آیت الله سید حسین کوه کمری از علمای شیعه در قرن سیزدهم هجری قمری است.نسب وی با ۲۵ واسطه به امام سجاد علیه السلام بر می گردد. ایشان به سید حسین ترک یا سید ترک معروف است.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد. این قسمت به زندگی آیت الله سید حسین کوه کمری از علمای شیعه در قرن سیزدهم هجری قمری بر می گردد.
زندگینامه آیت الله سیدحسین کوه کمری
آیت الله سید حسین کوه کمری فرزند سید محمد از علمای شیعه در قرن سیزدهم هجری قمری است.
موطن آبا و اجداد
روستای کوه کمر، یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان زنوزق بخش مرکزی شهرستان مرند واقع شده است. این آبادی، موطن آباء و اجدادی آیت الله سید حسین کوه کمری است. آن جا، یکی از مناطق ییلاقی و خوش آب و هوای مرند است. کوه کمر، در ۲۰ کیلومتری شمال شرق زنوزاز توابع شهرستان مرند قرار دارد.
روستای یاد شده، در جوار کوه و بقعه ی زنجیر (سلطان سنجر) و چشمه پر آب و گوارای «داش چشمه» واقع شده است. در صد متری این چشمه ی جوشان، چشمه «آب مور» که یک چشمه ی معدنی است، قرار دارد. [۱]
بیش تر ساکنان این روستا، از نسل سید حسن بابا هستند. چند خانواده غیر سید نیز در این روستا زندگی می کنند که در اصطلاح محلی به آنان «غریبه» می گویند. اهالی روستا مذهب اثنا عشری دارند و به شغل کشاورزی و دامداری مشغولاند.
از تاریخ شکل گیری روستا اطلاعی در دست نیست، ولی احتمال می رود که با سکونت سید حسن بابا (مقبره مبارک سید جلیل القدر و صاحب کرامات متعدد مرحوم سید تاج الدین حسن مشهور به «سید حسن بابا» در روستای کوه کمر قرار دارد و مرقدش در آن دیار مورد توجه اهالی است. وی در سده نهم هجری قمری وفات کرد و در همان روستا به خاک سپرده شده است. متاسفانه حالات وی در جایی درج نشده است) در آن جا این روستا شکل گرفته و رفته رفته به صورت دهی آباد در آمده است. (گفت وگو با آیتالله سید عبداللطیف قرشی ) در چند سده ی پیش، خانواده های مختلفی از این سلسله به شهرهای همجوار مانند خوی و تبریز و اهر کوچیده اند.
نسب نامه
نسب نامه آیت الله سید حسین کوه کمری، با سی و یک (شجره نامه ایشان تا امام چهارم ، علیه السلام، را بیست و پنج واسطه نقل می کند).[۲][۳] واسطه به امام زین العابدین، علیه السلام، منتهی می شود. این شجره نامه که با ظرافت خاص و دقیق نوشته شده، هم اکنون در نزد بازماندگان وی موجود است. متن نسب نامه شریف ایشان چنین است :
السید حسین بن السید محمد بن السید حسین بن السید محمد بن السید حسن بن السید حیدر بن السید شمس الدین بن السید امین بن السید نورالدین بن السید شمس الدین بن السید اسمعیل بن السید محمد بن السید علی بن السید عباس بن السید فخرالدین بن السید هاشم بن السید حسن بن السید علی بن السید فخرالدین بن السید شرف الدین بن السید شمس الدین بن السید محمد المصری الملقب بالحجازی بن السید شجاع الدین بن السید محمود بن السید سلیمان بن السید عقیل بن السید احمد بن السید حسن بن السید علی بن السید حسین بن السید جعفر (مرحوم آیت الله سید محمد حجت کوه کمری در حاشیه ی این شجره نامه در مورد سید جعفر مینویسد:
و الصحیح هو الحسن بن السید علی بن الامام زین العابدین علیهالسّلام و هذا هو الحسن الافطس بن علی اصغر بن الامام السجاد، علیه السلام) بن السید علی بن علی الحسین السجاد علیه السلام. [۴]
آیت الله سید ابراهیم علوی خویی در شجره نامه استخراجی خود، شجره ی آیت الله کوه کمری را در کم تر از بیست واسطه، به امام سجاد علیه السلام می رساند (شجره نامه استخراجی آیت الله سید ابراهیم علوی خویی، موجود در نزد نگارنده) که به نظر می رسد خالی از اشکال نباشد.
