جی پلاس/ به مناسبت سالروز رحلت؛
آیت الله علی اکبر برهان که بود؟/چرا وی مدارس کلاسیکی مانند مدرسه لرزاده را تاسیس کرد؟
آیت الله علی اکبر برهان در سال ۱۳۲۴ قمری در تهران متولد شد. وی در محضر اساتیدی همچون سید علی آقا قاضی طباطبایی، آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی و... شاگردی کرد. او در مکه مکرمه از دنیا رفت و همان جا به خاک سپرده شد.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد. این قسمت به زندگی آیت الله علی اکبر برهان اختصاص دارد.
زندگینامه علی اکبر برهان
علی اکبر برهان (زادهٔ ۱۳۲۴ قمری در تهران و درگذشتهٔ ۱۳۴۰ شمسی (ذی الحجه ۱۳۷۸ قمری) در مکه) از فقها، مجتهدین و استاد حوزه علمیه تهران و موسس مدرسه علمیه در مسجد لرزاده و مروجین شیعه ایرانی است.
اطلاعات فردی
علی اکبر برهان
شناسنامه
لقب آیتالله
تاریخ تولد ۱۳۲۴ قمری
زادگاه تهران ایران
محل تحصیل نجف، تهران
محل زندگی تهران
تاریخ وفات ۱۳۴۰ شمسی
شهر وفات مکه، عربستان
مدفن جده، عربستان
اطلاعات علمی
شاگردان محمدرضا مهدوی کنی
عباسعلی عمید زنجانی
احمد مجتهدی تهرانی
حسین انصاریان
علی پلوانی تهرانی
و...
تالیفات
ربیع الاثار
بشائر النبویه
تفسیر سوره یوسف
تعلیقه ناتمام بر مکاسب
رساله در عدالت
ولادت
وی در سال ۱۳۲۴قمری در تهران متولد شد. پدرش میرزا علی از کسبه های معروف و متدین و مؤمن تهران بود.
دوران تحصیل
وی مقدمات و قسمتی از سطوح اولیه را نزد سید محمد قصیر و علی رشتی و استرآبادی خواند و بعد راهی نجف شد. وی مدت ۳ سال در نجف بود و سپس به تهران و بعد به قم آمد و در قم کفایه و مکاسب را نزد آیت الله عبدالکریم حائری یزدی خواند و مجدداً به نجف برگشت. وی در نجف نزد آیت الله سید ابوالقاسم خویی و مرحوم بزرگ اصفهانی به تحصیل پرداخت و بعد از ۳ سال یعنی در ۱۳۵۸ هجری به تهران مراجعت کرد و به تبلیغ و خدمات دینی پرداخت.[۱] وی در عرفان تحت تأثیر آیت الله سید علی قاضی در نجف بود.[۲] وی با داشتن وکالت مطلقه از آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی و حجت خدمات بسیاری کرد و مورد وثوق و اطمینان مراجع تقلید بود. وی همچنین از اصفهانی و حاج شیخ محمد کاظم شیرازی و سید محمد شاهرودی اجازه اجتهاد و روایت داشت.[۱]
بازگشت به تهران
وی در سال ۱۳۲۰ شمسی با این نیت که تأسیس مدرسه و تربیت طلاب برای ایران ضروری است عازم تهران شد و مدرسه لرزاده در خیابان خراسان را که در آن زمان نقطهای پرت و دورافتاده و محصور در بیابان بود، تأسیس کرد.[۳][۴]
روحیات
حاج شیخ حسین انصاریان می گوید:
ایشان یک حیاط ۵۰ متری با اتاقی ۳۰ متری بَرِ خیابان لرزاده و کنار خانهاش ساخته بود که در آن به روی همه باز بود. تابستان ها افرادی از طلاب و کسبه نجف به مسجد لرزاده میآمدند و در آن خانه اقامت میکردند. مرحوم برهان، صبحانه و ناهار و شام آنها را می داد و هیچ گاه نمی پرسید که چند روز می خواهند بمانند.
در مسجد، سه نوبت، نماز جماعت برپا بود. از هر صنف، بزّاز، بقّال، بنّا، دکتر، مهندس و... برای نماز میآمدند. ایشان به همه سپرده بود که هر کاری دارید به یکدیگر مراجعه کنید؛ حتی برای ازدواج نیز تأکید داشتند که آنها از بین خود عروس و داماد پیدا کنند.
