آیت الله سید محمدباقر حکیم از عالمان شیعه اهل عراق، رئیس و از بنیانگذاران مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق در ۲۰ مرداد ۱۳۱۸ به دنیا آمد و در اول ماه رجب به شهادت رسید.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد. این مطلب به زندگی مجاهد شهید، مرجع تقلید اهل عراق و از بنیانگذاران مجلس اعلامی انقلاب اسلامی عراق، شهید سید محمدباقر حکیم اختصاص دارد که با هم مرور می کنیم:
آیت الله سید محمدباقر حکیم (۱۳۱۸-۱۳۸۲ش) از عالمان شیعه اهل عراق، رئیس و از بنیان گذاران مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق، فرزند آیت الله سید محسن حکیم مرجع تقلید شیعه و از شاگردان دو مرجع تقلید دیگر آیت الله سید محمدباقر صدر و آیتالله سید ابوالقاسم خویی بود.
اطلاعات فردی
لقب شهید محراب
تاریخ تولد ۲۰ مرداد ۱۳۱۸ش
زادگاه نجف
محل زندگی ایران و عراق
تاریخ وفات ۷ شهریور ۱۳۸۲ش
محل دفن نجف
شهر وفات نجف
اطلاعات علمی
استادان: آیت الله سید محسن حکیم،
آیتاللّه سید ابوالقاسم خویی
تألیفات: الحکم الاسلامی بین النظریة و التطبیق،
النظریة الاسلامیة فی التحرک السیاسی
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی
سیاسی: رئیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق از بنیانگذاران حزب الدعوة الاسلامیة ریاست شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی
او به الهی بودن منصب حکومت اعتقاد داشت و حکومتی را مطلوب می دانست که هدفش اجرای آموزه های اسلامی باشد. وی نوع حکومت جمهوری اسلامی را بر دیگر انواع حکومت ترجیح می داد و معتقد بود که آن را باید فقیه عادل و آگاه اداره کند. شهید محمدباقر حکیم از طرفداران نظریه تخصصی شدن مرجعیت دینی بود.
وی همچنین از بنیانگذاران حزب الدعوة الاسلامیة بود و سال ها با حزب بعث حاکم بر عراق مبارزه کرد و بعد از آزادی از زندان مبارزه خود را از ایران ادامه داد و پس از سرنگونی رژیم بعث، در ۱۳۸۲ش به عراق بازگشت و در نجف اقامت گزید و در شهریور همان سال بر اثر یک انفجار تروریستی در نجف به شهادت رسید. کتاب های الحکم الاسلامی بین النظریة و التطبیق، النظریة الاسلامیة فی التحرک السیاسی و الوحدة الاسلامیة من منظور الثقلین از آثار اوست.
زندگینامه شهید آیت الله سید محمدباقر حکیم
سید محمد باقر حکیم پنجمین فرزند آیت الله سید محسن حکیم مرجع تقلید شیعه بود. او در ۲۰ مرداد ۱۳۱۸ش در شهر نجف متولد شد.
