جی پلاس/ به مناسبت سالروز رحلت؛

آنچه که باید از زندگی ملا محمد نراقی بدانیم

ملا محمد نراقی فرزند ارشد ملا احمد نراقی در سال ۱۳۲۵قمری در کاشان متولد شد. وی از فقها و علمای قرن سیزدهم بود. وی به عبدالصاحب ملقب و به حجت الاسلام مشهور شد.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد. این قسمت به زندگی ملا محمد نراقی اختصاص دارد.

 

زندگینامه ملا محمد نراقی

ملامحمد نراقی، از علما و فقها و مدرسان معروف ایران در قرن سیزدهم هجری است.

 

 

معرفی اجمالی

«ملا محمد نراقی» فرزند بزرگ ملا احمد نراقی در سال ۱۲۱۵ ق در کاشان چشم به جهان گشود.

وی ملقب به عبد الصاحب و از شاگردان پدر خود به شمار می‌ آید و مدارج علمی را نزد پدرش طی کرد و از وی اجازه اجتهاد دریافت کرد. بنا به گفته صاحب «مکارم الآثار»، وی داماد میرزای قمی و از مشایخ شیخ جعفر شوشتری بوده است.

 

وی علاوه بر اینکه جامع علوم معقول و منقول بود، در شهر کاشان و حومه، ریاست تامه داشت و در میان مردم به «حجة الاسلام» معروف شد. ایشان عهده دار تولیت مدرسه سلطانی در کاشان، از بناهای دوره فتحعلی شاه قاجار بود.

ایشان نسبت به دو برادرش عمر طولانی داشت و در سال ۱۲۹۷ ق در سن هشتاد و دو سالگی درگذشت و پیکرش در جوار مقبره خاندان نراقی به خاک سپرده شد.[۱][۲]

 

دوران علمی

پدرش حاج ملا احمد و پدربزرگش حاج ملا محمد مهدی هر دو از بزرگترین علما و فقهای ‌ایران و جهان تشیع بودند. او پس از تحصیل علوم دینی از پدر خود اجازه اجتهاد دریافت داشت و به «عبدالصاحب» ملقب و به «حجه الاسلام» معروف شد و تولیت «مدرسه سلطانی» که فتحعلی شاه در کاشان ساخته بود به او واگذار شد.

 

فعالیت‌ های سیاسی

در ۱۲۴۱ هنگامی‌که سید محمد طباطبایی معروف به سید محمد مجاهد برای بسیج مردم‌ ایران بر ضد روس‌ها، ‌اعلام جهاد داد و به همراه گروهی از علما از تهران عازم اردوگاه لشکر‌ ایران در چمن سلطانیه شد، ملا محمد نراقی به همراه پدرش حاج ملا احمد در ۱۸ ذیقعده به آنان پیوست و ـ چنانکه در شرح حال پدرش آمد ـ همه علما فتوای جهاد بر ضد روس‌ها دادند. آنان در میان اردوگاه لشکر ایران به وعظ و تبلیغ پرداخته و لشکریان را به جهاد با دشمن ترغیب می‌ کردند.

 

در ۱۲۷۳ ق که دولت‌ایران به هرات حمله کرد و آن شهر را در محاصره گرفت،‌ دولت انگلستان بر خلاف معاهدات قبلی خود به‌ ایران حمله کرد و بوشهر را به اشغال خود درآورد.

 

در اعلامیه‌ای که در مسجد شاه قرائت شد، دولت‌ ایران به انگلستان اعلام جهاد کرد و متعاقب آن علمای سراسر کشور، طی نامه‌هایی که به پایتخت ارسال داشتند ضمن اعلام جهاد بر ضد انگلستان،‌ آمادگی نظامی ‌خود و داوطلبان تحت امر خویش را به اطلاع رساندند. از جمله‌ این علما حاج ملا محمد نراقی بود که به همراه میرزا ابوالقاسم مجتهد و آقا سید مهدی از کاشان اعلام جهاد کرده و آمادگی نظامی‌ مردم آن ولایت را اعلام داشتند.

