رئیسی دولتی را تحویل گرفته است که کسری بودجهای کمسابقه دارد. بسیاری از منابعی که در بودجه مشخص شده محقق نشدهاند – مهمتر از همه در بخش نفت- و چشمانداز سیاسی هم نویدبخش نیست که بتوان روی آن حساب کرد. بااینحال سخنگوی کمیسیون تلفیق بودجه مجلس میگوید: «هنوز هیچ طرحی برای حذف یارانههای پنهان و آشکار در مجلس اعلام وصول نشده؛ چراکه هرگونه بحث درباره یارانهها نیاز به کار کارشناسی دقیق و لحاظ نظر مردم دارد».
جی پلاس؛ روزنامه شرق نوشت: بازی را «مسعود میرکاظمی» شروع کرد و گفت دولت 63 میلیارد دلار «یارانه پنهان» پرداخت میکند تا برسد به نماینده مجلسی که میگوید باید رفراندوم برگزار شود و مردم بیایند رأی بدهند که یارانه نمیخواهند و 22 نماینده هم تا حالا امضا کردهاند.
«ابوالفضل ابوترابی»، نماینده نجفآبادی در حاشیه نشست علنی مجلس با حضور در جمع خبرنگاران، گفت: «با توجه به عدد بسیار بالای یارانه نقدی که در سال پرداخت میکنیم، بنده براساس اصل ۵۹ و ماده ۳۶ قانون همهپرسی تقاضای برگزاری رفراندوم به منظور حذف یارانههای آشکار و پنهان و پرداخت مستقیم به مردم را مطرح کردهام».
به گفته او این تقاضا تاکنون توسط ۲۲ نفر از نمایندگان امضا شده است اما برای اعلام وصول به صد امضا نیاز دارد. همچنین تصویب این تقاضا به کسب حداقل دوسوم آرای نمایندگان مجلس نیاز دارد. «مصطفی طاهری»، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی نیز در این مورد گفته بود: «لازم است روش پرداخت یارانه پنهان در کشور هدفمند شود اما درعینحال نباید در اجرای آن به کسی آسیبی هم برسد و ما معتقدیم چنین چیزی شدنی است».
بازیگردان پنهان
استدلال «مسعود میرکاظمی»، بازیگردان صحنه، این است که یارانه حاملهای انرژی نزدیک به هزارو ۷۰۰ میلیارد تومان است: «یک عده که وضعیت مالی مطلوبی دارند و دارای اموال و دارایی زیادی هستند، بیشترین سهم را میبرند اما یک فرد روستایی، سهم بسیار اندکی از یارانه انرژی دارد».
استدلالی بسیار قدیمی که گاهی به آمار هم مستند میشود. «ایرنا» ارگان دولت، در مطلبی توجیهی که درباره این موضوع نوشته است، میگوید: «پس در مجموع افراد ثروتمند یا سه دهک بالای جامعه بهمراتب یارانهای بیشتر از افراد ضعیف و دهکهای پایین دریافت میکنند. دهک اول که پایینترین هزینه را دارد از ۵.۰۶ درصد و دهک دهم از ۱۴.۸۲ درصد یارانه انرژی بهرهمند هستند» و نتیجه میگیرد: «در ضرورت حذف یارانه پنهان شکی وجود ندارد. زیرا روزانه میلیاردها ریال از بیتالمال به اقشار و طبقاتی از جامعه اختصاص داده میشود که نیازی به آن ندارند و همزمان جمعیت میلیونی ضعیف و کمدرآمد از آن محروم هستند». اما نگرانی از انجام این کار در سرتاسر مطالب پیداست. ایرنا در ادامه مینویسد: «بااینحال در صورت فراهمنبودن شرایط، بهویژه در سطح اقتصاد کلان هرگونه حذف رایانه پنهان ممکن است پیامدهای بسیار بدی برای جامعه در بر داشته باشد» که بهوضوح اشارهای است به اینکه دفعه گذشته که بخشی از یارانههای انرژی حذف شد، واقعا پیامدهای بسیار بدی برای جامعه داشت.
حذف یارانه و «آزادسازی قیمتها» اسم رمز سیاستهای مشخص مالی است؛ سیاستهایی جهانی که نسخهاش را صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی میپیچید و دولتها اجرا میکنند و البته بنا نبود از دولت رئیسی که خود را حامی محرومان میداند، شنیده شود. اما بهظاهر دولت برود و دولت بیاید کسی این شعار را رها نمیکند هیچ، عملی هم میکند. تنها در گزارش توجیهی ایرنا میخوانیم که «اگر بخواهیم سیاست حذف یارانههای پنهان به بالارفتن واقعی سطح رفاه اقشار ضعیف جامعه منجر شود، باید تلاش کنیم با تقویت شاخصهای کلان اقتصادی و کنترل و کاهش تورم از تکرار تجربه پیشین پرداخت یارانه نقدی در گذشته جلوگیری کنیم» که باز مانند مورد پیش نشان از نگرانی عمیق مسئولان دولت یازدهم از حذف 63 میلیارد دلار کمکی است که دولت به مردم میکند.
یارانه انرژی به محیط زیست آسیب میزند!
