یک متخصص علوم ارتباطات و مطالعات رسانه گفت: برپایی جشنوارهها در این دوره در حذف اضطراب و کاهش نگرانی هنرمندان و کسانی که دوست دارند آثار و خودشان دیده شوند موثر است و التیامبخش است.
جی پلاس، غلامرضا آذری درباره نحوه اجرای جشنواره فیلم فجر امسال گفت: گاهی اوقات یک مدل شادی و غم داریم که در قضا و قدر است و ما هیچ نقشی در شکل گیری آن نداریم. واقعه کرونا برای همه دنیا اتفاق افتاد و بخش زیادی از اتفاقاتی را که رخ داد، متاسفانه به عنوان یک سرنوشت محتوم و قطعی برای همه ما ایجاد کرد. بنابر این در محتوم بودن این قضیه و نقش قضا و قدری آن من هیچ حرفی ندارم. اساسا همه ما درگیرش شدیم. اما دراین باره که تا چه اندازه میتواند حرکاتی که ما به شکل مجازی، آنلاین یا هر حرکتی که در آن حضور، رنگ و لعابی ندارد، انجام میدهیم، فقط میتوان گفت تا حدودی شاید این اتفاق رخ دهد که این حدود را هر کسی با توجه به وضعیت روحی و روانی که پیدا خواهد کرد ممکن است از آن استفاده کند.
ایرنا نوشت: این متخصص علوم ارتباطات و مطالعات رسانه در ادامه گفت: اما من یک تعبیر باختینی دارم و آن تعبیر کارناوالی است. که فیلسوف و متخصص روسی ادبیات-که می دانید آثار تاثیر گذاری در حوزه نقد، نظریه ادبی و بلاغی را به نگارش در آورده- ایشان با توجه به نگاهی که به هنر از دیدگاه داستایوفسکی دارد فصلی را درباره کارناوال به کتاب خودش اضافه میکند و اعتقاد دارد که کارناوال مفهومی که در آن صداهای متمایز فردی شنیده میشوند در واقع رشد و گسترش پیدا می کنند و با هم به کنش متقابل میپردازند. من اعتقاد دارم که این گونه حرکتها اگر نگاه کارناوالی یا باختینی به آن بشود میتواند تا حد خیلی زیادی شخصیت روایی افراد را و هم زمانی آنها و تاثیر کنش متقابلشان را به هم نشان دهد. در واقع صداهای دیگران را میشود از این طریق شنید، هر متخصص و هر هنرمندی به گونهای به کمال اجتناب ناپذیر میتواند روی شخصیت دیگری اثر بگذارد و نگاه کارناوالی را که وابسته به جمع و دیدگاه جمعی است، در خودش تلالو برانگیز کند و به دیگران انتقال دهد. چرا که از نظر من این یک تعبیر کارناوالی دارد چون که ما در واقع داریم آثار را نمایش میدهیم، آنها را میبینیم و در واقع به دنبال یک ازدحام یا انبوهه نیستیم که حضور فردی تک تک افراد را در جشنوارهها طلب می کرد. بلکه اینجا هنرمندها با آثارشان به شکل منفرد ارتباط برقرار میکنند و به مثابه یک کل دیده میشوند که تشکل پیدا کردند و حالا سازمان اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روانی خودشان را دارند؛ به نقد، چالش، تحلیل، بحث و مذاکره از راه دور طلب میکنند.
او گفت: بنابر این من فکر میکنم اگر این تعبیر کارناوالی باختینی را بر این بحث منطبق بدانیم یا به عنوان یک پیش فرض به آن نگاه کنیم مفهوم یگانه زمان و فضای آن باعث می شود که تک تک هنرمندان عزیز ما حس کنند که بخشی از جمع هستند و به عنوان دنیای منفرد میتوانند در این بخش سهیم باشند و نقش خودشان را به دیگران تسری ببخشند و اثر خودشان را در جامعه بازنمود کنند.
آذری در خصوص نقش جشنوارهها در شکل گیری انگیزه اجتماعی دوران کرونا گفت: تعبیر من از جشنواره یا فستیوال یک تعبیر نظاممند و علمی است. جشنواره به روز یا دورهای از جشن یا آئینها یا دورهای از مراسم اطلاق میشود که می تواند بعد فرهنگی داشته باشد؛ مثل نمایش و بررسی فیلم. که اساسا نگاه ما در این بحث است. که در یک مکان خاص مثلا چهارسو رخ میدهد. در واقع این نگاه بر آن است که من دارم اثرم را به دیدگاه، نقد و نظر دیگران میرسانم. حالا من هر جای دنیا که باشم با شرکت در جشنواره این کار را انجام میدهم. در واقع جشنواره از دل مفهوم جشن، سرور و شادی بیرون میآید و ریشهاش به دوران باستان برمیگردد. بیشتر هم جنبه مذهبی، دینی و اعتقادی داشته است؛ اما به مرور زمان جنبه های دیگری هم پیدا کرده است. جنبه های فرهنگی و هنری بعد از این دوره هاست. در واقع به معنای خیلی ساده جشنواره یعنی مجلس شادمانی، نشاط، ضیافت، سرور و شادمانی. پس مراسمی ست که برگزارکنندگانش میخواهند اتفاق خوشایندی برای افرادی که در آن جا هستند رخ دهد. یعنی در عرصههای مختلف علمی، هنری، فرهنگی، صنعتی و نظایر آن دوست دارند که حال دیگران خوب شود، به همین دلیل است که ممکن است در آن معرفی، تجلیل، تمجید، سخنرانی یا هر چیز دیگری باشد. اما این را من در فضای مجازی خیلی جدی نمیبینم. فضای مجازی نمیتواند آن حس و حال تشویق عمومی، شرکت، مشارکت در این رویداد جشنوارهای یا جشنوارهها را موجب شود. چون افراد نمیتوانند همان انرژی بیواسطه و مستقیم را بگیرند.
وی در ادامه افزود: حالا ما در ایران جشنواره فیلم فجر را داریم، همان طور که در فرانسه جشنواره فیلم کن، در ایتالیا جشنواره فیلم ونیز، در سوئیس جشنواره فیلم لوکارنو، در آلمان جشنواره فیلم برلین، در بلژیک جشنواره فیلم بروکسل، در کانادا جشنواره فیلم مونترآل را داریم. جشنواره ها در همه زمانها وجود دارند. قابل احترام هم هستند. اما ما نمیدانیم افراد در هر جایی که هستند چگونه با این نشاط، ضیافت، سرور و شادی که در جشنوارهها پنهان هست میتوانند گره بخورند و تا چه اندازهای این پیوند در آنها ماندگار میشود. در دوران کرونا مقداری در حذف اضطراب، کاهش نگرانی هنرمندان و کسانی که دوست دارند آثار و خودشان دیده شوند موثر است. مقداری التیام میدهد. مقداری به آنها آرامش میبخشد و تا حدی هم شاید در پذیرش آنها به عنوان یک واقعیت که میتوانند اثرشان را در این دوران بحرانی هم عرضه کنند تا به عنوان یک منبع و مرجع قابل استناد به آنها مقداری انگیزه ببخشد. این امر میتواند تا حدی بنیاد فکری جشنوارهای را مستحکم نگه دارد و زمینه را برای شکوه فعالیتهای بعدی بارور کند.