ولادت
عالم عامل زاهد، آیت الله سید حسین کوه کمری (اسم ایشان در کتاب های تراجم به صورت های «تبریزی کوه کمری» و «ترک کوه کمری» نیز آمده است) معروف به «سید حسین ترک و «سید ترک»، [۵][۶] عموی پدری آیت الله سید محمد حجت کوه کمری، اولین شخصیت علمی و فقهی از خاندان کوه کمری است که بنا به نوشته آیت الله حاج ملا علی خیابانی تبریزی و آیت الله سید محسن امین و حاج شیخ محمد شریف رازی ، در روستای ارونق[۷][۸][۹] و بنا به تصریح آیتالله شیخ آقا بزرگ تهرانی و شیخ محمد حرزالدین ، در کوهکمر [۱۰] [۱۱] دیده به جهان گشود. (طی تحقیقی که بعضی از محققان معاصر انجام داده اند، محل ولادت ایشان روستای «هریس» از توابع شبستر است. این روستا در دامنه ی جنوبی کوههای «میشو» و در شمال شرقی دهستان «تیل» واقع شده است)
تحقیق مطلب در خصوص محل ولادت وی این است که خاندان آن مرحوم چند قرن قبل از تولد وی از کوه کمر به هریس و خوی و تیل مهاجرت کرده اند، اما چون همه ی سادات هریس، به کوه کمر معروفاند، برخی چنین تصور کردهاند که زادگاه آن فقیه وارسته، کوه کمر بوده است.
بنابراین محل تولد حضرت آیتالله العظمی سید حسین کوه کمری، روستای هریس است. آن روستا با مردم متدین و باصفایش شهرت دارد. این روستا در دامنه جنوبی کوههای میشو و در ضلع شمال شرقی دهستان تیل واقع شده است. [۱۲]
آن مولود مسعود، دوران کودکی را تحت سرپرستی مادری پرهیزگار و مومن در زادگاه خویش سپری کرد. آیتالله ملا علی واعظ خیابانی در این باره می نویسد:
... در عنایت تامه مادر گرامی اش پرورش یافته و آن مخدره صالحه در تربیت و تغذیه آن وجود مسعود، کمال مراقبت و تمام مواظبت مسلوک داشته و به نیکوتر وضعی و خوشتر وجهی حضانت نمود، حتی این که هرگز در حال جنابت او را شیر نمی داد، بلکه بعد از غسل و تحصیل طهارت شیر میداد. از اثر آن طهارت واقعیه، این فضائل نفسیه و کمال معنوی و پاکی ذات مقدس به ظهور پیوست. [۱۳]
مهاجرت به تبریز و عراق
ایشان پس از نشو و نما در زادگاهش و کسب اولیات علوم ادبی، به حوزه ی علمیه تبریز رفت و در حوزه آن سامان درس های سطوح را از محضر آیتالله میرزا احمد مجتهد تبریزی [۱۴][۱۵][۱۶][۱۷][۱۸][۱۹][۲۰][۲۱][۲۲[۲۳][۲۴] و پسرش آیت الله میرزا لطف علی مجتهد امام جمعه به خوبی فراگرفت و سپس برای تکمیل دروس راهی عتبات عالیات شد و در شهر مقدس کربلا از محضر آیت الله شریف العلماء مازندرانی، آیت الله سید ابراهیم قزوینی صاحب ضوابط، آیتالله شیخ محمد حسین اصفهانی، صاحب فصول و در نجف اشرف از خدمت آیت الله شیخ علی کاشف الغطاء ، شیخ اعظم شیخ مرتضی انصاری، آیتالله شیخ محمد حسن نجفی ، صاحب جواهرالکلام استفاده برد و چندی بعد مجلس درس را فقط به شیخ انصاری اختصاص داد.
امین شیخ انصاری
سید در زمان استادش شیخ مرتضی انصاری درس استادش را برای تعداد زیادی از فضلا تقریر میکرد و استادش علم و تقوایی که در او سراغ داشت، از او تجلیل میکرد تا جایی که احتیاطات و بعض امور را به او محول کرد. [۲۵]
اجازات
متاسفانه از مشایخ سید، اطلاعی به دست نیامد، اما ایشان به چند نفر اجازه داده که نام آنان بدین قرار است:
۱ ـ سید محمد تقی طالقانی (اجازه اجتهاد )[۲۶]
۲ ـ سید مرتضی جزائری (علم الهدی)[۲۷]
۳ ـ شیخ احمد تفرشی نجفی [۲۸]
۴ ـ شیخ علی اکبر نهاوندی[۲۹][۳۰]
۵ ـ شیخ محمدعلی خونساری نجفی [۳۱]
۶ ـ ملا احمد کوزه کنانی تبریزی [۳۲]
۷ ـ میرزا ابوطالب زنجانی [۳۳]
۸ ـ ملا محمد فاضل شربیانی
۹ ـ سید حسن کاشانی [۳۴]
۱۰ ـ ملا علی نهاوندی [۳۵]
حوزه درسی سید
ایشان در زمان استادش شیخ انصاری کرسی تدریس بزرگی برپا کرد و به علت وسعت اطلاعات و خبرویت در تدریس فقه و اصول مشهور شد. و معروف است که نزدیک به هفتصد یا هشتصد (تعداد شاگردان او را بیش تر از ۸۰۰ نفر گفته)[۳۶][۳۷][۳۸][۳۹][۴۰][۴۱] نفر از فضلا در درسش حاضر می شدند، ولی به جهت احترام به شیخ درسش را مقدمه درس استاد قرار داده بود. اهتمام و جدیت عجیبی در درس و بحث داشت و کلاس درس را به ندرت تعطیل می کرد.
