جی پلاس/به مناسبت سالروز ولادت؛

خواجه نصیرالدین طوسی که بود؟/وی چگونه جان دانشمندان را از دست مغولان نجات داد؟/مزار او در حرم کدام یک از امامان(ع) است؟

خواجه نصیر الدین طوسی، حکیم، متکلم، فیلسوف، ریاضی دان و... در پنجم اسفند ۵۷۹ مطابق با یازدهم جمادی الاول ۵۹۷ در طوس به دنیا آمد. او منشا خدمات بسیاری برای ایران و جامعه بشری بود. تاسیس کتابخانه و رصدخانه مراغه از جمله فعالیت های اوست.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد. این قسمت به زندگی خواجه نصیرالدین طوسی، حکیم، متکلم و ریاضیدان شهیر ایرانی در قرن هفتم قمری اختصاص دارد که بیشتر مردم به واسطه ریاضی او را می شناسند هر چند که ایشان در علوم مختلف سرآمد بوده است.

 

خواجه نصیرالدین طوسی (۵۹۷-۶۷۲ق) حکیم و متکلم شیعه قرن هفتم هجری است. خواجه نصیر نویسنده کتاب‌ ها و رساله‌ های بسیاری در علوم اخلاق، منطق، فلسفه، کلام، ریاضیات و نجوم است. اخلاق ناصری، اوصاف الاشراف، اساس الاقتباس، شرح الاشارات، تجرید الاعتقاد، جامع الحساب و کتاب مشهور زیج ایلخانی و تذکرة فی علم الهیئة در علم نجوم، از آثار مهم و مشهور او هستند. او همچنین رصدخانه مراغه و در کنار آن کتابخانه مراغه را با بیش از ۴۰۰ هزار جلد کتاب بنا نهاد.

 

 

اطلاعات فردی

نام کامل: محمد بن محمد بن حسن طوسی

لقب استادالبشر، عقل حادی عشر و ...

تاریخ تولد ۱۱ جمادی‌الاول سال ۵۹۷ق.

زادگاه طوس

محل زندگی نیشابور، قلعه های اسماعیلیان

تاریخ وفات ۱۸ ذی‌الحجه ۶۷۲ق.

محل دفن عراق، کاظمین

 

اطلاعات علمی

تألیفات اساس الاقتباس، تجرید الاعتقاد، شرح اشارات، قواعدالعقائد، تحریر اصول اقلیدس، ...

 

نصیرالدین طوسی احیاگر فلسفه و مبتکر روش فلسفی در کلام شیعه دانسته شده است. برخی از علمای بزرگ شیعه که شاگرد وی بود‌ه‌ اند، عبارت‌اند از علامه حلی، ابن میثم بحرانی و قطب الدین شیرازی.

 

زندگینامه خواجه نصیرالدین طوسی

محمد بن محمد بن حسن، مشهور به خواجه نصیرالدین طوسی در ۱۱ جمادی‌الاول سال ۵۹۷ق در طوس به دنیا آمد و لقب «طوسی» برای وی،‌ به زادگاه او اشاره دارد.[۱] او در کودکی قرآن کریم، صرف، نحو و آداب را فرا گرفت. سپس با راهنمایی پدرش، مقدمات ریاضیات را نزد کمال الدین محمد آموخت. همچنین فقه و حدیث را نزد پدر و جدش که خود از فقها و محدثان آن عصر بوده‌ اند فراگرفت.[۲] استاد دیگر او دایی‌ اش نورالدین علی بن محمد شیعی بود که مطابق با نظر برخی از مورخان، منطق و حکمت را به او می‌ آموخت.[۳]

 

