بسیاری از تازه واردان سالهای اخیر بورس از طریق کانالهای تلگرامی جذب سرمایه گذاری در این بازار شدهاند؛ اتفاقی که در ابتدا خوب و در ادامه مشکلاتی را در پی داشته است.
جی پلاس، تلگرام وقتی برای رسالت پیام رسانی توسط پاول دوروف روس در انگلستان طراحی میشد، هیچ گاه فکر نمیکرد که روزی بتواند اقتصاد یک کشور مانند ایران را دستخوش تحولات عظیم کند. این تحولات از زمانی که کانالها پا به عرصه تلگرام گذاشتند شکل گرفت و از چرچیل، سلطان و چند تحلیلگر شناخته شده پا به فضای بورس ایران گذاشت. کانالهایی که آدمینهای آنها با تکیه بر هر دو تحلیل تکنیکال و فاندامنتال سعی در معرفی سیگنالهای خود به مخاطبان داشتند.
اقتصاد 24 نوشت؛ اما دیری نپایید که تعدد این کانالها در پیشافیلترینگ تلگرام سر به فزونی گذاشت و سازمان بورس به عنوان نهاد ناظر اقدام به بستن برخی از آنها کرد، کانالهایی که دیگر کار را از سطح عمومی اطلاعات دهی به ایجاد VIP کشانده و با دریافت مبالغ هنگفت اقدام به سیگنال فروشی در بازار سرمایه میکردند.
آنچه مبرهن است این است که همواره هیچ یک از این تحلیلها خواسته یا حتی ناخواسته به طور قطع راهگشا نبود و این مساله با توجه به عدم دسترسی افراد به سرویس دهندگان مجازی و اغلب ناشناخته امکان دادخواهی یا پیگیری مسائل پیش آمده را نداشت.
این معضل در دوران پسافیلترینگ تلگرام شکلی ناخوشایندتر به خود گرفت؛ به نحوی که دیگر حتی در صورت محرز شدن تخلفات امکان بستن و فیلتر کانالهای متخاطی وجود نداشت و همین امر بساطی را برپا کرد که هم به نفع و هم به ضرر بازار سرمایه تمام شد.
اما آنچه بیشترین آسیب را به سرمایه گذاران نوپا و تازه وارد بورس و همچنین بدنه و ساختار بورس رساند؛ تارگت دهیهای صرفا تکنیکالی آدمینهای کانالهای تلگرامی بود که فراخوانی عمومی برای سرمایه گذاری در بورس بود، آنهم برای مردمی که به دلیل کاهش هر روزه ارزش پول ملی به دنبال سرمایه گذاری و مقاومت در برابر این کاهش ارزش بودند.
مشکل از آنجا شروع شد که بورسیهای جدیدالورود و حتی قدیمی با تارگتهای بالای تکنیکالیستهای تلگرامی دچار طمع شدند و اقدام به خرید سهام حتی در قیمتهای بالاتر از ارزش آنها کردند. در این میان دستیابی به سودهای هنگفت و نامعقول جریانی از نقدینگی را به سمت بورس هدایت کرد و سیلی عظیم از پول، شاخص بورس را نیز در پی معامله بیش از ارزش برخی از سهام شاخص ساز، تا کمی بالاتر از یک میلیون واحد هُل داد و چنان آش شور شد که صدای آشپز هم درآمد.
چراکه بورس با دلار ۲۰ هزار تومانی دیگر به ارزش خود رسیده بود و با گذر از کانال ۲ میلیون واحد در حال شکل گیری یک حباب در تالار شیشهای بود. بر این اساس دولت به فکر اصلاح بازار افتاد و با دستورالعملهای کُنشی و اجرایی سبب واکنشهای منفی و ریزش شاخص بورس شد، اما این سیاست نیز از افراط و تفریط مصون نماند و اکنون دیگر نوبت دولت بود تا آش را تا حد ممکن بی نمک کند و موجبات دلزدگی بورسی و غیربورسی را در تابلوهای معاملات فراهم کند.
بررسی شرایط فعلی بازار سرمایه
احمد اشتیاقی، مدیرعامل کارگزاری بانک آینده درباره شرایط فعلی بازار به خبرنگار اقتصاد۲۴ گفت: اتفاقاتی که در بازار رخ داده، جو بی اعتمادی را برای عموم سرمایه گذاران ایجاد کرده است و این جو موجب شده فشار فروش در روزها و هفتههای اخیر زیاد باشد. در این میان به دلیل فشار فروش و عدم تقاضای مناسب صفهای فروش سنگین ایجاد شد و بازار روزهای منفی را تجربه کرد.