اعتمادالسلطنة در خصوص تدریس بعد از شیخ ایشان می نویسد:
آقای سید حسین کوه کمری، علامه ی اقران و محقق دوران بود. در میان تلامذه ی بزرگ شیخ الطائفه مرتضی انصاری، عدیل حجت الاسلام میرزای شیرازی بود. بعد از وفات مشارالیه مجلس درس او در نجف اعتبار به هم رسانید و در اصول و فقه، اسلوبی سلیس و مشیی با اقتصاد داشت. به همین جهت شاگردان وی از سایر مجتهدان بیش تر است. [۴۲]
اسامی برخی از شاگردان فاضل او چنین است:
۱ ـ ابوالفضائل سید عزیزالدین زنجانی (پدر بزرگ آیتالله سید عزالدین زنجانی)[۴۳]
۲ ـ سید ابراهیم دامغانی [۴۴]
۳ ـ سید احمد دماوندی [۴۵]
۴ ـ سید جعفر قزوینی [۴۶]
۵ ـ سید حسن علوی سبزواری [۴۷]
۶ ـ سید حسن کاشانی [۴۸]
۷ ـ سید حسین آل طالقانی [۴۹]
۸ ـ سید زکریا قزوینی [۵۰]
۹ ـ سید صالح مجتهد اردبیلی [۵۱]
۱۰ ـ سید عبدالکریم لاهیجی [۵۲]
۱۱ ـ سید عبدالله بهبهانی [۵۳]
۱۲ ـ سید عبدالمجید گروسی[۵۴]
۱۳ ـ سید علی ایروانی [۵۵]
۱۴ ـ سید علی جزائری شوشتری [۵۶]
۱۵ ـ سید فتاح سرابی [۵۷]
۱۶ ـ سید محمدتقی طالقانی [۵۸]
۱۷ ـ سید محمدتقی طباطبایی تبریزی [۵۹]
۱۸ ـ سید محمدجواد آقامیری دزفولی [۶۰]
۱۹ ـ سید محمد شریف تقوی شیرازی [۶۱]
۲۰ ـ سید مرتضی موسوی خلخالی [۶۲]
۲۱ ـ شهید میرزا ابراهیم دنبلی خویی ،[۶۳]
۲۲ ـ شیخ احمد تفرشی نجفی [۶۴][۶۵]
۲۳ ـ شیخ اسماعیل برغانی [۶۶]
۲۴ ـ شیخ حسین جواهری [۶۷]
۲۵ ـ شیخ حیدرعلی فروشانی اصفهانی [۶۸]
۲۶ ـ شیخ دخیل حچامی [۶۹]
۲۷ ـ شیخ عبدالرزاق انصاری دزفولی[۷۰]
۲۸ ـ شیخ عبدالصمد دیزجی زنجانی[۷۱]
۲۹ ـ شیخ عبدالهادی مازندرانی [۷۲]
۳۰ ـ شیخ علی تبریزی [۷۳]
۳۱ ـ شیخ علی جواهری بعلاوی [۷۴][۷۵]
۳۲ ـ شیخ علی منتفکی [۷۶]
۳۳ ـ شیخ محمدباقر دماوندی [۷۷]
۳۴ ـ شیخ محمد سن ممقانی [۷۸][۷۹]
۳۵ ـ شیخ محمدحسین قائنی [۸۰]
۳۶ ـ شیخ محمدحسین قمشهای کبیر [۸۱]
۳۷ ـ شیخ محمدصادق نراقی [۸۲]
۳۸ ـ شیخ محمدصالح استرآبادی [۸۳]
۳۹ ـ شیخ محمد طه نجف تبریزی [۸۴][۸۵]
۴۰ ـ شیخ محمد علی خونساری نجفی [۸۶]
۴۱ ـ شیخ میرزا محمد همدانی جولانی [۸۷]
۴۲ ـ ملا ابوطالب خویی [۸۸]
۴۳ ـ ملا احمد ترشیزی [۸۹]
۴۴ ـ ملا احمد شبستری [۹۰][۹۱][۹۲][۹۳]
۴۵ ـ ملا احمد کوزه کنانی تبریزی [۹۴]
۴۶ ـ ملا احمد مراغی [۹۵]
۴۷ ـ ملا علی دماوندی [۹۶]
۴۸ ـ ملا علی علیاری تبریزی [۹۷][۹۸]
۴۹ ـ ملا محمد فاضل شربیان
۵۰ ـ میرزا ابوطالب زنجانی [۹۹][۱۰۰]
۵۱ ـ میرزا ابوطالب زنجانی تهرانی [۱۰۱]
۵۲ ـ میرزا جواد مجتهد تبریزی [۱۰۲]
۵۳ ـ میرزا حبیب الله هاشمی خویی [۱۰۳]
۵۴ ـ میرزا حسن مجتهد تبریزی [۱۰۴]
۵۵ ـ میرزا حیدرعلی علیاری تبریزی[۱۰۵]
۵۶ ـ میرزا موسی تبریزی [۱۰۶]
مقررین درس سید
تعدادی از شاگردان فاضل وی، درسهای استاد خویش را به رشته تحریر درآوردهاند. نام آنان به قرار زیر است:
۱ ـ الخلل، میرزا محمد علی چهاردهی.