پس از حمله نیروهای امریکایی به عراق و سرنگونی رژیم بعث در ۱۳۸۲ش، در ۲۱ اردیبهشت همان سال به عراق بازگشت و در نجف اقامت گزید، اما در ۷ شهریور ۱۳۸۲ش پس از امامت نماز جمعه و هنگام خروج از صحن نجف اشرف، در انفجار اتومبیل بمبگذاریشده به شهادت رسید.[۱]
تحصیلات
سید محمدباقر حکیم تحصیلات حوزوی را نزد پدرش آغاز کرد و فلسفه و علوم قرآنی را به طور تخصصی دنبال کرد و در فقه و اصول به درجه اجتهاد رسید.[۲] وی سپس به بغداد رفت و از ۱۳۴۳ش تا ۱۳۵۴ش به تدریس علوم قرآن و فقه در دانشکده اصول دین پرداخت. وی همچنین در تأسیس مدرسه علوم اسلامی (مدرسة العلوم الاسلامیة) مشارکت داشت.[نیازمند منبع]
اساتید
سید محسن حکیم
محمد حسین حکیم
سید محمد باقر صدر
سید ابوالقاسم خویی
آثار
شهید محمدباقر حکیم آثار فراوانی برجای گذاشت که مهمترین آنها عبارتاند از:
الحکم الاسلامی بین النظریة و التطبیق
النظریة الاسلامیة فی التحرک السیاسی
علوم القرآن
الوحدة الاسلامیة من منظور الثقلین
الکفاح المسلح فی الاسلام[۳]
فعالیتهای سیاسی شهید سید محمدباقر حکیم
شهید سید محمدباقر مورد اعتماد پدرش بود و به نمایندگی او در بسیاری از فعالیت های اسلامی حضور یافت. وی به همراه سید محمد مهدی حکیم، سید محمدباقر صدر و چندتن دیگر در ۱۳۳۷ش حزب الدعوة را تأسیس کرد[۴]؛ و در زمان مرجعیت سید محمدباقر صدر، زیر نظر وی فعالیت کرد.[۵]
انتفاضه صفر
در سال ۱۹۷۷ میلادی و در انتفاضه صفر سید محمد باقر حکیم به نمایندگی سید محمد باقر صدر به میان زائران اربعین امام حسین(ع) رفت.[۶] تا موجب تقویت روحیه آنان شود و آنان را بر اهداف اصلی، راهنمایی کند.[۷]
شهید محمد باقر حکیم زمانی که به میان مردم در مسیر نجف به کربلا رفت به آنان دلگرمی داده و خاطر نشان کرد که تا آخر در کنار آنها خواهد ماند.[۸]
پس از سرکوب انتفاضه، هزاران نفر از جمله سید محمدباقر حکیم دستگیر شده و به حبس ابد محکوم شد.[۹] البته مدتی بعد با دستور عفو عمومی احمد حسنالبکر در ۱۳۵۷ش از زندان آزاد شد.[نیازمند منبع]
زندگی در ایران
شهید سید محمدباقر حکیم، موسس سپاه بدر، به همراه شهید ابومهدی المهندس، یکی از فرماندهان عراقی این گروه.
به دنبال افزایش فشارها و عدم امکان فعالیت سیاسی، وی در ۱۳۵۹ش بهطور مخفیانه عازم دمشق شد. سپس از طریق ترکیه به ایران مهاجرت کرد.[۱۰]
او در ایران، در زمینه مسائل سیاسی و فرهنگی فعالیت کرد و مسئولیت های متعددی را برعهده گرفت که مهمترین آنها عبارتاند از: دبیرکلی جماعةالعلماء المجاهدین فی العراق که در ۱۳۵۹ش تأسیس شد، سخنگویی مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق که در ۲۶ آبان ۱۳۶۱ پایهگذاری شد، ریاست مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق در ۱۳۶۵، مشارکت در تأسیس مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی و تصدی ریاست آن، و قائممقامی مجمع جهانی اهل بیت.[۱۱]
علاوه بر این، او تشکیلات نظامی وابسته به مجلس اعلای انقلاب اسلامی به نام سپاه بدر (فَیلَق بدر) را تأسیس کرد که در حدود سه هزار سرباز داشت و همه آنان عراقیهای مهاجر به ایران بودند. این سپاه در جنگ عراق با ایران، علیه نیروهای عراقی جنگید.[۱۲]
انتفاضه شعبانیه
با آغاز قیام مردم عراق علیه رژیم بعثی در شعبان سال ۱۴۱۱ق برابر با اسفند ۱۳۶۹ش، سپاه بدر برای حمایت از این قیام وارد خاک عراق شد، اما حکومت عراق این قیام را سرکوب کرد و سپاه مذکور کاری از پیش نبرد.[۱۳] طرفداران سید محمد باقر حکیم نقش پررنگی در انتفاضه شعبان داشتند.[۱۴]
