جی پلاس/ به مناسبت رحلت؛

مروری بر زندگی پربار علامه حسن زاده آملی

علامه حسن حسن زاده آملی، عارف، حکیم، فقیه معاصر بود که در ادبیات، علوم غریبه، ریاضی، هیئت و طب نیز تبحر داشت.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد. این قسمت به زندگی علامه حسن زاده آملی اختصاص دارد.

 

 علامه حسن حسن زاده آملی، عارف، حکیم، فقیه معاصر بود که در ادبیات، علوم غریبه، ریاضی، هیئت و طب نیز تبحر داشت. ایشان به لحاظ تسلط به علوم مختلف در بین علمای معاصر بی نظیر بود و به همین جهت ملقب به علامه ذوالفنون است. آثار متعددی از ایشان به چاپ رسیده است

 

زندگی نامه علامه حسن زاده آملی 

ایشان در 21 بهمن سال 1307 هجری شمسی در روستای ایرای لاریجان آمل متولد و در حجر کفالت و تحت مراقبت پدر و مادری الهی، بزرگوار و اهل یقین، تربیت و پرورش یافتند.

در حالی که شش ساله بودند، به مکتبخانه، خدمت یک معلم روحانی شرفیاب شدند و پیش او خواندن و نوشتن یاد گرفتند و تعدادی از جزوات متداول در مکتبخانه های آن زمان را خواندند، تا اینکه در خردسالی همه قران را به خوبی یاد گرفتند.

پس از آن وارد دوره ابتدایی شدند. تاریخ ورود حضرت استاد (حفظه الله تعالی) به مدرسه روحانی (حوزه علمیه) مهرماه سال 1323 هجری شمسی مطابق با شوال المکرم سال 1363 هجری قمری بود.

 

تحصیلات کتب ابتداییه را که در میان طلّاب علوم دینیّه معمول و متداول است از نصاب الصبیان و رساله عملیه فارسی آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی (چون ایشان مرجع علی الاطلاق در آن زمان بودند) و کلیات سعدی، گلستان سعدی و جامع المقدمات و شرح الفیه سیوطی و حاشیه ملا عبدالله بر تهذیب منطق و شرح جامی بر کافیه نحو و شمسیه در منطق و شرح نظام در صرف، مطوّل در معانی و بیان و بدیع و معالم در اصول، تبصره در فقه و قوانین در اصول تا مبحث عام و خاص را در آمل که همواره از قدیم الدهر واجد رجال علم بوده، از محضر مبارک روحانیین آن شهر آیات عظام و حجج اسلام: محمد آقا غروی و آقا عزیزالله طبرسی و آقا شیخ احمد اعتمادی و آقا عبدالله اشراقی و آقا ابوالقاسم رجائی و دیگرانی که همگی از این نشئه رخت بربسته اند و به ریاض قدس در جوار رحمت ربّ العالمین آرمیده اند، فرا گرفتند و نیز از حضرت آیت الله عزیزالله طبرسی تعلیم خط می گرفتند تا اینکه خود حضرتش در آمل چند کتاب مقدماتی را تدریس می کردند.

 

دیدار امام رضا علیه السلام در عالم رؤیا

استاد حسن زاده خود مى فرمایند:

در عنفوان جوانى و آغاز درس زندگانى که در مسجد جامع آمل سرگرم به صرف ایام در اسم و فعل و حرف بودم، و محو در فرا گرفتن صرف و نحو، در سحرخیزى و تهجّد عزمى راسخ و ارادتى ثابت داشتم؛ در رؤیاى مبارک سحرى به ارض اقدس رضوى تشرف حاصل کردم و به زیارت جمال دل‌آراى ولى اللّه اعظم ثامن الحجج على بن موسى الرضا- علیه و على آبائه و ابنائه آلاف التحیة و الثنا- نایل شدم.

در آن لیله مبارکه قبل از آنکه به حضور باهر النور امام- علیه السلام- مشرف شوم مرا به مسجدى بردند که در آن مزار حبیبى از احبّاء اللّه بود و به من فرمودند در کنار این تربت دو رکعت نماز حاجت بخوان و حاجت بخواه که برآورده است، من از روى عشق و علاقه مفرطى که به علم داشتم نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم.

 

سپس به پیشگاه والاى امام هشتم سلطان دین رضا- روحى لتربته الفداء، و خاک درش تاج سرم- رسیدم و عرض ادب نمودم بدون اینکه سخنى بگویم امام که آگاه به سرّ من بود و اشتیاق و التهاب و تشنگى مرا براى تحصیل آب حیات علم مى‌دانست فرمود نزدیک بیا، نزدیک رفتم و چشم به روى امام گشودم دیدم با دهانش آب دهانش را جمع کرد و بر لب آورد و به من اشارت فرمود که بنوش، امام خم شد و من زبانم را درآوردم و با تمام حرص و ولع که خواستم لبهاى امام را بخورم، از کوثر دهانش آن آب حیات را نوشیدم و در همان حال به قلبم خطور کرد که امیر المؤمنین على- علیه السلام- فرمود: پیغمبر اکرم( ص) آب دهانش را به لبش آورد و من آن را بخوردم که هزار در علم و از هر درى هزار در دیگرى به روى من گشوده شد.