طوسی پس از وفات پدرش، از طوس به نیشابور رفت که در آن زمان محل اجتماع علما و دانش‌پژوهان بود.[۴] او کتاب اشارات اثر ابوعلی سینا در فلسفه را نزد فرید الدین داماد و کتاب قانون او در طب را نزد قطب‌الدین مصری فراگرفت[۵] و در جلسات درس سراج‌الدین قمری، ابوالسعادات اصفهانی و دیگران شرکت کرد.[نیازمند منبع] همچنین با فریدالدین عطار در این شهر ملاقات کرد.[۶] او همچنین نزد کمال الدین بن یونس موصلى نیز شاگردی کرد که در اکثر علوم، مخصوصاً علوم ریاضى سرآمد بود. از سالم بن بدران مازنى مصرى که از بزرگان فقهای امامیه بود هم قسمتى از کتاب الغنیة ابن زهره را که در اصول فقه است فراگرفت.[۷]

 

حضور در قلعه‌های اسماعیلیان

خواجه نصیرالدین طوسی، پس از حمله مغولان به ایران و بروز ناآرامی خصوصاً در منطقه خراسان، مدتی در شهرهای مختلف سرگردان بود تا آنکه به دعوت ناصرالدین، فرمانروای قلعه‌های اسماعیلیان در خراسان، به قهستان رفت[۸] و در آنجا به درخواست ناصرالدین، کتاب تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق نوشته ابوعلی مسکویه رازی را به فارسی ترجمه کرد، مطالبی به آن افزود و آن را به نام ناصر الدین، اخلاق ناصری نامید. تاریخ تألیف این کتاب، ۶۳۰ تا ۶۳۲ق بوده است.[۹] وی همچنین در آنجا کتابی در علم هیئت به‌نام الرسالة المعینیة، به نام معین الدین، فرزند ناصرالدین، تألیف کرد.[۱۰] قلعه‌های اسماعیلیان، تنها نیروی مقاوم در برابر حملات مغولان دانسته شده است. در وضعیتی که شهرهای خراسان و نیشابور به‌ طور کامل به‌ دست مغولان افتاده بود، این قلعه‌ها سال‌های طولانی مقاومت کردند و تسلیم مغولان نشدند.[۱۱]

 

علاءالدین محمد،‌ رهبر اسماعیلیان، پس از آنکه خبر حضور خواجه نصیر طوسی نزد ناصرالدین را دریافت کرد، خواجه نصیر را به پیش خود خواند و او به همراه ناصرالدین، به قلعه میمون دز رفت و رهبر اسماعیلیان استقبال ویژه‌ ای از او کرد. خواجه نصیرالدین طوسی تا هنگامی که فرزند علاءالدین محمد، رکن الدین در حمله دوم مغول تسلیم آنها شد، در قلعه اَلَموت نزد او ماند.[۱۲]

 

برخی از مورخان بر این باورند که حضور خواجه نصیر و اقامت او در قلعه‌های اسماعیلیان از روی اختیار نبوده، بلکه او را مجبور به این کار کرده‌ اند؛[۱۳] با این حال، آق سرائی در مسامرة الاخبار بر این باور است که خواجه طوسی نزد اسماعیلیان وزارت مطلق داشته و به چنان جایگاهی دست پیدا کرده که به او لقب خواجه کائنات داده بوده‌ اند.[۱۴] کسانی که معتقدند خواجه نصیر طوسی مجبور به حضور نزد اسماعیلیان شده و در قلعه‌ های آنان زندانی بوده، به جملات شکوه‌آمیز او در پایان شرح اشارات استناد می‌ک نند که از وضعیت روزگار و زندگی خود نالیده است.[۱۵]

 

خواجه و هلاکوخان مغول

خواجه نصیر، پس از حمله دوم مغولان به فرماندهی هلاکو و تسلیم‌شدن قلعه‌های اسماعیلیان، به دربار هلاکو راه یافت.[۱۶] به گفته سید محسن امین، خواجه طوسی بدون آنکه قدرت انتخاب داشته باشد، با هلاکو همراه شد و در حالتی که مقاومت در برابر نیروی مهاجم، نه از سوی مردم و نه از سوی حکومت امکان‌پذیر نبود، تلاش کرد از میراث اسلامی که در معرض نابودی بود‌ محافظت کند و به سبب اقدامات او بود که در نهایت پس از مدتی مغولان به اسلام گرویدند.[۱۷] خواجه طوسی در حمله هلاکو به بغداد در سال ۶۵۵ قمری همراه او بوده است.[۱۸]

