علی علیپور درباره سخت ترین لحظه حضورش در پرسپولیس گفت: لحظه‌ای که مقابل ماشین سازی تبریز پنالتی چیپ زدم و کل ورزشگاه و تماشاگران علیه من شعارحیا کن و رها کن سردادند. اصلا باورم نمی‌شد در استادیومی‌که همه پرسپولیسی بودند فحش بخورم!

 جی پلاس، سال‌هاست علی علیپور را خوب می‌شناسم. بازیکنی که رنج، سختی و دردهای زیادی کشیده است تا فاصله طولانی روستای قراخیل (حومه قائم‌شهر) تا جزایر مادیرا در پرتغال را طی کند. او از جمله فوتبالیست‌هایی نیست که مدام بخواهند از رنج و سختی‌های خود بگویند و اعتراض کنند. بارها پیش آمده است که در دوران کارلوس کی روش، برانکو، ویلموتس و پرسپولیس با او درخصوص مشکلات و نادیده گرفتن حق اش هم کلام شوم اما معمولا علی علیپور سعی می‌کرد از جنجال یا صحبت‌های حاشیه‌ای پرهیز کند. سرش در کارخودش بود و دوست نداشت تیترهای درشت و جنجالی بدهد.

بهتر است خودتان تا انتهای این مصاحبه با علی علیپور را بخوانید و قضاوت کنید.

شنیدم به ایران برگشتی و حتما هم به روستای زادگاه خودت قراخیل رفتی. درست است؟

بله، الان در قراخیل هستم و کنار خانواده که از این بابت خیلی خوشحالم. مدت‌ها می‌شد خانواده، فامیل، دوستان و بچه محل‌ها را ندیده بودم و فرصت خوبی فراهم شد دید و بازدیدی داشته باشیم.

می‌دانم اوایل فوتبالت خیلی سختی کشیدی. خاطرم هست همسرت را عقد کرده بودی اما با وجود آن که بازیکن پرسپولیس بودی قادر نبودی یک آپارتمان کوچک در تهران اجازه کنی. آن زمان در منزل یکی از آشنایان در نازی آباد زندگی می‌کردی و...

آن روزها را فراموش نکرده و نخواهم کرد. به هرحال برای کسی که از یک روستای کوچک به شهر یا تیم بزرگی می‌آید سختی‌های پیش بینی شده و پیش بینی نشده زیادی وجود دارد. از همان روز اول توکل من به خدا بود و تا آخر عمرم هم چنین خواهم بود.

با توجه به شناختی که از تو دارم گواهی می‌دهم هرگز به روستا و طبقه خودت پشت نکرده و همیشه با افتخار از قراخیل صحبت کرده و می‌کنی؟

اتفاقی برای من نیفتاده که گذشته ام را فراموش کنم. اتفاقی هم بیفتد دلیلی ندارد روستای خودم یا گذشته ام را فراموش کنم. هرچه دارم از قراخیل و مردمش است و به روستایی بودن خودم افتخار می‌کنم.

سخت‌ترین روزی که در زندگی ورزشی داشتی چه روزی بوده است؟

خیلی آدمی‌نیستم که از سختی‌ها حرف بزنم اما امروز می‌خواهم برای اولین بار برخی مسائل را بگویم. حداقل این جوری خودم راحت می‌شوم و مردم هم متوجه اصل مطلب خواهند شد.

راحت باش و هر آن چه دل تنگت می‌خواهد بگو؟

فوتبال عشق من بوده و پرسپولیس هم تیمی‌که علی علیپور را به شهرت رساند اما در کنار آن خیلی هم اذیت شدم. در باشگاه پرسپولیس خیلی اذیت شدم ولی دم نزدم.

جدا؟!

البته منظور من کسانی است که در مدیریت باشگاه پرسپولیس بودند. از آنجایی که خیلی اهل سروصدا و جنجال نبودم، مسئولان پرسپولیس بارها حق من را خوردند و اذیتم کردند. شاید پیش خودشان می‌گفتند علی علیپور سرو زبان ندارد و به خصوص پس از جدا شدنم خیلی صحبت‌ها شد که دل من را به درد آورد.

بی تعارف تو از ۳ یا ۴ ماه قبل از پایان قراردادت با ماریتیمو قرارداد نبسته بودی؟

مگر می‌شود بازیکن یک تیم باشید و با تیمی‌دیگر آن هم اروپایی قرارداد ببندید؟ البته کتمان نمی‌کنم با توجه به اینکه بازیکن آزاد بودم مذاکراتی با تیم‌های خارجی داشتم اما باز هم اولویت من پرسپولیس بود.