 

پس از آن امام- علیه السلام- طى الارض را عملا به من بنمود، که از آن خواب نوشین شیرین که از هزاران سال بیدارى من بهتر بود به در آمدم، به آن نوید سحرگاهى امیدوارم که روزى به گفتار حافظ شیرین سخن بترنّم آیم که:

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند            وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

چه مبارک سحرى بود و چه فرخنده شبى       آن شب قدر که این تازه براتم دادند

من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب ‌     مستحق بودم و اینها برکاتم دادند

 

مهاجرت به تهران

پس از آن در شهریور 1329 هجری شمسی به تهران آمدند و چند سالی در مدرسه مبارک حاج ابوالفتح (رحمه الله علیه) به سر بردند و باقی کتب شرح لمعه از عام و خاص قوانین تا آخر جلدین آن را در محضر شریف مرحوم آیت الله آقا سید احمد لواسانی (رضوان الله تعالی علیه) درس خواندند.

 

در محضر علامه شعرانی و بعد از آن چندین سال در مدرسه مبارک مروی به سر بردند. و به ارشاد جناب آیت الله حاج شیخ محمد تقی آملی (قدس سره) به محضر مبارک علامه حاج میرزا ابوالحسن شعرانی طهرانی (اعلی الله مقامه) رسیدند و آن بزرگوار چون پدری مهربان، سالیانی دراز در کنف عنایتش، همّ خویش را به تربیت و تعلیم ایشان مصروف داشت – به مدت 13 سال – و از فنونی چند دری به روی ایشان گشود.

 

از منقول

تمام مکاسب و رسائل شیخ انصاری (قدس سره) و جلدین کفایه آخوند خراسانی (قدس سره) و پس از آن کتاب طهارت و کتابهای صلوة و خمس و زکات و حج و ارث جواهر را به صورت درس فقه خارج استدلالی محققانه، تا اینکه مطمئن شد و باور کرد که بر استنباط فروع از اصول تواناست. آنگاه حضرتش را به تصدیق مُنّه استنباط و قوه اجتهاد مشرف کرد.

 

از معقول

اکثر شرح خواجه طوسی (قدس سره) بر اشارات ابن سینا (قدس سره) و اکثر اسفار ملاصدرا (قدس سره) و کتاب نفس و حیوان و نبات و تشریح شفای شیخ الرئیس که از کتاب نفس تا آخر طبیعیات شفاء است.

 

از تفسیر

تمام دوره تفسیر مجمع البیان طبرسی از بدو تا ختم آن.

 

از کتب قرائت و تجوید

شرح شاطبیه به نام «شراج المبتدی و تذکار المقری المنتهی» که شرح علامه شیخ علی بن قاصح عذری بر قصیده لامیه منظومه علامه شیخ قاسم بن فیره رعینی شاطبی در علم قرائات است. این قصیده 1375 بیت دارد که قافیه همه ابیات فقط «لام» است. مطلع این ابیات:

بَدَأتَ ببسم الله فی النّظم اوّلا

تبارک رحمانا رحیما و موئلاً

و مختوم این ابیات:

و تبدی علی اصحابها نفحاتها

بغیر تناهِ زربنا و قرنفلا

است. شرح شاطبیه (در علم قرائات و معرفت قاریان) از کتابهای درسی بود که در مراکز علمی خوانده می شد و استاد علامه شعرانی (قدس سره) آن را پیش پدرش خوانده بود.

 

از کتب ریاضی و نجوم

رساله فارسی ملاعلی قوشچی در علم هیئت شرح قاضی زاده رومی بر «الملخّص الهیه» از مؤلفات محمّد بن محمود خوارزمی چغمینی معروف به «شرح چغمینی». استدراک بر تشریح الافلاک شیخ بهایی تألیف علامه شعرانی کتاب «الاصول» مشهور به اصول اقلیدس صوری به تحریر خواجه طوسی که حاوی پانزده مقاله در حساب و هندسه است که همه مسائلش به براهین ریاضی مبرهن است.

اُکَرمالاناوس به تحریر خواجه طوسی

اُکَر ثاوذوسیوس در مثلثات و اشکال کروی به تحریر خواجه طوسی

شرح علامه خفری بر «تذکره فی الهیه» محقق طوسی در علم هیئت که شرحی استدلالی است بر مسائل هیئت. بعد از تعلّم شرح خفری بر تذکره به زیج بهادری که اتمّ و ادقّ و اجدّ زیجات است، پرداختند.