 

تاسیس رصدخانه و کتابخانه‌ مراغه

خواجه نصیرالدین طوسی پس از فتح بغداد توسط هلاکو، ساخت یک رصدخانه را به هلاکو پیشنهاد کرد؛ با این توجیه که او با توجه به دانشی که در نجوم دارد، می‌ تواند با کمک رصد ستارگان، سلطان را از وقایع آینده، مدت عمر و نسل او آگاه کند.[۱۹] این پیشنهاد مورد پسند هلاکو قرار گرفت و ساخت آن از سال ۶۵۷ق آغاز شد.[۲۰] به گفته سید محسن امین، خواجه نصیر، رصدخانه مراغه را محلی برای جمع کردن تعداد زیادی از دانشمندان آن زمان قرار داد و بدین گونه آنها را از کشته‌ شدن رهایی بخشید و نیز تلاش زیادی برای جمع‌آوری تعداد زیادی از کتاب‌ها و حفظ آنها کرد.[۲۱] کار ساخت رصدخانه تا پایان عمر خواجه به طول انجامید و زیج به دست آمده از این رصدخانه، زیج ایلخانی نام گرفت.[۲۲]

 

خواجه‌ نصیر همچنین کتابخانه بزرگی در محل‌ رصدخانه مراغه‌ احداث کرد و به فرمان هلاکو بسیاری از کتاب‌ های نفیس و سودمندی که‌ از بغداد، دمشق، موصل و خراسان‌ غارت‌ شده‌ بود، به‌ آن انتقال یافت. خود خواجه نیز مأمورانی به‌ اطراف‌ بلاد می‌ فرستاد که‌ هرجا کتاب‌های علمی بیابند خریداری کنند و برای او بفرستند و خود هر کجا به‌ کتاب‌ مفید و نفیسی برمی‌خورد و در مسافرت‌ ها به‌ نظرش‌ می‌رسید، را می‌خرید.[۲۳] به‌ عقیده‌ برخی از مورخان‌، حدود ۴۰۰ هزار کتاب‌ در کتابخانه‌ مراغه‌ گرد آمده‌ بود.[۲۴] در کتابخانه رصدخانه مراغه، انواع کتاب از زبان‌های چینی، مغولی، سنسکریت، آشوری و عربی به زبان فارسی ترجمه شد و در دسترس طالبان علم و دانشمندان رصدخانه قرار گرفت. این رصد خانه در حقیقت مرکز علمی‌ای بود که در آن، علوم مختلفِ زمان، مثل ریاضیات، نجوم و علوم طبیعی، تحقیق و تدریس می‌شد.[۲۵]

 

درگذشت

خواجه نصیر در حالی در ۱۸ ذی الحجه سال ۶۷۲ق درگذشت که برای سامان دادن به امور اوقاف و دانشمندان، در بغداد به سر می‌برد. او بنا به وصیت خود در حرم کاظمین دفن شد.[۲۶] او همچنین وصیت کرده بود که روی قبرش اشاره‌ای به ویژگی‌های علمی‌اش نشود و فقط عبارت «و کَلبُهُم باسِطٌ ذِراعَیهِ بِالوَصید»[۲۷] بر روی سنگ قبرش نوشته شود.[۲۸]

 