یعنی واقعا خودت دوست داشتی در پرسپولیس بمانی؟

دوست داشتم لژیونر شوم و به اروپا بروم اما اگر پرسپولیس خواسته‌های به جای من را برآورده می‌کرد صد درصد می‌ماندم. من ۶ فصل در پرسپولیس بازی کردم و انتظار رفتار بهتری را داشتم.

به نظر می‌رسد منظورت بحث مالی باشد. در ۶ سال حضور در پرسپولیس، چقدر درمجموع دریافتی داشتی؟

سئوال خوبی پرسیدید. علی علیپور وقتی به عنوان بازیکن آزاد از پرسپولیس جدا شد آدم بد قصه شد درحالی که کسی همین سئوال ساده را مطرح نکرد. حالا می‌خواهم به شما بگویم من سال اول حضورم در پرسپولیس ۸۰ میلیون تومان، سال دوم ۱۸۰ میلیون تومان، سال سوم ۳۰۰ میلیون تومان، سال چهارم ۵۰۰ میلیون تومان، سال پنجم یک میلیارد تومان و سال ششم یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان قرارداد بستم.

شاید مجموع این ۶ سال به اندازه یکی از بازیکنان جدید پرسپولیس هم نباشد. احتمالا یکی از دلخوری‌های تو همین موضوع باشد. این طور نیست؟

من می‌گویم هر بازیکنی هرچقدر می‌گیرد نوش جانش اما لطفا بروید قرارداد سال‌های اول و دوم من با خیلی از بازیکنان سال‌های اخیر پرسپولیس مقایسه کنید. هنگ می‌کنید از این بابت که علی علیپور چرا چنین قراردادهایی بست.

یک مورد را می‌دانیم که برای مراسم عروسی خودت از باشگاه پول خواستی و معاون وقت باشگاه پرسپولیس ۶۰ میلیون تومان به تو داد اما به شرطی که ۳ سال قراردادت را تمدید کنی!

این یک نمونه از رفتارهایی بود که با من شد. خیلی‌ها از پرسپولیس پول کلان گرفتند و کار خاصی هم نکردند. از بازیکنان خارجی بگیرید تا فوتبالیست‌هایی که از همان اول دست بالا گرفته و قرارداد سنگین بستند اما موفق هم نشدند. آن زمان من این چیزها را می‌دیدم، تبعیض را می‌دیدم ولی حرفی نمی‌زدم. سکوت می‌کردم تا پرسپولیس آسیب نبیند در حالی که می‌دانستم طرف سال اول حضورش در پرسپولیس بالای ۲ میلیارد تومان بسته است و ... شاید حجب و حیای زیادی من باعث این داستان‌ها شد.

فکرش را نمی‌کردم این همه دل پُری داشته باشی؟

مهم نیست و شاید کسی هم اهمیتی ندهد اما انتظار دارم در مورد علی علیپور درست قضاوت شود. بعد از رفتنم به پرتغال خیلی حرف‌ها پشت سرمن زده شد که اصلا درست نبود.

ولی خوب به یاد دارم یحیی گل محمدی راضی به جدایی‌ات نبود و می‌دانم شخصا با تو تماس گرفت تا در پرسپولیس بمانی. یحیی گل محمدی خیلی میانه‌ای با تلفن زدن ندارد و معمولا این کار را نمی‌کند اما...؟

آقا یحیی لطف کرد و تماس گرفت. من هم همه چیز را شرح دادم و همین بحث اجحاف مالی که در حقم شده و خواسته ام را مطرح کردم اما دیگر خبری نشد. البته می‌دانم درآن ماجرا آقا یحیی مقصر نبود و این باشگاه بود که باید بعد از ۶ سال بازی کردن، با علی علیپور رفتار بهتری می‌کرد.

