این حکایت زمستان و سیاهی زغال است
پرونده فینال جام حذفی با برتری ۳ بر ۲ تراکتور مقابل استفلال بسته شد تا فصل جاری فوتبال ایران بسته شود اما همچنان پرونده برخی از صحبتها و اتهامات از سوی چهرههای فوتبالی باز است؛ کسانی که با رفتن زمستان، روسیاهی زغال برایشان باقی مانده است!
جی پلاس، اگر به اتفاقات قبل از این دیدار بازگردیم، شاهد این خواهیم بود که هر کسی در هر جایگاهی سعی دارد شکست و ناکامی خود را با دلایل واهی توجیه کند. به اظهارات یحیی گلمحمدی که معتقد بود برای قهرمانی یک تیم خاص، تیم او را زمین زدهاند توجه کنید. او اعتقاد داشت که شکست تیمش برابر استقلال در خارج از زمین رقم خورده که البته با انتقاد هواداران پرسپولیس هم همراه بود.
ایسنا نوشت: حتی او بعد از چندین روز از این اظهارات و مواجه شدن با انتقادات هواداران خودی، از موضع خود عقب نرفت و همچنان اعتقاد داشت که عدهای دست به دست هم دادهاند تا تیم او به خاطر یک تیم دیگر موفق نشود اما الان که تراکتور با توجه به استفاده از موقعیتهایش در طول بازی قهرمان شده، گلمحمدی چطور میتواند مواضع خود را تکرار کند؟ آیا او باز هم اعتقاد دارد که برای موفقیت یک تیم خاص، تیم او را زمین زدهاند؟
حتی قبل از دیدار فینال هم چنین مباحثی مطرح شد. بعد از انتخاب داور مسابقه، باشگاه تراکتور در اطلاعیهای از اتفاقات احتمالی در این دیدار ابراز نگرانی کرد! آن هم در شرایطی که مسابقه برگزار نشده است.
همچنین برخی داوران ادعا کردند که موعود بنیادیفر به عنوان داور فینال انتخاب شده تا استقلال پیروز شود؛ ادعایی که در شب فینال و با عملکرد داور بازی، به شدت مردود شد. حال این سوال مطرح میشود اگر تراکتور قهرمان نشده بود، آنها باز هم به اقدامات قبل از مسابقه خود ادامه میدادند؟ آنها از چه چیزی نگران بودند که در روز فینال رقم نخورد؟
فقط پرسپولیسیها و تراکتوریها نیستند که چنین قضاوتی دارند. تا قبل از قهرمانی پرسپولیس در لیگ برتر هم در اردوگاه آبی چنین باوری وجود داشت که مسئولان میخواهند سرخپوشان پایتخت قهرمان شوند اما بازیکنی مانند دیاباته به عنوان مهاجم استقلال تاکید دارد که پرسپولیس شایسته این قهرمانی بود. به جز او کدام تیم مدعی بالای جدولی یا بازیکن شناخته شده شهامت بیان چنین نظری را داشت؟
به جای سناریو نوشتن، بزرگ شوید
به طور کلی در فوتبال ایران قبول شکست سخت است و کمتر پیش میآید که بازیکن یا مربی پیش قدم شود و شکست را قبول کند. در نتیجه همواره از این دست مطالب در چنته دارند که به خورد مخاطبان دهند و به جای قبول اشتباه و ضعف خود، به فوتبال ایران ضربه بزنند و شائبه دخالت در مسابقه را مطرح کنند.
اگر چه اشتباهات داوری همانند اشتباهات مربی و بازیکنان در ایران زیاد است و حکایت از ضعف فوتبال ایران دارد - اما تاکنون سند و مدرکی دال بر اشتباهات سازمان یافته وجود داشته است؟
صحبت درباره این موضوع و اتهامزنیهای بی سند و مدرک زیاد است اما حالا که هیچ یک از گمانهزنیها و اتهامات درست نبوده و نتایج در زمین مسابقه رقم خورد، آیا کسانی که فوتبال ایران را با اظهارات نسنجیده خود قربانی کردند، پاسخگو خواهند بود؟
در مهمل بودن این مطالب در سطح اول فوتبال ایران شکی نیست و مشخص است که چرا افراد مختلف و حتی چهرههای شناخته شده به این مباحث دامن میزنند اما تا زمانی که هواداران به درک واقعی از فوتبال ایران نرسند و همینطور کمیتههای قضایی فدراسیون فوتبال جلوی طرح چنین مباحثی را نگیرند، همین آش است و همین کاسه.
دیدگاه تان را بنویسید