مذهب‌

شواهد زیادی مبنی بر شیعه اثنی عشری بودن خواجه نصیرالدین طوسی در دست است؛ ازجمله او در اغلب‌ کتاب‌های کلامی خود همچون تجرید الاعتقاد، به‌ دوازده‌ امام‌ و وجوب‌ عصمت آنها اشاره کرده است.[۲۹] همچنین رساله‌های ویژه‌ای در این‌ باره‌ نگاشته‌ که‌ از آن‌ جمله‌ می‌توان رساله «الفرقة‌ الناجیة‌» و «رسالة‌ فی‌ حصر الحق‌ بمقالة‌ الامامیة‌» و نیز «الاثنی عشریة‌» و «رسالة فی الإمامة‌» را نام‌ برد.[۳۰] با این حال، در فهرست آثار خواجه نصیر، کتاب‌ها و رساله‌هایی منسوب به او وجود دارد که مطابق با تعالیم اسماعیلیان است.[نیازمند منبع] علمای شیعه اثنی‌عشری اغلب، اصل انتساب این آثار به خواجه را رد کرده‌اند، اما برخی محققان و اسلام‌شناسان غربی، معتقد به نوعی تحول مذهبی در خواجه در زمان حضور در میان اسماعیلیان هستند.[۳۱] برخی بر پایه این آثار بر این باورند که او پس از پناه‌بردن به قلعه‌های اسماعیلیان موقتاً به مذهب آنها گرویده و پس از آن به مذهب شیعه اثنی عشری بازگشته است.[۳۲]

 

برخی نویسندگان هم بر این باورند که طوسی به‌عنوان یک شیعه دوازده امامی، تقیه به‌کار بسته و برای حفظ جان خود، در قِلاع اسماعیلی به تألیف کتب و رسالاتش مشغول شده است.[۳۳] عبدالله نعمة این را که طوسی به‌ محض خراب‌شدن قلعه‌های اسماعیلیان، شیعه اثنی‌عشری بودن خود را اعلام کرده است، تأییدی بر این نظر گرفته است.[۳۴]

 

حضور در فتح بغداد

ابن تیمیه (۶۶۱ق-۷۲۸ق) از علمای اهل سنت، مدعی شده است که خلیفه بغداد، به‌ دستور خواجه نصیرالدین طوسی به‌ قتل رسیده است؛[۳۵] اما برخی با استناد به بررسی منابع قبل از او و عدم مشاهده چنین مطلبی در آنها، این مطلب را نادرست و تهمت به خواجه دانسته‌اند و احتمال داده‌اند که منابع پس از ابن‌تیمیه به‌ پیروی از او چنین مطلبی را آورده‌اند.[۳۶]

 

برخی محققان معتقدند حضور نصیرالدین طوسی در جریان فتح بغداد به دست مغولان، عاملی برای کاهش غارت و کشتار مردم بوده و با حمایت او، بسیاری از عالمان از مرگ نجات یافته‌اند.[۳۷]

 

جایگاه علمی خواجه نصیرالدین طوسی

خواجه نصیر طوسی را در علم، همتای بوعلی سینا دانسته‌اند؛ با این تفاوت که ابن سینا در طب سرآمد بود و خواجه‌ نصیر در ریاضیات.[نیازمند منبع] برخی معتقدند دفاع خواجه نصیرالدین طوسی از ابن سینا در برابر انتقادات فخر رازی، در کتاب شرح اشارات، موجب احیای فلسفه در آن عصر شده‌است.[۳۸] هم‌چنین خواجه نصیر را مبتکر روش فلسفی در کلام شیعه دانسته‌اند.[۳۹] به باور شهید مرتضی مطهری، تمام آثار کلامی بعد از خواجه نصیر، از کتاب تجرید الاعتقاد تأثیر پذیرفته‌اند.[۴۰] براساس برخی پژوهش‌های معاصر، خواجه نصیر طوسی، از یک سو شارح و مکمّل فیلسوفان و دانشمندان پیش از خود بوده، و از سوی دیگر سرمشق دانشمندان پس از خود شده است.[۴۱]

بسیاری از دانشمندان مسلمان و همچنین اسلام‌شناسان غربی، از او ستایش کرده‌اند.[۴۲]

 