اندیشهها
الهی بودن حکومت
وی دولت و حکومت را اساساً منصبی الهی میدانست و بنابراین معتقد بود که حکومت مطلوب، باید آموزههای الهی را مد نظر قرار دهد.[۱۵]
جمهوری اسلامی
شهید سید محمدباقر حکیم معتقد بود که مردم باید در انتخاب نوع حکومت خود آزاد باشند و این آزادی به هیچ دلیلی نباید محدود یا نفی شود. وی نوع حکومت جمهوری اسلامی را بر دیگر انواع حکومت ترجیح داده و معتقد بود که آن را باید فقیه عادل و آگاه اداره کند. نقش مردم در این نوع حکومت، شناخت ولی فقیه و اطاعت از وی و نیز برقراری ارتباط با او از طریق نمایندگان است.[16]
وی همچنین به تکثرگرایی سیاسی همراه با به رسمیت شناختن حکومت اسلامی، التزام به قوانین موجود، و اجتناب از اختلال در امنیت اجتماعی اعتقاد داشته و تکثرگرایی سیاسی را مشکلی برای جامعه اسلامی نمیدانسته است.[17]
شهید حکیم به انقلاب اسلامى ایران و رهبرى آن علاقه شدیدى داشت. او مى گفت: بر امّت اسلامى واجب است که از امام خمینى (س) پیروى کنند زیرا در این امر، مصلحت مهم اسلامى وجود دارد. شهید حکیم در مورد انقلاب اسلامى ایران مى نویسد:
«انقلاب اسلامى و مردمى ایران در نوع خود بى نظیر است. انقلابى است که تمام گروههاى ایرانى اعم از جوانان، طبقات مختلف اجتماعى اندیشمندان و رهبران دینى در آن شرکت داشتند. دو عامل اساسى در پیروزى انقلاب ایران دخیل بوده است1. ماهیت دینى آن. 2.رهبرى دینى و مردمى.
حضرت امام خمینى رحمهالله نیز براى وى احترام زیادى قائل بود و بارها وى را به ملاقات خصوصى پذیرفت. امام در یکى از ملاقات هایشان به او فرمود:
«من شما را به دو جهت دوست دارم اوّل آن که فرزند آیتالله سیّد محسن حکیم هستید دوم آن که مردى مجاهد فى سبیل الله مى باشید.
امام در نامههاى خود از او با عبارات فرزند شجاع، برومند، نور چشم و مورد اعتماد یاد مى کند و در نامهاى که به آیت الله خامنهاى به عنوان ریاست جمهورى نوشت، از آقاى حکیم این گونه تجلیل کرد:
«جناب حجت الاسلام آقاى محمّدباقر حکیم از میهمانان عزیز این جانب و جمهورى اسلامى ایران است.»
ارتباط مستقیم و علاقه شدید به فکر و خط و مسلک امام خمینى، از ویژگىهاى بارز شهید حکیم بود. شهید حکیم همواره این کلام استادش سیّدمحمّد باقر صدر را در نظر داشت که گفته بود:
ذوبوا فى الامام الخمینى کما هو ذاب فى الاسلام در امام خمینى ذوب شوید همچنان که او در اسلام ذوب شده است.
تخصصی شدن مرجعیت
شهید سید محمدباقر حکیم در ۱۳۷۸ش نظریه تخصصی شدن مرجعیت دینی را مطرح کرد. از دیدگاه وی، به دلیل تحولات سیاسی در جهان اسلام، سرکوب های سیاسی انجام شده، و مسئولیتهای سنگین مراجع، باید مرجعیت دینی به سمت تخصصی شدن پیش رود و بر این اساس، بعضی از مراجع تنها به امر صدور فتوا و امور مرتبط با آن و عده ای دیگر تنها به امور سیاسی و اجتماعی بپردازند. این تخصصگرایی باید به تدریج افزایش یابد و موضوعات دیگری را نیز شامل شود.[۱۸]
بزرگداشت
با شهادت سید محمدباقر حکیم در ۱ رجب، این روز در کشور عراق به روز شهید نامگذاری شده است.[۱۹] و هر ساله در این روز مراسم بزرگداشتی به مناسبت شهادت شهید محراب در عراق برگزار میشود.[۲۰]
پانویس
۱. عمرو، ص۱۲۴؛ حکیم، ۱۴۲۵الف، مقدمه، ص۴۲-۴۳.
۲. سراج، ص۲۳، پانویس ۱۵؛ امینی، ج ۱، ص۴۳۲-۴۳۳؛ خرسان، ص۸۰.
