چهار سال پای ما را با زنجیر بسته بودند. برخی از صیادان به خاطر شکنجه و از گرسنگی و تشنگی کشته شدند. خیلی اذیتمان میکردند. در ماه رمضان به ما فقط یا سحری یا افطار میدادند. یک نصفهلیوان هم آب میدادند. غذایمان غالبا برنج و شکر بود.
جی پلاس، روزنامه شرق در گزارشی نوشت: در هفت سال قبل ناخدا محمد شریفپناهنده و دیگر ساکنان لنج سراج، توشه راه آماده کردند تا برای صید به آبهای دور سفر کنند. مقصد آنها آبهای سومالی واقع در اقیانوس هند بود. قرار بود با صید تنماهیان، علاوه بر کسب درآمد، امنیت غذایی کشور را هم تأمین کنند، اما سرنوشت برای آنها تقدیر دیگری رقم زده بود. بازگشت ساکنان این لنج و مختومهشدن پرونده صید در آبهای دور خدمه آن، با بازگشت گروهی سهنفره در 30 مرداد 99، هفت سالی طول کشید؛ صیدی که قرار نبود تا این حد طولانی شود و به قیمت جان برخی از خدمه کشتی تمام شد.
آزادشدن خدمه کشتی در 2 نوبت
راضیکردن صیادان اسیر برای سخنگفتن از خاطرات تلخ روزهایی که با دزدان دریایی سومالی گذراندهاند، کار راحتی نیست. همه آنها ساکن کنارک هستند و رنجهای زیادی را تحمل کردهاند تا سرانجام اقدام برای آزادسازی آنها انجام شود. عبدالله نوهانی یکی از آن سهنفری است که کمتر از یک ماه از آزادیاش میگذرد. در صدایش خوشحالی از زندهبازگشتن به کشور موج میزند. وقتی از او میپرسم آیا حاضری به دریا برگردی، با تأکید میگوید: نه، اصلا!
کسی که تجربه کار روی آبهای گرم جنوب کشور و آبهای دور را دارد، بعد از جان سالم بهدربردن از دست دزدان دریایی سومالی، در یک استان خشک یعنی سیستانوبلوچستان به کشاورزی روی آورده است. او به «شرق» میگوید: برای تأمین آب کشاورزی چاه میزنیم. به گفته نوهانی، ناخدا محمد شریفپناهنده به همراه چند نفر دیگر از خدمه کشتی یک سال زودتر از او و همراهانش آزاد شدهاند. دولت قصد داشته بدون پولدادن به دزدان دریایی سومالی آنها را آزاد کند، اما در نهایت برای آزادسازی نوهانی و دو همراه دیگرش، 180 هزار دلار که معادل شش میلیارد تومان پول ملی است، به دزدان دریایی میدهند تا آنها را آزاد کنند.
نوهانی تأکید میکند: «دولت به ما کمک کرد. دستش درد نکند که پول داد و ما را آزاد کرد. ما تقریبا 25روزی میشود که آزاد شدهایم». او عنوان میکند: «دولت اوایل میخواست صبر کند، شاید دزدان دریایی را بگیرد و پولی به آنها ندهد، اما اینها خیلی نترس بودند. آخرش مجبور شد به اینها پول بدهد. ولی واقعا دست دولت درد نکند».
حمله دزدان دریایی به لنجها پدیدهای جدید
این صیاد ماجرای حمله دزدان دریایی به لنجشان را که سراج نام داشت، اینگونه روایت میکند: ما سال 93 از آبهای ایران با لنج به سمت آبهای سومالی حرکت کردیم که دزدان دریایی به ما گیر دادند. آنها میگفتند صاحب لنج هستید، ثروتمند هستید، اگر پول بدهید شما را اذیت نمیکنیم. دزدان دریایی پول زیادی میخواهند. ناخدا پول ندارد اینقدر پرداخت کند. برای آزادشدن ما (سهنفری که اخیرا آزاد شدهاند)، به ما گفتند 180 هزار دلار که به اندازه شش میلیارد تومان ارزش دارد، پول گرفتند. او تأکید میکند: دزدان دریایی قبلا به لنجها حمله نمیکردند، اما اکنون این کار را میکنند.
