روانشناسان به تازگی روی موضوع جالبی دست گذاشتهاند و سعی کردهاند روی رابطه بین «طرد شدن در روابط اجتماعی و عاطفی» با «دردهای جسمانی و فیزیکی» مطالعه کنند و به نتایج بسیار جالبتری دست یافتهاند.
به گزارش جی پلاس؛ نسترن صائبی- مطالعات جدید روانشناسان نشان میدهد که درد فیزیکی و حس طرد شدگی عاطفی و اجتماعی به یک روش به وجود ما «لطمه» میزند. بگذارید علمیتر بگوییم: زمانی که جایی از بدنمان درد میگیرد، نواحی از مغز در پاسخ به این درد فعال میشود. این نواحی در زمان دیگری نیز فعال میشود؛ آن هم وقتی که از یک رابطه عمیق عاطفی بیرون میآییم و به نوعی حس طرد شدگی عاطفی و اجتماعی داریم.
اتان کراس (Ethan Kross)، روانشناس معروف دانشگاه میشیگان در آمریکا به اتفاق همکارانش روی این موضوع جالب کار کرده است. آن ها افرادی که به تازگی از یک رابطه عمیق عاطفی بیرون آمدهاند را بررسی کردهاند؛ افرادی که حس طردشدگی شدید داشتند یا افرادی که بعد از جدایی شروع به نشخوار خاطرات تلخ و شیرین با شریک زندگیشان میکنند، کسانی که مدام عکسهای مشترکشان را چک میکنند یا آن هایی که مدام به رستورانها و کوچههایی که با هم در پاییز قدم میزدند می روند و آن را مرور میکنند. تا اینجای داستان خیلی رمانتیک به نظر میرسد، اما ماجرا از این به بعد غمانگیز و دراماتیک میشود.
محققان با بررسیهای بسیار دقیقی که از اسکن مغز این افراد به دست آوردند، نشان دادند که وقتی طرد میشویم و احساساتمان جریحهدار میشود، دقیقا همان نقاطی از مغز فعال میشود که وقتی دست یا پایمان میشکند و بدنمان درد میگیرد، فعال میشود. به عبارتی دیگر، دقیقا بخشهایی از مغز که مرتبط با درد فیزیکی است، با شکست قلبمان هم فعال میشود. این تحقیق به خوبی به ما میگوید که زمانی که حال دلمان بد است، چرا بدنمان به هم میریزد. چرا سردرد میگیریم، عضلاتمان میگیرد، کمردرد و فک درد میگیریم و هزاران درد دیگر به سراغمان میآید.
اتان در این مورد میگوید: این نتایج خیلی واضح و روشن به ما نشان میدهد که طرد شدن اجتماعی یا سرخورده شدنمان چگونه به بدنمان لطمه میزند.
در گذشته نیز پژوهشهایی انجام شده بود که نشان میدادند همان نواحی از مغز که از احساسات پریشان عاطفی پشتیبانی میکنند، در تجربه درد فیزیکی و طرد شدگی اجتماعی نیز دخیل هستند، اما مطالعه حاضر نخستین پژوهشی است که نشان میدهد بین این تجربیات در مناطق مغز کاملا همپوشانی وجود دارد. به گفته محققان این نواحی کورتکس حسی دوم و انسول خلفی پشتی مغز هستند.
اسکن مغز
دکتر اتان کراس به همراه همکارانش برای انجام این پژوهش ۴۰ نفر را که طی ۶ ماه گذشته یک تجربه عاطفی تلخ ناخواسته را تجربه کرده بودند، استخدام کردند. این افراد در مورد حس خود گفته بودند که فکر کردن در مورد این تجربه تلخ موجب میشود که حس سرخوردگی داشته باشند. هر کدام از این افراد دو کار را در این پژوهش انجام دادند؛ یکی مربوط به حس طرد شدنشان و دیگری مربوط به احساس درد فیزیکی.
زمانی که این افراد در مورد حس سرخوردگی فکر میکردند، عکسی از شریک زندگی سابقشان را مشاهده کردند و حسشان را در دوران تلخ جدایی بیان کردند. سپس عکسی از یک دوست را مشاهده کردند و درباره تجربه خوب اخیری که با آن شخص داشتند، فکر کردند.
زمانی که در حال نگاه کردن به عکس اول بودند، یک دستگاه تحریک حرارتی به ساعد چپ آن ها متصل شد. این کاوشگر دردی را در بدن افراد آشکار کرد که شبیه به نگه داشتن فنجان قهوه داغ در دست بود. ولی زمانی که شخص به عکس دوم نگاه میکرد، این دستگاه دردی را در بدن آشکارسازی نکرد.
این در حالی بود که در تمامی این لحظات مغز این افراد به صورت تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی یا fMRI اسکن میشد. محققان با تجزیه و تحلیل این اسکنها، مناطقی از مغز را مشاهده کردند که مربوط به درد جسمی است. سپس آن ها را با اطلاعات یک پایگاه داده با بیش از ۵۰۰ اسکن مغز در حال پاسخ به درد فیزیکی، احساسی، کار کردن حافظه، تغییر مرکز توجه و حافظه بلندمدت مقایسه کردند و دریافتند که نواحی از مغز در زمان یادآوری حس سرخوردگی فعال شد که در حین درد درگیر میشوند.
این گروه پژوهشی امیدوار است که این یافتهها بینش جدیدی را در مورد نحوه تجربه یک سرخوردگی اجتماعی و آثار آن روی جسم پیدا کنند. این گروه اشاره به درست بودن فرهنگهای سرتاسر جهان میکند که در تمامی زبانها کلماتی مانند «صدمه دیدن» و «درد»، هم درد جسمی و هم لطمه روحی و عاطفی را توصیف میکند.