۲ ـ غایۀ المالول فی کشف معضلات الاصول، میرزا موسی تبریزی.
۳ ـ مفتاح النجاح و ذریعة الفلاح، ملا محمد مومن خراسانی معروف به «مساله گو».
۴ ـ رسالة فی الاجارة، میرزا محمد همدانی جولانی.
۵ ـ تقریرات الاصول، سید محمد تقی طباطبایی تبریزی .
۶ ـ بشری الوصول الی اسرار علم الوصول، شیخ محمد حسن ممقانی .
۷ ـ تقریرات درس اصول، ملا احمد شبستری.
۸ ـ تقریرات ابحاث الکوه کمری، علامه حاج میرزا حبیب الله هاشمی خویی، نویسنده ی منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة.
۹ ـ تقریرات دروس مرحوم سید حسین کوه کمری، سید محمد جواد آقامیری دزفولی .
۱۰ ـ تقریرات دروس مرحوم سید حسین کوه کمری، شیخ محمد صالح استرآبادی.
۱۱ ـ تقریرات دروس آیت الله سید حسین کوه کمری، ملا محمد فاضل شربیانی.
۱۲ ـ تقریرات دروس آیت الله سید حسین کوه کمری، ملا علی نهاوندی.
مرجعیت شیعه
بعد از وفات شیخ مرتضی انصاری، آیت الله میرزا محمدحسن شیرازی و آیت الله سید حسین کوه کمری، هر دو به مرجعیت شیعه رسیدند، اما بیش تر شهرهای آذربایجان و ایروان و تفلیس در اعمال شرعی رجوع به سید کردند. مرحوم واعظ خیابانی و شریف رازی هر دو به نقل از مجله ی المرشد درباره ی مرجعیت آن دو مینویسد:
در زمان شیخ انصاری مشرف به ریاست روحیه، سیدنا المترجم و قرین وی علامه مجدد شیرازی بودند و بعد از شیخ، هر دو، متصدی حکومات شرعیه و متحمل رجوعات دینیه شدند و آن چه شایسته و سزاوار مقام ایشان بود از مناعت و جلالت، حیازت کردند. پس از اصقاع عالم و بلاد بعیده، ایشان را اراده نمودند و هر گرسنه و تشنه ، از فاضل علم و جمیل اخلاق و بسط ید ایشان مستفید و مستفیض گشتند تا این که سیدنا المترجم به رحمت حق پیوست و مجدد شیرازی به ریاست دینیه و دنیویه مستقلا قیام فرمود. [۱۰۷][۱۰۸]
زهد و اخلاص سید
ایشان گذشته از مقام علمی و فقهی در زهد ، تقوا ، ایثار ، گذشت، تواضع ، علو طبع، حسن اخلاق و هضم نفس، نادره ی دوران بود و تاکنون کم تر نظیری برای او دیده و شنیده شده و از قوه ی حافظه و سداد او چیزهایی نقل شده که از خوارق عادت است. [۱۰۹][۱۱۰]
آیت الله شهید شیخ مرتضی مطهری در بیان مقام زهد ، اخلاص در عمل ، بی علاقگی ایشان به دنیا مینویسد :
میگویند: مرحوم آیت الله سید حسین کوه کمری که شاگردان صاحب جواهر و شیخ انصاری و مجتهد مشهور بود و حوزه ی درسی معتبری داشت. هر روز طبق معمول در ساعت معین به یکی از مساجد نجف می آمد و تدریس می کرد. چنان که می دانیم حوزه ی تدریس خارج اصول، زمینه ی ریاست و مرجعیت است و مرجعیت برای یک طلبه به معنای این است که یک مرتبه از صفر به بی نهایت برسد... علی هذا طلبهای که احتمال مرجعیت دارد، مرحله ی حساسی را طی می کند. مرحوم سید حسین کوه کمری در چنین مرحلهای بود.
