جی پلاس/ به مناسبت سالروز رحلت؛
سید هاشم حداد که بود؟/علت علاقه سید علی آقا قاضی به وی چه بود؟/او از چه راهی امرار معاش می کرد؟/وی بر چه مساله ای تاکید داشت؟
سید هاشم حداد از عرفای بنام قرن چهاردهم قمری و از شاگردان سید علی آقا قاضی طباطبایی بود. او شاگردانی همچون شهید دستغیب، شهید مطهری، حاج آقا مصطفی خمینی و... پرورش داد. ایشان در دوازدهم رمضان المبارک ۱۴۰۴ رحلت کرد.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد. این قسمت به زندگی سید هاشم موسوی حداد اختصاص دارد.
سید هاشم موسوى حَدّاد (۱۳۱۸ـ۱۴۰۴ق)، عارف شیعى قرن چهاردهم و از شاگردان سید علی آقا قاضی بود. او در کربلا و نجف به تحصیل علم پرداخت.
اطلاعات فردی
نام کامل سید هاشم موسوی حداد
زادروز ۱۳۱۸ق/۱۲۷۹ش
زادگاه کربلا عراق
تاریخ درگذشت ۱۴۰۴ق/۱۳۶۳ش
آرامگاه کربلا - وادی الصفاء
در همین رابطه بخوانید:
اطلاعات علمی و مذهبی
استادان سید علی قاضی
شاگردان آقایان مرتضی مطهری، سید عبدالکریم رضوی کشمیری، سید احمد فهری زنجانی، سید عبدالحسین دستغیب، سید محمد حسین حسینی تهرانی، شهید سید مصطفی خمینی
از سید هاشم حداد، نوشته ای جز چند نامه باقی نمانده و نظریات و حالاتش در کتاب روح مجرد، نوشته شاگردش سید محمد حسین حسینی تهرانی، بیان شده است. حداد از راه نعلبندی گذران زندگی می کرد. او به اشعار فارسى شمس مغربى، حافظ و مولوى علاقه فراوان داشت.
اعتقاد وی به وحدت وجود، نقل سخنان محیی الدین ابنعربى، قرائت مثنوى جلالالدین مولوى، تمایلات عارفانه و ... باعث انتقاد برخی بر او شد.
زندگینامه سید هاشم حداد
ولادت و خانواده
وى در ۱۳۱۸قمری/۱۲۷۹شمسی در کربلا به دنیا آمد.
جدش، سید حسن از شیعیان هند بود که در نزاع میان دو طایفه در هند، به دست گروه غالب اسیر شد. آنان وى را به خانواده اى شیعى فروختند و آن خانواده هم در مهاجرت به کربلا، او را با خود به آنجا بردند و آزاد کردند. وى در کربلا به سقایى پرداخت و در همانجا ازدواج کرد.
از یکى از فرزندان او، به نام سید قاسم، سه فرزند باقى ماند که سید هاشم حدّاد بزرگترین آنها بود.
تحصیلات و ارتباط با سید علی قاضی آقا
سید هاشم حدّاد در کربلا شروع به کسب علم کرد و براى ادامه تحصیل به نجف رفت و حجره اى در مدرسه هندى گرفت و در آنجا با سید علی آقا قاضی طباطبایی آشنا شد و ۲۸ سال در کربلا و نجف با او در ارتباط بود. با آنکه قاضى شاگردانى همانند محمد تقی آملی و علامه طباطبایی داشت، اما حدّاد مورد توجه خاص او بود. میتوان دلیل این توجه را شدت تجرید حدّاد دانست.
شاگردان
سید عبدالحسین دستغیب، شیخ محمدصالح کمیلی، سید عبدالکریم رضوی کشمیری، سید مصطفی خمینی، مرتضی مطهّری و سید احمد فهری زنجانی از شاگردان او بودند اما مشهورترین و مهمترین شاگردش، سید محمدحسین حسینی تهرانی بود که ۲۸ سال با وى مراوده داشت و بعدها یادنامهاى با عنوان روح مجرد (مشهد ۱۴۱۸) درباره زندگى و طریق سلوک حدّاد نوشت.
