عملیات والفجر ۱۰ در بیست و پنجم اسفند ماه سال ۶۶ و با رمز مقدس یا رسول الله در جبهه های غرب و ارتفاعات مشرف به دریاچه دربندیخان موسوم به دشت زور در استان سلیمانیه عراق انجام شد.
جی پلاس: "والفجر ۱۰"، عملیاتی غرورآفرین بود که رزمندگان اسلام با تلفات کم در ظرف مدت زمان کوتاهی به اهداف از پیش تعیین شده خود دست پیدا کردند که اکنون به مناسبت سالروز اجرای این عملیات به بررسی آن می پردازیم:
عملیات غرور آفرین «والفجر 10» درهفته آخر اسفند 1366 ( از روز ۲۵ اسفند ماه تا پایان سال) با رمز مبارک یا رسول الله (ص) در جبهه های غرب و ارتفاعات مشرف به دریاچه دربندیخان موسوم به دشت زور در استان سلیمانیه عراق انجام شد.
با توجه به اهمیت سیاسی منطقه عملیاتی والفجر 10 در شهرهای حلبچه، دجیله، خرمال، بیاره، طویله و آزادسازی شهر مرزی نوسود (در مرز ایران) این عملیات آثار سیاسی مهمی داشت.
از سوی دیگر رزمندگان اسلام در این عملیات اسناد و مدارک فراوانی مربوط به فعالیت های ضد انقلاب در استخبارات شهرستان حلبچه به دست آوردند و ضربه ای قوی به گروه های ضد انقلاب شامل دمکرات، کومله و رزگاری وارد کردند.
این در حالی بود که پیش از این عملیات غرور آفرین ، ارتش عراق تصور می کرد ایران همچنان در جبهه های جنوب عملیات خواهد کرد و بر این اساس برنامهریزی کرده بود.
سرعت اجرای عملیات، دسترسی سریع یگانها به اهداف، غافلگیری دشمن و عقب ماندن از اهدافش سبب شد منطقه ای به وسعت هزار کیلومتر مربع (دشتزور) شامل سه شهر و بالغ بر هفتاد روستا ابتدا محاصره و سپس تصرف شود.
عراق در واکنش به استقبال مردم کرد منطقه از رزمندگان ایرانی و جبران آنچه در این منطقه از دست داد، شهرها و برخی روستاهای این منطقه از جمله حلبچه را در ابعاد وسیعی بمباران شیمیایی کرد که به شهادت و مصدومیت حدود ده هزار تن از مردم این منطقه و تعدادی از رزمندگان انجامید.
بازتاب بینالمللی گسترده فاجعه حلبچه علاوه بر محافل دیپلماتیک و رسانه ها، افکار عمومی را نیز به شدت تحت تأثیر قرار داد.
گلوله باران شیمیایی حلبچه
به نقل از مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کتاب شلمچه تا حلبچه و گزارش های مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، در پی محاصره کامل منطقه دشت زور و ناامیدی دشمن از خروج نیروهایش از این منطقه، از حدود ساعت یازده صبح روز 26 اسفند 1366 هواپیماهای عراقی شهر حلبچه و روستاهای اطراف آن را در ابعاد وسیعی گلوله باران کردند که بسیاری از مردم بر اثر استنشاق گازهای سمی به شهادت رسیدند.
این اقدام در حالی انجام گرفت که اوضاع حلبچه کاملاً عادی بود و مردم به راحتی در شهر رفت و آمد و رزمندگان نیز مشغول بازرسی مراکز دولتی بودند.
بمباران هواپیماهای عراقی هنگامی آغاز شد که انبوه مردم دجیله اعم از زن، مرد، پیر، جوان و کودک از جادهی منتهی به شهر حلبچه عازم این شهر بودند.
بمباران جاده ها و سپس شهرهای خرمال، حلبچه و دجیله (سیروان) و روستاهای اطراف بدون وقفه تا حدود ساعت 3 بعد از ظهر ادامه یافت. عراق از ساعت 11 صبح این مناطق را با بمبهای جنگی بمباران کرد اما از ساعت 3 بعد از ظهر به بعد این مناطق را به وسیله بمبهای شیمیایی بمباران کرد.