یک روز آن مرحوم از جایی ـ مثلا از دیدن کسی ـ برمی گشت و نیم ساعت بیش تر به وقت درس باقی نمانده بود، فکر کرد در این وقت کم اگر بخواهد به خانه برود به کاری نمیرسد، بهتر است برود به محل موعود و به انتظار شاگردان بنشیند. رفت و دید هنوز کسی نیامده است، ولی در یک گوشه ی مسجد، شیخ ژولیدهای با چند شاگرد نشسته و تدریس میکند. مرحوم سید حسین سخنان او را گوش کرد. با کمال تعجب احساس کرد که این شیخ ژولیده بسیار محققانه بحث میکند. روز دیگر راغب شد عمدا زودتر بیاید و به سخنان او گوش دهد آمد. و گوش کرد و به اعتقاد روز پیشین افزوده گشت. این عمل چند روز تکرار شد و برای سید حسین یقین حاصل شد که این شیخ از خودش فاضل تر است و او از درس این شیخ استفاده میکند و اگر شاگردان خودش به جای درس او به درس این شخص حاضر شوند، بهره بیش تری خواهند برد. این جا بود که خود را میان تسلیم و عناد و ایمان و کفر و میان آخرت و دنیا مخیر دید.
روز دیگر که شاگردان آمدند و جمع شدند، گفت : رفقا امروز میخواهم مطلب تازهای به شما بگویم. این شیخ که در آن کنار با چند شاگرد نشسته، برای تدریس از من شایسته تر است و خود من هم از او استفاده میکنم. همه با هم میرویم به درس او!
او از آن روز در حلقه ی شاگردان شیخ ژولیده که چشم هایش اندکی تراخم داشت و آثار فقر از او دیده میشد، در آمد. این شیخ ژولیده پوش، همان است که بعدها به نام حاج شیخ مرتضی انصاری معروف شد که اهل دزفول است و استاد المتاخرین.
شیخ در آن وقت تازه از سفر چند ساله ی خود به مشهد و اصفهان و کاشان برگشته و از این سفر توشه ی فراوانی برگرفته بود، مخصوصا از محضر مرحوم حاج ملا احمد نراقی در کاشان. چنین حالتی در هرکس باشد، مصداق «اسلم وجهه لله» است.
یادآوری میشود که پس از شیخ انصاری، شیعیان ترک زبان، مقلد مرحوم کوه کمری شدند. [۱۱۱]
تراوشات علمی
آیت الله سید حسین کوه کمری به غیر از تقریرات اساتیدش در فقه و اصول، آثار قلمی دیگری دارد که متاسفانه به علت بدی خطی که داشته، استنساخ آنها غیر مقدور گردیده است. [۱۱۲][۱۱۳]
مرحوم واعظ خیابانی با استناد به قول شاگرد فاضل ایشان آیتالله شیخ محمد حسن ممقانی درباره ی تالیفات وی میگوید:
آنها به قدر یک ظرف بزرگ مملوی که حملش مشکل باشد، بود، ولی به واسطه ی ضعف خط و عدم روابط در ذیل صفحات، تدوین آنها صعب و ضایع گردید. [۱۱۴]
فهرست آثار علمی و قلمی ایشان بدین قرار است :
۱ ـ وسیلة النجاة
۲ ـ الاجارة
۳ ـ الارث
۴ ـ استصحاب
۵ ـ الزکاة
۶ ـ القضا ء[۱۱۵]
۷ ـ الرسالة العملیة[۱۱۶]
۸ ـ الذخیرة، (حواشی بر قواعد شهید اول)
۹ ـ تقریرات درس استادش آیتالله سید ابراهیم قزوینی
۱۰ ـ حاشیة فرائدالاصول[۱۱۷]
۱۱ ـ حاشیةالنخبة (عربی، تهران، ۱۳۲۹ ق)
۱۲ ـ مناسک حج
۱۳ ـ رسالة فی مقدمة الواجب[۱۱۸]
۱۴ ـ الخلل فی الحج (ناتمام است.) [۱۱۹]
۱۵ ـ الصلاة[۱۲۰]
۱۶ ـ رسالة البرءة[۱۲۱]
۱۷ ـ بعض الرسائل الفتوائیة[۱۲۲]
۱۸ ـ اجوبة المسائل المتفرقة[۱۲۳]
۱۹ ـ تقریرات دروس فقهی و اصولی استادش شیخ انصاری[۱۲۴]
۲۰ ـ حواشی بر قواعد شهید اول [۱۲۵]
وفات
آیت الله سید حسین ترک کوه کمری، در سال ۱۲۹۱ قمری به فلج یا سل[۱۲۶] مبتلا شد و ناصرالدین چند نفر پزشک متخصص از ایران برای معالجه ی او فرستاد، ولی معالجات آنان سودی نبخشید. با وجود این، تدریس را دو یا سه سال آخر حیاتش ترک نکرد و سرانجام در حدود هشتاد سالگی، ندای حق را در ظهر روز شنبه ۲۳ رجب المرجب ۱۲۹۹ قمری (تاریخ وفات ایشان نهم شعبان المعظم ۱۲۹۹ قمری ذکر شده است) [۱۲۷] در نجف اشرف لبیک گفت.
