ابونعیم اصفهانی از مولفان و محدثان قرن چهارم و پنجم هجری است که در تشیع او تشکیک کرده اند. وی از بسیاری از مشایخ و اساتید عصر خود بهره برد. او در بیست و یکم محرم الحرام ۴۳۰ رحلت کرد.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد. این قسمت به زندگی ابونعیم اصفهانی اختصاص دارد.
زندگینامه ابو نعیم اصفهانی
ابو نُعَیم اصفهانی (۳۳۶-۴۳۰ق) محدث و مؤلف نامدار اهل سنت بود. ابونعیم از کسانی است که در ایجاد تمایلات شیعی و علوی در میان اصحاب حدیث نقش به سزایی داشته است. به رغم تصریح برخی مؤلفان امامیه چون ابن شهر آشوب و علی ابن طاووس و برادرش احمد بن طاووس بر سنی بودن ابونعیم، برخی منابع متأخر او را شیعه می دانند که تقیه میکرده است.
اطلاعات فردی
ابونعیم اصفهانی
تاریخ تولد ۹۴۷م
تاریخ وفات ۱۰۳۸م
اطلاعات علمی
استادان حاکم نیشابوری
شاگردان خطیب بغدادی
تألیفات حلیه الاولیاء
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی
کتاب حلیة الاولیاء اثر ابونعیم، همواره به عنوان منبعی برای نقل فضائل حضرت علی(ع) و اهل بیت علیهم السلام در میان شیعیان مطرح بوده است.
تعدادی از بزرگان اهل تسنن، برخی روایات ابونعیم را به شدت جرح کردهاند؛ این نشان می دهد که تا چه اندازه احادیث و روایات منقول از طریق ابونعیم اصفهانی می توانسته برای مقابله با دعاوی اهل سنت به وسیلۀ شیعیان به کار گرفته شود. شاید همین جرحها بتواند تا اندازه ای نظر برخی مؤلفان شیعی را دربارۀ اینکه ابونعیم شیعی مذهب بوده، توجیه کند.
به هر صورت، تألیف کتابی با عنوان الامامة و الرد علی الرافضة، کافی است تا شیعه نبودن ابونعیم را تأیید کند. ابونعیم در این کتاب که در نقد امامیه است، با تکیه بر عقاید اهل سنت، به تفصیل از تقدم خلفای سه گانه بر حضرت علی (ع) در امر خلافت، به نقل روایات پرداخته است.
زندگی
سال ۳۳۶ق را سال تولد ابونعیم ذکر کردهاند. برخی نیز ۳۳۴ق را نقل کردهاند.[۱] وی در ۲۱ محرم سال ۴۳۰ هجری درگذشت.[۲]
نسب
نسب وی به مهران، آزاد شدۀ عبدالله بن معاویه بن عبدالله بن جعفر طیار می رسد که به دست عبدالله مسلمان شد.[۳] نیاکان وی غالباً کسانی شناخته شده و اهل علم و زهد در اصفهان بودهاند.
نیای مادر او، زاهد مشهور، محمد بن یوسف است که گفته شده مستجاب الدعوه بوده و مریدان بسیاری داشته است.[۴] پدرش عبدالله و برادرانش، ابومسعود محمد و ابواحمد عبدالرزاق هم در علوم اسلامی دستی داشتند.[۵]
اساتید
ابونعیم از بسیاری از اساتید و مشایخ زمان خود بهره برد که می توان به این اسامی اشاره کرد:
پدرش
عبدالله بن جعفر بن فارس
جعفر خلدی
ابوالعباس اصم
دارقطنی
حاکم نیشابوری
ابوبکر آجری
ابوبکر بن خلاد نصیبی
ابراهیم ابن ابی العزائم
محمد بن حبیش
ابوبکر قطیعی
محمد بن احمد معّدل
محمد بن احمد انماطی
محمد بن اسحاق اهوازی
ابن صوّاف[۶]
شاگردان
افراد بسیاری از محضر وی استفاده کردند از جمله:
خطیب بغدادی
ابوالقاسم هذلی صاحب الکامل
ابوعلی حداد.[۷]
عقیده و مذهب
دربارۀ مذهب فقهی و گرایش های فکری ابونعیم و همچنین مناسبات او با شیعیان در برخی منابع اشاراتی رفته است. به دلیل مخالفت های مختلف با ابونعیم، گمانه زنی های متفاوتی در مورد مذهب وی شده است. سبکی، او را از شافعیان شمرده است، [۸] از طرفی دیگر ابن عساکر از ابونعیم با عنوان اشعری یاد کرده است و به سبب مخالفت شدید حنبلیان با ابونعیم، چنین نتیجه گرفته است.[۹]
در شناخت عقیدۀ وی، مطالعه برخی از آثارش، می تواند گرهگشا باشد که از آن جمله می توان به این کتاب ها اشاره کرد:
اربعون حدیثاً علی مذهب اهل السنة و الجماعة
تثبیت الرؤیة یوم القیامة
حدیث النزول
الرد علی اللفظیة و الحلولیة
الصفات
المستخرج علی کتاب التوحید لابن خزیمة
المعتقد.[۱۰]
ابونعیم چندین کتاب نیز در فضائل حضرت علی(ع) و دیگران از اهل بیت علیهم السلام نوشته است:
ما نزل من القرآن فی امیرالمؤمنین (ع).
