سرمربی سابق ذوب آهن درباره رقمی که ذوب آهن از استقلال بابت مرتضی تبریزی گرفت دست به افشاگری زد وگفت:مرتضی تبریزی را به مبلغ 2 میلیارد به استقلال فروختیم.
جی پلاس، امید نمازی مربی سابق ذوب آهن در گفتگویی صحبت های جنجالی را مطرح کرده است. او می گوید مشکلاتش در ذوب آهن با حضور محسن مسلمان به وجود آمد و مدیران تیم مخالف جدایی این بازیکن بودند.
ورزش سه نوشت؛ او از درگیری بازیکنان ذوب آهن با مسلمان در فرودگاه تبریز و همچنین لابی علیرضا منصوریان برای حضور در ذوب آهن و حضور به جای وی بر روی نیمکت اصفهانی ها، صحبت های جنجالی را مطرح کرده است که در زیر می خوانیم:
رئیس کارخانه ذوب آهن مخالف مربیگری من بود
دو سه سال قبل از فعالیت در ذوب آهن، آقای آذری مدیرعامل وقت این تیم خانوادگی من را می شناخت. به همین خاطر در چندین سفر به آمریکا، با فعالیت فوتبالی من و طرز کارم در آن کشور آشنا شد و دنبال این بود من را به ذوب آهن بیاورند. ایشان با من تماس گرفتند و قرار شد سرمربی ذوب آهن شوم.
زمانی که هواپیمای ما بر زمین نشست و گوشی تلفنم را روشن کردم، متوجه شدم امیر قلعه نویی سرمربی ذوب آهن شده است. ولی آقای آذری با من در تماس بود و سال آینده اش با صحبت هایی که کردیم من سرمربی ذوب آهن شد. رئیس کارخانه ذوب آهن نیز با مربی شدن من در این تیم خیلی مخالف بود ولی آقای آذری نظر ایشان را تغییر دهد که من از این مسئله خبر نداشتم و مطمئن باشید اگر از این ماجرا مطلع بودم، روی تصمیم برای همکاری با ذوب آهن تجدید نظر می کردم.
در یک بازی دوستانه در برابر سپاهان یک بر صفر واگذار کردیم که بعد از آن، اتفاقاتی رخ داد که اعتماد به نفس تیم را گرفت. بعضی از بازیکنان به من گفتند از طرف مدیریت بخاطر شکست در یک بازی دوستانه برخوردهای بدی با آنها شده است. با اینکه فوتبال خوبی ارائه می دادیم، تیم اعتماد به نفس نداشت.
مسلمان در تیم کم کاری می کرد
من خیلی اصرار کردم که محسن مسلمان را جذب کنیم چرا که ما به یک هافبک بازیساز نیاز داشتیم. بعد از چند هفته فهمیدم محسن مسلمان نه تنها به درد ما نمی خورد بلکه به تیم ضرر هم می زند چرا که او در کار دفاعی اصلا شرکت نمی کند. به نظر من مسلمان سالهای قبل از اینکه به تیم ما اضافه شود، بازیکن خیلی با استعدادی بود ولی او آن افکار حرفه ای را نداشت. من بارها از محسن مسلمان خواستم کمی فعالیت و دوندگی در بازی را بیشتر کند. او یک جورایی در بازی کم کاری می کرد.
بعد از حضور آقای منصوریان، در 4 هفته ابتدایی از مسلمان استفاده کرد ولی نتوانست نتیجه ای بگیرد. 2 سال از جدایی من از ذوب آهن می گذرد. در چند بازی محسن مسلمان با مربی های دیگر 90 دقیقه بازی کرده است؟ یا بازیکن نمی تواند ثابت بازی کند که در زمان ما نمی توانست، یا بازیکن افکار حرفه ای ندارد که او این را نمی خواست. هر بازیکنی باید در خدمت تیم باشد و محسن مسلمان در خدمت تیم نبود.
محسن مسلمان سلطان پچ پچ کردن در تیم بود
این اصرار آقایان که باید محسن مسلمان در تیم باشد، خیلی به ما ضرر زد. رختکن ما را به هم ریخت. من در این زمینه سند و مدرک دارم. بعد از شکست در برابر تراکتور، یک برخورد بین محسن مسلمان و یکی از بازیکنان دیگر ما شد. چرا که بعد از بازی محسن مسلمان گفت باید فکری بشود چونکه در تیم ما، پچ پچ زیاد می شود. یکی از بازیکنان شناخته شده ما که اکنون در ذوب آهن نیست، در فرودگاه تبریز با مسلمان درگیر شد.