عدهای از پزشکانِ مرید حاج آقا پیشنهاد کرده بودند که اگر بیمار فقیری هست نزد ما بفرستید تا به رایگان او را درمان کنیم و در تهیه دارو به او کمک کرده و در صورت لزوم بستری اش نماییم. در اداره ها نیز حاج آقا مریدان زیادی داشت. هر کس کارش به بن بست می رسید، نامه ای از ایشان می گرفت و مشکل خود را حل می کرد.
اگر کتاب تازه ای چاپ می شد، به مؤلف آن می گفت که کتاب هایت را به مسجد بیاور تا سفارش کنیم مردم بخرند. یکی از کسانی که کتابهایش را برای فروش به آنجا آورده بود، مرحوم فیض الاسلام بود که کتاب نهج البلاغه اش را که در شش جلد بود به آنجا آورد و جلدی پنج تومان فروخت. پدر من هم یک دوره از آن خرید. مسجد لرزاده تقریباً شهر کوچکی بود که افراد مختلف از هر صنفی در آن حضور مییافتند.[۵]
اقدامات
وی از جمله روحانیونی بود که با تأسیس مدارس کلاسیک، در صدد مقابله با اهداف حکومت پهلوی در امر آموزش و پرورش پرداخت. مدرسه علمیه لرزاده در تهران و دبستان و دبیرستان پسرانه و دخترانه برهان و مدرسه علمیه برهانیه شهر ری، جنب صحن و مسجد عتیق و جامع ری از جمله مدارس وی هستند. وی همچنین کودکستان دخترانه و پسرانهای داشت که خود، آنها را سرپرستی میکرد و به آموزش و پرورش کودکان اشتغال داشت.[۲]
حسین انصاریان می گوید:
«جوّ مدرسه مرحوم برهان و روحیه معلّمان آن مدرسه، به گونهای دیگر بود؛ یعنی پرورش فرهنگ اسلامی در روح و جان بچه ها و دور نگه داشتن از فرهنگ غرب، محور اصلی کار بود و مخالفت و مقابله با تبلیغات و جلوه های طاغوتی حکومت شاهنشاهی نیز روی دیگر سکه بود.
معلم ها به روش هایی که ما بتوانیم درک کنیم در سخنان خود، یا با نقل داستان، این مقاصد را اعمال می کردند. در آن زمان، جشن های طاغوتی برگزار می شد که دانش آموزان باید در آن شرکت می کردند؛ امّا مسئولان مدرسه ما تلاش فراوان می کردند و بچه های مدرسه را به آن جشن ها نمی بردند. مرحوم برهان نیز دافعه عجیبی نسبت به فرهنگ غرب و حکومت شاهنشاهی داشت.[۶]
شاگردان
محمدرضا مهدوی کنی
عباسعلی عمید زنجانی
احمد مجتهدی تهرانی
حسین انصاریان
آثار علمی
رساله در عدالت
تفسیر سوره یوسف
بشائر النبویه
رساله در حدیث ایام
ربیع الاثار
تعلیقه ناتمام بر مکاسب[۷]
درگذشت
وی در سال ۱۳۴۰ شمسی راهی سفر حج شد و در همانجا درگذشت. جنازه وی در نیمه ذی الحجه ۱۳۷۸ قمری پس از انجام نماز توسط شیخ حسین لنکرانی، در کنار قبر حوا به خاک سپرده شد.[۸]
کتابهای شرح حال
از کتابهای نوشته شده دربارهٔ مرحوم برهان به دو اثر ذیل می توان اشاره کرد:
برهان ما از شریف رازی
عالم ربانی از حمید سبحانی صدر
پانویس
۱.۰،۱.۱ برهان علی اکبر
۲.۰،۲.۱ خاطرات حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ حسین انصاریان، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، تابستان ۱۳۸۲، صفحه ۲۱
۳. مصاحبه با آیت الله مهدوی کنی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ش. پ:۱۳۲۱، ص ۱۰-۱۶
۴. خاطرات حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ حسین انصاریان، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، تابستان ۱۳۸۲، ص ۲۰-۲۱
۵. خاطرات حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ حسین انصاریان، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، تابستان ۱۳۸۲، ص ۳۹-۴۰
۶. خاطرات حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ حسین انصاریان، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، تابستان ۱۳۸۲، صفحه ۲۴
۷. مبلّغ وارسته، آیت الله برهان رحمه الله
۸. خاطرات حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ حسین انصاریان، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، تابستان۱۳۸۲، صفحه ۴۲
دیدگاه تان را بنویسید