چرا در آن مقطع سکوت کردی و حرفی نزدی؟

همان زمان هم خیلی‌ها به من گفتند در فوتبال این مملکت اگر داد نزنی کسی حرفت را نخواهد شنید. شاید حق با دوستانم بود و من به عنوان کسی که بیشترین گل‌ها را برای پرسپولیس زده، همیشه آقای گل شده یا درکورس آقای گلی بوده است. پاس‌های گل زیادی هم داده و بازیکن مؤثری بوده است نباید آن همه سکوت می‌کردم. حالا شما می‌بینید بازیکنانی که شاید عمر حضورشان در پرسپولیس به دو سال هم نمی‌رسد استوری می‌گذارند و حرف می‌زنند. چرا؟ چه می‌خواهید؟ شما که در هر پُستی چند بازیکن دارید یا اینکه در همان بدو حضور قراردادهای آنچنانی می‌بندید چه می‌گویید؟ بروید قهرمان شوید دیگر! خاطرم هست زمان برانکو با ۱۲ یا ۱۳ بازیکن با کمترین قرارداد با جان و دل بازی می‌کردیم و قهرمان می‌شدیم. اگر حرفی هم بود سید جلال حسینی به عنوان کاپیتان می‌زد. ما همگی سکوت می‌کردیم و به خودمان اجازه نمی‌دادیم علیه باشگاه یا شرایط تیم مصاحبه کنیم.

بی‌تعارف تلخ‌ترین لحظه‌ای که تجربه کردی چه زمانی بود؟

لحظه‌ای که مقابل ماشین سازی تبریز پنالتی چیپ زدم و کل ورزشگاه و تماشاگران علیه من شعارحیا کن و رها کن سردادند. اصلا باورم نمی‌شد در استادیومی‌که همه پرسپولیسی بودند فحش بخورم! هرچند می‌دانستم این ماجرا از کجا آب می‌خورد و...

از کجا آب می‌خورد؟!

بگذریم! مهم این بود که دوستان خوبی مثل سید جلال حسینی یا همبازیانم و آقا کریم ( باقری) کنار من بودند. دوران خیلی خوبی در پرسپولیس داشتم که فراموش نشدنی است.

بی رودربایستی اگر زمان به عقب برگردد باز هم پرسپولیس را انتخاب می‌کنی یا اینکه ممکن است تلاش کنی استقلالی شوی؟

بی بروبرگرد انتخاب اول و آخر من پرسپولیس است. استقلال تیم قابل احترامی‌است اما اعتبار امروز خودم را از پرسپولیس دارم. شاید دلخوری‌هایی از بعضی‌ها داشته باشم اما خاطرات خوب قهرمانی، آقای گلی، همبازیان و مربیان دوست داشتنی را در این تیم پیدا کردم. دوستان دیگری مثل امیر علی حسینی یا محمد امام وردی که صادقانه و خالصانه در پرسپولیس زحمت می‌کشند و واقعا هر دو را دوست دارم. بنابراین پرسپولیس تا ابد تیم محبوب من خواهد بود.

شاید اگر به جای ماریتیمو در پرسپولیس می‌ماندی همراه این تیم قهرمان لیگ قهرمانان آسیا می‌شدی. قبول نداری؟

یکی از مسائلی که من را اذیت می‌کند همین حرف‌هاست. چه تضمینی وجود داشت که پرسپولیس با من قهرمان شود؟ من بازیکن آزاد بودم و مثل خیلی از بازیکنان آزاد دیگر که از پرسپولیس رفتند جدا شدم و رفتم. بارها شنیدم که گفتند پرسپولیس را تنها گذاشت و فلان و بهمان! من ۶ سال با وجود پیشنهادات خوب از حاشیه خلیج فارس یا کشورهای دیگر در پرسپولیس ماندم تا کمک کنم. چرا کسی از نادیده گرفتن آن پیشنهادات به رغم قرارداد مالی پایین من حرفی نزد؟

منظور من البته چیز دیگریست. شاید اگر در پرسپولیس می‌ماندی، به فینال آسیا می‌رسیدی یا قهرمان می‌شدی شانس بیشتری برای دعوت به تیم ملی پیدا می‌کردی. این حرف را قبول نداری؟

با پرسپولیس قهرمان آسیا هم می‌شدم به تیم ملی دعوت نمی‌شدم!

چرا؟

ما با ۱۲ یا ۱۳ بازیکن و زحمت فراوان نایب قهرمان آسیا شدیم. چه اتفاقی افتاد؟

یک پرانتز میان صحبت‌هایت باز کنم! آیا هنوز حسرت آن ضربه را در بازی رفت فینال لیگ قهرمانان آسیا برابر کاشیما را می‌خوری که بازیکن تیم ژاپنی درآورد و اجازه نداد یک گل مسلم زده شود؟

هنوز هم حسرت می‌خورم که بازیکن کاشیما چگونه و چطور سرراهم سبز شد و آن ضربه من گل نشد؟ به هرحال گذشته‌ها گذشته است و حسرت دیگر فایده‌ای ندارد.

