یکی از پرسش های اساسی درباره جنگ تحمیلی علیه ایران، نقش اتحاد جماهیر شوروی در راه اندازی این جنگ است و اینکه این کشور چه سودی از این میان می برد؟ پاسخ به این پرسش را از میان مباحث مطرح شده در کتاب "پرسش ها و پاسخ ها" داده ایم.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، سالها از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ تحمیلی گذشته است اما همچنان پرسش هایی درباره علت و چرایی جنگ، تعویق پذیرش قطعنامه های بین المللی و... باقی مانده است که در این مجال به مناسبت فرا رسیدن چهلمین سال دفاع مقدس برآنیم تا به برخی از این پرسش ها، پاسخی درخور دهیم. پرسش دیگری که در این میان، ذهن را به خود مشغول می کند، نقش همسایه شمالی که آن زمان اتحاد جماهیر شوروی بود، در راه اندازی جنگ است و اینکه در این میان، چه منافعی عاید این کشور می شده است؟ با تورق در کتاب پرسش ها و پاسخ ها (جنگ ایران و عراق) پاسخ را چنین یافته ایم:
شوروی در سال 1972 با عراق پیمان دوستی 15 ساله منعقد کرد و به این ترتیب نفوذ بسیاری در عراق، به ویژه از نظر تأمین تسلیحات ارتش و حضور کارشناسان نظامی به دست آورد و اصولاً ارتش عراق مجهز به سلاحهای روسی شد. وقوع انقلاب اسلامی ایران هرچند که برای شوروی به دلیل قطع نفوذ امریکا در مرزهای جنوبیاش مطلوب به نظر میرسید ولی رهبران شوروی به خاطر ماهیت مذهبی انقلاب اسلامی، از نظام سیاسی جدید ایران خرسند نبودند و انقلاب ایران را الگویی برای مسلمانان شوروی میدانستند. دولت انقلابی ایران نیز به موازات برخورد با نفوذ امریکا در ایران، از میزان نفوذ شوروی نیز به شدت کاست؛ طوری که گاز ایران به شوروی قطع شد و بندهای 5 و 6 قرارداد 1921 ایران و شوروی، از طرف ایران ملغی اعلام و تجاوز روسیه به افغانستان نیز به شدت از طرف ایران محکوم شد.
علاوه بر این، در بهمن 1361 عناصر اصلی حزب توده که همکاری نزدیکی با شوروی داشتند دستگیر شدند و این حزب به جرم همکاری اطلاعاتی و امنیتی با شوروی منحل شد. یکی از اقدامات این حزب پس از پیروزی انقلاب اسلامی جذب ناخدا بهرام افضلی فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی بود که پس از برخورد با حزب توده، وی نیز محاکمه و اعدام شد. از دیگر سران حزب توده محمدعلی عمویی، محمود اعتمادزاده (بهآذین)، احسان طبری و نورالدین کیانوری بودند که در برنامه تلویزیونی که از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در سال 1363 پخش شد، به ارتباط حزب با سازمان جاسوسی شوروی (K.G.B) اعتراف کردند.
در همین زمینه بخوانید:
چرا ایران پس از فتح خرمشهر به جنگ ادامه داد؟
تحولات جنگ پس از عملیات والفجر ۸/آیا بعد از فتح فاو نیاز به صلح بود؟/مروری بر مفاد قطعنامه ۵۸۲
چرا به جنگ عراق علیه ایران، جنگ تحمیلی گفته می شود؟
رفتار بعثی ها با اسرای ایرانی چگونه بود؟/چرا شهادت اسرا دردسری برای دولت بعث ایجاد نمی کرد؟
خلاصه اینکه منافع شوروی از سویی اقتضا میکرد که انقلاب اسلامی ایران را به دلیل قطع نفوذ امریکا تقویت کند و مانع تضعیف آن از طریق جنگ شود. از سوی دیگر، بنا به دلایل مذکور این کشور از انقلاب اسلامی رضایت چندانی نداشت و سیاست خارجی آن در ارتباط با ایران دچار نوسان بود.
اما راجع به نقش این کشور در آغاز جنگ نمیتوان قضاوت صریحی کرد و قاطعانه گفت که شوروی نیز در راهاندازی جنگ نقش داشته یا به تحریک و تشویق عراق پرداخته است، چون سندی در این زمینه وجود ندارد. ولی میتوان گفت که این کشور نیز از حمله عراق به ایران ناراضی نبوده است؛ زیرا که مقامات شوروی قبل از جنگ از جریان تصمیم حمله عراق به ایران آگاه بودند ولی هیچگونه تلاشی برای جلوگیری از حمله متحد خود انجام نداده و حتی در ابتدای جنگ حمله عراق را محکوم نکردند. بنابراین پشتگرمی عراق از تسلیحات روسی و پیمان دوستیاش با شوروی میتواند عاملی مؤثر در آغاز جنگ عراق علیه ایران باشد؛ خصوصاً اینکه عراق از نارضایتی شوروی نسبت به مواضع ایران درباره مسئله افغانستان آگاهی کافی داشت.