پس از تشییع شایسته و اقامه ی نماز میت توسط شاگرد باوفایش آیتالله شیخ علی جواهری بعلاوی، در منزل خود واقع در محله ی عماره یا محله ی المشراق[۱۲۸] که در مقابل مقبره آیتالله شیخ محمدحسن نجفی (نویسنده ی جواهرالکلام) بود، به خاک سپرده شد.
علاقه مندان وی بر سر مزارش قبه عالی ساختند و شعرا و ادبای عصر از جمله سید محمد سعید حبوبی و شیخ کاظم سبتی در رثایش شعر گفتند[۱۲۹][۱۳۰][۱۳۱] و ماده ی تاریخ وفات «دخل الخلد» را برای او انتخاب کردند. [۱۳۲] هم اکنون مقبره ایشان به نام خود او معروف است. [۱۳۳]
به خاطر این که هنگام رحلت ایشان، اولادی از او باقی نمانده بود، همه ی کتابها خطی و چاپی اعم از تالیفات و تقریرات به آیتالله سید محمد حجت کوه کمری (نواده ی برادریش) منتقل شد و ایشان نیز ضمن استفاده از آنها در مباحثاتش، به تحقیقات آن وحید عصر اشاره میکرد. [۱۳۴]
نپوسیدن بدن سید
بیست سال پس از وفات آیتالله سید حسین کوهکمری، همسر علویه اش درگذشت و طبق وصیت وقتی می خواستند او را در کنار سید دفن کنند، جسد سید تر و تازه ظاهر گردید! گذشت بیست سال هیچ تاثیری در آن نگذاشته بود!
آیت الله شیخ آقا بزرگ تهرانی این جریان را از متولی پرهیزگار مقبره سید حسین کوه کمری به نام ملا باقر نهاوندی نقل میکند و از قول او مینویسد:
هنگامی که برای آن مخدره در کنار قبر مطهر سید لحد کندند، روزنهای باز شد، از آن روزنه نگاه کردم، پیکر سید را تر و تازه دیدم، گویی همین الان دفن شده است.
سپس شیخ آقا بزرگ تهرانی می افزاید:
آری شایسته است که جسد پاک این بزرگان هرگز نپوسد؛ زیرا، اینان در همه ی عمر، بدنهای خود را در کسب خشنودی پروردگار به زحمت انداختهاند، و تمام هم و غم خود را در خدمت به شریعت مقدسه و در حمایت از دین صرف کرده اند... خوشا به حال آنان! وه چه بازگشت نیکویی دارند! [۱۳۵]
پانویس
۱. نگاهی به تاریخ مرند، میر هدایت سید مرندی، ص۱۸۸.
۲. علمای معاصرین، ملا علی خیابانی، ص۳.
۳. گنجینه ی دانشمندان، محمد شریف رازی، ج۱، ص۳۰۷.
۴. فهرست کتب خطی کتابخانه سید محمد حجت کوه کمری، سید جعفر اشکوری، ص۱۷.
۵. معارف الرجال، شیخ محمد حرزالدین، ج۱، ص۲۶۲.
۶. الکرام البرره، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۱، ص۴۲۰.
۷. علماء معاصرین، ملا علی خیابانی، ص۳ـ۶.
۸. اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۶، ص۱۴۶۱۴۷.
۹. گنجینه ی دانشمندان، محمد شریف رازی، ج۱، ص۳۰۸.
۱۰. الکرام البرره، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۱، ص۴۲۰ـ۴۲۳.
۱۱. معارف الرجال، شیخ محمد حرزالدین، ج۱، ص۲۶۲.
۱۲. مختصری از تاریخ شبستر، محمد جواد فرقانی، ص۵۸.
۱۳. علمای معاصرین، ملا علی خیابانی، ص۳.
۱۴. اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۳، ص۶۹.
۱۵. تاریخ و جغرافی دارالسلطنه تبریز، نادر میرزا، ص۱۱۷.
۱۶. الکرام البرره، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۱ ص۱۰۲ـ۱۰۳.
۱۷. دانشمندان آذربایجان، محمد علی تربیت، ص۳۵.
۱۸. الماثر و الآثار، اعتماد السلطنة، ص۱۷۳.
۱۹. معجم رجال و الفکر الادب فی النجف، ص۸۲.
۲۰. دایرة المعارف تشیع، ج۴، ص۷۶.
۲۱. شهداءالفضیله، علامه امینی، ص۵۴۷.
۲۲. رجال آذربایجان در عصر مشروطیت، مهدی مجتهدی، ص۶۷.
۲۳. فرهیختگان آذربایجان، محمد الوانساز خویی، خطی.
۲۴. نامداران تاریخ، میرزا عمران علیزاده، ج۲، ص۲۰۸ـ۲۱۰.
۲۵. زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، شیخ مرتضی انصاری، ص۲۶۰.
۲۶. نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۱، ص۲۴۳.