از این ساعت به بعد هواپیماهای عراقی در ابعاد وسیعی حلبچه و اطراف آن را بمباران شیمایی کردند. با این اقدام دشمن، شهر حلبچه و روستاهای اطراف آن از حالت عادی خارج شد و پس از چند دقیقه چهره شهر یکباره تغییر کرد به طوری که خانه ها، کوچه ها و خیابان های شهر پر از جنازه هایی شد که همچون مجسمه در حالت های مختلف خشک شده بودند.
با آغاز بمباران، بسیاری از مردم حلبچه برای در امان ماندن از انفجارها، به زیرزمین منازل خود پناه بردند، اما به دلیل سنگینی گازهای سمی و نفوذ به این مکانها، همه آنها به صورت دستهجمعی شهید شدند. سرعت و گستردگی بمباران و حجم وسیع تلفات و مردم آواره ای که برای در امان ماندن از بمباران ها با لباس های نه چندان مناسب به سمت کوه ها و شیارهای اطراف گریخته بودند، موجب بهت و حیرت دستاندرکاران این عملیات شده بود.
در پی اطلاع مرکز فرماندهی عملیات از حملات شیمیایی عراق، دستور داده شد به سرعت مردم و مصدومان این حادثه به پشت جبهه انتقال پیدا کنند. به همین منظور، محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران، محسن رفیقدوست وزیر سپاه و اکبر غمخوار جانشین تدارکات سپاه را برای بسیج امکانات، خودرو و سرهنگ انصاری فرمانده هوانیروز را به منظور فعال کردن بالگردها برای انتقال سریع مجروحان به اورژانس و بیمارستانها مأمور کرد اما به دلیل نامناسب بودن جاده ها و برخی محدودیت های دیگر تعدادی از مصدومان شیمیایی به شهادت رسیدند.
در محور قرارگاه فتح و ثامنالائمه(ع)، با توجه به اتمام مأموریت هجومی یگان های تحت امر این دو قرارگاه و با توجه به حملات شیمیایی عراق، فعالیت یگان ها بر کنترل وضعیت، کمک به تخلیه مردم از شهرهای حلبچه، دجیله و روستاهای اطراف آن انتقال آنها به مرزهای ایران معطوف شد.
در پایان مرحله سوم عملیات و از صبح روز 27 اسفند 1366 نیز ساماندهی امور مناطق تصرف شده از جمله رسیدگی به مصدومان بمباران حلبچه، دجیله و روستاهای اطراف آن، انتقال اهالی دشت زور به اردوگاه های داخل خاک ایران و جمعآوری غنایم و اسیران مورد توجه فرماندهان قرار گرفت.
جغرافیای منطقه عملیاتی والفجر 10
دشت وسیع حلبچه در ارتفاعی حدود 500 متر از سطح دریا واقع شده است. در غرب این منطقه دریاچه بزرگ دربندیخان، در شرق ارتفاعات سر به فلک کشیده زاگرس که از شمال به جنوب شامل سورن، چناره، خورنوازان، هنیقل، دالانی و کمانجر، شنام و پنج قله هستند و در جنوب آن نیز ارتفاعات عظیم بالامبو، شیندروی و تمورژنان قرار دارد.
ارتفاعات شاخ سورمر و شاخ شمیران در جنوب دریاچه دربندیخان بخشی از عوارض طبیعی این منطقه هستند. خط مرزی ایران و عراق نیز از ارتفاعات سورن (شمال به جنوب) ادامه یافته، در محور پنج قله و گاوکش به طرف غرب تغییر مسیر داده و مجدد در جنوب ارتفاع بالامبو به سمت جنوب امتداد یافته است.
همچنین شیارهایی در این منطقه وجود دارد که هرکدام نقش مؤثری در اختفای نیروهای رزمندگان اسلام داشت و حتی از آنها به عنوان معابر وصولی نیز استفاده شده بود. از جمله این شیارها می توان از دره گلان، شیار زلم، شیار سورمر، شیار سازان، دره خورنوازان، شیار بالای روستای خوی و شیار وشکناو نام برد.
از عمدهترین تأسیسات اقتصادی منطقه ، دریاچه پشت سد دربندیخان است که علاوه بر پرورش ماهی و کشاورزی، در تأمین برق قسمت وسیعی از عراق نیز نقش مهمی دارد.
