جی پلاس/به مناسبت سالروز ولادت؛

آیت الله سید عبدالله شیرازی که بود؟/چرا او نیاز به رفتن به حوزه نجف نداشت؟/ ویژگی های برجسته اخلاقی اش کدامند؟

آیت الله سید عبدالله شیرازی در سیزدهم اسفند ۱۲۷۱ در شیراز به دنیا آمد. او از شاگردان مبرز آیات سید ابوالحسن اصفهانی، ضیاء الدین عراقی و میرزای نائینی بود. استادش ضیاء الدین عراقی می گفت: من او را برای آینده نجف ذخیره کرده ام.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد. این قسمت به زندگی آیت الله سید عبدالله شیرازی که در سیزدهم اسفند ماه سال ۱۲۷۱ در شیراز متولد شد، اختصاص دارد. بارها استادش، آیت الله شیخ علی ابوالوردی در جمع علما و طلاب، ‌تصریح کرد: «آقا سید عبدالله احتیاج به نجف رفتن ندارد.» آیت الله شیرازی از وی اجازه اجتهاد مطلق گرفته بود.

 

زندگینامه آیت الله سید عبدالله شیرازی

در شب ۱۳ شعبان ۱۳۰۹ هـ . ق. مطابق با ۱۳/۱۲/۱۲۷۱، کودکی در یکی از محله‌ های شیراز که بیشترشان سادات موسوی بودند، دیده به جهان گشود که نامش را «سید عبدالله» نهادند. مادرش، بی‌بی علویه از تبار قاضی حسین دزفولی، از خاندان خوزستانی بود.

 

 

تحصیل

سید عبدالله در آغازین روزهای ۷ سالگی، با جمعی از کودکان هم بازی خود وارد مکتب خانه شد. او روخوانی قرآن را در آن جا و خواندن و نوشتن کتاب‌ های فارسی و ادبیات مرسوم را نزد پدر خود فراگرفت. وی در نزدیک‌ ترین حوزه علمیه زادگاهش، به آموختن لغت، صرف و نحو و ادبیات عرب پرداخت و برخی از کتاب‌ های اصولی و فقهی و منطق و فلسفه را نزد استادان حوزه علمیه شیراز و پدر خویش آموخت.

 

استادان در شیراز

استادان آیت الله شیرازی اندک بودند. آیت الله شیخ علی ابوالوردی، آیت الله میرزا محمد صادق مجتهد و آیت الله حاج شیخ محمد رضا شامنی استادان او در حوزه علمیه شیراز بودند. او بسیاری از کتاب های درسی حوزه را مطالعه کرد. وی در ۲۱ سالگی به اجتهاد رسید. بارها استادش، آیت الله شیخ علی ابوالوردی در جمع علما و طلاب، ‌تصریح کرد: «آقا سید عبدالله احتیاج به نجف رفتن ندارد.» آیت الله شیرازی از وی اجازه اجتهاد مطلق گرفته بود.

 

آیت الله حاج سید محمدباقر آیت اللهی که از استوانه‌ های حوزه علمیه شیراز بود، فرمود:

«من اجازه اجتهاد مرحوم حاج شیخ علی ابوالوردی را که در سال ۱۳۳۲ هـ . ق. به آیت الله العظمی شیرازی داده بود، دیدم و خواندم.»

 

حوزه علمیه نجف

آیت الله شیرازی به دلیل فعالیت‌ های سیاسی علیه خاندان پهلوی و استعمارگران، عرصه را بر خود تنگ دید و به ناچار در جمادی الاول ۱۳۳۳ هـ . ق. شیراز را به قصد ادامه تحصیل در حوزه علمیه نجف، ترک گفت. وی در مدرسه بزرگ آیت الله آخوند خراسانی حجره گرفت و با تمام وجود، به تحصیل علوم و معارف اهل بیت علیهم السلام پرداخت؛ به طوری که در مدتی کوتاه، طلبه مهاجر شیرازی در میان طلاب حوزه علمیه نجف شهره شد. او درباره روزهای نخست تحصیل خود در نجف می‌ گوید: « ... عشق و علاقه من به تحصیل و رسیدن هر چه سریعتر به مراتب عالیه، در این حد بود. دورانی که در مدرسه بزرگ آخوند بودم، از میان ۶۳ نفر طلبه، فقط دو نفرشان درس کفایه می‌ خواندند و بقیه مراحلی از درس خارج را گذرانده بودیم و غالباً یا مجتهد بودند یا قریب الاجتهاد ... بالاخره در مدرسه قزوینی حجره گرفتم ... که اکثر ساکنانش از مجتهدان مسلم یا در حد اجتهاد بودند ...».

