نوجوانی دوره ای است که با بلوغ آغاز می شود و گذر از کودکی به بزرگسالی است، و تعامل والدین با فرزندان در به سلامت گذراندن این دوران اهمیت زیادی دارد.
جی پلاس، داشتن نوجوان در این روزها کم دردسری نیست مراقبت های زیاد و مخصوص خود را دارد اگر به قول خودشان زیاد پیله کنی از دست میروند اگر هم زیاد آزاد بگذارید باز هم ممکن است مشکل ساز شود پس برخورد والدین با نوجوانانشان بسیار حائز اهمیت است.
باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: نوجوانی دورهای از رشد است که با بلوغ آغاز میشود و مرحله گذر از کودکی به بزرگسالی است. این دوره از سنین ۱۱-۱۲ سالگی آغاز و تا ۱۸-۱۹ سالگی هم ادامه مییابد و با تغییرات جسمی، اجتماعی و روانشناختی همراه است.
نوجوانی یکی از بحرانی ترین و پر تنش ترین دوران زندگی محسوب میشود، چراکه در این مرحله از زندگی تحولات جسمانی، دگرگونیهایی در احساسات، تمایلات، عواطف و تخیلات افراد به وجود میآید که در این راستا میتوان به عدم تعادل و بی ثباتی، زودرنجی، نگرانی، ناامیدی و افسردگی اشاره کرد.
در دوران نوجوانی تغییراتی را در زمینه جسمانی، هورمونی، جنسی، هویت، تحصیل، عزت نفس و... شاهد هستیم و همچنین آرمان گرایی، خودآگاهی، تمرکزگرایی در این دوران شکل میگیرد.
صرف نظر از دوره نوزادی در هیچ دورهای از زندگی تغییراتی به اندازه دوره نوجوانی در فرد روی نمیدهد و در طی این دوره نوجوانان بلوغ را تجربه میکنند که بر رشد جسمانی، فیزیولوژیکی و روانشناختی تاثیر میگذارد.
مرجان کربلایی روانشناس کودک و نوجوان، در این باره گفت: نوجوانان بحران هویت (پیشرفت شخصیت نوجوان و تبدیل به بزرگسالی ثمربخش) را تجربه میکنند، مسائل و مشکلات عاطفی آنها افزایش مییابد، از نظر هوشی به تفکر انتزاعی دست پیدا میکنند و ارتباط آنها با گروههای همسال افزایش مییابد.
کربلایی تصریح کرد: دوره نوجوانی به علت تعارضهایی بین تغییرات جسمانی ناشی از بلوغ و فشار جامعه به نوجوان (به خاطر رشد اجتماعی و عاطفی) دوره آشوب و تغییرات ناگهانی هیجانی است. کودکان از بدو تولد (در اتاق زایمان) با پدیده اجتماع مواجه میشوند و این فرایند تا اواخر عمر انسان با وی همراه است.
وی افزود: اجتماعی شدن برای انسان بسیار ضروری است که به صورت سلسله مراتب از طریق یک فرهنگ به انسان منتقل میشود.
وی با بیان اینکه از میان عواملی که برای اجتماعی شدن تاثیر میگذارند، والدین مهمترین عامل هستند، اضافه کرد: از آنجا که نوجوانان نیاز دارند از نظر عاطفی و مالی مستقل از والدین باشند، به یک هویت مستقل دست یابند و ارزشهای خود را حاکم سازند، تعارض با والدین شروع میشود.
این روانشناس با تاکید بر اینکه اختلافات بین والدین و نوجوانان در حدود ۱۴ یا ۱۵ سالگی به اوج خود میرسد، ادامه داد: بیشتر تعارضها در مورد مسائل جزئی نظیر؛ سبک لباس پوشیدن، آرایش مو و صورت و نوع موسیقیهای مورد علاقه است، همچنین ممکن است بر اثر مسائل مهم تر، نظیر: رفتار جنسی، استفاده از مواد مخدر، سیگار کشیدن، استفاده از مشروبات الکلی، مسئولیتهای خانوادگی، عادتهای مطالعه و نوع دوستان باشد.
کربلایی بیان کرد: اینکه نمیتوانید با نوجوان کنار بیایید بیشتر به خاطر رفتاری است که شما دو نفر (والد-فرزند) انتخاب کردهاید.
وی افزود: رفتار فرزند نوجوانتان عوض شده، چون بزرگ شده و سری توی سرها در آورده است و شما نیز رفتاری را انتخاب میکنید که پدرها و مادرهای نسلهای گذشته آن را روی نوجوانان نافرمان آزموده اند.
