پروزه های انتقال آب به منظور تامین آب مورد نیاز کشاورزی و صنایع آب به عنوان مهم ترین چالش بی ابی در نیمه غربی کشور به ویژه خوزستان باید سریعا مورد رسیدگی قرار گیرد.

گروه اقتصاد و درآمد جی پلاس، میلاد شیراوند: آنچه که امروز در خوزستان شاهد آن هستیم نه یک پدیده غیر قابل پیشبینی بلکه بسیار قابل پیشبینی بود. 

در این نوشتار سعی می شود به دور از هر گونه مقدمه چینی و گزافه گویی در دو بخش علل تشدید بحران آب در خوزستان و راه حل رفع این مشکل تشریح شود.

الف- علل بی آبی در خوزستان 

استان خوزستان ازدیرباز دارای روان آب هایی با مقیاس وسیع و حجم قابل توجهی بوده است که بخشی از آن از خود استان و بخش قابل توجه و عمده ی این آب ها از بالا دست این استان یعنی استان های لرستان، همدان، ایلام، چهار محال و بختیاری و کهگیلویه و بویر احمد تامین می شد در نتیجه بحران نبود آب را باید در بالا دست آن جویا شد. 

در استان خوزستان برای کنترل آب سدهای بزرگی همچون دز، کرخه، کارون و ... احداث شده اند که مازاد ظرفیت این سدها در پایین دست رها سازی می شد. 

طبعا خشک شدن رودهای معروف این استان ناشی از نبود آب مازاد سدها و کاهش ذخایر آن ها است اما چرا این اتفاق رخ داده است؟ 

در سال های اخیر پروژه های انتقال آب با محوریت انتقال آب شرب مناطق مرکزی از غرب کشور کلید زده شد اما انچه در نهایت رخ داد انتقال حجم نامتعارفی از آب برای مصارفی غیر از آب شرب مانند کشاورزی محصولات آب بر مانند برنج و هندوانه و ...، تولید ماهی های سردآبی در دل بیابان با آب انتقالی و احداث صنایع متعدد آب بر مانند کارخانجات خصوصی فولاد در بی آب ترین نقاط کشور بود. 

برای اینکه یک معیار دستمان بیاید، باید بدانیم تنها یکی از واحدهای تولید فولاد که از طریق انتقال آب از استان چهارمحال و بختیاری به عنوان بالادست حوزه آب خیز خوزستان، در 5 سال به اندازه یک سد کرج مصرف آب دارد. 

از سوی دیگر پروژه انتقال آب بالا دست سد دز تحت پروژه قمرود به جز مصرف آب شرب در بخش کشاورزی دو استان مورد استفاده قرار گرفته است تا جایی که با بالاترین هزینه یکی از استان های کم آب کشور به قطب تولید خاویار تبدیل شده است.

عدم به سرانجام رسیدن پروژه های آب خیز داری و سدهای مخزنی در بالادست کرخه و دز (یعنی لرستان) خود یکی از مشکلات اخیر خوزستان است چراکه این پروژه ها با قابلیت ذخیره آب سیلاب ها برای چنین روزهایی پیشبینی شده بودند که در نهایت عدم اجرای آنها باعث هدر رفت بارندگی ها و خسارت آن به زندگی مردم در چندین شهرستان شد.

ازسویی سد سیمره واقع در مرز ایلام و لرستان با جانمایی غیر کارشناسی با میانگین تبخیر بالا به عنوان پروژه ای ناموفق در نگهداشت آب بالادست کرخه، بحران را تشدید کرده است.

کاهش بارندگی هاو وقوع خشک سالی در لرستان، ایلام و همدان نیز باعث عدم خروج آب به پایین دست شده است.

ب- راهکار ها

ادامه روندی ک تشریح شد به سرعت چندین استان سرسبز کشور را به سمت بیابان شدن می برد لذا یک جراحی بزرگ در مدیریت آب کشور باید در اسرع وقت صورت بگیرد و موارد زیر را در اولویت قرار دهد:

1- کاهش تولید برق ازطریق سدهای برق آبی در یک بازه زمانی میان مدت

2-تعطیلی تدریجی کارخانجات فولاد واقع در استان های کم آب. (واقعیت این است که این کارخانجات ملی نیستند و درآمد آن به جیب عده قلیلی می رود)

3-احداث خط راه آهن مخصوص انتقال سنگ آهن به نقاط همجوار خلیج فارس و انتقال زیرساخت های صنایع آب بر به آن نقاط و الزام بخش خصوصی برای ادامه فعالیت خود در جنوب کشور.

4-تغییر الگوی کشت در حوزه آب ریز منابع آبی غرب کشور در پایین دست

5-ممنوعیت کشاورزی محصولات آب بر و تولید ماهی سردآبی در نقاط کم آب کشور

6- اهتمام به اقتصاد توریست محور در استان های کم آب 

7-واگذاری مالکیت معادن استان های مقصد پروزه های انتقال آب به اهالی همان منطقه جهت توزیع ثروت و جلوگیری از بیکاری و فقر

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.