وی با تاکید بر لزوم اصلاح منطقی بازار تصریح کرد: هر چند که ریزش اتفاق خوشایندی نیست، اما اکنون به لحاظ بنیادی با اصلاحاتی که اخیرا ایجاد شده وضعیت چندان بد نیست.
اشتیاقی رشد بیش از حد شاخص و عبور آن از فاکتورهای بنیادی را به دلیل قدرت جریان پول ارزیابی و خاطرنشان کرد: به نظر من آنچه که باعث شد شاخص از یک میلیون و پانصد هزار واحد بالاتر رود، ورود پولهای جدید بود. این ورود در کنار موهبتهای خود به دلیل عدم کنترل صحیح بازار باعث شد تا شاخص از ارزشهای بنیادی خود خارج شود. در حالی که زمان رسیدن شاخص به ۲ میلیون واحد دلار نیمایی ۱۸ هزار تومان بود و قاعدتا شاخص باید روی یک میلیون و پانصد هزار متوقف میشد.
حبابی در حال تولد بود
این کارگزار بورسی سرعت رشد شاخص در دوره صعودی را برای کارشناسان و فعالان بازار رُعب آور عنوان کرد و گفت: همه بر این عقیده بودند که با فاکتورهای اثرگذار آن زمان پس از گذشت شاخص از یک میلیون و پانصد هزار واحد، حبابی در حال شکل گیری است که تبعات ناخوشایندی را میتواند در پی داشته باشد؛ بنابراین در آن مقطع مجموع سیاست گذاریها برای متوقف کردن رشد بازار به کار گرفته شد. سیاست اصلی مبتنی بر افزایش عرضه بود؛ این مورد خود از رشد بازار جلوگیری کرد و به نظر من قاعدتا بازار تا اینجاها میآمد.
وی در پاسخ به این سوال که "آیا سیاستهای دولت برای کاهش رشد شاخص زیاده روی نبود؟" یادآور شد: بازار سرمایه بازاری بسیار حساس است؛ اگر آن سیاستها اعمال نمیشد شاخص به سمت دو میلیون و هفتصد میرسید و از آنجا ریزش اتفاق میافتاد و اتفاق بدی رخ میداد.
اشتیاقی "تکنیکالیست ها" را عامل رشد شاخص پس از دستیابی به اهداف بنیادی دانست و افزود: متاسفانه یکی از بدیهای بازار ما این است که به دست تکنیکالیستها افتاده و بنیادی کارها به حاشیه رفته اند. بر این اساس این تکنیکالیستها بودند که مسیر بازار را مشخص میکردند و باعث شدند تا بازار بدون تکیه بر عوامل بنیادی تا ۲ میلیون واحد برود.
این فعال بازار سرمایه متضرران بیشتر ریزش اخیر بورس را تازه واردان عنوان کرد و گفت: این افراد چنانچه با اطلاعات و دانش سرمایه گذاری به این بازار وارد شده باشند، مسیر خود را پیدا میکنند، اما اگر تجهیز به این دانش نباشند، مسیر ناهمواری در پیش رو دارند و برای گریز از خطرات این مسیر بهتر است از روشهای غیر مستقیم سرمایه گذاری مانند خرید واحدهای صندوقها اقدام به سرمایه گذاری کنند.
وی تصریح کرد: چنانچه افراد بخواهند با تکیه بر کانالهای تلگرامی و داستانهای شیرین تکنیکالیستها در دستیابی سهام به تارگتهای نجومی دست به خرید و فروش مستقیم بزنند نه تنها بهرهای از این بازار نخواهند برد، بلکه گرفتار زیان میشوند که این مساله هم به آنها و هم به وجهه بازار سرمایه در کشور ضربه میزند.
بررسیهای میدانی خبرنگار اقتصاد۲۴ نشان میدهد در زمان ریزش بازار اکثر کانالهای تلگرامی سکوت را بر سیگنال دهی و یا پاسخگویی در خصوص سیگنالهای ارائه شده قبلی ترجیح دادند و همراهان یا همان مِمبرهای خود را در باتلاق زیان دهی تنها گذاشتند، چراکه خوب میدانستند که اغلب سیگنالهای اعلامی آنها سهام رشد کرده هستند که تنها قدرت پول میتواند سرنوشت آنها را عوض کند و نه فاکتورهای بنیادی؛ بنابراین ضروری است که سرمایه گذاران در غیاب نظارت صحیح بر فضای مجازی با افزایش سواد بورسی و چه بسا افزایش سواد رسانهای، خود را تبدیل به «شنوندهای عاقل» کنند تا خود و سرمایه خود را از تیررس افراد سودجو محفوظ بدارند.