گذران زندگی
حدّاد از راه نعلسازى و نعلکوبى امرار معاش میکرد، لذا مدتى به نعلبند مشهور بود اما بعدها خود، این لقب را به حدّاد تغییر داد. وى با آنکه در فقر به سر میبرد، از کسى کمک مالى نمی خواست و آنچه را هم که داشت، در اختیار فقیران قرار می داد.
آرای حداد از زبان شاگردش
سید هاشم حدّاد کتاب یا رساله اى از خود برجاى نگذاشته، تنها از او چند نامه کوتاه باقى مانده که مشتمل بر مطالب عرفانى و دستورهاى سلوکى است که برخى استنادات آن فارسى است.
سید محمد حسین حسینی تهرانی در روح مجرد، حالات و سخنان عرفانى او را نقل کرده است.
توحید
به نوشته سید محمد حسین حسینی تهرانی، حدّاد در توحید بسیار تعصب داشت و کلمه فنا بیش از هر واژه دیگرى بر زبان او جارى بود. حدّاد معتقد بود که توجه به صحت یا بطلان عمل، موجب غفلت از حق و ابتلا به دوگانهپرستى می شود. به نظر حدّاد، وحدت وجود از معارف بسیار عالى است که کسى قادر به ادراک آن -چندان که سزاوار اوست- نیست و معناى آن نزد حدّاد این است که جز خدا چیز دیگرى وجود بالذات و مستقل ندارد؛ یعنى، وجود حقیقى، اوست و دیگر موجودات، عین وابستگى و نیاز به حق هستند. همچنین به نظر او، اینکه حاجى در اعمال و مناسک حج، بهویژه در رمى جمره اولى و وسطى، رو به قبله شیطان را رمى می کند و در رمی جمره عقبی، پشت به قبله این عمل را انجام می دهد، بدان معناست که حاجى با توجه به اصل توحید، که بدون سمت و سوى است و نیز با نفسى که توجه به آن سمت و سویى ندارد، شیطان را رمى می کند. به نظر او، رمی جمره عقبه از دو رمى دیگر زلالتر و به توحید نزدیکتر است.
تجلی حق در کربلا
سید هاشم حداد، شهادت امام حسین (ع) را عالیترین منظر عشق و زیباترین جلوه جلال و جمال و نیکوترین مظاهر اسماء رحمت و غضب الهى می دانست. به نظر او، اگر گوشه اى از تجلیات الهى در عاشورا را به سالکان نشان دهند تا ابد مدهوش می شوند. شیوه نگرش او به شهادت امام حسین (ع) مسبوق به توصیف عرفانى جلالالدین مولوى از عاشورا در مثنوى[۱] است. وی با آنکه برخی آرای ابن عربی را پذیرفته بود، اما از وى انتقاد نیز می کرد.
ایرادات بر حداد
علامه تهرانی، حدّاد را در عرفان، کامل دانسته است، اما برخى متشرعان از او انتقاد کردهاند که مهمترین آنها مربوط به مسئله وحدت وجود و نقل سخنان ابنعربى و قرائت مثنوى جلالالدین مولوى و تمایلات عارفانه اوست. حدّاد به آن ایرادها پاسخ داد.
وفات
او در ۱۲ رمضان ۱۴۰۴ق/ ۲۱ خرداد ۱۳۶۳ش. در کربلا وفات یافت. و در وادی الصفای کربلا به خاک سپرده شد.
پانویس
۱. تصحیح نیکلسون، چاپ پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ ش، ج ۳، دفتر ۶، ص ۳۱۶ـ۳۲۰
منبع
تهرانى، محمدحسین حسینى، روح مجرد: یادنامه موحد عظیم و عارف کبیر حاج سید هاشم موسوى حداد، مشهد ۱۴۲۷.
دیدگاه تان را بنویسید