او به مسلمان گفت تو خودت سلطان پچ پچ کردن و حرفهای درگوشی هستی و تمام این مسائل زیر سر خودت است. من بدون رودربایستی می گویم که تمام مشکلات من این بود. اگر در نیم فصل می توانستیم همان کاری که منصوریان کرد را انجام می دادیم و با جدایی مسلمان، یکی دو بازیکن خارجی با نظر من اضافه می کردیم، من مطمئنم به موفقیت می رسیدیم. ولی این اتفاق نیفتاد و من قربانی شدم. اشکالی ندارد و در زندگی مربیگری نیز این اتفاقات رخ می دهد.
آذری باید بخاطر من استعفا می داد
آقای آذری دنبال آوردن من به ذوب آهن بود و منکر این قضیه نیستم و حتی در اوایل کار از ما حمایت کردند. ایشان در چند مرحله مدیرعامل ذوب آهن بودند. چند بار ایشان بخاطر مسائلی که موافق آن نبودند، استعفا دادند؟ قبل از اینکه به ذوب آهن بیایم، ایشان دو سه باری به استعفا تهدید کردند ولی اجازه جدایی به ایشان داده نشد چون کارشان را خوب انجام دادند.
اما آنجایی که آقای یزدی زاده رئیس کارخانه ذوب آهن به ایشان فشار آوردند که من را تغییر دهند، چرا آقای آذری به استعفا تهدید نکردند؟ رحمان رضایی دوست من است و آشنایی با کارشان ندارم، اما اکنون ذوب آهن را ببینید کجاست؟ حالا بعد از 7 هفته به آقای رحمان رضایی بگویند بعد از 7 هفته در رده خوبی در جدول نیستید و او را اخراج کنند، کار درستی نیست و باید به ایشان اعتماد شود و فرصت داده شود. اما اگر آقای آذری به استعفا تهدید می کردند، دو اتفاق می توانست رخ بدهد. یا اینکه تهدید ایشان به کار می آمد با من ادامه می دادند و یا اینکه با استعفای آقای آذری موافقت می شد و هر دوی ما با هم از ذوب آهن می رفتیم.
منصوریان برای حضور در ذوب آهن لابی کرد
در هتلی که مستقر بودیم، یک جلسه خصوصی با آقایان آذری و حاج رسولی ها داشتیم که ما واقعا به دنبال چه هستیم. قصد داشتم در مورد مسائلی همچون قضیه محسن مسلمان که در تیم اتفاق می افتاد، صحبت کنم. من خیلی صراحتا به آنها گفتم باید مسلمان جدا شود. جلسه خوبی بود زمانی که از اتفاق بیرون رفتیم، آقای حاج رسولی ها به من گفت شما به این مسائل توجه نکنید. چون از این مسائلی که مربیان برای حضور در ذوب آهن لابی می کنند و این تیم هم تیم کوچکی نیست.
من از ایشان پرسیدم چه کسی لابی کرده است؟ ایشان اسم آقای منصوریان را آورد. بعد از هفته درست نیست که منصوریان برای حضور در ذوب آهن لابی کند. خود آقای منصوریان را بعد از پنج هفته اخراج کردند که این کار هم درست نبود.
مرتضی تبریزی را 2 میلیارد به استقلال فروختیم
بارها اتفاق افتاد که من سی دی یک بازیکن را از مدیربرنامه اش می دیدم و خودم ویدیوهای دیگری را از بازیکنان مدنظرم می دیدیم. اگر بازیکنی را می پسندیدم را به آقای آذری و اعضای هیئت مدیره ذوب آهن معرفی می کردم. بارها بازیکنان خارجی سطح بالا را به آنها معرفی کردم ولی می گفتند که بودجه جذب این بازیکنان را ندارند. بعد از اینکه مرتضی تبریزی را به مبلغ 2 میلیارد به استقلال فروختیم، گفتند که باید این پول را به جای بدهی های تیم پرداخت کنیم.
جالب اینجاست بازیکنانی را که من معرفی می کردم، با جذب آنها مخالفت می شد چون می گفتند بودجه برای جذب آنها را نداریم در حالیکه همان شب یا روز بعدش آقای آذری به من پیام می داد و از یک بازیکن خارجی کلیپ می فرستاد و می گفتند این بازیکن مورد پسندتان هست یا نه. اگر تیم ما بودجه نداشت چطور آن بازیکنی که از طرف خود شما یا از جایی به شما معرفی شده است، برایش بودجه دارید ولی برای بازیکنان مدنظر من بودجه ندارید؟