وی اضافه کرد: هرچند کنترل کردن توسط شما طبیعی است، اما وی دیگر کودک نیست پس رفتار شما هم باید با او مانند یک فرد عاقل و بالغ باشد. وقتی در کنار فرزند نوجوانتان نیستید نمیتوانید رفتارش را کنترل کنید. وقتی هم با او هستید فقط کمی میتوانید او را کنترل کنید.
این روانشناس اظهار کرد: اما چیزی که میتوانید آن را کنترل کنید، رفتار خودتان است. با زورگویی میتوانیم اعمال دیگران را موقتاً کنترل کنیم، ولی افکارشان را نمیتوانیم کنترل کنیم. آنها به محض رهایی از چنگال ما و دور شدن از ما کاری را که دوست دارند انجام خواهند داد.
کربلایی افزود: از آنجایی که نوجوان با دگرگونیهای مهمی مواجه شده و باید با نقشهای تازه در محیط اجتماعی سازگار شود ممکن است با استرس و فشار روانی همراه باشد در این سن نوجوانان دلبسته تجربههای خود شده و فاقد یک دیدگاه یا نگرش باز هستند و ممکن است، تعارضات و ناکامیهایی را تجربه کنند که به جای آنکه نشان دهندهی پاسخهای بهنجار نوجوان نسبت به رشد باشد، از آشفتگیهای روانی حکایت کند.
وی با اشاره به اینکه بیش از نیمی از اختلالات و مشکلات نوجوانان به صورت اختلالات سازگاری و اختلالات شخصیتی است، که شایعترین عوامل تشخیصی برای جامعه نوجوان به حساب میآید، گفت: اختلالات سازگاری علائمی هستند که به صورت واکنشهای موقتی نسبت به یک تجربه استرسی شدید، در یک فرد بدون هیچگونه مشکل جدی و واقعی نمایان میشود.
کربلایی ادامه داد: اختلالات شخصیتی الگوهای رفتاری ناسازگارانهای هستند که اغلب ماهیت ضد اجتماعی، نظیر: بزهکاری مزمن، بی بند و باری و گریز از مدرسه دارند. مهمترین عامل موثر در مشکلات روانشناختی نوجوانان سبکهای تربیتی یا اختلال در شبکه ارتباطی خانواده است.
همچنین پریسا فرنودیان روانشناس و مشاور، بیان کرد: نوجوان در این دوران باید به خودآگاهی و خودشناسی دست یابد، چراکه آگاهی در دوران کودکی تنها در حد دختر خوب و پسر خوب است، اما در دوره نوجوانی جنبه جدیدی پیدا میکند.
فرنودیان ادامه داد: دختران و پسران در دوران نوجوانی به دلیل نقشهایی که ایفا میکنند خود را در گروههایی جدا میکنند و درباره خود دست به شناخت و خودشناسی میزنند، در این مرحله جنبههای مختلف وجودشان را شناسایی کرده و هویت سازی میکنند.
این روانشناس با اشاره به اینکه دوره نوجوانی دوره شورش و بحران است، اضافه کرد: هنگامی که نوجوانی در این دوره آرام و ساکت است، باید شک کرد، چراکه در این دوران باید حتما مخالفتهای خود را ابراز کند، مقابل خانواده حرفهایی را بزند، همچنین مطیع بودن نشان از مشکلاتی در آن نوجوان است.
وی با بیان اینکه در دوران نوجوانی شاهد تغییر در نوع نگاه افراد هستیم، افزود: نوجوانان در نقشهای خود تفکیک قائل هستند و خود را ایفا کننده نقشهای مختلف میدانند، به عنوان مثال نوجوانان در دوران بلوغ میگویند همان طور که فرزند یک خانواده هستم و وظایف خاصی دارم، به عنوان یک دوست نیز وظایف مشخصی دارم.
تقریباً اکثر پژوهشها ثابت کردهاند، والدینی که با کودکان خود مهربان نیستند (والدینی که از روشهای انضباطی بسیار سختگیرانه یا بسیار بی بند و بار استفاده میکنند) شیوه انضباطی به جای آن که مبتنی بر استدلال باشد، مبتنی بر تنبیه بدنی است، یا آنهایی که از نظر روانی و فیزیکی از فرزندان خود سوء استفاده میکنند بیشتر احتمال دارد که فرزندانی با مشکلات روانشناختی داشته باشند.
به جای نصیحت و سرزنش کردن به صورت کاملا فعال به صحبتهای آنها گوش دهید. با این کار زودتر به هویت منسجمی دست پیدا خواهند کرد و حس استقلالی که در آنها بروز پیدا کرده شکوفا خواهد شد. در نتیجه برای پیشگیری از بروز انواع اختلالات رفتاری و روانی در کودکان و نوجوانان بهترین راه، تغییر و اصلاح سبکهای تربیتی و یادگیری مهارتهای ارتباطی است.