شاگردان

برخی از شاگردان بزرگ خواجه نصیر طوسی عبارتند از:

علامه حلی فقیه و متکلم بزرگ شیعی (متوفی ۷۲۶ق)، حکمت را نزد خواجه طوسی فراگرفت[۴۳] و شرح کتاب تجرید الاعتقاد خواجه نصیر را با عنوان کشف المراد نوشت. این کتاب از مشهورترین شرح‌های تجرید است.[۴۴]

 

ابن میثم بحرانی، نویسنده کتاب شرحی بر نهج‌البلاغه، حکیم، ریاضی‌دان، متکلم و فقیه که در حکمت، شاگرد خواجه نصیر و در فقه استاد وی بود.[۴۵]

 

قطب الدین شیرازی (متوفی ۷۱۰ق)، زمانی که خواجه به‌همراه هلاکو به قزوین رفت، با خواجه همراه شد، با او به مراغه رفت و شاگرد خواجه نصیر در علم هیئت، ریاضی، فلسفه و طب شد. خواجه او را قطب فلک الوجود می‌خواند.[۴۶]

 

سید رکن الدین (حسن بن محمد بن شرفشاه علوی)، از شاگردان خواجه بوده و برخی از آثار او را شرح داده است.[۴۷]

 

کمال الدین عبدالرزاق شیبانی بغدادی (۶۴۲ـ۷۲۳ ق) معروف به ابن الفُوَطی، از تاریخ‌نویسان قرن هفتم است و کتاب‌های «معجم الآداب» و «الحوادث الجامعه» از آثار اوست. او کتابداری کتابخانه رصدخانه مراغه و در اواخر عمر، کتابخانه مستنصریه را بر عهده داشت.[۴۸]

 

عماد الدین حربوی معروف به ابن الخوّام (۶۴۳ـ۷۲۸ ق)، در حساب و طب سرآمد زمان خود بوده و کتاب‌های «فوائد بهائیه فی قواعد حسابیه» و «مقدمه‌ای در طب» از او بر جای مانده است.[۴۹]

 

آثار خواجه نصیر‌الدین طوسی

کتاب‌ ها و رساله‌ های علمی خواجه نصیرالدین طوسی در موضوعات گوناگون را بیش از ۱۸۴ عنوان دانسته‌ اند.[۵۰] برخی محققان معتقدند که با توجه به زندگی اجباری وی در قلعه‌های اسماعیلیان، بسیاری از کتاب‌های او در وضعیت بد معیشتی نوشته شده است.[نیازمند منبع] خواجه نصیر، در مقدمه شرح اشارات، از رنج فراوان و غم روزافزونش هنگام تألیف کتاب نوشته است.[۵۱]

برخی از آثار او:

تجرید الاعتقاد: این کتاب از زمان تألیف تاکنون از کتاب‌هایی است که در حوزه‌های علمیه شیعه در حوزه کلام تدریس می‌شود.[۵۲] خواجه نصیر در این کتاب کلام را با فلسفه آمیخته و مسائل کلامی را به‌روش فلسفی حل کرده است.[۵۳]

 

اساس الاقتباس:این کتاب در موضوع منطق و به‌ زبان فارسی است.[۵۴] برخی این کتاب را پس از بخش منطق کتاب شفای بوعلی سینا، مهمترین کتابی دانسته‌اند که در این موضوع نگاشته شده است.[۵۵]

 

شرح الاشارات و التنبیهاتِ ابوعلی سینا: این کتاب از متون درسی حکمت مَشّاء است.[۵۶]

اخلاق ناصری: ترجمه کتاب طهاره الاعراقِ ابن مسکویه به‌همراه اضافات.[۵۷]

آغاز و انجام: این کتاب درباره مبدأ و معاد است که در آن مباحث مربوط به احوال قیامت، بهشت و جهنم به روش عرفانی مطرح شده است.[۵۸]

