امام خمینی در نامه ای به علامه محمد رضا حکیمی بر ضرورت آگاه کردن مسلمانان و سایر افراد جامعه به وسیله زبان هنر تاکید کردند.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، امام خمینی (س) در نامه ای که در بیست و هشتم آبان ماه سال ۴۸ مطابق با هشتم رمضان ۱۳۸۹ قمری به مرحوم استاد محمد رضا حکیمی(۱) نوشتند، بر ضرورت آگاه کردن مسلمانان و آحاد جامعه به وسیله زبان هنر تاکید کردند. متن نامه امام در ادامه آمده است:
"بسمه تعالی
رمضان المبارک 1389
جناب مستطاب ثقة الاسلام آقای حکیمی ـ دامت افاضاته
گرچه جناب آقای آزرم ( ۲) را ملاقات نکرده ام لکن تا اندازه ای از روحیات ایشان اطلاع دارم. قبلاً هم پس از انتقال به عراق قطعه شعری که حاکی از افکار ایشان تا اندازه ای بود ملاحظه نموده ام. اینک نیز «پیام» بلند پایه را دیده و از ایشان تقدیر می کنم. اینجانب روزهای آخر عمر را می گذرانم، و مع الأسف نتوانستم خدمتی به اسلام عزیز و مسلمین بنمایم؛ ملت هایی که با جمعیت بسیار انبوه و اراضی بسیار وسیع و ذخایر بسیار گرانبها و سوابق بسیار درخشان و فرهنگ و قوانین آسمانی در تحت اسارت استعمار با گرسنگی و برهنگی و فقر و فلاکت و عقب ماندگی دست به گریبان و در انتظار مرگ نشسته اند، [و] دولت ها که به دست استعمار تشکیل می شوند، جز در خدمت آنها نمی توانند باشند. اختلافات موجوده در بین سران دوَل اسلامی ـ که میراث ملوک الطوایفی و عصر توحش است و با دست اجانب برای عقب نگاه داشتن ملت ها ایجاد شده است ـ مجال تفکر در مصالح را از آنها سلب نموده است. روح یأس و ناامیدی که به دست استعمار در ملت ها حتی در رهبران اسلامی دمیده شده است آنها را از فکر در چاره جویی باز داشته است. امید است طبقه جوان که به سردی ها و سستی های ایام پیری نرسیده اند با هر وسیله ای که بتوانند ملت ها را بیدار کنند؛ با شعر، نثر، خطابه، کتاب و آنچه موجب آگاهی جامعه است؛ حتی در اجتماعات خصوصی از این وظیفه غفلت نکنند، باشد که مردی یا مردانی بلند همت و غیرتمند پیدا شوند و به این اوضاع نکبت بار خاتمه دهند. باید جوان های تحصیلکرده از این هیاهوی اجانب خود را نبازند، و سرگرم بساط عیش و نوشی که به دستور استعمار برای آنها و عقب نگه داشتن آنها فراهم شده است نگردند. باید اشخاص بیدار، تولید مثل کنند و هرچه بیشتر همفکر و هم قدم پیدا کنند و صفوف خود را فشرده کنند، و در ناملایماتْ پایدار و جدی و قوی الاراده باشند، و از تواصی به حق و تواصی به صبر، که دستوری است الهی، غفلت نکنند. از خداوند تعالی عظمت اسلام و مسلمین را خواهانم. سلام اینجانب را به آقای آزرم و هرکس که در فکر چاره است ابلاغ نمایید. والسلام علیکم.
روح الله الموسوی الخمینی"
۱. علامه محمد رضا حکیمی متولد ۱۴ فروردین ۱۳۱۴ شمسی (۱۳۵۴ قمری) در مشهد است. پدرش عبدالوهاب، که از یزد به مشهد مهاجرت کرده بود، از معتمدین و محترمین بازار مشهد بود.
حکیمی در سال ۱۳۲۰ تحصیلاتش را آغاز کرد. در سال ۱۳۲۶ وارد حوزه علمیه خراسان شد و تا ۲۰ سال از عمر خود را در این حوزه به تحصیل دروس مقدمات و سطح، خارج، فلسفه، ادبیات عرب، نجوم، تقویم گذراند.
محمد تقی ادیب نیشابوری، شیخ مجتبی قزوینی خراسانی، سید محمد هادی میلانی، احمد مدرس یزدی، اسماعیل نجومیان، حاج سید ابوالحسن حافظیان و حاجی خان مخیری از مهمترین اساتید وی بودند.
او علوم غریبه، رمل و اوفاق را نزد ابوالحسن حافظیان و شیخ مجتبی قزوینی آموخت.
حکیمی اجازه اجتهاد را از آقا بزرگ تهرانی در سال ۱۳۴۸ ش دریافت کرد.
وی آثار فراوانی از جمله منهای فقر،«الحیاة» پیرامون مسایل اسلامی با همکاری دو برادرش: محمد حکیمی و علی حکیمی (ترجمه به فارسی: احمد آرام)، خورشید مغرب، شیخ آقا بزرگ تهرانی، دانش مسلمین، بیدارگران اقالیم قبله، هویت صنفی روحانی، مکتب تفکیک، آنجا که خورشید میوزد، اجتهاد و تقلید در فلسفه، ادبیات و تعهّد در اسلام، الهیّات الهی و الهیّات بشری (مَدْخَل)، الهیّات الهی و الهیّات بشری (نظرها)، امام در عینیت جامعه، انذار، بعثت، غدیر، عاشورا، مهدی (عج)، پیام جاودانه، جامعه سازی قرآنی، حماسۀ غدیر، سپیده باوران، سرود جهش ها، شرف الدین، عقل سرخ، فریاد روزها، قصد و عدم وقوع (نامه ها)، قیام جاودانه، گزارش (برگرفته از الحیاة)، کلام جاودانه، معاد جسمانی در حکمت متعالیه، مقام عقل، میر حامد حسین، نان و کتاب، یکصد و پنجاه سال تلاش خونین، عاشورا: مظلومیتی مضاعف، مرام جاودانه، علی (علیه السلام)، پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم)، از زندگی تا ابدیت، ای آفتاب، عاشورا ؛ عدالت، فاطمیات، عاشورا ؛ غزه، استغفار، سه یار خراسانی در انقلاب، امواج غدیر، نان و کتاب، تفسیر آفتاب در کارنامه خود به ثبت رسانده است.
ایشان در سی و یکم مرداد ۱۴۰۰ بر اثر بیماری کرونا رحلت کرد.
۲. نعمت میرزازاده متخلص به آزرم، شاعر معاصر خراسانی.