۳.رجوع کنید به خرسان، ص۸۲-۸۳
۴. خرسان، ص۶۳-۶۴؛ ادیب و موسوی، ص۱۱-۱۲
۵. خرسان، ص۸۱؛ امینی، ج۱، ص۴۳۳
۶. المؤمن، سنوات الجمر، ۲۰۰۴م، ص۱۶۹.
۷. الطالقانی، «دراسة حول انتفاضة صفر المجیدة عام ۱۹۷۷ میلادیة»..
۸. الموسوی، «نفحات من انتفاضة صفر عام ۱۹۷۷م».
۹. الأسدی، موجز تاریخ العراق السیاسی الحدیث، ۲۰۰۱م، ص۱۰۳.
۱۰. خرسان، ص۸۱؛ امینی، ج۱، ص۴۳۳؛ حکیم، ۱۴۲۵الف، مقدمه، ص۳۲-۳۳
۱۱. خرسان، ص۸۲؛ عجلی، ص۵۶؛ حکیم، ۱۴۲۵الف، مقدمه، ص۳۴ -۳۶
۱۲. فرهاد ابراهیم، ص۴۱۸؛ عجلی، ص۱۷۷؛ رؤوف، ص۲۵۶
۱۳. اسحاق نقاش، ص۳۸۴-۳۸۸؛ عجلی، ص۳۳۰-۳۳۱، ۳۴۳ -۳۴۴؛ عباسی، ص۱۷-۲۱
۱۴. خامهیار، «قیام سرتاسری و همگانی مردم عراق»، ص۶۷.
۱۵. حکیم، ۱۴۱۲، ص۱۵۲ -۱۵۳
۱۶. حکیم، ص۳۰، ۱۵۹، ۱۷۸- ۱۷۹
۱۷. حکیم، الوحدة الاسلامیه، ص۲۰۸-۲۰۹
۱۸. احمد راسم نفیس، ص۸۵-۸۶
۱۹. مراسم بزرگداشت شهید محراب با حضور مقامات عراق
۲۰. هفتمین سالگرد شهادت سید محمد باقر حکیم در بغداد برگزار شد
منابع
ادیب، عادل، موسوی، حسین، حزب الدعوه اسلامی عراق: پیشینه تاریخی و اندیشه سیاسی، تهران، ۱۳۸۳ش.
الأسدی، مختار، موجز تاریخ العراق السیاسی الحدیث، مرکز الشهیدین الصدرین للدراسات و البحوث، ۲۰۰۱م.
الطالقانی، سید محمد، «دراسة حول انتفاضة صفر المجیدة عام ۱۹۷۷میلادیة»، سایت براثا، تاریخ درج مطلب:۸\۳\۲۰۰۷، تاریخ بازدید: ۱۵ خرداد، ۱۳۹۶ش.
الموسوی، السید جعفر صادق، «نفحات من انتفاضة صفر عام ۱۹۷۷»، شبکة اخبار الناصریة، تاریخ درج مطلب: ۸ دسامبر ۲۰۱۲، تاریخ بازدید: ۱۵ خرداد، ۱۳۹۶ش.
امینی، محمد هادی، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، نجف، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۲م.
حکیم، محمد باقر، الوحدة الاسلامیة من منظور الثقلین، قم، ۱۴۲۵ب.
خامهیار، حسن، قیام سرتاسری و همگانی مردم عراق، مجله شاهد یاران، شماره۴۱-۴۲، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۸ش.
خرسان، صلاح، حزب الدعوة الاسلامیة: حقائق و وثائق، فصول من تجربة الحرکة الاسلامیة فی العراق خلال ۴۰ عاماً، دمشق ۱۴۱۹ق/۱۹۹۹م.
رؤوف، عادل، عراق بلاقیادة: قراءة فی ازمة القیادة الاسلامیة الشیعیة فی العراق الحدیث، دمشق، ۱۴۲۶ق/۲۰۰۵م.
سراج، عدنان ابراهیم، الامام محسن الحکیم: ۱۸۸۹-۱۹۷۰م، بیروت، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۳م.
عباسی، محمد، من زاخو الی کربلاء: قصة المؤامرة علی الثورة الشعبیة فیالعراق، قاهر