هادی حجازی‌فر بازیگر سینما و تلویزیون گفت:‌قطعاً کار کردن با ابراهیم حاتمی‌کیا یکی از آرزوهای بزرگ من بود و خاطرم هست بعد از قطع کردن تماسی که برای پیشنهاد این همکاری به‌من شد، واقعاً هیجان‌زده شدم، اما در کار پیرش کردم!

جی پلاس، در ابتدای این گفتگو حجازی‌فر در پاسخ به این سوال که آیا در پشت‌صحنه سینما کاراکتر بداخلاقی دارد، گفت: خودم که این‌طور فکر نمی‌کنم اما باید دیگران در این مورد نظر بدهند. من وقتی سر کاری هستم، چه فیلم کوتاه، چه بلند، چه سریال، تمام سعی‌ام را می‌کنم که به کل پروژه کمک کنم. یک روحیه کارگردانی هم دارم که البته تا حدودی در مقام بازیگری، تلطیف شده است! شاید به دلیل همین مباحث و پیگیری‌ها باشد که برای برخی چنین تصوری ایجاد شده است.

مهر نوشت؛‌ وی افزود: واقعیت این است که من در انتخاب نقش‌هایم وسواسی نداشتم! بعد از «ایستاده در غبار» اساساً نمی‌خواستم بازیگری را ادامه دهم. فیلم‌های مهمی هم در آن زمان پیشنهاد شد که رد کردم اما وقتی «ماجرای نیمروز» با همان گروه قبلی پیش آمد، مجدد به این عرصه وارد شدم و استقبال و تحسینی که شد، مزه داد و در این حوزه ماندم!

این بازیگر سینما تأکید کرد: در کارهایم خیلی به رزومه فکر نمی‌کنم و مانند فعالیت‌هایم در تئاتر بسیار آدم تجربی‌ای هستم. دوست دارم مدام در این حوزه یاد بگیرم و خدا این توفیق را داده است که با گروه‌ها مختلف کار کنم و از همه آن‌ها بیاموزم. کمااینکه پیش‌تر هم بارها گفته‌ام که هدفم در سینما کارگردانی است. ابتدا خودم را کارگردان می‌دانم، بعد طراح صحنه، بعد فیلم‌نامه‌نویس و بعد از آن شاید کمی بازیگر باشم. به همین دلیل خیلی ترسی از نتیجه انتخاب‌هایم ندارم و در مواردی حتی «خودزنی» هم کرده‌ام تا مگر دیگر کسی من را نخواهد! مثل آدمی که می‌داند به‌دلیل ابتلا به یک بیماری لاعلاج در معرض مرگ است و با این اطمینان، در میدان جنگ شجاعت به خرج می‌دهد و تانک می‌ترکاند! این شجاعت خیلی به‌درد نمی‌خورد!

در ادامه هادی حجازی‌فر به مرور تجربیات خود در حوزه تئاتر پرداخت و درباره ورودش به سینما گفت‌: در سال ۸۲ که در فیلم «مزرعه پدری» بازی کردم، آنجا فهمیدم که کارگردان حاکم بلامنازع صحنه است. خدا رحمت کند زنده یاد رسول ملاقلی‌پور آدم بداخلاقی هم بودند و یک دعوای اساسی هم با من کردند، اما بعد خودشان من را به محل سکونتم در کوی دانشگاه رساندند. بعد از این تجربه برای فیلم «خداحافظ رفیق» آقای بهزادپور بسیار به من لطف داشتند و تا پای قرارداد بازی هم رفتم اما ناگهان پشیمان شدم و کنسل شد. دیگر کاری نبود تا زمان «ایستاده در غبار» که خیلی اتفاقی معرفی شدم و ناگهان همه چیز تغییر کرد.

حجازی‌فر در ادامه درباره تأثیر شهرت پس از بازیگری بر زندگی شخصی خود توضیح داد: واقعیت این است که آنقدر همه چیز سریع اتفاق افتاد که فرصت هماهنگ شدن و هم‌ریتم شدن با این شهرت را به‌دست نیاوردم. به همین دلیل حاشیه‌هایی هم داشتم. صفحه‌ام در اینستاگرام که بسته هم بود را مجدد فعال کردم و مطلبی در آن گذاشتم که اساساً انتظار این اندازه واکنش به آن را ندارم. واقعیت این است که هم من هم محمدحسین و بچه‌های آن تیم خیلی دیر متوجه اتفاقی که افتاده بود، شدیم.