برگردیم به تیم ملی که صحبت تو را قطع کردم و...

ببینید رُک و پوست کنده بگویم آن دو مرتبه‌ای که زمان کارلوس کی روش یا یک باری که دوره مارک ویلموتس دعوت شدم به خاطر فشار هواداران پرسپولیس و ساکت کردن افکارعمومی‌در فوتبال بود.

قبول داری در تیم ملی مهاجمان بسیار خوبی داریم که رقابت با آنها هم کار بسیار سختی است؟

صددرصد قبول دارم. ما مهاجمان خوبی مثل سردارآزمون، مهدی طارمی یا علیرضا جهانبخش را داریم که در تیم ملی جوانان همبازی بودیم. همه این کسانی که اسم بردم یا بازیکنانی که دعوت شده اند لایق و شایسته هستند و حرفی نیست. منظور من اصلا بازیکنان نیست و می‌خواهم بگویم در همه این سال‌ها علی علیپور هم آمارهای خوبی داشته اما نادیده گرفته شده است. چرا؟ به شخصه استوری گذاشته و همیشه هم برای تیم ملی کشورم آرزوی موفقیت می‌کنم اما حرفی دارم که ته دلم مانده و باید بزنم.

بفرما و راحت باش!

زمان سرمربیگری مارک ویلموتس من بهترین آمار را داشتم. در تیم ملی هم مهدی طارمی حضور داشت که خیلی با هم هماهنگ بوده و هستیم. من و مهدی چشم بسته در زمین همدیگر را پیدا می‌کردیم و به جرأت می‌گویم بهترین زوج خط حمله باشگاهی ۱۰ سال اخیر فوتبال ایران را ساخته بودیم. چرا برای یک بار هم که شده این زوج در تیم ملی آزمایش نشد؟

شاید پیش خودشان می‌گفتند که بازیکنان دیگری ...

(حرفم را قطع می‌کند) چه فکری؟ بازیکنانی در این سال‌ها دعوت شدند که نصف آمار من را نداشتند ولی با حضور در اردوی تیم ملی و بازی کردن با پیراهن ایران اعتماد به نفس بیشتری به دست آورده و پیشرفت کردند. چرا این فرصت به علی علیپور داده نشد؟ چون جنجالی نبود و سروزبان نداشت؟! حتما از قول من بنویسید منظور من آن بازیکن نیست. هر بازیکنی به تیم ملی دعوت شود باعث افتخار و حاصل زحمات آن بازیکن است اما به هرحال یک اصولی هم باید وجود داشته باشد.

شاید منظورت جعفر سلمانی باشد که دعوت او با تعجب بسیاری از کارشناسان مواجه شد. او را می‌شناسی؟

- دورادور می‌شناسم و به او بابت دعوت به تیم ملی تبریک می‌گویم. من اصلا کاری با هیچ بازیکنی ندارم و اسمی‌هم نمی‌خواهم بیاورم. هیچ کس نمی‌تواند جای کسی را بگیرد و هرکسی هم جایگاه خودش را دارد. من فقط در مورد خودم می‌توانم صحبت کنم که ... (سکوت می‌کند!)

چرا ساکت شدی؟!

برخی اوقات می‌گویم باید ملیت خودم را عوض کنم تا به تیم ملی دعوت شوم! با دوستان نزدیکم این صحبت‌ها مطرح می‌شود و

واقعا می‌خواهی ملیت خودت را عوض کنی؟

شما من را کامل می‌شناسید. در زمان عصبانیت این حرف‌ها را نزد محمد نورزاده یا مدیربرنامه‌هایم که خیلی با هم صمیمی‌هستیم می‌زنم منتهای مراتب یک ساعت بعد پشیمان می‌شوم. من دوست دارم زیر پرچم کشور خودم و برای تیم ملی ایران بازی کنم. راه دیگری هم بلد نیستم و تلاش کرده و می‌کنم با فوتبالم به این هدف بزرگ و پرافتخار برسم. گفتم که کار دیگری هم بلد نیستم. نه می‌توانم لابی کنم و نه عادت دارم مجیز کسی را بگویم و هندوانه زیر بغل مسئولان بگذارم. همیشه توکلم به خدا بوده و باز هم همین طور خواهد بود. تمرین و تلاش می‌کنم به هدفم برسم و تا آخرین روز فوتبالم منتظر تیم ملی ایران می‌مانم. اگر هم حرفی درباره تغییر ملیت زدم واقعا از سرناراحتی و بی عدالتی‌هایی بود که در این سال‌ها دیدم.