پیش از این مخالفان این طرح استناد به آمار خامی را که نشان میدهد چه میزان از هزینه خود یارانههای انرژی به چه کسی میرسد، زیر سؤال بردهاند و استدلالشان این است که حذف یارانه انرژی و افزایش هزینه حملونقل و تولید قیمت همه اقلام سبد یک خانوار را بالا میبرد. پولی که تولیدکننده از دولت برای انرژی دریافت میکند از قیمت تمامشده تولیدش میکاهد و قیمت نهایی برای مصرفکننده را کاهش میدهد. ظاهرا تیم خبری دولت این جوابها را بررسی کرده است و پاسخی نیز در آستین دارد. در مطلب توجیهی دیگری که روز چهارشنبه در ارگان دولت منتشر شده میخوانیم «...از طرف دیگر اگر انرژی را بهعنوان یک نهاده تولید در نظر بگیریم، پرداخت یارانه انرژی که در نگاه نخست ممکن است سیاست حمایت از تولید تلقی شود(!)، موجب علامتدهی نادرست به تولیدکنندگان و افزایش فعالیت در صنایع انرژیبر میشود» و افزایش فعالیت در چنین صنایعی «به معنای رشد مصرف انرژی، کاهش بهرهوری تولید و مخاطرات محیطزیستی است. شدت مصرف انرژی شاخصی است که نشان میدهد به ازای هر واحد تولید ناخالص داخلی کشور، چه میزان انرژی مورد نیاز است».
برخی آگاهان بعید میدانند که مردمی که گرسنگی معضل اولشان است، خیلی نگران آثار پرداخت یارانه بر محیط زیست باشند و ترجیح میدهند اول گرسنگیشان برطرف شود تا بتوانند با انرژی کافی مطالب و اهداف محیطزیستی دولت را دنبال کنند. استدلالهای فراوانی علیه حذف یارانهها در هر شکلش شده است. نمونه دیگر این است که اگر دولت به این دقیقی میداند که چه میزان از یارانهای که پرداخت میکند به چه کسی میرسد، میتواند بر این اساس یارانه را هدایت کند؛ برای نمونه یارانه دهکهای برخوردار را حذف کند و البته آن را هم در جیب خودش نگذارد و یارانه دهکهای کمبرخوردار را افزایش دهد. قانونا هم دولت موظف بود هفت دهک متوسط را شناسایی کند، یارانهشان را قطع کند و به جیب کمبرخوردارها بریزد اما بهجای چنین کاری دولت تصمیم گرفته با پشتیبانی مجلس از مردم قول بگیرد که اگر 63 میلیارد کمک دولتی یکباره حذف شد، واکنش شدیدی مانند بار گذشته نبینیم. ظاهرا تیم اقتصادی دولت به سرپرستی میرکاظمی مصمم به انجام این کار هستند و از ابتدای ورود به دولت نرمنرم بحث را مطرح کردند تا امروز که رسما اعلام شده است.
رفراندوم برگزار کنید
رئیسی دولتی را تحویل گرفته است که کسری بودجهای کمسابقه دارد. بسیاری از منابعی که در بودجه مشخص شده محقق نشدهاند – مهمتر از همه در بخش نفت- و چشمانداز سیاسی هم نویدبخش نیست که بتوان روی آن حساب کرد. بااینحال سخنگوی کمیسیون تلفیق بودجه مجلس میگوید: «هنوز هیچ طرحی برای حذف یارانههای پنهان و آشکار در مجلس اعلام وصول نشده؛ چراکه هرگونه بحث درباره یارانهها نیاز به کار کارشناسی دقیق و لحاظ نظر مردم دارد». بار پیشین اعضای کمیسیون بودجه مجلس درباره موضوعی سادهتر از صحبت با «شرق» خودداری کردند. اینبار موفق به تماس با اعضای کمیسیون نشدیم و خیلی هم اصرار نکردیم.
امیدواری کارشناسان این است که دولت حداقل به این تذکرها گوش کند و به برنامههای بلدوزری و ضدامنیتی تن ندهد. ترسی که وجود دارد از دولتی است که در رأس امور مالی آن کسی یا کسانی هستند که سابقه انجام حرکات دفعی و کارشناسینشده را دارند و باید در نظر داشت که در دولتهای قبل حرکات محیرالعقول آن مستقیم و بیواسطه با مردم سروکار نداشت و فقط زیرساختها را نابود کرد. اما شوخی با جیب مردم، با سفره مردم که همین حالا هم وضعیت اصلا مناسبی ندارد، عواقب خوشی نخواهد داشت. از عاقبت کار دولت پیشین میشود عبرت گرفت. با حرکات نمایشی مانند برگزاری رفراندوم نیز نمیشود از مردم قول گرفت نسبت به عواقب حذف تمامی حمایتهای دولتی سکوت کنند. مردم اندازه جیبشان دستشان هست و متوجه هستند که کوچک میشود یا بزرگ. با هزار مطلب توجیهی در یک رسانه بیخواننده نمیشود اندازه آن را بزرگتر یا کوچکتر نشان داد. اما برگزاری رفراندوم؛ به نظر حتی شاید بد نباشد رفراندوم برگزار کرد؛ آزمونی واقعی برای سنجش نظر مردم درباره طرح حذف حمایتهای دولتی و نیز محبوبیت و اعتماد مردم به خود دولت.