مهاجمان و بازیکنان هجومی پرتعدادی در سالیان گذشته از ایران راهی اروپا شدند و همگی مترصد فرصتی هستند تا خودشان را در فوتبال ملی هم ثابت کنند اما دوره کنونی بیشباهت به زمانی که مهاجمان نامدار ایرانی پشت سر علی دایی سوختند، نیست.
گروه ورزشی جی پلاس؛ تیم ملی ایران بعد از دوران کمفروغ مهاجمان در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه 90 شمسی، باز هم صاحب مهاجمان بسیار خوبی شده که همگی در فوتبال اروپا توپ میزنند و عطش پوشیدن پیراهن تیم ملی را دارند اما تاکتیک تیم ملی در سالیان گذشته نشان داده که فقط چند تن از این مهاجمان میتوان در ترکیب ثابت و بعضا ذخیره قرار بگیرند و سایرین ناچارند قید پیراهن تیم ملی را بزنند.
این وضعیت مشابه دورانی است که علی دایی تبدیل به مهاجم اول تیم ملی شده بود و تا زمان خداحافظی او از فوتبال، هیچ مهاجم دیگری نتوانست جای دایی را بگیرد. در نتیجه بعد از آن دوران و رفتن دایی و شماره زیادی از مهاجمان با استعداد مانند وحید هاشمیان، خداداد عزیزی، رضا عنایتی، فرهاد مجیدی، رسول خطیبی و چندین نفر دیگر، تیم ملی و فوتبال ایران با عدم وجود مهاجم شش دانگ مواجه شد.
در این دوران مربیان ملی از مهاجمان مختلفی بهره بردند. آرش برهانی، آرش افشین، کریم انصاریفرد، محسن خلیلی، محمد غلامی، رضا نوروزی، محمدرضا خلعتبری، غلامرضا رضایی، مهرزاد معدنچی، مهدی رجبزاده و ... بازی کردند اما هر کدام نقطه ضعفی داشتند و حتی نتوانستند سایه علی دایی هم شوند.
خیلی از مربیان موافقند که حضور علی دایی باعث وجود این مشکل شد. در واقع توانایی بالای دایی در خط حمله و گلزنی که او را تبدیل به بهترین گلزن بازیهای ملی در جهان کرده، موجب به حاشیه رفتن سایر بازیکنان شد. افشین قطبی، سرمربی تیم ملی که در برههای با این مشکل مواجه بود نیز اظهار نظر واضحی داشت و علی دایی را عامل اصلی این معضل میدانست. قطبی گفت: هرچه میکشیم از زیاد بازی کردن دایی است! علی دایی خیلی دیر از تیم ملی خداحافظی کرد و خیلیها را پشت سر خود سوزاند! به همین دلیل است که اعتماد به نفس در بین مهاجمان جوان از بین رفت و بعد از دایی هنوز نتوانستهایم یک مهاجم ششدانگ داشته باشیم.
*آغاز دوره جدیدی از انحصار در خط حمله تیم ملی؟
بعد از گذشت سالیان دراز از آن دوران، فوتبال ملی ایران که به وضوح در بخش تهاجمی بیش از خطوط دیگر زمین رشد کرده و بازیکنان زیادی را به فوتبال اروپا فرستاده، رشد کرده است. در حال حاضر بازیکنان زیادی مانند سردار آزمون، مهدی طارمی، کاوه رضایی، علی علیپور، رضا قوچاننژاد، کریم انصاری فرد، مهرداد محمدی، علیرضا جهانبخش، علی قلیزاده، مهدی قایدی، مهدی ترابی، وحید امیری، شهریار مغانلو و ... حضور دارند که در اروپا یا در همین لیگ برتر ایران در حد یک ستاره هستند.
در سالهای پایانی حضور کارلوس کیروش و دوران کوتاه مربیگری ویلموتس، سردار آزمون و مهدی طارمی انتخابهای اصلی مربیان بودند و در کنار آنها بازیکنانی مانند علیرضا جهانبخش، وحید امیری، کریم انصاریفرد و رضا قوچان نژاد بیش از سایرین به بازی گرفته شدند. بقیه بازیکنان هم چندین بار به اردو دعوت شدند اما کمتر پیش آمد که جزو فهرست نهایی ایران باشند.
حال در آستانه اردوی تیم ملی با هدایت دراگان اسکوچیچ، این دردسر شیرین سراغ اسکوچیچ آمده و هواداران هم از خود سوال میپرسند او مهرههای هجومی خود را از میان چه کسانی انتخاب خواهد کرد؟ اگر چه بازیهای رسمی جای آزمون و خطا نیست و اسکوچیچ کمترین ریسک را انجام خواهد داد اما کدام بازیکنان نقش اصلی را در تفکرات تاکتیکی او دارند؟
آیا برهه کنونی که با مهاجمان و بازیکنان هجومی پرتعداد همراه شده، همانند دوران انحصار علی دایی سپری میشود یا مربیان ملی به سایرین هم فرصت عرضاندام خواهند داد یا دوره جدید را باید دوره انحصار چند بازیکن بدانیم که در شرایط کنونی بهتر از سایرین هستند.
در چنین شرایطی چند تن از این بازیکنان قادرند به تیم ملی دعوت شوند و بقیه به ناچار باید رویای خود را در تیمهای باشگاهی دنبال کنند و هواداران باید افسوس بخورند که چرا این همه بازیکن هجومی در یک دوره و به صورت همزمان در فوتبال ایران ظهور کردهاند.