۲۷. المسلسلات فی الاجازات، سید محمود مرعشی نجفی، ج۲، ص۳۴۵.
۲۸. مرآة الشرق، صدرالاسلام محمد امین امامی خویی، ج۱، ص۱۲۸.
۲۹. المسلسلات فی الاجازات، سید محمود مرعشی نجفی، ج۲، ص۳۷۷.
۳۰. گلشن ابرار، ج۳، ص۳۰۰-۲۹۳.
۳۱. مرآة الشرق، صدرالاسلام محمد امین امامی خویی، ج۲، ص۹۲۳.
۳۲. مرآة الشرق، صدرالاسلام محمد امین امامی خویی، ج۱، ص۱۳۴.
۳۳. زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، شیخ مرتضی انصاری، ص۳۵۵.
۳۴. معارف الرجال، شیخ محمد حرزالدین، ج۱، ص۲۶۴.
۳۵. علمای معاصرین، ملا علی خیابانی، ص۴.
۳۶. فوائد الرضویه، شیخ عباس قمی، ص۱۴۸.
۳۷. اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۵، ص۱۴۶.
۳۸. علمای معاصرین، ملا علی خیابانی، ص۴.
۳۹. الکنی و الالقاب، شیخ عباس قمی، ج۳، ص۱۲۶.
۴۰. گنجینه ی دانشمندان، محمد شریف رازی، ج۱، ص۳۰۸.
۴۱. مرآة الشرق، صدرالاسلام محمد امین امامی خویی، ج۱، ص۶۰۴.
۴۲. المآثر و الآثار، اعتماد السلطنة، ص۱۴۸.
۴۳. تاریخ زنجان، سید ابراهیم زنجانی، ص۱۰۲.
۴۴. الکرام البرره، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۱، ص۴.
۴۵. نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۱، ص۸۹.
۴۶. نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۱، ص۲۸۸.
۴۷. نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۱، ص۳۸۴.
۴۸. معارف الرجال، شیخ محمد حرزالدین، ج ۱، ص۲۶۴.
۴۹. نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج ۱، ص۴۱۲.
۵۰. زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، شیخ مرتضی انصاری، ص۲۷۲.
۵۱. زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، شیخ مرتضی انصاری، ص ۳۳۴.
۵۲. زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، شیخ مرتضی انصاری، ص ۳۳۹.
۵۳. الاجازة الکبیرة، سید شهاب الدین مرعشی نجفی، ص۴۱۴.
۵۴. معارف الرجال، شیخ محمد حرزالدین، ج۱، ص۲۶۴.
۵۵. علمای معاصرین، ملا علی خیابانی، ص۸۸.
۵۶. نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۴، ص۱۴۸۵.
۵۷. زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، شیخ مرتضی انصاری، ص۳۰۳.
۵۸. نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۱، ص۲۴۳.
۵۹. فهرست کتب خطی کتابخانه سید محمد حجت کوه کمری، ص۲۰، ش ۶.
۶۰. زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، شیخ مرتضی انصاری، ص۲۲۶.
۶۱. نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۲، ص۸۳۵.
۶۲. نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، خطی.
۶۳. گلشن ابرار، ج۵، صص ۲۴۱ـ۲۵۰.
۶۴. مرآة الشرق، صدرالاسلام محمد امین امامی خویی، ج۱، ص۱۲۸.
۶۵. نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۱، ص۹۷.
۶۶. نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۱، ص۱۶۴.
۶۷. الکرام البرره، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۱، ص۴۲۴.
۶۸. نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۲، ص۶۹۱.
۶۹. زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، شیخ مرتضی انصاری، ص۲۶۷.
۷۰. زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، شیخ مرتضی انصاری، ص۲۸۶.
۷۱. نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۳، ص۱۱۳۱.
۷۲. معارف الرجال، شیخ محمد حرزالدین، ج۱، ص۲۶۴.
۷۳. مکارم الآثار، محمدعلی (معلم حبیب آبادی)، ج۲، ص۵۰۸.
۷۴. معارف الرجال، شیخ محمد حرزالدین، ج۲، ۱۱۷.
۷۵. نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۴، ص۱۵۱۹.
۷۶. زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، شیخ مرتضی انصاری، ص۲۹۵.
۷۷. زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، شیخ مرتضی انصاری، ص۲۰۶.
۷۸. نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۱، ص۴۰۹.
۷۹. گلشن ابرار، ج۶، ص۶۳ـ۷۴.
۸۰. نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۲، ص۶۳۸.
۸۱. نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۲، ص۶۳۵.
۸۲. زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، شیخ مرتضی انصاری، ص۲۷۵.
۸۳. شرح حال علمای استرآباد (ضمن کتاب استرآباد نامه)، ص۱۹۷.
۸۴. نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۳، ص۹۶۱.