تحریر اصول اقلیدس: کتاب «اصول الهندسه و الحساب» کتابی است که قریب سیصد سال قبل از میلاد توسط اقلیدس، ریاضى‌دان و منجم شهیر یونانى تصنیف شده است و یکى از متون درسى ریاضی‌دانان بوده است.[۵۹] خواجه طوسی بر پایه ترجمه‌های پیش از خود از این کتاب و مقایسه بین آنها، این اثر را تحریر و شرح کرده و اَشکال و گزاره‌های دیگری نیز بدان افزوده است.[۶۰]

زیج ایلخانی: کتابی که احوال و حرکات ستارگان و مانند آن را که به وسیله رصد کردن آنها معلوم می‌شود، در آن ثبت می‌کنند.

التذکرة فی علم الهیئة: این کتاب به‌گفته حاجی خلیفه خلاصه‌‌ای از مسائل این فن و براهین مربوط به آن است.[۶۱]

 

پانویس

۱. نعمة، فلاسفة‌ الشیعة، ۱۹۸۷م، ص۵۳۵.

۲. الامین، الاسماعیلیون و المغول و نصیرالدین الطوسی، ۲۰۰۵م، ص۱۶-۲۰.

۳. الامین، الاسماعیلیون و المغول و نصیرالدین الطوسی، ۲۰۰۵م، ص۲۰.

۴. امین، اعیان الشیعة، ۱۹۸۶م، ج۹، ص۴۱۵.

۵. نصیرالدین طوسى، تنسوخ نامه ایلخانى، ۱۳۶۳ش، مقدمه مصحح، ص۱۵.

۶. امین، اعیان الشیعة، ۱۹۸۶م، ج۹، ص۴۱۵.

۷. نصیرالدین طوسى، تنسوخ نامه ایلخانى، ۱۳۶۳ش، ص۱۶.

۸. نصیرالدین طوسى، تنسوخ نامه ایلخانى، ۱۳۶۳ش، ص۱۷.

۹. مدرسی رضوی، احوال و آثار خواجه نصیرالدین، ۱۳۵۴ش، ص۹.

۱۰. مدرسی رضوی، احوال و آثار خواجه نصیرالدین، ۱۳۵۴ش، ص۹.

۱۱. امین، اعیان الشیعة، ۱۹۸۶م، ج۹، ص۴۱۵.

۱۲. امین، اعیان الشیعة، ۱۹۸۶م، ج۹، ص۴۱۵.

۱۳. رجوع کنید: «خواجه نصیرالدین طوسی و نقش او در گسترش تشیع و حفظ آثار اسلامی»، ص۷۱

۱۴. آق سرائی، مسامرة الاخبار، ۱۳۶۲ش، ص۴۷

۱۵. امین، اعیان الشیعة، ۱۹۸۶م، ج۹، ص۴۱۵-۴۱۶.

۱۶. امین، اعیان الشیعة، ۱۹۸۶م، ج۹، ص۴۱۶.

۱۷. امین، اعیان الشیعة، ۱۹۸۶م، ج۹، ص۴۱۶-۴۱۷.

۱۸. نعمة، فلاسفة‌ الشیعة، ۱۹۸۷م، ص۵۴۰.

۱۹. حسن زاده آملى، هزار و یک کلمه، ۱۳۸۱ش، ص۳۲۹.

۲۰. ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۹۹۷م، ج۱۷، ص۳۸۷.

۲۱. امین، اعیان الشیعة، ۱۹۸۶م، ج۹، ص۴۱۶-۴۱۷.

۲۲. امین، اعیان الشیعة، ۱۹۸۶م، ج۹، ص۴۱۷.

۲۳. مدرسی رضوی، احوال و آثار خواجه نصیرالدین، ۱۳۵۴ش، ص۵۰.

۲۴. کتبی، فوات‌ الوفیات، ۱۹۷۴م، ج۳، ص۲۴۶-۲۵۲؛ زیدان، تاریخ‌ التمدن‌ الاسلامی، ۱۹۱۴م، ج۳، ص۲۱۴.

