پرسش دیگری که درباره نقش مدیریتی امام در ایام دفاع مقدس مطرح می شود به نقش ایشان در تداوم جنگ برمی گردد، که در کتاب پرسش ها و پاسخ ها به آن پاسخ داده شده است.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، سالها از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ تحمیلی گذشته است اما همچنان پرسش هایی درباره علت و چرایی جنگ، تعویق پذیرش قطعنامه های بین المللی و... باقی مانده است که در این مجال به مناسبت فرا رسیدن چهلمین سال دفاع مقدس برآنیم تا به برخی از این پرسش ها پاسخی درخور دهیم. از پرسش های مهمی که درباره ایام جنگ مطرح است، نقش مدیریتی آن است که خود با توجه به مراحل مختلف جنگ به چند پرسش جداگانه تقسیم می شود که به تناسب و به ترتیب به پاسخ این پرسش ها می پردازیم. پرسش دیگری که باید پاسخ داده شود، نقش امام خمینی در مرحله تداوم جنگ است که از کتاب پرسشها و پاسخها (جنگ ایران و عراق) به آن پاسخ داده شده است:
ارتش عراق در ادامه تجاوز به سرزمین ایران، بیش از 15000 کیلومترمربع از مناطق مرزی را اشغال کرد و همین زمینه ادامه جنگ را فراهم کرد. امام در این مرحله از جنگ، غلط بودن محاسبات صدام و حامیانش، مبنی بر آشفتگی اوضاع در ایران و امید به پیروزی سریع در جنگ، را حاصل غفلت از خدا و نادیده گرفتن ماهیت انقلاب اسلامی و درس نگرفتن از نحوه پیروزی ملت بر شاه و امریکا ارزیابی کردند.
امام خمینی در این مقطع تمهیداتی برای مقابله با دشمن و غلبه بر این وضعیت پیشبینی کردند از جمله: ضرورت آزادسازی مناطق اشغالی با تأکید بر شکستن حصر آبادان، ضرورت کنار گذاشتن مناقشات سیاسی در داخل و توجه به جنگ به عنوان مسئله اصلی کشور و انقلاب.
امام دو حرکت را به موازات هم رهبری کردند: اول، ایجاد انسجام و ثبات سیاسی با تأکید بر اینکه دشمن در کمین است. دوم، ایجاد تحول در جبهههای نظامی که پس از حذف بنیصدر از ساختار سیاسی قدرت به وجود آمد و زمینه حضور نیروهای مردمی و انقلابی در جبهههای جنگ فراهم شد. آزادسازی مناطق اشغالی طی چهار عملیات بزرگ حاصل همین تحول بود.
ظهور علائم شکست عراق و پیروزی ایران، حامیان منطقهای و جهانی عراق را نگران کرد و امریکا فشار به ایران را برای پایان دادن به جنگ تشدید کرد. در این مرحله اگر چه عراق، امریکا، شوروی و کشورهای منطقه خواهان اتمام جنگ بودند ولی روشی را در پیش گرفته بودند که برای ایران قابل پذیرش نبود. در حالی که ایران در موضع برتر قرار داشت و خواهان تعیین متجاوز و دریافت غرامت بود، حامیان عراق و شورای امنیت تنها بر تقدم آتشبس و سپس مذاکره تأکید میکردند.
در این مرحله از جنگ مواضع راهبردی امام خمینی چنین بود:
1ـ امام ضمن تمایل و تأکید بر خاتمه دادن به جنگ، بر دستیابی به صلح شرافتمندانه با تنبیه متجاوز و تأمین خواسته بر حق ایران تأکید میکردند.
این استراتژی معطوف به رفع تهدید عراق و سایر تهدیدات علیه انقلاب و نظام به طور کامل و تأمین ثبات منطقه خلیجفارس به صورت اساسی بود. حال آنکه قدرتهای بزرگ و شورای امنیت با تأکید بر آتشبس به دنبال صلح ناقص بودند، زیرا انقلاب اسلامی همچنان آنها را نگران میکرد.
2ـ امام با تبیین استراتژی "راه قدس از کربلا میگذرد" از بروز یک خطای استراتژیک ممانعت کردند؛ اقدامی که بلافاصله پس از فتح خرمشهر، به تمرکز فکری و اختصاصی بخشی از قوای نظامی ایران برای حضور در لبنان و صحنه مبارزه با اسرائیل منجر شد. امام با بیان این استراتژی، تأکید کردند که مقدم بر هر مسئلهای از جمله آزادسازی قدس به عنوان یک مسئله مهم جهان اسلام و ایران، باید مسئلة جنگ با عراق به سرانجام برسد.
برشی از کتاب پرسشها و پاسخها (جنگ ایران و عراق)؛ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ؛ فرهاد درویشی؛ص ۲۴۵-۲۴۷