 

استادان در نجف

آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی، آیت الله العظمی شیخ ضیاء الدین عراقی و آیت الله العظمی شیخ محمد حسین نائینی استادان او در حوزه علمیه نجف بودند. آیت الله شیخ ضیاء الدین عراقی در حضور شاگردانش از آیت الله سید عبدالله شیرازی تعریف کرد و گفت: «من ایشان را برای آینده نزدیک نجف اشرف ذخیره نموده‌ ام و ایشان امید علمی آینده من است.»

 

تشکیل مجمع علمای مبارز مشهد

آیت الله شیرازی حیات دوباره‌ ای به حوزه علمیه خراسان بخشید. شور و شوق زاید الوصفی در میان طلاب و علما افتاده بود. گردهمایی های بزرگی از سوی طلاب و فضلای خراسان برای مبارزه با کشف حجاب برگزار شد. روحانیت تشکل یافت و می رفت که قیامی بزرگ علیه رژیم شاه اتفاق افتد. پس از نشست‌ های فراوان روحانیون طراز اول شهر، به اوضاع سر در گم شهر قدری انسجام بخشیدند و سمت و سوی انقلاب تا حدی شفاف و چهره منحوس رژیم پهلوی برملا شد. دولت از این خیزش، سخت بر آشفته شده بود.

 

ویژگی های اخلاقی آیت الله سید عبدالله شیرازی 

او بیش‌تر پیاده رفت و آمد می‌ کرد. کم‌تر اتفاق می‌ افتاد که از ماشین سواری استفاده کند. می‌ گفتند: آقا چرا سوار وسیله نقلیه نمی‌ شوید؟ می‌ فرمود: می‌ ترسم عادت کنم.

 

او در میان علمای معاصر، ‌در تواضع یگانه بود با همه یکسان برخورد می‌ کرد. ارباب رجوع را با چهره باز استقبال می‌ کرد و میان کوچک و بزرگ، عوام و خواص، فقیر و ثروتمند فرقی نمی‌ گذاشت. غذای اندرونی و خدمه یکسان بود. او بیشتر همراه خادمان، شاگردان و مهمانان، در مهمانخانه غذا را صرف می‌ کرد. وی از افراد متملق و چاپلوس کراهت داشت. دوست نداشت خدمه جلو آقا دست به سینه بایستند. بارها گوشزد کرد که همانند فراعنه، با مردم و نزدیکان و خدمه خویش رفتار نکنید. او بیشتر اوقات تنها برای تدریس می‌ آمد. عبا ی خودش را به سر می‌ کشید و متواضعانه از کوچه پس کوچه‌های شهر عبور می‌ کرد.

 

تا آخرین روزهای زندگی، ظرف غذای خود را خودش می‌ شست. او در منزل خدمتکار مخصوص نداشت، او و همسرش کارهای خانه را انجام می‌ دادند.

 

آیت الله شیرازی از مردان نمونه روزگار بود. او در نیمه‌ های شب با معشوق خود خلوت می‌ کرد، حتی برای یک بار هم نمازِ شب او ترک نشد. وی در تعقیبات نمازش، بیشتر دعای ابوحمزه ثمالی را می‌ خواند. او نوافل را ترک نمی‌ کرد. وی از ۱۳ سالگی روزه ماه مبارک رمضان را آغاز کرد و تا دو سال قبل از رحلتش ادامه داد. پزشکان معالج اصرار داشتند که نباید آقا روزه بگیرد، ولی ایشان می‌ فرمود: در طول هشتاد سال و اندی، یک روز بدون دلیل روزه‌ ام را افطار نکرده‌ ام. می‌ گفت: دوست دارم در این اواخر عمر، با زبان روزه‌دار خدا را ملاقات نمایم.

 

آیت الله شیرازی در زهد یگانه عصر خود بود. او هیچ گاه از موقعیت و مقامی که کسب کرده بود، سود دنیوی نبرد. او همانند یک طلبه معمولی زندگی می‌ کرد. آیت الله شیرازی تا آخر عمرش اجازه نداد در اتاقش ساده‌ترین فرش پهن شود. دوستانش به او پیشنهاد کردند: آقا، دو تکه فرش لازم است در حجره پهن شود. فرمود:

«می‌ خواهید در این آخر عمر وضع زندگی مرا تغییر دهید و آن را اعیانی نمایید؟! سبحان الله ... ابداً اجازه نمی‌ دهم.»

وی تا زمانی که در نجف بود حاضر نشد از کولر، پنکه و یخچال که از ضروریات اولیه زندگی است، ‌استفاده کند و می‌ گفت:

«حالا که اکثر مردم فاقد یخچال هستند، چرا ما نباشیم؛ مگر بدون یخچال نمی‌ شود زندگی کرد...»