 

تعلیم کتاب کبیر مجسطی تألیف بطلمیوس قلوذی به تحریر طوسی در علم هیئت است و شریفترین مصنف در این علم است و نیز مقصد اسنی و مطلب اعلی و نهایه النهایات در درس هیئت استدلالی است، همانگونه که شرح خفری یاد شده و اُکَر ثاوذسیوس و اُکَر مالاناوؤس و کتاب «الکره المتحرکه» تألیف اوطوقوس به تحریر خواجه طوسی و رساله قسطابن لوقا در عمل به کره ذات الکرسی و نظایر این کتاب از متوسطات و اصول اقلیدس و کتابهای پایین تر از آن در حساب و هندسه و هیئت از بدایات در این رشته طبق مراتب درجاتی که نزد اهل هیئت معمول است، هستند.

 

استخراج تقویم نجومی که چهار سال تعلیم آن در محضر علامه شعرانی طول کشید حضرت استاد علامه حسن زاده به غوص در مسائل آن تا آنجا متبحر شدند که بر استخراج آن متمهّر گشتند و آن را به طور کامل شرح کردند که هنوز چاپ نگشته است. از این زیج نه سال استخراج تقویم کردند که چاپ و منتشر شد.

 

در عمل به آلات رصدی

اسطرلاب و ربع مجیّب به نحو کمال و معرفت آلاتی که در کتابهای یاد شده مذکور است.

از کتب طبّ

قانونچه محمد بن محمود چغمینی شرح الاسباب نفیس بن عوض بن حکیم طبیب تشریح کلیات قانون شیخ الرئیس

در علم درایه و رجال

دوره کامل رساله استاد علامه شعرانی که تاکنون چاپ نشده است و دوره کامل «جامع الرواه اردبیلی» علیه الرحمه

در حدیث و روایت

جامع وافی فیض کاشانی (رضوان الله تعالی علیه)

پس از خواندن جامع وافی به انخراط در سلک روات دین و انسلاک در سلسله حمله احادیث صادره از اهل بیت عصمت و وحی مشرف گشته است که دستخط شریف علامه شعرانی در کتاب «درآسمان معرفت» حضرت مولی آمده است.

 

علامه رفیعی قزوینی

در آن سنوات استاد آیت الله حاج میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی (قدس سره) از قزوین به تهران تشریف فرما شدند و اقامت فرمودند که به هدایت جناب استاد شعرانی به حضور شریفش تشرّف یافتند و چند سالی (5 سال) در محضر مبارکش نیز به تحصیل علوم عقلی و نقلی و عرفانی از اسفار صدر اعظم فلاسفه و شرح علامه محمد بن حمزه مشهور به ابن فناری بر مصباح الانس صدر الدین قونوی و خارج فقه (طهارت و صلوه و اجاره از روی متن عروه الوثقی فقیه آقا سید محمد کاظم یزدی) و خارج اصول (از متن کفایه الاصول آخوند خراسانی) مشتغل بودند و به «فاضل آملی» از زبان مبارک ایشان وصف می شدند.

 

آیت الله حکیم الهی قمشه ای

تمام حکمت منظومه متأله سبزواری و مبحث نفس اسفار و حدود نصف شرح خواجه بر اشارات شیخ رئیس را تلمذ کردند. و نیز در مجلس تفسیر قرآن آن جناب خوشه چین بودند که همه درسها بیش از ده سال در بیت شریف حکیم متأله الهی قمشه ای (رضوان الله تعالی علیه) بعد از نماز مغرب و عشاء برگزار می شد.

و نیز مدتی مدید در تهران در درس خارج فروع فقهیه و اصول علامه جناب آیت الله آشیخ محمد تقی آملی شرکت فرمودند.

 

و همچنین از اعاظمی که در تهران به ادراک محضرشان بهره مند بودند، جناب حکیم الهی و عارف صمدانی استاد محمد حسین فاضل تونی (رحمه الله تعالی علیه) است که قسمتی از طبیعیات شفا و شرح علامه قیصری بر فصوص شیخ اکبر محی الدین عربی را نزد ایشان تلمذ کردند.

 

و قسمتی از طبیعیات شفا را در محضر مبارک جناب آیت الله حاج میرزا احمد آشتیانی (قدس سره) خوانده اند. و یکی از آن بزرگواران شیخ جلیل مفضال و خدوم علم و کمال و بارع در علوم عقلیه و نقلیه حاج شیخ علی محمد جولستانی (رحمه الله تعالی علیه) بود که در فراگیری لئالی منتظمه در منطق تصنیف متأله سبزواری پیش ایشان شاگردی کردند.

 

مهاجرت از تهران به قم‌

در دوشنبه 25 جمادى الاول سال 1383 هجرى قمرى برابر با 22 مهر 1342 هجرى شمسى به قصد اقامت در قم، تهران را ترک گفته اند. بعد از ورود به قم، تدریس معارف حقّه الهى و تعلیم فنون ریاضى را شروع کردند.