تأسیسات نظامی دشمن در این منطقه عبارت بودند از پادگان حلبچه که دارای پد آسفالته بالگرد بود، پادگان لشکر 27 ارتش عراق در کانیمانگا، مقر فرماندهی دفاع الوطنی سپاه یکم واقع در منطقه رود اژه و مرکز پایگاههای موشکی سام2 و سام7 عراق در این منطقه بود.
راه های ارتباطی دشمن را هم می توان به جاده سید صادق- خرمال- حلبچه، جاده حلبچه - طویله - نوسود، جاده اربت - سیدصادق و جاده اربت- دربندیخان- خرمال در منطقه اطلاق کرد ، پل های این منطقه نیز عبارتاند از پل زلم، پل ملاویسی، پل سرآوا، پل اماجنامن، پل حاجی ورفه و پل خاکیخول .
مهمترین شهرهای عراق در این منطقه به ترتیب وسعت و اهمیت شامل حلبچه، خرمال، دجیله، طویله و بیاره است.
بالغ بر 70 روستا در پهنه دشت زور وجود داشت که به دنبال سیاست حکومت عراق در مناطق آزاد شده مبنی بر محدود کردن مبارزه اکراد، ویران شدند و تنها تعداد کمی از آنها مسکونی بودند.
شناسایی منطقه عملیات والفجر ۱۰
در پی استقرار یگانها در محورهای تعیین شده در این عملیات، کار شناسایی نیز به موازات اقدامات دیگر آغاز شد. موقعیت زمین در محور شمالی به گونه ای بود که نیروهای خودی دید و تسلط خوبی بر دشت وسیع حلبچه و دریاچه دربندیخان داشتند. علاوه بر این، تیپ 75 ظفر از قرارگاه رمضان نیز کمک بسیاری به حضور نیروهای شناسایی در عمق منطقه دشمن می کرد. بدین ترتیب، یگانها با دیده بانی در محور شمالی و محور جنوبی عملیات، شناسایی عمق منطقه با کمک گروههای معارض عراقی منطقهی عمومی حلبچه و همکاری و هماهنگی تیپ 75 ظفر از قرارگاه رمضان اطلاعات دقیقی از وضعیت زمین، جادهها، مواضع عمقی دشمن، مواضع توپخانه و … به دست آوردند.
علاوه بر این، شناسایی اهداف مورد نظر در خط دشمن، پایگاه ها و قله ها نیز انجام شد و یگان ها موفق شدند معابر را تعیین کنند. در مجموع، در عملیات والفجر 10، مشکل چندانی در امر شناسایی منطقه به وجود نیامد، زیرا اطلاعات کافی و مناسبی درباره وضعیت زمین منطقه در دست بود.
اهداف و طراحی عملیات
در عملیات والفجر 10 علاوه بر اهداف سیاسی، سه هدف عمدهی نظامی « آزادسازی شهرهای حلبچه، خرمال، دجیله، بیاره و طویله؛ فراهمسازی مقدمات تصرف سد دربندیخان؛ مسدود کردن عقبه اصلی استان سلیمانیه» مورد نظر بود.
وضعیت زمین و جغرافیای منطقهی عمومی حلبچه به گونه ای بود که به طور طبیعی مانور مشخصی را میتوان آنجا اجرا کرد. بر این اساس، از همان ابتدا دو بازوی اصلی برای عملیات در نظر گرفته شد:
محور ملخور به طرف خرمال (به منظور بستن تنگه خرمال) و محور غرب بالامبو و امتداد تمورژنان و تصرف سرپل احتمالی در کمر دریاچهی دربندیخان.
سپس مقرر شد دو بازو در ساحل شرقی دریاچه با یکدیگر الحاق کنند، با این اقدام همه قوای دشمن در دشت زور محاصره میشدند.
یگان های رزم سپاه و بسیج
عملیات والفجر 10 با به کارگیری 3 قرارگاه، 10 لشکر و 13 تیپ با استعداد 50 درصد در قالب 103 گردان طراحی شد.
قرارگاه قدس شامل لشکر7 ولیعصر(عج) 6 گردان، لشکر33 المهدی(عج) 6 گردان، لشکر 25 کربلا 10 گردان، لشکر 19 فجر 6 گردان، لشکر17 علیبنابیطالب(ع) 6 گردان، لشکر41 ثارالله 7 گردان و تیپ 39 بیتالمقدس4 گردان.