۲۵. آژند، «کارکرد دو سویه کتابخانه در دوره ی مغولان ایران کتاب آرایی و کتابداری»، ص۱۰.

۲۶. نعمة، فلاسفة الشیعة: حیاتهم و آراؤهم، ۱۹۸۷م، ص۵۳۱؛ امین، اعیان الشیعة، ۱۹۸۶م، ج۹، ص۴۱۸؛ البته ابن کثیر در البدایة و النهایة روز وفات او را دوازدهم ذی الحجه نوشته است (البدایة و النهایة، ۱۹۹۷م، ج۱۷، ص۵۱۴).

۲۷. ترجمه: و سگشان بر آستانه [غار] دو دست خود را دراز کرده [بود] (سوره کهف،‌ آیه ۱۸).

۲۸. عزیزی، فضائل و سیره چهارده معصوم(ع) در آثار استاد علامه حسن زاده آملی، ۱۳۸۱ش، ص۴۰۲.

۲۹. طوسی، تجرید الاعتقاد، ۱۴۰۷ق، ص۲۹۳

۳۰. نعمة، فلاسفة‌ الشیعة، ۱۹۸۷م، ص۵۳۴.

۳۱. ایزدی و احمدپناه، «مذهب خواجه نصیر الدین طوسی و تاثیر آن بر تعامل وی با اسماعیلیان نزاری»، ص۳۶.

۳۲. نگاه کنید: دفتری، فرهاد، «نصیرالدین طوسى و اسماعیلیان دوره الموت» در مجموعه مقالات استاد بشر، مرکز پژوهشى میراث مکتوب، ۱۳۹۱ش.

۳۳. ایزدی و احمدپناه، «مذهب خواجه نصیر الدین طوسی و تاثیر آن بر تعامل وی با اسماعیلیان نزاری»، ص۳۶.

۳۴. نعمة، فلاسفة‌ الشیعة، ۱۹۸۷م، ص۵۳۵.

۳۵. ابن تیمیه، منهاج السنة، ج۳، ص۴۴۵-۴۴۶.

۳۶. نگاه کنید به صالحی و ادریسی، «خواجه نصیرالدین طوسی و فتح بغداد»، ص۱۱۵تا۱۲۰

۳۷. مدرسی رضوی، احوال و آثار خواجه نصیرالدین، ۱۳۵۴ش، ص۲۷.

۳۸. ابراهیمی دینانی، «سخنرانی در سرای اهل قلم»، ص۱۱

۳۹. نگاه کنید به: خسروپناه، «خواجه نصیر مؤسس کلام فلسفی» [۱] و الاعسم و عمادی، «خواجه نصیر مبتکر روش فلسفی در کلام شیعه» [۲]

۴۰. مطهری، آشنائی با علوم اسلامی، ج۲، ص۵۷.

۴۱. معصومى همدانى، استاد بشر، ۱۳۹۱ش، ص۱۲.

۴۲. نگاه کنید: فرحات، اندیشه‌های فلسفی و کلامی خواجه نصیرالدین طوسی، ۱۳۸۹ش، ص۹۷.

۴۳. مدرسی رضوی، احوال و آثار خواجه نصیرالدین، ۱۳۵۴ش، ص۲۳۸.

۴۴. صدرایی خویی، کتابشناسی تجرید الاعتقاد، ۱۳۸۲ش، ص۳۵.

۴۵. خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۳۰۲.

۴۶. مدرسی رضوی، احوال و آثار خواجه نصیرالدین، ۱۳۵۴ش، ص۲۴۱و۲۴۲.

۴۷. مدرسی رضوی، احوال و آثار خواجه نصیرالدین، ۱۳۵۴ش، ص۲۴۹.

۴۸. مدرسی رضوی، احوال و آثار خواجه نصیرالدین، ۱۳۵۴ش، ص۲۵۲تا۲۵۷.