 

محضر علامه طباطبائی (رحمه الله علیه)

حضرت استاد علامه به مدت 17 سال از محضر قدسی علامه طباطبائی (ره) بهره بردند. در خدمت ایشان کتابهای زیر را خواندند:

کتاب «تمهید القواعد» صائن الدین علی بن ترکه، که شرحی است شریف بر «قواعد التوحید» ابن حامد ترکه و تدرّس آن شب جمعه 12 شعبان المعظم سنه 1383 هجری قمری به اتمام رسید.

 

کتاب برهان منطق شفاء شیخ رئیس. تاریخ شروع آن شعبان المعظم 1386 هجری قمری مطابق با آذر ماه 1347 هجری شمسی بوده است. جلد نهم اسفار صدرالمتألهین به چاپ جدید که از اول باب هشتم کتاب نفس تا آخر آن است و درس آن در روز یکشنبه 23 شعبان المعظم مطابق با پنجم آذر ماه 1346 هجری شمسی به طور کامل پایان پذیرفت.

 

کتاب توحید بحار مجلسی. تاریخ شروع آن، شب پنجشنبه 14 شوال المکرم 1394 هجری قمری بوده است.

جلد سوم بحار که در مورد معاد و مطالب دیگر آن است و آن را به تمامی خواندند.

 

حضرتش سوگند یاد کرده و می فرمایند: «به جانم سوگند مهم‌ترین چیزی که در محضر شریف او جوهر عاقل را مبتهج می کرد، اصول علمیّه و امهّات عقلیه ای بود که القا می فرمود و هر یک از آنها دری بود که درهای دیگری از آن گشوده می شد. به خداوند سوگند از محضر روحانی او علم و عمل فیضان می کرد؛ حتی سکوتش نطقی بود که هیمانی ملکوتی را حکایت می کرد.»

 

در محضر علامه محمد حسن الهی طباطبائی (ره)

از جمله کسانی که در عتبه علیای او اعتکاف داشتند، زبده علمای عامل و عمده عرفای شامخ، عروج کرده به مطالع یقین، حکیم متفقه، فقیه متأله، استاد علامه مکاشف و بحر معارف مولای حضرتش حاج سید محمد حسن الهی طباطبائی تبریزی – برادر علامه استاد حاج سید محمد حسین طباطبائی تبریزی – بود که در فنون علوم غریبه اوفاق، جفر، رمل علم حروف، علم عدد و زُبُر و بیّنات و دیگر شعب ارثماطیقی از محضرشان بهره مند شدند.

 

در محضر حاج سید مهدی قاضی تبریزی (ره)

حضرت آقا به مدت چهار سال یا بیشتر جهت تعلم علوم ارثماطیقی در محضر گرانقدر عالم وفیّ زکیّ تقیّ، صاحب خط ممتاز، دوحه شجره قرآن و عرفان و برهان، فرزند صاحب کمالات و خوارق عادات، عالم کامل، مکمّل مکاشف، حضرت آیت الله العظمی حاج سید علی قاضی تبریزی مصداق «اَلوَلَدُ سِرُّ اَبیه» اعنی الحجه سید مهدی قاضی مشرف بوده اند. به فرمایش حضرت آقا: «ایشان در تعلیم من بذل جهد فرمود و او را بر من حقی است عظیم.»

و نیز سالیانى در قم به محضر مبارک تنى چند از آیات عظام در دروس فقه افتخار تشرف داشتند.

خود مى فرمایند:

" به خداوند سوگند قلم و زبان به اداى شکر محشار نیکى هایى که این مشایخ عظام در حقّ ما نموده اند وافى نیست؛ اگر چه علة العلل و مفیض على الاطلاق، الله ربّ العالمین است."

تدریس

برخی از دروسی که حضرت استاد (حفظه الله تعالی) تدریس فرمودند، ۱ به شرح ذیل است:

تدریس چهار دوره اشارات با شرح خواجه که در هر دوره ای با تصحیح دقیق و تعلیقات و شرحی محققانه همراه بوده است.(صفحه 253)

 

تدریس مصباح الانس به مدت هشت سال در حوزه علمیه قم برای چندین نفر از عزیزان به خصوص جناب عارف واصل حضرت حجت الاسلام سمندری نجف آبادی و جناب عارف واصل حضرت آقای دکتر امامی نجف آبادی و دوره دوم تدریس آن نیز در تاریخ 24/7/1370 برابر هفتم ربیع الثانی 1412 قمری آغاز شد که تا صفحه 49 این کتاب به طبع انتشارات فجر در طی 184 جلسه ادامه یافت و در تاریخ 26/11/71 با کسالت حضرت مولی تعطیل شد. (صفحه 255)