نوهانی میگوید: وقتی به آبهای سومالی رسیدیم، دو سومالیایی آمدند و از ناخدا پول گرفتند. آنها پول را برای دولتشان میبردند و همراه ما هم بودند، اما دزدان دریایی وقتی به کشتی حمله کردند، این دو نفر گوشهای نشستند و بعد از اینکه ما اسیر شدیم، دزدان، آن دو سومالیایی را رها کردند و به آنها کاری نداشتند.
او اضافه میکند: ما تقریبا 21 نفر بودیم. برادر من همانجا کشته شد. هشت نفر در جریان اسارت فوت کردند و یک پاکستانی فرار کرد که حالا در پاکستان زندگی میکند. کنارک هم آمده بود به ما سر بزند. بخشی از ما هم توسط دولت آزاد شدیم. این صیاد عنوان میکند: وقتی اسیر شدیم، ما را در گروههای چهارنفری تقسیم کردند. هر گروه از ما دست یکسری از دزدان بودیم. ناخدا و همراهانش یک سال زودتر از ما آزاد شدند و ما هم 25روزی هست که آزاد شدهایم.
4 سال تحمل زنجیر در پا
این ساکن کنارک میگوید: چهار سال پای ما را با زنجیر بسته بودند. برخی از صیادان به خاطر شکنجه و از گرسنگی و تشنگی کشته شدند. خیلی اذیتمان میکردند. در ماه رمضان به ما فقط یا سحری یا افطار میدادند. یک نصفهلیوان هم آب میدادند. غذایمان غالبا برنج و شکر بود. گاهی هم خورشت میدادند. اینقدر غذا میدادند که از گرسنگی نمیریم. او یادآور میشود: سومالیاییها مسلمان هستند، مسلمان نباید کسی را شکنجه کند، اما آنها ما را شکنجه دادند تا پول بگیرند.
به گفته نوهانی، بعد از اینکه دزدان دریایی آنها را دستگیر کرده و با زنجیر میبندند، چندسالی در جایی رها شده بودند و جوری با آنها رفتار میشده است که حتی یک بچه هم آنها را نبیند. بعد به جایی در جنگل منتقل میشوند، اما هیچگاه از آنها کار نکشیدهاند یا از آنها نخواستهاند مثلا در استحصال چوب و... کمک کنند.
روز مبادله
این صیاد اهل کنارک درباره روز مبادله میگوید: ما را سوار ماشین کردند. جای دوری نگه داشتند و گفتند اول باید پولها را ببینند تا بعد اجازه دهند که به سمت مسئولان ایرانی برویم. او ادامه میدهد: رفتند پولها را تحویل گرفتند و بعد از اینکه مطمئن شدند مبلغ درست است، اجازه دادند به سمت مسئولان ایرانی بیاییم. بعد از آنکه به مقامات ایرانی تحویل داده شدیم، ما را از سومالی به قطر، بعد تهران و در نهایت کنارک منتقل کردند.
نوهانی به تلاش دزدان دریایی برای دریافت پول از خانوادهها هم اشاره میکند. او میگوید: دزدان دریایی زنگ میزدند به خانوادهها و گوشی را به ما میدادند تا از خانواده پول بگیریم. با شلیک تفنگ ما را میترساندند. زیر پایمان تیراندازی میکردند. میخواستند از خانوادههایمان پول بگیرند. دزدان دریایی پول زیادی میخواهند. اینها اصلا همیشه بر اساس رابطه کار میکنند. دزدان دریایی آدمهای ایرانی را میگیرند، میزنند و بعضی از تشنگی و گرسنگی میمیرند.