وی با اشاره به حواشی واکنش‌اش به گفتگوی محمدحسین مهدویان و رضا رشیدپور بر سر «شاهنامه» ادامه داد: آن زمان دوستی مدام پیام می‌داد و بدوبیراه می‌گفت، بالاخره پرسیدم برادر من مشکل شما چیست! عکس پروفایلش هم کوروش سوار بر اسب بود. مدام فحش می‌داد تا اینکه برایش پیغام گذاشتم که من نبودم، کارگردان فیلم در برنامه این حرف‌ها زد و این هم آدرس صفحه‌اش! برو به او پیغام بده. یک هفته بعد محمدحسین گفت یه نفر آمده مدام دارد بد و بیراه می‌گوید، گفتم پروفایلش همین است، گفت آره!

این بازیگر ادامه داد: یکی از بدی‌های شهرت این است که تو را مجبور به تغییر و مصلحت‌سنجی می‌کند و من اصلاً آدم این مصلحت‌سنجی نیستم! در فضای مجازی که اخیراً به دلیل کرونا مجبور به فعالیت در آن شده‌ام، ابتذال آنقدر خزنده در وجودت اتفاق می‌افتد که گویی دیگران دارند به‌جای تو تصمیم می‌گیرند!

این بازیگر در پاسخ درباره «تفاوت شهرت تلویزیونی با شهرت سینمایی» گفت: یکی از دلایلی که من از تلویزیون گریزان بودم، همین فراگیری دامنه مخاطبان است. برخلاف کلیشه‌هایی که خود من هم زمانی آن را به زبان می‌آوردم، واقعیت این است که تلویزیون در ایران به‌شدت بیننده دارد. من جاهایی می‌روم برای کار در برخی روستاها، که همه با کارهای تلویزیونی‌ام مرا می‌شناسند. واقعاً از این قضیه می‌ترسیدم اما از جایی به بعد با آن کنار آمدم.

حجازی‌فر در بخش دیگر این گفتگو درباره نقش متفاوتی که سال گذشته در فیلم «دوزیست» ایفا کرد هم گفت: قبول این نقش به اصرار برزو نیک‌نژاد اتفاق افتاد. شخصاً خیلی علاقه‌ای به این جنس بازی ندارم. به این معنا که بخواهم یک نقش کاملاً متفاوت را از صفر تا صد بسازم. بازیگری مثل محسن تنابنده این توانایی را دارد که مدل‌های مختلف را به‌بهترین شکل ایفا کند اما من این توانایی را ندارم.

حجازی‌فر با اشاره به تجربه حضور در «به‌وقت شام» گفت: یکی از مشکلات من با ابراهیم حاتمی‌کیا در این فیلم سر ژست‌ها و گویش‌ها و نوع ادای دیالوگ‌ها بود. من می‌گفتم نه اینکه نخواهم این‌طور صحبت کنم، اساساً نمی‌توانم. وقتی از درون بازیگر باورش وجود نداشته باشد، اتفاقی که باید رخ نمی‌دهد. قطعاً کار کردن با ابراهیم حاتمی‌کیا یکی از آرزوهای بزرگ من بود و خاطرم هست بعد از قطع کردن تماسی که برای پیشنهاد این همکاری به‌من شد، واقعاً هیجان‌زده شدم، اما در کار پیرش کردم! «دوزیست» هم تجربه‌ای بود که هر روز باید برای آن انرژی می‌گذاشتم.

وی در پاسخ به اینکه بهترین کارگردانی که با او همکاری داشته کدام بوده است هم گفت: کار با مهدویان بسیار خوش می‌گذرد و اساس کار با او آسان است. اما در همکاری‌های دیگر هم چیزهایی یاد گرفته‌ام. از ابراهیم حاتمی‌کیا کارگردانی آموختم. از بروز نیک‌نژاد رهبری یک تیم پربازیگر را یاد گرفتم. از خانم کریمی کوتاه نیامدن و افق وسیع داشتن را یاد گرفتم. از علی عطشانی بسیاری چیزها یاد گرفتم. به‌شدت از همکاری‌ام با او در «کاتیوشا» دفاع می‌کنم.

حجازی‌فر درباره برنامه‌اش برای کارگردانی فیلم سینمایی هم گفت: امسال می‌خواستم اولین فیلمم را بسازم که شرایط کرونا ادامه نداد. امیدوارم این کار تلویزیونی‌ام به سرانجام برسد و مقدمه‌ای برای ورود به کارگردانی سینما شود.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.