منقبة المطهرین و مرتبة الطیبین.
اربعون حدیثاً فی المهدی (ع).
الخصائص فی فضل علی(ع).
حدیث الطیر.
ذکر المهدی و نعوته و حقیقة مخرجه و ثبوته.
حلیة الاولیاء.[۱۱]
کتاب حلیة الاولیاء همواره به عنوان منبعی جهت نقل فضائل حضرت علی (ع) و اهل بیت علیهم السلام در میان شیعیان مطرح بوده است.[۱۲]
با این وصف ابن تیمیه در منهاج السنة[۱۳] برخی روایاتی ابونعیم را به شدت جرح کرده که این نشان می دهد که تا چه اندازه احادیث و روایات منقول از طریق ابونعیم اصفهانی می توانسته برای مقابله با دعاوی اهل سنت به وسیلۀ شیعیان به کار گرفته شود. شاید به همین جهت بتواند تا اندازهای نظر برخی مؤلفان شیعی را دربارۀ اینکه ابونعیم شیعی مذهب بوده، توجیه کند.
احتمال تشیع
توضیح اینکه به رغم تصریح مؤلفان امامیه چون ابن شهر آشوب[۱۴] و علی ابن طاووس[۱۵] و برادرش احمد بن طاووس[۱۶] بر سنی بودن ابونعیم، برخی منابع متأخر امامی او را شیعه میدانند که تقیه میکرده است.
در دورۀ صفویه، خاندان مجلسی، نسب خود را به ابونعیم میرساندند و مدعی بودند که ابونعیم در اصل شیعه بوده است.[۱۷] سنگ نبشتهای نیز بر گور ابونعیم یافتند که دلالت بر تشیع او داشته است، اما میرلوحی که با علامۀ مجلسی عداوت و ستیز داشت، مقبرۀ ابونعیم را خراب کرد.[۱۸]
رد تشیع
به هر صورت، تألیف کتاب الامامة و الرد علی الرافضة کافی است تا شیعی نبودن ابونعیم را تأیید کند. ابونعیم در این کتاب که در نقد امامیه است، با تکیه بر عقاید اهل سنت، به تفصیل از تقدم خلفای سه گانه بر حضرت علی (ع) در امر خلافت، به نقل روایات پرداخته است. وی جا به جا به نقد دلایل امامیه در تقدم حضرت علی (علیهالسلام) در خلافت و فضیلت پرداخته و انتقادهای امامیه را از خلفای سه گانه را مردود دانسته است. ابونعیم در بخش نهایی کتاب به بحث دربارۀ فضایل حضرت علی (ع) و حقانیت آن حضرت به عنوان خلیفۀ چهارم پرداخته است.
این کتاب یکی از قدیمیترین کتابهایی است که از سوی اهل سنت بر رد امامیه نوشته شده و به دست ما رسیده است. به هر روی، ابونعیم به عنوان یکی از کسانی که در ایجاد تمایلات شیعی و علوی در میان اصحاب حدیث نقش بسزا داشتند، قابل اشاره است.
پانویس
۱. نکـ: صریفینی، تاریخ نیشابور، ص ۱۹۸.
۲. قمی، وقایع الایام، ۱۳۸۹ش، ص ۲۴۸.
۳. ابونعیم، ذکر اخبار، ج ۲، ص۹۳.
۴. ابونعیم، ذکر اخبار، ج ۲، ص۲۲۰؛ همو، حلیة، ج۱، ص۴، ج ۱۰، ص ۴۰۷.
۵. ابونعیم، ذکر اخبار، ج ۲، ص۹۳، ۱۳۶، ۳۰۷.
۶. ابونعیم، معرفة، ج ۱، صص۱۰۹-۱۱۰، صفة، ص۱۰۱، الامامة، ص۲۹۳، حلیة، ج۵، ص۱۴، ج ۸، ص۴۶؛ ابن نقطه، التقیید، ج۱، صص۱۵۶-۱۵۷؛ سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، صص۱۸-۱۹؛ ذهبی، تذکره الحفاظ، ج۳، صص۱۰۹۲-۱۰۹۳.