در ادامه پرسش قبل، این پرسش مطرح می شود که آیا اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ از عراق حمایت کرد و اگر پاسخ مثبت است، این حمایت چگونه صورت می گرفت؟
جنگ ایران و عراق موجب بروز تعارض در مواضع شوروی شد. این کشور در ابتدای جنگ بهرغم اینکه عراق حمله به ایران را آغاز کرده بود، در سازمان ملل بر بیطرفی خود تأکید کرد و در اوایل جنگ نیز به تقاضای عراق برای تسلیحات پاسخ مثبت نداد و حتی شواهدی وجود دارد که سعی کرد با کمکهای تسلیحاتی به ایران به این کشور نزدیک شود و جای امریکا را بگیرد، ولی در مقابل ایران از سیاست شوروی در این زمان استقبال نکرد.
به هر حال، وضع به همین منوال پیش نرفت بلکه پس از آزادسازی سرزمینهای اشغالی به همت رزمندگان اسلام و همزمان با عقبنشینی نیروهای عراقی از بخشی از سرزمینهای اشغالی در تابستان 1982 (1361)، روسها انتقال سلاح به عراق را از سر گرفتند. صدام حسین در سپتامبر 1982 (شهریور 1361) آغاز مجدد دریافت سلاحهای روسی بر اساس قراردادهای پیش پرداخت شده و منعقد در دوره پیش از جنگ را اعلام کرد. این سلاحها شامل جنگندههای میگ 25، تانکهای تی 72 و انواع موشکهای سام بود. در این دوره، شمار تکنسینها و مشاوران روسی در بغداد نیز به 1000 تا 1200 نفر رسید. در اوایل 1983 نیز، بعد از دیدار مقامات عراقی از مسکو، این کشور سلاح بیشتری دریافت کرد و متخصصان روسی نیز در عراق افزایش یافتند.
این اقدامات شوروی جهتگیری جدید برای حمایت از عراق بود و با سیاست بیطرفی شوروی که در اوایل جنگ اعلام کرده بود، تناقض داشت. حمایت شوروی از عراق در این دوره از جنگ یعنی پس از فتح خرمشهر، نقطه عطفی در تاریخ جنگ به شمار میآید. زیرا که عراق به خاطر سیستم نظامی شرقی خود احتیاج بسیار مبرمی به این کمکها داشت، حتی کمکهای نظامی غرب نیز نمیتوانست به این حد به ساختار شرقی نظامی عراق کمک کند؛ زیرا امکان تهیه تسلیحات شرقی از بازار آزاد به راحتی امکانپذیر نبود و برخلاف تسلیحات غربی، اگر کشور سازنده آن یعنی شوروی و بلوک شرق از اعطای آن خودداری میکردند، کشور مصرف کننده با بنبست روبهرو میشد. از این جهت بود که کمکهای شوروی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم و از طریق یک کشور ثالث صورت میگرفت، برای عراق به منزله گشایش روزنه امیدی به حساب میآمد.
از طرف دیگر، شوروی همگام با امریکا در شورای امنیت، قطعنامههایی را به تصویب رساندهاند که همگی به ضرر ایران تمام شده است. به عنوان مثال به دنبال اجرای موفقیتآمیز عملیات والفجر8، شورای امنیت در 5 اسفند 1364 تشکیل جلسه داد و قطعنامه 582 را درباره استفاده از سلاح شیمیایی به تصویب رساند. در این قطعنامه که با همکاری شوروی تصویب شد، با وجودی که فقط عراق از این نوع سلاحها استفاده میکرد، محکوم نشد. قید جمله «شورای امنیت از طرفین میخواهد که از سلاحهای شیمیایی استفاده نکنند»، نشان میدهد که شوروی و امریکا تا چه حد نسبت به اقدامات غیرقانونی و ضد حقوق بشر عراق، از خود بیتفاوتی نشان میدادند. علاوه بر این، هنگامی که ایران از پذیرش قطعنامههای 582 و 588 شورای امنیت به دلیل عدم توجه به خواستههای بحقش امتناع کرد، سفیر شوروی در امارات متحده عربی همگام با امریکا اعلام کرد که ایران مسئول شکست تلاشهای بینالمللی برای پایان دادن به جنگ است و باید سرزنش شود. موضعگیری شوروی علیه ایران در حالی صورت میگرفت که ارتش عراق به سلاحهایی همچون تانکهای تی 55، تی 62 و تی 72، هلیکوپترهای توپدار ای 24، توپهای روسی، هواپیماهای میگ 23، 25 و 29 و نیز وسایل حمل و نقل تانک و ... مجهز شده بود که از سال 1982 به بعد شوروی در اختیار عراق قرار داده بود و عراق با کمک همین هواپیماها و نیز موشکهای اسکاد شوروی اقدام به بمباران و موشکباران مناطق مسکونی، بنادر، سکوهای نفتی و ... ایران میکرد.
با نگاهی گذرا به حقایق مذکور، بدون شک میتوان نتیجه گرفت که شوروی از لحاظ نظامی و سیاسی در جنگ، مخصوصاً پس از فتح خرمشهر، از دولت عراق حمایت میکرد.
برشی از کتاب پرسشها و پاسخها (جنگ ایران و عراق)؛ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ؛ فرهاد درویشی.