قرارگاه فتح شامل لشکر 8 نجف اشرف 5 گردان، لشکر14 امام حسین(ع) 5 گردان، تیپ 82 صاحبالامر(عج) 3 گردان، تیپ 19 بقیهالله(عج) 3 گردان، تیپ 44 قمربنیهاشم(ع) 3 گردان، تیپ11 امیرالمؤمنین(ع) 4 گردان و تیپ انصارالرسول(ص) 3 گردان.
قرارگاه کاظمین (ثامنالائمه(ع)) شامل لشکر9 بدر 8 گردان، تیپ26 انصارالمهدی (عج) 4 گردان، تیپ75 ظفر با 2 گردان، تیپ29 نبیاکرم(ص) 6 گردان، تیپ ویژه شهدا 6 گردان، سپاه چهارم 6 گردان.
اقدامات ارتش در عملیات والفجر 10
طبق هماهنگی های انجام شده با لشکر 28 کردستان، قرار شد با استفاده از امکانات و تجهیزات نظامی ارتش که در منطقه مریوان قرار داشت، حجم آتش عملیات والفجر 10 افزایش یابد. بدین ترتیب، فرمانده لشکر کردستان و جانشین نیروی زمینی ارتش متعهد شدند آتشبارهای 105، 130 و 2 قبضه 203 و مهمات توپخانه اتریشی در اختیار نیروهای عملکننده قرار دهند.
هوانیروز؛ نیروهای هوانیروز تا شب عملیات در محور مریوان فعالیت میکردند و از صبح روز عملیات در محور جنوبی فعال شدند. هوانیروز متعهد شده بود برای هر محور استعدادی در حدود 10 فروند 214، 2 فروند شنوک و 2 تیم آتش فراهم کند. به طور کلی، گروه مسجد سلیمان هوانیروز در محور قرارگاه قدس با 7 فروند 214، 2 فروند 209 و یک فروند 206 و در محور جنوبی گروه اصفهان با به کارگیری 7 فروند 214، 5 فروند 209، یک فروند 206 و 4 فروند شنوک آماده اجرای عملیات شدند.
فعالیتهای این نیرو در امر تخلیه مجروحان و مردم حلبچه، انتقال نیرو و امکانات و… بسیار فراوان بود.
هوانیروز با اجرای 518 سورتی پرواز (در مجموع 258 ساعت) موفق به انتقال 1369 رزمنده و تخلیه 808 مجروح و 323 تن بار شد. همچنین در این عملیات 7 هلیکوپتر بر اثر بمبارانهای دشمن آسیب دید و از کار افتاد و در مجموع، 3 نفر شهید و 6 تن مجروح شدند.
نیروی هوایی در عملیات والفجر 10، در زمینه بمباران مواضع ارتش عراق و پشتیبانی رزمندگان بسیار فعال عمل کرد، طوری که بلافاصله پس از دستور فرماندهی، جنگندههای نیروی هوایی بر فراز آسمان منطقه عملیاتی ظاهر شدند و اهداف مورد نظر را بمباران کردند. عملیات های مهیج و متهورانه خلبانان نیروی هوایی، تأثیر بسیاری در تقویت روحیه نیروهای رزمنده داشت. بمباران مواضع دشمن در طول یک روز عملیاتی، به طور پی در پی و با درخواست فرماندهی انجام میگرفت و در برخی موارد مهم و حساس، سرهنگ مصطفی اردستانی فرمانده عملیات نیروی هوایی ارتش، شخصاً مواضع دشمن را بمباران میکرد.
فرماندهی آیت الله هاشمی رفسنجانی و هدایت عملیات والفجر ۱۰
مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی فرمانده عالی جنگ که در جلسات متعدد تصمیمگیری برای این عملیات شرکت داشت، یک روز قبل از آغاز عملیات به مریوان رفت و با حضور در قرارگاه شهید مطهری، دائم و از طرق گوناگون (پیک، تلفن و حتی حضور موقت روی ارتفاع ملخور) در جریان عملیات قرار میگرفت.
وی به محض الحاق قرارگاههای قدس و فتح با یکدیگر به پیروزی عملیات امیدوار شد و منطقه را ترک کرد. با توجه به حساسیت و اهمیت محور قرارگاه قدس، محسن رضایی فرمانده وقت کل سپاه در محور شمالی عملیات (دزلی) روی ارتفاعات سورن (ملخور) مستقر شد و در محور میانی رحیم صفوی جانشین فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه هدایت قرارگاه ثامنالائمه(ع) را بر عهده گرفت. در محور جنوبی عملیات نیز علی شمخانی فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه در کنار برادر ( شهید ) سردار حاج احمد کاظمی در قرارگاه فتح حضور یافت.