۸۵. گلشن ابرار، ج ۸، صص ۲۰۶ـ۲۱۴.
۸۶. مرآة الشرق، صدرالاسلام محمد امین امامی خویی، ج۲، ص۹۲۳.
۸۷. المسلسلات فی الاجازات، سید محمود مرعشی نجفی، ج۲، ص۲۱۳.
۸۸. زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، شیخ مرتضی انصاری، ص۳۲۷.
۸۹. نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۱، ص۱۰۵.
۹۰. احسن الودیعة، سید محمد مهدی اصفهانی کاظمی، ج۱، ص۱۰۹.
۹۱. علمای معاصرین، ملا علی خیابانی، صص ۲۱ـ۳۲.
۹۲. نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۱، ص۸۵.
۹۳. گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، ج ۵، ص۳۷۸.
۹۴. مرآة الشرق، صدرالاسلام محمد امین امامی خویی، ج۱، ص۱۳۴.
۹۵. ریحانة الادب، محمدعلی مدرس خیابانی، ج۴، ص۲۸۲.
۹۶. میرزای شیرازی، ص۱۶۴.
۹۷. نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۴، ص۱۴۷۷.
۹۸. گلشن ابرار، ج۷، صص ۱۷۶ـ۱۸۳.
۹۹. زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، شیخ مرتضی انصاری، ص۳۵۵.
۱۰۰. گلشن ابرار، ج۷، صص ۱۸۴ـ۱۹۲.
۱۰۱. مکارم الآثار، محمدعلی (معلم حبیب آبادی)، ج۵، ص۱۵۹۷.
۱۰۲. نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۱، ص۳۱۹.
۱۰۳. گلشن ابرار، ج۸، ص۲۱۴ـ۲۲۲.
۱۰۴. نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۱، ص۳۸۷.
۱۰۵. نقباءالبشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۲، ص۶۹۱.
۱۰۶. زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، شیخ مرتضی انصاری، ص۳۱۶.
۱۰۷. علمای معاصرین، ملا علی خیابانی، ص۴.
۱۰۸. آثارالحجة، شیخ محمد شریف رازی، ج۱، ص۹۷.
۱۰۹. علمای معاصرین، ملا علی خیابانی، ص۴.
۱۱۰. آثارالحجة، شیخ محمد شریف رازی، ج۱، ص۹۸.
۱۱۱. عدل الهی، مرتضی مطهری، ۳۴۷.
۱۱۲. الکنی والقاب، شیخ عباس قمی، ج۳، ص۱۲۶.
۱۱۳. گنجینه ی دانشمندان، محمد شریف رازی، ج۱، ص۳۰۸.
۱۱۴. علمای معاصرین، ملا علی خیابانی، ص۴.
۱۱۵. فهرست کتابخانه حجت کوه کمری، ص۴۰، ش ۳۹.
۱۱۶. زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، شیخ انصاری، ص۲۶۰.
۱۱۷. فهرست آستان معصومیه سلاماللهعلیهم ، علی صدرایی خویی، ج۲، ص۳۰، ش ۴۱۹.
۱۱۸. علمای معاصرین، ملا علی خیابانی، ص۴.
۱۱۹. علمای معاصرین، ملا علی خیابانی، ص۴.
۱۲۰. علمای معاصرین، ملا علی خیابانی، ص۴.
۱۲۱. مرآة الشرق، صدرالاسلام محمد امین امامی خویی، ج۱، ص۶۰۵.
۱۲۲. مرآة الشرق، صدرالاسلام محمد امین امامی خویی، ج۱، ص۴.
۱۲۳. مرآة الشرق، صدرالاسلام محمد امین امامی خویی، ج۱، ص۴.
۱۲۴. زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، شیخ مرتضی انصاری، ص۲۶۰.
۱۲۵. علمای معاصرین، ملا علی خیابانی، ص۶.
۱۲۶. مخزن المعانی، شیخ عبدالله ممقانی، ص۴۷.
۱۲۷. وقایع الایام، علی تبریزی خیابانی، ج۲، ص۶۱۵.
۱۲۸. مخزن المعانی، شیخ عبدالله ممقانی، ص۴۷.
۱۲۹. الکنی و الالقاب، شیخ عباس قمی، ج۳، ص۱۲۶.
۱۳۰. گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، ج۱، ص۳۰۸.
۱۳۱. آثارالحجة، شیخ محمد شریف رازی، ج۱، ص۹۸.
۱۳۲. الکرام البرره، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۱، ص۴۲۲.
۱۳۳. ریحانة الادب، محمدعلی مدرس خیابانی، ج۵، ص۱۰۶.
۱۳۴. آثارالحجة، شیخ محمد شریف رازی، ج۱، ص۹۸.
۱۳۵. الکرام البرره، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۱، ص۴۲۲.
منبع
سایت فرهیختگان تمدن شیعه، برگرفته از مقاله «سیّد حسین کوه کمری».