 

رد ادعای علی‌محمد باب

در ۱۲۶۴ ق و در آغاز جلوس ناصرالدین شاه قاجار به سلطنت، ملا حسین بشرویه‌ای که از مبلغان سید علی محمد باب بود و به کاشان آمد و در دیدار با حاج ملا محمد، او را به پذیرش دعاوی باب دعوت کرد. حاج ملا محمد پس از ملاحظه تفسیر سوره یوسف و زیارت نامه باب، اغلاط مشهود آن را برشمرد و با خشم به او اظهار داشت:‌ «بدین مزخرفات لاطایل و ترهات بی حاصل، به غایت مرام واصل نتوان شد» و او را نزد خود براند.

 

روابط با شاه قاجار

روابط ملامحمد با محمدشاه و ناصرالدین شاه حسنه بود و آن دو احترام خاصی برای او قائل بودند. محمد شاه یک بار به رسم خلعت به او عصا و عبایی هدیه داد و اظهار محبت کرد. در ۱۲۶۷ ق که ناصرالدین شاه به همراه امیرکبیر به کاشان امد. حاج ملا محمد و علمای کاشان تا یک منزل به استقبال آنان رفتند. در ۱۲۷۱ ق نیز که حاج ملا محمد به همراه پسرش میرزا جلال الدین پس از زیارت حضرت ثامن الائمه (علیه‌السّلام) به تهران وارد شد در منزل صدر اعظم (میرزا آقا خان نوری) فرود آمد و به دیدار ناصرالدین شاه رفت و شاه نیز در روز عید غدیر از او بازدید کرد و او را حشمتی بزرگ نهاد و همراهان او را به تشریفات ملکی و عطای خسروانی خرسند داشت».

 

آثار علمی

حاج ملا محمد از مشایخ شیخ جعفر شوشتری بود و چندین کتاب تألیف کرد، از جمله: انوار التوحید،‌ در کلام؛ المراصد،‌ در مسائل مهم اصول،‌ مشارق الاحکام،‌ در برخی از قواعد مهم فقه.

 

وفات

وی در ۲۳ محرم ۱۹۷ در هشتاد و دو سالگی در کاشان درگذشت و در جوار پدرش دفن شد.[۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲][۱۳]

 

پانویس

۱.  گلشن ابرار، ج ۵، ص۱۹۲.

۲.  اثر آفرینان، ج ۶. ص۳۳.

۳.  ضرابی، عبدالرحیم بن محمد، تاریخ کاشان، ص‌۲۸۳.

۴.  جهانگیر میرزا، تاریخ نو، ص۱۸-۱۹.

۵.  مدرس تبریزی، محمد علی، ریحانه الادب، ج ۵، ص۱۶۳-۱۶۴.

۶.  تنکابنی، محمد بن سلیمان، قصص العلماء، ص۱۳۱.

۷.  صنیع‌الدوله، محمد حسن، المآثر و الآثار، ج ۱، ص۱۹۵.

۸. معلم حبیب آبادی، میرزا محمد علی، مکارم الآثار، ج ۲، ص۵۵۵-۵۵۶.

۹. سپهر کاشانی، محمدتقی، ناسخ التواریخ، سلاطین قاجاریه، ج ۱، ص۳۶۵.

۱۰. سپهر کاشانی، محمدتقی، ناسخ التواریخ، سلاطین قاجاریه، ج ۳، ص۱۰۱۱.

۱۱. سپهر کاشانی، محمدتقی، ناسخ التواریخ، سلاطین قاجاریه، ج ۳، ص۱۱۳۷.

۱۲. سپهر کاشانی، محمدتقی، ناسخ التواریخ، سلاطین قاجاریه، ج۳، ص۱۲۸۳.

۱۳. سپهر کاشانی، محمدتقی، ناسخ التواریخ، سلاطین قاجاریه، ج۳، ص۱۴۰۷.

 

منبع

دانشنامه‌های انقلاب اسلامی‌ و تاریخ اسلام، فرهنگنامه علمای مجاهد، برگرفته از مقاله «ملامحمد نراقی».    

نرم افزار جامع اصول فقه، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.

 

دیدگاه تان را بنویسید