حضور ضد انقلاب در منطقه
قبل از عملیات والفجر 10، نیروهایی از گروهک کومله و حزب دمکرات از گاراده به منطقه ای در حوالی پروینه (داخل منطقه عملیاتی) سرازیر شدند. علاوه بر این شاخه ای از حزب دمکرات در نوسود و عقبههای آن استقرار یافتند. در مجموع، این افراد در حدود 700 نفر از حزب دمکرات و 100 نفر از کومله بودند.
همچنین تعدادی از افراد گروه رزگاری در بیاره مستقر شدند. در طول عملیات، به جز تحرک تعدادی از نیروهای حزب دمکرات در محور گاوکش، فعالیت دیگری از آنها دیده نشد. نیروهای این گروهها همزمان و در مواردی قبل از عقبنشینی دشمن به محورهای نوسود، طویله و … فرار کردند.
تعدادی نیز به اسارت نیروهای خودی درآمدند و عده ای هم خود را تسلیم کردند. برای مثال، افراد گروه کومله به هنگام فرار در حاشیه دریاچه گرفتار نیروهای لشکر 25 کربلا شدند و به غیر از چند نفر که به اسارت نیروهای این لشکر درآمدند همگی به هلاکت رسیدند و بقیه متواری شدند.
علاوه بر این 140 نفر از افراد حزب دمکرات کردستان ایران به سمت حلبچه رفتند که 35 نفر از آنان در پاکسازی حلبچه بازداشت شدند و 50 نفر از آنان نیز خود را به افراد اتحادیه میهنی کردستان عراق (طالبانیها) تسلیم کردند و در منطقه همچنان باقی ماندند.
رسیدگی به مصدومان شیمیایی
با توجه به باز شدن جاده نوسود، محور پاوه نوسود عقبه اصلی برای انتقال مجروحان در نظر گرفته شد. همچنین مقرر شد، علاوه بر فعال کردن بیمارستانهای شهرهای نزدیک به مناطق مرزی ایران، بیمارستانهای حلبچه هم برای رسیدگی به مصدومان تجهیز و تدارک شوند و چند اورژانس در منطقه احداث شود.
براساس آمارها تعداد مجروحان در محور جنوبی عملیات بالغ بر 2000 نفر و در محور شمالی عملیات حداقل 1000 نفر بود. همچنین گزارشی از آخرین وضعیت بمباران های شیمیایی از جانب فرمانده کل سپاه پاسداران به اطلاع آقای انصاری از بیت امام و ( مرحوم ) آقای هاشمی رفسنجانی رسید.
با توجه به نامناسب بودن جادههای محور ملخور و کندی حرکت وسایل نقلیه در ارتفاعات این منطقه، مسئولان به این نتیجه رسیدند که مردم مناطق شمالی دشت زور را نیز از محور نوسود به اردوگاههای داخل ایران منتقل کنند. اغلب مردم که به کوهها و شیارهای اطراف گریخته و در سراسر منطقه پراکنده شده بودند، غذا و وسایل گرمایی نداشتند. به همین دلیل مقرر شد به آنان آب، غذا و پتو برسد تا از گرسنگی و سرما از بین نروند.
با توجه به ادامه بمباران شهرها، روستاها و محل تجمع مردم به وسیله هواپیماهای عراق فرمانده کل سپاه در گفتوگو با برخی فرماندهان، ضمن بررسی اوضاع به این نتیجه رسید که برای حفظ جان مردم باید همه آنان را چند ماه به داخل ایران منتقل کرد و در مکانهایی مناسب اسکان داد و بعد از بهبود اوضاع به محل سکونتشان بازگرداند. در چنین وضعیتی، خبر رسید مدارس و برخی اماکن عمومی شهر هرسین در استان کرمانشاه (باختران) آماده اسکان حدود 20 هزار نفر از اهالی حلبچه است و سپاه پاسداران نیز به سرعت غذای این تعداد را برای حداقل 3 روز فراهم کرد. تعیین تکلیف احشام و دامهای مردم که در سطح منطقه پراکنده بودند از جمله مسائلی بود که قرار شد درباره آن از دفتر امام سؤال شود.