علی علیپور چند بازی ملی دارد؟

۳ بازی که یکی هم با سیرالئون بود. همان تیمی‌که با دمپایی و ظاهری عجیب در ایران ظاهر شدند و فیفا هم آن را به رسمیت نشناخت!

بیشتر از همه از دست چه کسی یا کسانی ناراحتی؟

نمی‌توانم اسم شخصی را بیاورم اما از بی عدالتی شاکی هستم. اینکه آقای گل شوی و حقت خورده شود. در آسیا بهترین بازی‌ها را انجام دهی ولی دعوت نشوی یا اینکه ... بی خیال!

بسیارخوب، ظاهرا یک سال دیگر از قراردادت با ماریتیمو باقی مانده است. در این تیم ماندنی هستی؟

در اولین فصل حضورم در اروپا و لیگ پرتغال با یکسری مشکلاتی روبرو شدم ولی به مرور خودم را پیدا کرده و توانستم به تیم کمک کنم. هدف ابتدایی ماریتیمو در فصل تازه به اتمام رسیده کسب سهمیه اروپا بود که البته به دلایل مشکلات خاص کُرونا و ... به آن نرسیدیم. در فصل آینده ماریتیمو برنامه‌های زیادی دارد و مطمئن باشید در لیگ پرتغال حرف‌های زیادی برای گفتن خواهیم داشت.

هدف شخصی خودت در فصل آینده لیگ پرتغال چه خواهد بود؟

من تازه اول راه خودم در اروپا هستم. می‌خواهم اول به ماریتیمو کمک کنم و امسال گل‌های زیادی برای تیم خودم بزنم و بعد هم بتوانم به آن اهداف و آرزوهایی بزرگی که در سر دارم برسم.

همان راهی که مهدی طارمی رفت؟

برای مهدی خیلی خوشحالم. او لیاقت تمام این افتخارات و جایگاهی که به دست آورده را دارد. من هم اهداف خاصی دارم و می‌خواهم راه خودم را در فوتبال اروپا پیدا کنم.

راستی نظرت درباره عملکرد امیرعابدزاده در ماریتیمو چیست؟ او در تیم شما ماندنی است؟

این سئوال را باید از خودش بپرسید. امیر اما در فصل گذشته عملکرد بسیار خوبی داشت و بارها با سیوهای خود به تیم ما کمک کرد. او دروازه‌بان شایسته‌ای است که به حقش رسیده و به تیم ملی هم دعوت شده است.

فکر می‌کنی با تمام این تفاسیر تیم ملی در بحرین موفق شود؟

این آرزوی قلبی همه ما ایرانی‌هاست. تیم ملی متعلق به یک شخص یا عده خاصی نیست. تیم ملی به همه مردم تعلق دارد و ما دوست داریم در بحرین موفق شود. البته باید پذیرفت که ما امتیازات مهمی‌را در بازی‌های قبلی از دست دادیم و حالا کار بسیار سختی پیش روی داریم. باید در ۴ بازی با قدرت ظاهر شده و پیروز شویم. من هم برای تیم کشورم بهترین‌ها را آرزو دارم و دعا می‌کنم پس از موفقیت در بحرین انشالله با قدرت به جام جهانی ۲۰۲۲ قطر هم صعود کند.

و بالاخره سئوال پایانی یک کلمه است؛ پرسپولیس؟

از ته دل آرزو می‌کنم به خاطر هواداران، بازیکنان و مربیان این تیم قهرمان لیگ برتر، جام حذفی و آسیا شود. پرسپولیس تیم محبوب من است و حساب برخی افراد و نامهربانی‌ها جداست. مردم با پرسپولیس زندگی می‌کنند و با بردها و باخت‌هایش خوشحال و ناراحت می‌شوند. اگر هم امروز حرفی زدم و گله‌ای کردم بابت مشکلاتی بود که بعضی‌ها در این تیم برای من ایجاد کردند و البته سعی کرده و می‌کنم همه آن مسائل را فراموش کرده و راه خودم را بروم.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.