قایدی: همسرم خواسته بود در داربی گل بزنم

مهدی قایدی خیلی زود با حاشیه ها در فوتبال خداحافظی کرد و حالا یکی از بازیکنان تاثیر گذار استقلال است؛ تا جایی که گفته می شود اینبار به اردوی تیم ملی هم دعوت خواهد شد.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس، این مهاجم ریز نقش در دربی 93 سیزدهمین گل فصل خود را برای استقلال به ثمر رساند؛ و عجب گلی. گلی که شبیه یکی از گل های سوارز بود. به همین بهانه امروز دقایقی به او صحبت کردیم که می خوانید: 

*مهدی شبیه سوارز گل زدی! گل او را دیده بودی؟ 

نه. البته گل من مهمتر بود (باخنده) چون من در دربی گل زده ام. 

*ظاهرا بعد از بازی در مورد گفته های آقا یحیی صحبت کرده ای!

من نباید جواب آقا یحیی را می دادم چون او مربی حریف و یکی از بزرگان فوتبال است و تحت هر شرایطی باید به حرف های او احترام بگذارم. به این خاطر عذرخواهی می کنم. هر چند من فنی حرف زده بودم و گفته بودم اینکه می گویند استقلال را در دربی 93 برنده کرده اند درست نبود. در واقعیت هم همین طور است. ما تا ثانیه های پایانی بازی بازنده بودیم. شما تصور کنید ضربه محمد دانشگر تبدیل به گل نمی شود! آیا این حرفی که گفته شد درست از آب در می آمد. بدون شک نه چون ما دو بر یک بازنده از میدان خارج می شدیم. 

*اما بازی را بردید!

لطف خدا بود؛ به این خاطر که ما از همان ابتدای بازی با نیت برد وارد میدان شده بودیم. برای برد در دربی تمرین کرده بودیم و در نهایت هم این اتفاق خوب برای ما رخ داد. خیلی زحمت کشدیم و خیلی انگیزه داشتیم. خدا رو شکر که در نهایت ما برنده از میدان خارج شدیم. 

*به نظر می رسد تماشاگر نبود راحت تر بازی کردید؟ 

تماشاگر بود بازی جذاب تر هم می شد. هدف ما این بود که فوتبال رو به جلو و تهاجمی به نمایش بگذاریم. خدا رو شکر که بازی را بردیم چون به برد در این بازی نیاز داشتیم. 

*و بازی با تراکتور در بازی نهایی...

بازی سختی است. تراکتور تیم بزرگی است و همانند ما برای پیروزی در این دیدار برنامه ریزی کرده؛ اگر هدفمان قهرمانی است باید یک 90 دقیقه با جان و دل زحمت بکشیم و تلاش کنیم.

*گفته می شود اینبار شانس زیادی برای دعوت به اردوی تیم ملی داری...

این آرزوی من است که به اردوی تیم ملی دعوت شوم. من به همراه تیم ملی جوانان در جام جهانی بازی کردم. به خوبی می دانم حضور در اردوی تیم ملی و بازی برای تیم ملی چه لذتی دارد. امیدوارم این اتفاقی که شما می گویید رخ دهد. 

*مهدی؛ گفته بودی قبل از بازی می دانستی گل می زنی!

قبل از بازی همسرم بمن گفته بود باید در این بازی گل بزنی؛ در آن لحظه که موقعیت برایم پیش آمد همه چیز خوب پیش رفت و ضربه ای که به توپ زدم جایی رفت که باید می رفت و تقاضایی که همسرم از من کرده بود را برآورده کردم. 

*بعد از بازی چه شوخی هایی که با گل تو در فضای مجازی نشد!

جذابیت های فوتبال به همین کری خوانی است؛ خدای ناکرده هدف من از لایی که به بشار رسن زدم تحقیر بازیکن حریف نبود؛ توپ را رد کردم تا یک گام دیگر در عرض به دروازه حریف نزدیک شوم و ضربه بزنم که خوشبختانه در این صحنه همه چیز خوب پیش رفت. در ادامه نکته خوشحال کننده گلی بود که هم استانی ام زد. محمد دانشگر. فوتبال است و این برد و باخت ها. پرسپولیس هم در این بازی خوب بازی کرد. آنها بعد از گلی که خوردند دو گل به ما زدند و با پیروزی فاصله ای نداشتند. اما ما به خوبی به بازی برگشتیم و در ادامه بازی را اداره کردیم و در نهایت در ضربات پنالتی بازی را بردیم. این نشان می دهد ما حتی بعد از دریافت گل دوم روحیه خود را از دست ندادیم و با نیت پیروزی دقایق باقی مانده را دنبال کردیم.

*داور بازی پیام حیدری بود و تو خود را به زمین ننداختی!

من مهاجمی هستیم که از عقب وارد فضا می شوم و در این مسیر احتمال برخورد بازیکن حریف با من وجوددارد. در صحنه ای که گل زدم مدافعان پرسپولیس روی من خطا نکردند و دلیلی نداشت که نقش بر زمین شدم. قبلا هم گفته بودم من نیازی ندارم که خود را بی دلیل به زمین بیاندازم چون گل زدن بلد هستم. 

*و حرف آخر؛ فصل بعد در استقلال می مانی؟ 

این شعار نیست. الان به این چیزها فکر نمی کنم. همه تمرکزم به روی بازی با تراکتور است.

*اینکه گل قهرمانی استقلال را بزنی؟ 

نه اینکه استقلال قهرمانی جام حذفی شود. چه من گل بزنم و چه شیخ دیاباته و چه دیگر بازیکنان هم تیمی. مهم این است که قهرمان بشویم. در دربی اگر محمد دانشگر گل نمی زد و بازی مساوی نمی شد گل من هم تلخ می شد. آن چیز که اتفاقات را برای ما شیرین می کند باور کنید موفقیت استقلال است نه گل زنی من.

دیدگاه تان را بنویسید