از پرسش های بحث برانگیزی که درباره ایام دفاع مقدس مطرح است، عنوان شدن شعارهایی مانند "جنگ جنگ تا پیروزی" یا" راه قدس از کربلا می گذرد" است که پاسخش را در کتاب پرسشها و پاسخها یافته ایم.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، سالها از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ تحمیلی گذشته است اما همچنان پرسش هایی درباره علت و چرایی جنگ، تعویق پذیرش قطعنامه های بین المللی و... باقی مانده است که در این مجال به مناسبت فرا رسیدن چهلمین سال دفاع مقدس برآنیم تا به برخی از این پرسش ها، پاسخی درخور دهیم. از پرسش های مهم دیگر درباره دوران جنگ تحمیلی به شعارهای ایام جنگ برمی گردد که چه مولفه هایی داشت و اینکه چرا در آن دوره شعارهایی مانند جنگ جنگ تا پیروزی، جنگ جنگ تا رفع فتنه در جهان، راه قدس از کربلا میگذرد و غیره مطرح میشد؟ که پاسخش را از لابه لای متن کتاب پرسشها و پاسخها (جنگ ایران و عراق) داده ایم:
انتخاب شعارهای زمان جنگ، بخشی به مبانی مکتب اسلام برمیگشت، بخشی به سخنان حضرت امام به عنوان رهبر و معمار انقلاب اسلامی که برای دوستدارانش حجّت بود و بخشی نیز به شرایط سیاسی، اجتماعی و نظامی که رزمندگان در آن به سر میبردند، بستگی داشت. لذا، شرایط حاکم بر دورههای مختلف جنگ، اقتضای شعارهای خاصی را داشت.
در همین زمینه بخوانید:
چرا ایران پس از فتح خرمشهر به جنگ ادامه داد؟
تحولات جنگ پس از عملیات والفجر ۸/آیا بعد از فتح فاو نیاز به صلح بود؟/مروری بر مفاد قطعنامه ۵۸۲
چرا به جنگ عراق علیه ایران، جنگ تحمیلی گفته می شود؟
رفتار بعثی ها با اسرای ایرانی چگونه بود؟/چرا شهادت اسرا دردسری برای دولت بعث ایجاد نمی کرد؟
به عنوان مثال، طرح شعار "جنگ جنگ تا پیروزی" پس از آزادسازی خرمشهر در سال 1361 بود که ایران تحت فشار نظام بینالملل قرار گرفته بود تا بدون دریافت حق مسلّم خود در جنگ تحمیلی، بر سر میز مذاکره با صدام بنشیند و جنگ را متوقف کند. در چنین موقعیتی مردم ایران به خصوص رزمندگان در صحنههای نبرد که احساس کردند حقّشان برآورده نمیشود، با شعار "جنگ جنگ تا پیروزی" در واقع مقاومت و پایداری خود تا حصول به مقصد اصلی را اعلام کردند.
یا طرح شعار "جنگ جنگ تا رفع فتنه در جهان" که از کلام امام خمینی گرفته شد، منظور خاصی از آن مدّ نظر بود؛ یعنی در آن موقعیت جنگی، برای مأیوس کردن دشمن و عدم سوءاستفاده او از وضعیت کشور، ایده بزرگتری را مطرح و نیروهای رزمنده در این جهت اعلام آمادگی کردند. لذا مفهوم جنگ همیشه به معنی درگیری نظامی و نبرد نیست بلکه به مفهوم مبارزه تا حصول ارزشهای انسانی و الهی و ریشهکن شدن مظاهر شیطانی در جهان است.
یا شعار "راه قدس از کربلا میگذرد"، مخصوص شرایط خاصی از دوران جنگ بود، چرا که در پی اجرای عملیات بیتالمقدس در سال 1361 و آزادی خرمشهر ،اسرائیل به لبنان حمله کرد و بخشهایی از جنوب لبنان را به تصرف درآورد و صدام برای عوامفریبی در آن زمان اعلام کرد که حاضر است در کنار مردم ایران دست از جنگ کشیده و با نیروهای اسرائیلی به نبرد بپردازد. این حربه تبلیغی صدام که در بعضی از نیروهای خودی نیز تأثیر گذاشته بود، موجب شد که حضرت امام خمینی در سخنانی به این توطئه دشمن در منحرف کردن جهت اصلی حرکت رزمندگان از جنگ با عراق اشاره کرده، جمله "راه قدس از کربلا میگذرد" را عنوان کردند. این جمله در واقع استراتژی خاصی بود که در آن زمان مطرح شد تا در آن موقعیت نوک حمله به سوی عراق باشد و طرح این نکته که اولویت اول مشخص کردن تکلیف عراق در تجاوز به ایران است و پس از این مرحله، باید سراغ مسئله قدس رفت.
یا جمله حضرت امام که "جنگ برکت است" اگر در آن شرایط خاص کشور بررسی شود، نکات ظریفی را بیان میکند. با توجه به شروع جنگ تحمیلی با فاصله اندکی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و غائلههایی که گروههای سیاسی معاند انقلاب اسلامی در مرزها به خصوص در غرب کشور برپا کرده بودند، همچنین وضع نابسامان ارتش پس از انقلاب و مسائل نظیر آن، این کلام امام حکم تسکینی برای ملت بود که به واسطه جنگ به ساماندهی نیروهای نظامی، تشکیل سپاه پاسداران و بسیج پرداختهاند؛ علیرغم تحریم اقتصادیِ قدرتهای جهانی، مردم ایران مقاومت کردهاند و در عرصههای صنعتی و کشاورزی به ابداعات و خلاقیتهای بسیاری دست یافته اند و در یک کلام، عزّت و استقلال و تمامیت ارضی خود را در مقابل رژیم تجاوزگر عراق از دست ندادهاند و با تمام وجود به مقاومت و پایداری برخاستهاند. بنابراین جمله امام در آن مقطع زمانی، برای روحیه دادن به ملت ایران، پایین آوردن سطح التهاب در جامعه و تحمل کردن مصائب و سختیهای ناشی از جنگ تأثیر فراوانی داشت.
درست است که جنگ، فینفسه مذموم است اما به عنوان یک تجربه اجباری و تحمیلی نتایجی در بردارد که لزوماً منفی نیستند و منفی و مثبت بودن، بستگی به آن دارد که جامعه از چنین تجربهای چه بیاموزد و آموختهها را چگونه به کار بَرَد. این فرموده امام خمینی که "جنگ برکت است"، از اینرو قابل طرح است که خوبیها و بدیها همانند دیگر پدیدههای اجتماعی در زندگی بشر "نسبی" هستند و جنگ با همه بدیها و ناکامیها و دربهدریها که با خود دارد، همچون دیگر آلام بشری، انسان را آبدیده و در بحبوحه تنگناهای اقتصادی و روانی، درس مقاومت و از خودگذشتگی و تحمل مصائب را به انسانهای جامعه میآموزد و بسیاری از افراد جامعه را مقاوم، ایثارگر، خستگیناپذیر، فداکار، کمتوقع و سختکوش میکند.
اما آنچه موضوع کلی و کلان همه شعارهای زمان جنگ بود و غیرقابل تفکیک از آن، ایمان و جهاد و شهادت بود، خدامحوری و اسلاممحوری و اماممحوری بود، تأکید روی استکبار ستیزی بود، توحید و توکل و تقوا و در یک کلمه عشق و پرستش بود.
برشی از کتاب پرسشها و پاسخها (جنگ ایران و عراق)؛ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ؛ فرهاد درویشی؛ ص ۲۶۴-۲۶۷.