تدریس شرح فصوص الحکم قیصری چهار دوره که برای شاگردان املا می فرمود و آنان می نوشتند. (صفحه 255)

تدریس یک دوره کامل شفا شیخ رئیس که در ضمن تدریس از روی چندین نسخه تصحیح شده و تعلیقات و حواشی نمودند. (صفحه 254)

تدریس چهار دوره تمهید القواعد در حوزه علمیه قم که هر دوره اش حدود چهار سال به طول انجامید. (صفحه 254)

تدریس « اُکَر مانالاؤس » که مدت سه سال در حوزه علمیه قم به طول انجامید. (صفحه 256)

تدریس دو کتاب « اُکَر ثاوذوسیوس و مساکن » به تحریر خوجه طوسی. (صفحه 257)

تدریس اصول اقلیدس. (صفحه 257)

تدریس دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی. (صفحه 263)

و ...

همچنین ایشان در مدت اقامت حضرتش در تهران در طی سیزده سال یا بیشتر همراه با اشتغال به تحصیل علوم از آن محاضر عالیه طبق روش معهود و سیره جاریه بین علمای روحانی به تعلیم و تدریس در مدارس (حوزه علمیه) روحانی نیز اشتغال داشتند و کتابهای ذیل را تدریس فرمودند:

معالم الاصول

مطوّل تفتازانی، «حضرت مولی شش دوره به تدریس مطوّل توفیق داشت» و معانی مطوّل از اول تا آخر و قسمت زیادی از بیان بدیع آن را تحشیه فرمودند که بسیار گرانقدر و شریف است.

کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد در علم کلام که اینک با تصحیح و تعلیقات حضرتش به طبع رسید.

قوانین در اصول

شرح محقق طوسی بر اشارات شیخ رئیس در حکمت مشائیّه

شرح لمعه در فقه

ارث جواهر در فقه

لئالی منتظمه

جوهر نضید

حاشیه ملاعبدالله

شرح شمسیه

این چهار کتاب اخیر در علم منطق است.

هیئت فارسی در قوشچی

شرح چغمینی

تشریح الافلاک شیخ بهایی

اصول اقلیدس

زیج بهادری

این پنج کتاب در ریاضیات:

هیئت

حساب

هندسه

 

تألیفات علامه حسن زاده آملى از زبان خودشان‌

براى اینکه نفس را مشغول باید داشت که حکما فرموده‌اند نفس را مشغول بدار وگرنه او تو را مشغول مى‌کند، تعلیقات و حواشى بر کتب درسى از معقول و منقول و رسائل و جزوات در موضوعات و فنون گوناگون نوشته‌ام.

1- شرح نهج البلاغة به نام تکملة منهاج البراعه به عربى در پنج جلد که تکمله منهاج البراعة فى شرح نهج البلاغة مرحوم میرزا حبیب اللّه خویى است و مقدمه آن به قلم استاد علامه حاج میرزا ابوالحسن شعرانى- رضوان اللّه تعالى علیه- در تقریظ کتاب مزّین است.

2- رساله‌اى در ولایت و امامت.

3- رساله‌اى در رؤیت و عدم آن بر مشرب حکمت و کلام.

4- رساله‌اى در لقاء اللّه بر منهل عرفان.

5- رساله‌اى به نام فصل الخطاب فى عدم تحریف کتاب رب الأرباب.

6- رساله‌اى در صبح و شفق و تحقیق در صبح صادق و کاذب و بیان طایفه‌اى از آیات و روایات در این موضوع.

این پنج رساله در تکمله نامبرده به مناسباتى که پیش آمده است درج شده است.

7- تصحیح و اعراب اصول کافى ثقة الاسلام کلینى- قدّس سرّه- که در دو جلد طبع شده است.

8- رساله‌اى در ضبط اسماء روات احادیث به نام اضبط المقال فى ضبط اسماء الرجال که در آخر جلد اول کافى مذکور به طبع رسیده است.

9- تصحیح خلاصه منهج الصادقین در تفسیر قرآن تألیف مرحوم ملافتح اللّه کاشانى.

10- رساله‌اى در قرائت حفص بن سلیمان و ابوبکر بن عیّاش راویان عاصم ابن ابى النجود بهدلة که در آخر تفسیر منهج مذکور بطبع رسیده است. علت تألیف این رساله این بود که تفسیر منهج چه کبیر آن و چه خلاصه آن، به قرائت ابوبکر از عاصم ترجمه به فارسى شده است و قرائت متداول قرآن به قرائت حفص از عاصم است و قرائت عاصم همان قرائت امیر المؤمنین على- علیه السلام- است مگر در ده کلمه قرآن چنانکه امین الاسلام طبرسى قدّس سرّه در تفسیر مجمع البیان بدان تصریح فرموده است. و این مطلب را در رساله فصل الخطاب فى عدم تحریف کتاب ربّ الأرباب نقل کرده‌ایم که:

ان قراءة عاصم هى قراءة امیر المؤمنین على بن ابى طالب- علیه السلام- الّا فى عشر کلمات ادخلها ابوبکر فى قراءة عاصم حتى استخلصت قراءة على- علیه السلام.

