در روزهایی که کشورمان در حال و هوای المپیک به سر می برد، روایت های غیرواقعی از برخی اتفاقات، می تواند برای کاروان ورزشی ایران حاشیه ساز باشد.
گروه ورزشی جی پلاس، مونا کلهران مقدم؛ روز گذشته محسن کیایی بازیگر سینما در پست اینستاگرامی نوشت: "امروز، تهران، فرودگاه امام خمینی سر صحنه فیلمبرداری بی گناه. این دختر که می بینید به همراه خانواده اش یکی از قهرمان های المپیکی ماست، ناهید کیانی ، باورم نمیشد این کسی که انقدر غریبانه و تنها داره از فرودگاه خارج میشه همون قهرمانیه که چند روز پیش تو المپیک برای ایران می جنگید قهرمانی که رویارویش با هموطنش کیمیا علیزاده انقدر حاشیه داشت انقدر سیاسی شد و انقدر از یک مسابقه ورزش خارج شد که دیگه فقط یه مسابقه نبود و این وسط همه کیمیا رو دیدن و ناهید کیانی که تمام تلاشش رو برای رسیدن به المپیک کرده بود کمتر دیده شد، حالا هم در برگشت از المپیک هیچکس کنارش نیست جز خانواده اش همین بی مهری ها باعث رفتن خیلی از قهرمانهای ما شد، باید مراقب امثال کیمیا ها و کیانی ها بود اینهمه غریب و تنها بودن برای یک قهرمان انصاف نیست ،اون گلم تو دستش می بینید گروه ما بهش داده، نه فدراسیون و نه هیچ کس دیگه.
اما این اتفاق که باعث ایجاد واکنش هایی در فضای مجازی شد؛ در حالی افتاد که ساعاتی بعد و با انتشار عکس های از مراسم استقبال مشخص شد که اتفاق تا آنطور که آقای بازیگر مطرح کرده نبوده و برای واکنش نشان دادن به این اتفاق کمی عجله و البته قضاوت کرده که باعث ایجاد حاشیه هایی در فضای مجازی شد!
در عکس های منتشر شده بعدی مشخص شد که اتفاقا بعضی مسئولان کمیته المپیک اتفاقا به استقبال ورزشکاران رفته و به آنها دست گل هم داده اند.
چند نکته و سوال!
فارغ از قضاوت صورت گرفته؛ اول اینکه مشخص نیست آقای بازیگر چگونه حین فیلمبرداری ناگهان متوجه ناهید کیانی در فرودگاه می شود و همان موقع گروهش دسته گلی برای این ملی پوش خریداری می کند و سپس عکسی برای ارسال در اینستاگرام! و اینکه آیا مقصد خروجی اینستاگرام بوده یا خوشحال کردن یک ملی پوش؟! با وضعی که کیایی شرح داده شاید اگر در آن زمان به اندازه کافی وقت داشت از زندگی ناهید کیانی مستندی هم تهیه می کرد!
به هر حال در روزهایی که ورزشکاران کشورمان هنوز عرصه بازی های المپیک را به پایان نبرده و روی کسب نتایج بهتر متمرکز هستند؛ حاشیه هایی از این دست جزء بر هم زدن تمرکز آنها و ایجاد تلاطم کاذب در فضای مجازی؛ بهره دیگری دارد؟