وی از ساده‌ ترین غذاهای موجود استفاده می‌ کرد. هرگز دیده نشد سر سفره وی دو نوع غذا گسترده شود. خوراکش، بیشتر آبگوشت و دوغ بود.

 

آثار

آیت الله شیرازی با این که به تدریس و حضور در امور سیاسی و اجتماعی مردم مشغول بودند،‌ آثار زیادی از ایشان به یادگار مانده است که اینک فقط به آثار چاپ شده ایشان اشاره می‌ شود:

۱. عمده الوسائل فی الحاشیه علی الرسائل، حاشیه بر «رسائل» شیخ انصاری (ره) در اصول فقه، ۴ جلد.

۲. کتاب القضاء، فقه استدلالی، در قضاوت و احکام آن، ۲ جلد.

۳. الدّرر المبیض فی منجزات المریض، فقه استدلالی در موضوع ارث.

۴. ازاحه الشبهات فی الشک فی الرکعات، فقه استدلالی در بیان احکام شک‌ های نماز.

۵. رفع الحاجب فی الاجره علی الواجب، فقه استدلالی در بیان احکام اخذ بهاء و اجرت نیابت در عبادت.

۶. ازاحه الشبهه فی حکم الافاق المتحده و المختلفه، فقه استدلالی در بیان حکم رؤیت هلال ماه.

۷. التحفه الکاظمیه فی قتل الحیوانات بالآلات الکهربائیه، فقه استدلالی در بیان حکم ذبح حیوانات به وسیله ابزار برقی.

۸. الرساله الرجبیه، فقه استدلالی، توضیح درباره حجاب از نظر قرآن و روایات.

۹. الرساله الربیعیه فی تصحیح النیابه العبادیه، فقه استدلالی در بیان حکم نیابت در عبادت.

۱۰. المسأله الرجوعیه فی حکم المطلقه الرجعیه، فقه استدلالی در بیان حکم مطلقه به طلاق رجعی.

۱۱. الحاشیه علی العروه الوثقی، فقه استدلالی، مجموعه نظریات در تمام مباحث فقهی، حاشیه بر کتاب عروة الوثقی، تألیف علامه سید محمد کاظم یزدی ـ قدس سره ـ.

۱۲. الاحتجاجات العشره، بحث و مناظره با دانشمندان اهل سنت، درباره مسائل اعتقادی. این کتاب چندین بار به وسیله نویسندگان مبرّز حوزه‌ های علمیه نجف اشرف و قم و تهران، به زبان فارسی ترجمه و نیز در خارج از کشور به زبان‌ های اردو و انگلیسی و گجراتی ترجمه و چاپ شده است.

۱۳. الامامه و الشیعه، بحثی کلامی درباره مسئله امامت از دیدگاه شیعه.

۱۴. پوشش زن از دیدگاه اسلام.

۱۵. امام و امامت از دیدگاه اسلام.

۱۶. مناظرات دهگانه با علمای اهل سنت، درباره بعضی عقاید شیعه.

۱۷. ذخیره الصالحین. مجموعه فتاوا ی آیت الله شیرازی در تمام ابواب فقه، رساله عملیه به زبان عربی، ۲ جلد.

۱۸. توضیح المسائل، مجموعه فتاوای وی در تمام ابواب فقه، رساله عملیه به زبان فارسی. این رساله تاکنون چند بار به زبان اردو و انگلیسی به چاپ رسیده و در اختیار مسلمانان کشورهای اروپایی، آفریقایی، هند و پاکستان قرار گرفته است.

۱۹. مناسک حج، مجموعه احکام حج به زبان‌ های فارسی، عربی، انگلیسی و اردو.

۲۰. انیس المقلّدین، اولین رساله عملیه وی که به زبان فارسی، در سال ۱۳۶۳ هـ . ق. به چاپ رسید.

 

وفات

سرانجام این عالم وارسته، فقیه برجسته، مجاهد نستوه، اسطوره زهد و پارسایی و ستاره پرفروغ خراسان که وجودش در یک قرن اخیر مایه خیر و برکت بود، در ۹۶ سالگی، در سحرگاه اول محرم ۱۴۰۵ هـ . ق ۵/۷/۱۳۶۳ به لقاءالله پیوست، و بدن مطهرش در جوار آرامگاه امام رضا ـ علیه السلام ـ پس از تشییع باشکوهی به خاک سپرده شد.

 

منبع

سایت اندیشه قم    

 

 

دیدگاه تان را بنویسید