و علامه حلّى- رضوان اللّه علیه- در منتهى فرمود:(اضبط هذه القراءات السبع عند ارباب البصیرة هو قراءة عاصم المذکور بروایة أبى بکر بن عیاش). و در تذکره فرمود:

(ان هذا المصحف الموجود الآن هو مصحف على- علیه السلام-).

راقم سطور در تدوین این رساله بسیار زحمت کشیده است. ولى ناگفته نماند که تصحیح تفسیر و رساله ما در قرائت که به انضمام آن چاپ شده است در ظهر کتاب به نام استاد علامه شعرانى- رضوان اللّه علیه- نوشته شد و این بنده به پاس احترام استاد متعرض ناشر نشد. و خود آن جناب از این عمل ناشر ناراحت شده بود و علّت عمل ناشر استفاده از شهرت مرحوم استاد بود- اللهم لا تجعل الدنیا اکبر همّنا-.

11- تصحیح خزائن مرحوم نراقى با مقدمه و حواشى و تعلیقات اینجانب به عربى و فارسى.

12- تصحیح کلیله و دمنه فارسى به قلم ابوالمعالى نصر اللّه منشى با مقدمه و حواشى و مآخذ اشعار و امثال و ترجمه دو باب آخر آن به فارسى به قلم اینجانب.

13- انسان کامل از نظر( از دیدگاه) نهج البلاغه.

14- خلاصه رساله فوق.

این دو رساله به مناسبت هزاره نهج البلاغه به ساحت مبارک اهل ولایت آن بنیاد خیر نهاد اهدا شد و به طبع رسید.

15- تصحیح نصاب الصبیان با مقدمه و تحشیه آن، مزیّن به تقریظ مرحوم استاد شعرانى.

16- کتابى به نام دروس معرفة الوقت و القبله به عربى. در این کتاب جمیع مسائل وقت و قبله و هلال را به صورت چندین درس بر مبناى ریاضى بوجوه و طرق عدیده آورده‌ایم و بسیارى از آیات و روایات درباره آنها را شرح کرده‌ایم و به اقوال کتب فقهیّه متعرض شده‌ایم و آنچه را که احتیاج به شرح داشت بیان کرده‌ایم و بر آنچه که نظر داشته‌ایم نظر داده‌ایم و مباحث متفنّنه بسیارى در آن کتاب آورده‌ایم که هر درس آن خود رساله‌اى جداگانه است.

17- شرح زیج بهادرى به فارسى.

18- تعلیقات بر اسفار صدر المتالهین بخصوص از اول جواهر و اعراض تا آخر آن به تفصیل.

19- تعلیقات بر اول تا آخر شرح خواجه طوسى بر حکمت اشارات ابن سینا. و به تصحیح کامل آن از روى چندین نسخه شرح اشارات که در اثناى سه دوره تدریس آن به تمام و کمال تاکنون اشتغال داشتم، توفیق یافتم.

20- تعلیقات بر دوره منطق منظومه متأله سبزوارى.

21- رساله‌اى در مناسک حج و پاره‌اى از مسائل فقهیه در موضوعات عدیده.

22- تعلیقات بر هشت باب معانى شرح مطول تفتازانى.

23- شرح فصوص فارابى یکدوره کامل آن به فارسى.

24- رساله‌اى در تجرد نفس ناطقه که در اثبات این مدّعى تاکنون بیش از هفتاد دلیل از کتب پیشینیان نقل کرده‌ایم و به ذکر آیات و روایات و مطالب مفید بسیار در این باب تبرّک جسته‌ایم.

25- رساله‌اى در توقیفیّت اسماء.

26- رساله‌اى در ردّ جبر و تفویض و اثبات امر بین الامرین بر مبناى حکمت متعالیه.

27- رساله‌اى در مراتب و درجات قرآن مجید.

28- دیوان اشعارم که ابتداى آن مزین به تقریظ استاد حکیم میرزا مهدى إلهى قمشه‌اى- قدّس سرّه- به خطّ خود آن جناب است.

29- تعلیقات و حواشى بر دوره اصول اقلیدس و شرح صدور آن به تحریر خواجه طوسى. در تصحیح این کتاب از روى چندین نسخه خطّى، که سه دوره به تدریس آن در حوزه علمیه قم توفیق یافته‌ام، زحمت بسیار کشیده‌ام.

30- تعلیقات و حواشى بر اکرمانالاؤوس به تحریر خواجه طوسى، از آغاز تا انجام آن به تفصیل که خود به منزله شرحى بر آن است.