۷. خطیب، تاریخ بغداد، ج۱۲، صص۴۰۷، ۴۱۲؛ سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، صص۱۸-۱۹؛ ذهبی، تذکره الحفاظ، ج۳، صص۱۰۹۲-۱۰۹۳؛ ابن جزری، غایة النهایة، ج۱، ص۷۱.
۸. سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۸
۹. ابن عساکر، ص۲۴۶-۲۴۷.
۱۰. نکـ: تهامی، مقدمه بر تثبیت الامامة ابونعیم اصفهانی، صص۲۸-۳۱؛ حماده، مقدمه بر الضعفاء، صص۱۳-۲۲؛ محمدراضی، مقدمه بر معرفة الصحابة، صص۳۷-۵۵.
۱۱. نکـ: ابن شهرآشوب، معالم، ص۲۵؛ همو، المناقب، ج۲، صص۱۵۳، ۳۵۰؛ کشف الغمه، ج۳، ص۲۵۷-۲۶۵؛ نکـ: کولبرگ، ص۱۰۵؛ سمعانی، التحبیر، ج۱، صص۱۸۰-۱۸۱؛ طباطبائی، «اهل بیت(ع) فی المکتبة العربیة »، صص ۶۹ و ۸۲؛ کولبرگ، ص۱۰۵؛ ابن طاووس، الطرائف، ص۱۷۹.
۱۲. نکـ: ابن شهر آشوب، معالم، ج۱، ص۹، جمـ؛ ابن بطریق، خصائص الوحی المبین، صص۲۳-۲۴، ۱۹۹؛ ابن طاووس، احمد، بناء المقالة الفاطمیة، ص۳۰۱؛ اربلی، کشف الغمة، ج۱، صص۰۱، ۱۱۱؛ نیز: خوانساری، روضات الجنات، ج۱، ص۲۷۲.
۱۳. ابن تیمیه، منهاج السنة، ج۴، صص۱۵، ۵۳
۱۴. ابن شهر آشوب، معالم، ص۲۵.
۱۵. ابن طاووس، الطرائف، ص۱۸۱.
۱۶. ابن طاووس، احمد، بناء المقالة الفاطمیة، ص۲۶۰.
۱۷. خوانساری، روضات الجنات، ج۱، صص۲۷۳-۲۷۴.
۱۸. خوانساری، روضات الجنات، ج۱، ص۲۷۵.
منابع
ابن بطریق، یحیی، خصائص الوحی المبین، به کوشش محمد باقر محمودی، تهران، ۱۴۰۶ق.
ابن تیمیه، احمد، منهاج السنة النبویة، بیروت، دارالفکر.
ابن جزری، محمد، غایة النهایة، به کوشش گ. برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
ابن شهرآشوب، المناقب، قم، مطبۀ علمیه.
همو، معالم العلماء، نجف، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
ابن طاووس، احمد، بناء المقالة الفاطمیة، به کوشش علی عدنانی غریفی، قم، ۱۴۱۱ق.
ابن طاووس، علی، الطرائف، قم، ۱۴۰۰ق.
ابن نقطه، محمد، التقیید، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
ابونعیم اصفهانی، احمد، ذکر اخبار اصبهان، به کوشش س. ددرینگ، لیدن، ۱۹۳۴م.
همو، الامامة و الرد علی الرافضة، به کوشش علی بن محمد بن ناصر فقهی، مدینه، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
همو، حلیة الاولیاء، قاهره، ۱۳۵۱-۱۳۵۷ق/۱۹۳۲- ۱۹۳۸م.
همو، صفة الجنة، به کوشش علی رضا عبدالله، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
همو، معرفة الصحابة، به کوشش محمد راضی بن حاج عثمان، دارالبیضاء، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
اربلی، علی، کشف الغمة، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
تهامی، ابراهیم، مقدمه بر تثبیت الامامة ابونعیم اصفهانی، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
حماده، فاروق، مقدمه بر الضعفاء.
خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
خوانساری، محمد باقر، روضات الجنات، قم، ۱۳۹۰ق.
ذهبی، محمد، تذکره الحفاظ، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۷ق/۱۹۵۸م.
سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو و محمود محمد طناحی، قاهره، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۶م.
سمعانی، عبدالکریم، التحبیر، به کوشش فرانتس روزنتال، بغداد، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م.
صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیشابور، (منتخب السیاق عبدالغافر فارسی)، به کوشش محمد کاظم محمودی، قم، ۱۳۶۲ش.
طباطبائی، عبدالعزیز، «اهل بیت(ع) فی المکتبة العربیة »، تراثنا، ۱۴۰۶ق، شمـ۴.
محمدراضی بن حاج عثمان، مقدمه بر معرفة الصحابة.