ویژگیهای مهم عملیات والفجر 10
با محاصره کامل دشت زور و تصرف نقاط مهم این منطقه از جمله شهرهای حلبچه، دجیله، خرمال و همچنین تسخیر چند پادگان نظامی، اهداف اصلی عملیات والفجر 10 به جز ارتفاعات شاخ شمیران و شاخ سورمر در جنوب دریاچه دربندیخان تأمین شد و تجهیزات نظامی فراوانی از دشمن منهدم یا به غنیمت درآمد.
ویژگی های بارز در این عملیات سبب دسترسی سریع به اهداف و موفقیت کامل آن شد که به شرح زیر است:
فریب و غافلگیری دشمن؛ از آنجا که دشمن میپنداشت سمت اصلی عملیات ایران سد دربندیخان در محور جنوبی منطقه حلبچه است، در برابر اقدام قرارگاه قدس در ارتفاعات سورن حرکت مناسبی انجام نداد و هنگامی به خود آمد که دیگر دیر شده بود چرا که رزمندگان جادهی اصلی آنان را در پل گردکو تصرف و تأمین کرده و ارتباط شمال جنوب قطع شده بود و از طرفی همه نیروهای عراقی در دشت زور در محاصره قرار گرفته بودند.
مانور احاطه ای؛ مانور عملیات به تعبیر کلاسیک از نوع مانور احاطه ای بود و با اجرای این مانور دشمن به طور کامل محاصره شد. چنین مانوری که در حقیقت وضعیت زمین آن را تعیین میکرد، از جمله نادرترین مانورها در طول عملیات گذشته بود.
سرعت؛ خلاف تصور فرماندهان، عملیات والفجر 10 با سرعت بسیار خوبی انجام شد و این امر موجب شد تا نیرو و تجهیزات نظامی فراوانی از دشمن در محاصره قرار گیرد و قبل از تحرک جدی نظامیان عراقی، با ایجاد خط پدافندی، کل دستاوردهای عملیات تثبیت شود.
وضعیت طبیعی منطقه؛ با وجود وسیع بودن جبهه به هنگام عملیات، عرض خط دفاعی صرفاً در تنگه خرمال به 10 کیلومتر محدود می شد و بقیه جبهه های فتح شده در کنار دریاچه دربندیخان قرار داشت که نگهداری و دفاع از آنها با نیروی اندکی انجام میگرفت.
تلفات کم عملیات و موفقیت درعرصه های مختلف
تلفات کم؛ با وجود وسعت بیش از 1000 کیلومتر مربع منطقه عملیاتی دشتزور( منطقه هدف حمله رزمندگان) آمار تلفات نیروهای خودی کم بود.
تارومار ضد انقلاب؛ نیروهای خودی در این عملیات اسناد و مدارک فراوانی مربوط به فعالیتهای ضد انقلاب در استخبارات شهرستان حلبچه به دست آورند و ضربه ای قوی به گروههای ضد انقلاب شامل دمکرات، کومله و رزگاری وارد کردند.
برد سیاسی؛ با توجه به اهمیت سیاسی منطقه عملیات و شهرهای حلبچه، دجیله، خرمال، بیاره، طویله و آزادسازی شهر مرزی نوسود (در مرز ایران) عملیات والفجر 10 آثار سیاسی مهمی داشت.
همچنین این عملیات که در اوج جنگ شهرها انجام شد از نظر محافل جهانی یک پیروزی سیاسی نظامی تلقی شد.
فراوانی تعداد اسرا و حجم غنایم به دست آمده؛ در عملیات والفجر 10 تعداد اسیران عراقی و حجم غنایم به دست آمده بسیار زیاد بود. همچنین در این عملیات یک لشکر و 28 تیپ ارتش عراق از 50 تا 100درصد خسارت دیدند.
گفتنی است در این عملیات چهار هزار و 848 نظامی عراقی شامل 189 افسر از جمله فرمانده لشکر 43 عراق با درجه سرلشکری، 2 سرتیپ، 26 افسر ارشد، 160 افسر جزء و چهار هزار و 659 درجهدار و سرباز و چند مقام سیاسی استان سلیمانیه از جمله فرماندار حلبچه و بخشدار سیدصادق و حدود 400 نفر از افراد گروههای مسلح ضد انقلاب به اسارت درآمدند.