این کتاب در مثلثات کروى و بخصوص در شکل قطاع کرّى (شکل مانالاوس) بحث کرده است. و در ترتیب کلاسیکى ریاضیات به اصطلاح دانشمندان ریاضى ما از متوسطات است. این کتاب گرانقدر را در مدّت سه سال تحصیلى در حوزه علمیه قم یک دوره تدریس و آن را از روى چندین نسخه خطى تصحیح کامل کرده‌ایم و در تعلیق و تحشیه آن بسیار زحمت کشیده‌ایم و در این کار اثرى قیّم به جا گذاشته‌ایم.

31- تعلیقات بر اکرثاوذوسیوس از بدو تا ختم آن.

32- تعلیقات بر مساکن از اول تا آخر آن.

33- رساله‌اى در میل کلّى و مسائل متعدد هندسى و نجومى که در اقبال و ادبار معدل النهار و منطقة البروج در بیان بعض از آیات قرآنى بحث کرده‌ایم.

34- رساله‌اى در علم اوفاق، که بیش از هفتاد درس است و به صورت دروس تنظیم شده است.

35- رساله‌اى در ظل( تانژانت).

36- رساله‌اى در تفسیر بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‌.

37- رساله‌اى در سیر و سلوک.

38- الهى نامه.

39- کتابى در نکات علمیه به نام هزار و یک نکته.

40- رساله‌اى در تکسیر دائره و بیان نسبت محیط بقطر دائره یعنى بحث از پى.

41- رساله‌اى در تحصیل بعد بین المرکزین که شرح مقاله‌اى از مجسطى بطلیموس است.

42- دروس معرفت نفس به فارسى که تاکنون در حدود یکصد و پنجاه و پنج درس نوشته شده است.

43- رساله‌اى مفصل و مبسوط در اتحاد عقل و عاقل و معقول.

44- رساله‌اى در مثل( مثل افلاطونى) و عالم مثال و مثل معلقه.

45- وجیزه‌اى در تجدد امثال عارف و حرکت جوهرى حکیم.

46- تعلیقات بر آغاز تا انجام تحفة الأجلّة فى معرفة القبلة، تالیف مرحوم سردار کابلى.

47- رساله‌اى در تضاد.

48- رساله‌اى در علم.

49- رساله‌اى در جعل.

50- تعلیقات بر شرح قیصرى بر فصوص محیى الدین عربى.

51- تعلیقات بر قبله ملا مظفر.

52- مآخذ و مصادر نهج البلاغة و استدراکات بر آن.

53- تعلیقات بر شرح علامه حلى بر تجرید خواجه طوسى قدس سرهما.

54- رساله‌اى به نام مفاتیح المخازن که در حقیقت تکمله مقدمات دوازده‌گانه علامه قیصرى بر شرح فصوص شیخ اکبر است.

55- شرح فصوص محیى الدین به فارسى یک دوره کامل آن.

56- رساله انه الحق.

57- نهج الولایه.

58- دروس اتحاد عاقل به معقول.

59- وحدت از دیدگاه عارف و حکیم.

60- قرآن هرگز تحریف نشد.

61- سى فصل در معرفت وقت و قبله.

62- شرح باب توحید حدیقه سنائى غزنوى، و شرح ابیاتى از غزلیات خواجه حافظ، و حواشى بر شرح نیشابورى بر مجسطى و رسائل و جزوات و تعلیقات دیگر که حاجت به ذکر آنها نیست چنانکه حاجت به ذکر آنچه هم گفته‌ایم نبود.

 

علامه حسن زاده آملی از زبان دیگران

استاد صمدی آملی از شاگردان علامه و نویسنده کتاب شرح دفتر دل در مقدمه آن کتاب می فرمایند: این صحیفه ای است مسمی به شرح دفتر دل که شرح و تفسیر و جیزه نوریه و عرشی دفتر دل شیخ عارف، کامل مکمل، واصل به مقام منیع قرب فریضه، حضرت راقی به قله های معارف الهی، و نائل به قله بلند و رفیع اجتهاد در علوم عقلیه و نقلیه، صاحب علم و عمل، و طود عظیم تحقیق و تفکیر، حبر فاخر و بحر زاخر و علم علم، عارف مکاشف ربانی، فقیه صمدانی، عالم به ریاضیات عالیه از هیئت و حساب و هندسه، عالم به علوم غربیه، و متحقق به حقائق الهیه و اسرار سبحانیه، مفسر تفسیر انفسی قرآن فرقان، استاد اکبر، معلم اخلاق، مراقب ادب مع الله، و مکمل نفوس شیقه الی الکمال آیت الله العظمی حضرت علامه ذوالفنون جناب حسن زاده آملی (روحی فداه) که حقیقت علم را از کوثر ولایت عظمای الهی، یعنی از دهن مطهر و منبع آب حیات انسانی، ثامن الحجج حضرت ولی الله الاعظم علی بن موسی الرضا علیهماالسلام چشیده است.[۱]

