگونه که نبوت پیامبر خاتم(ص) جامع همه نبوت‌ها است، امامت که تداوم نبوت اوست نیز از چنین جامعیتی برخوردار است؛ زیرا که میراث‌دار همه کمالات، وظایف و مسئولیت‌های پیامبر خاتم(ص) است.

 

حضرت امام خمینی در این باره می‌گوید:‌

‌‌«آن که به تمام اسماء و صفات رسیده است، نبوت ختمیه دارد و آن که از طریق صفت محدود و خاصی رسیده است، نبوت محدود پیدا می‌کند و از طریق همان صفتی که از طریق او رسیده، مردم را به حق دعوت می‌کند، مثل حضرت یحیی که از راه خوف رسیده بود و مردم را از راه انذار و تخویف دعوت می‌نمود و حضرت موسی و عیسی که از راه اسمی جامع‌تر از آن رسیده بودند نبوتشان جامع‌تر گردید تا وجود شریف ختمی مرتبت(صلی الله علیه و آله و سلم) که از تمام اوصاف و اسماء رسیده بود، نبوت ختمیه پیدا نمود».‌‌  ‌‌(تقریرات فلسفه امام خمینی (س)، ج 2، ص247)‌

‌‎‎‌از بیان امام خمینی به دست می‌آید که انبیای الهی، هر کدام دارای مرتبه خاصی هستند و این به لحاظ آن است که هر کدام از آن‌ها روی مصلحت الهی و ظرفیت وجودی که دارند، مظهر برخی از اسماء و اوصاف الهی هستند و از منظر همان اسم و وصف الهی به راهنمایی انسان‌ها می‌پردازند، اما خاتم پیامبران تجلی تمامی اسماء و صفات الهی بوده و ما قبلا آوردیم که پیامبر اکرم(ص) مظهر اسم اعظم «الله» است که جامع همه اسمای الهی است، از این رو روشنگری و احاطه او نیز به همان میزان گسترده و تام است و از این جهت است که وصف «خاتم پیامبران» را نصیب خود می‌سازد.‌

 

‌‌امام خمینی در ادامه به این نکته می‌پردازند که هر پیامبری که نبوت او از جامعیت برخوردار باشد، نیابت از آن نیز باید به همان جامعیت باشد؛ زیرا که ولایت انبیا به تبع پیامبری رسیده که از او نیابت می‌کند لذا ولایت حضرت علی(ع) را که وصی پیامبر خاتم(ص) بوده، ولایت تام و ختمیه می‌داند.‌‌(همان؛ نیز ر.ک: تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، ص40- 41)‌

 

‌‌سخن امام خمینی در تقریرات فلسفه اینگونه ادامه پیدا می‌کند:‌‌ «و چون حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) نبوت جامعه داشته و ایشان به صفاتی که انبیای سلف رسیده بودند، با جامعیت دیگری رسیده بود، لذا ولایتی هم که باطن نبوت ایشان بوده، جامع است. پس اگر نبوت ایشان، جامع تمام نبوات سلف بوده، ولایت نبوت ایشان هم جامع جمیع نبوات خواهد بود».‌‌ ‌‌(تقریرات فلسفه،ج2،ص247)‌

 

‌‌از نظر امام پیامبران الهی طبیب های نفوس و مربیان ارواح‌اند که شاگردان حق را از تاریکی‌ها به نور و از نقص به کمال می رسانند.‌‌ (طلب و اراده، ص 157)‌

 

‌‌و پیامبر و ائمه، واسطه‌های میان حق و خلق‌اند و روابط فی ما بین حضرت وحدت محض و کثرت تفصیلی هستند. آنان واسطه اصل وجود و مظهر رحمت رحمانیه‌اند که رحمت رحمانیه اصل وجود را افاضه می‌کند بلکه رحمت رحمانی، خود مقام ولایت آن‌ها است و بلکه آنان اسم اعظم الهی هستند که اسم رحمن و رحیم تابع اسم اعظم‌اند.‌‌ (مصباح الهدایه، ترجمه فهری، ص 180 – 192)‌

 

 

حضور؛ ج ۷۹، ص ۲۸-۳۱

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.