۴۹. مدرسی رضوی، احوال و آثار خواجه نصیرالدین، ۱۳۵۴ش، ص۲۵۷تا۲۶۱.

۵۰. فرحات، اندیشه‌های فلسفی و کلامی خواجه نصیرالدین طوسی، ۱۳۸۹ش، ص۷۱.

۵۱. نصیرالدین طوسی، شرح اشارات، ج۲، ص۱۴۶.

۵۲. علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۱۳ق، مقدمه مصحح، ص۵.

۵۳. نصیرالدین طوسی، تجرید الاعتقاد، ۱۴۰۷ق، مقدمه محقق، ص۷۱.

۵۴. مدرسی رضوی، احوال و آثار خواجه نصیرالدین، ۱۳۵۴ش، ص۴۲۰.

۵۵. مدرسی رضوی، احوال و آثار خواجه نصیرالدین، ۱۳۵۴ش، ص۴۲۰.

۵۶. علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۱۳ق، مقدمه مصحح، ص۵.

۵۷. مدرسی رضوی، احوال و آثار خواجه نصیرالدین، ۱۳۵۴ش، ص۹.

۵۸. بخش فلسفه و کلام دایره المعارف بزرگ اسلامی، «آغاز وانجام»، ص۴۴۰.

۵۹. رمضانی، مرورى بر آثار و تألیفات‌ علامه حسن زاده آملی، ۱۳۷۴ش، ص۱۱۷.

۶۰. نگاه کنید به: متقی، حسین، «کتابشناسی اصول هندسه اقلیدس، با تأکید بر تحریر خواجه نصیرالدین طوسی»

۶۱. ویده‌‌مان، آیلهارد، «خواجه نصیرالدین طوسى»‌، ۱۳۹۱ش، ص۳۲

 

منابع

 

آژند، یعقوب، «کارکرد دو سویه کتابخانه در دوره‌ مغولان ایران کتاب‌آرایی و کتابداری»، تحقیقات کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاهی، ش۳۸، بهار۱۳۸۱ش.

امین، سید حسن، «خواجه نصیرالدین طوسی و نقش او در گسترش تشیع و حفظ آثار اسلامی»، ترجمه مهدی زندیه، شیعه شناسی، ش۵، بهار ۱۳۸۳ش.

آق سرائی، محمود بن محمود، مسامرة الاخبار، تهران، اساطیر، ۱۳۶۲ش.

ابن تیمیه، احمد بن عبد الحلیم، منهاج السنة النبویة فی نقض کلام الشیعة القدریة، السعودیة، جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامیة، ۱۴۰۶ق.

ابراهیمی دینانی، غلامحسین، «سخنرانی در سرای اهل قلم»، روزنامه جام جم، ۶ بهمن ۱۳۸۹، صفحه۱۱

الاعسم، عبدالامیر و عبدالرسول عمادی، «خواجه نصیر مبتکر روش فلسفی در کلام شیعه»، فرهنگ، ش۶۱و۶۲، سال ۱۳۸۶.

ایزدی، حسین و مطهر‌ه‌سادات احمدپناه، «مذهب خواجه نصیر الدین طوسی و تأثیر آن بر تعامل وی با اسماعیلیان نزاری»، تاریخ اسلام، ش۴۱و۴۲، بهار و تابستان ۱۳۸۹ش.

ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، تحقیق دکتر عبدالله بن عبدالمحسن الترکی، مصر، هجر للطباعة والنشر والتوزیع والاعلان، ۱۹۹۷م.

امین، سیدمحسن، اعیان‌الشیعة، تحقیق حسن الامین، بیروت، دار التعارف، ۱۹۸۶م.

الامین، حسن، الاسماعیلیون و المغول و نصیرالدین الطوسی، قم، مؤسسة دائرة المعارف الفقه الاسلامی، ۱۴۲۶ق/۲۰۰۵م.

دیدگاه تان را بنویسید