 

آیت الله میرزا ابوالحسن شعرانى استاد ایشان ضمن تأیید مقام علمى و فقهى ایشان مى نویسد:

«مولانا الاجلّ الموفق نجم الدین و نور الصبایه و مصباح العلم و شمس الهدایه شیخ حسن آملى معروف به حسن زاده در علم قرآن: لفظ و معنایش، باطن و ظاهرش، قرائت و کتابتش و دیگر امور متعلق به آن بر اقران خویش فائق و در تتبع احادیث و علوم ادبى مورد نیاز در آن بر غیر خویش برتر گشته است. کلمات کتاب شریف کافى را ضبط کرده و آن را به نحوه شگفت آور اعراب گذارى کرده است. در علم نجوم و ریاضیات وابسته ید طولایى دارد و در استخراج افلاک و کسوفین داراى مهارت است. او در علوم شرعیه عقلیه و نقلیه سوارکار ماهر میدان مسابقه است. من او را بر استنباط فروع از اصول توانا دیدم و به او اجازه دادم روایاتى که نقل آن براى من صحیح است، از من روایت نماید.» [۲]

 

عارف نامدار حضرت آیت الله حاج سیّد رضا بهاء الدینی «قدّس سرّه» درباره علامه حسن زاده می فرمایند:

«افرادی که از نظر علمی پشتکار دارند، توانسته اند از حوزه خوب استفاده کنند و در کنار آن به خودسازی و تهذیب نفس رسیده اند.خدمت اینان ارزش دارد و امید اسلام هستند .بنده زمانی بود که به خاطر مسائلی که پیش آمد، از حوزه و طلاب ناامید شدم و لیکن چشمم که به آقای حسن زاده آملی افتاد به کلّی از نظر خود برگشتم و امیدوار شدم.»

 

توصیه هایى از علامه حسن زاده آملى

دهان روح و تن

انسان دو دهان دارد: یکى گوش که دهان روح اوست و دیگر دهان که دهان تن اوست. این دو دهان خیلى محترم اند. انسان باید خیلى مواظب آن ها باشد. یعنى باید صادرات و واردات این دهنها را خیلى مراقب باشد. آن هایى که هرزه خوراک مى شوند، هرزه کار مى گردند. کسانى که هرزه شنو مى شوند، هرزه گو مى گردند.

وقتى واردات انسان هرزه شد، صادرات او هم هرزه و پلید و کثیف مى شود. یعنى قلم او هرزه و نوشته هایش زهرآگین خواهد داشت. حضرت وصى، امیرالمؤمنین، علیه السلام فرمود: عمل نبات است و هیچ نبات از آب بى نیاز نیست و آب ها گوناگون اند. هر آبى که پاک است، آن نبات هم پاک و میوه اش شیرین خواهد بود؛ و هر آبى که پلید است، آن نبات هم پلید و میوه او تلخ است.

خود عمل، حاکى است که از چه آبى روییده شده است.

 

وقت اندک و کار بسیار

بدان که باید تخم و ریشه سعادت را در این نشأ، در مزرعه دلت بکارى و غرس کنى. این جا را دریاب، این جا جاى تجارت و کسب و کار است؛ و وقت هم خیلى کم است. وقت خیلى کم است و ابد در پیش داریم. این جمله را از امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کنم، فرمود: «ردوهم ورود الهیم العطاش»؛ یعنى شتران تشنه را مى بینید که وقتى چشمشان به نهر آب افتاد چگونه مى کوشند و مى شتابند و از یکدیگر سبقت مى گیرند که خودشان را به نهر آب برسانند، شما هم با قرآن و عترت پیغمبر و جوامع روایى که گنج هاى رحمان اند این چنین باشید. بیایید به سوى این منبع آب حیات که قرآن و عترت است. وقت خیلى کم است و ما خیلى کار داریم. امروز و فردا نکنید. امام صادق علیه السلام فرمود: «اگر پرده برداشته شود و شما آن سوى را ببینید، خواهید دید اکثر مردم به علت تسویف، به کیفر اعمال بد این جاى خودشان مبتلا شده اند.» تسویف یعنى سوف سوف کردن، یعنى امروز و فردا کردن، بهار و تابستان کردن، امسال و سال دیگر کردن.

وقت نیست، و باید بجد بکوشیم تا خودمان را درست بسازیم.

 

پانویس

شرح دفتر دل، مقدمه

فرهیختگان تمدن شیعه به نقل از در آسمان معرفت، ص 430.

 

منابع

نرم افزار مجموعه آثار علامه حسن زاده آملی، بخش شخصیت شناسی

شرح دفتر دل، داوود صمدی آملی

 

دیدگاه تان را بنویسید