او به نسل متفاوتی تعلق دارد. متولد سال ۱۳۷۳. یعنی یک سال بعد از جام‌جهانی ۱۹۹۴ به دنیا آمده.

جی پلاس،«دومین ایرانی آقای گل در اروپا. همین کافی است. پسر ترکمن فوتبال ایران بر بام جدول گلزنان لیگ روسیه ایستاد. دوشادوش آرتم جیوبا، کاپیتان و همبازی‌اش در تیم زنیت. کسی که البته حضورش اینجا را مدیون رفتار فداکارانه سردار آزمون است.

هفته پیش سردار در دیدار زنیت ـ اورنبورگ پاسی داد که شاید بیشتر از بسیاری از گل‌هایش در ذهن بماند. او در اولین دقیقه از وقت‌های اضافه و درحالی ‌که تیمش با نتیجه ۳-۱ از حریف پیش بود و خودش با دو گل زده در موقعیت هت‌تریک بود، یک پاس فداکارانه به آرتم جیوبا داد تا او با ۱۷ گل به‌عنوان آقای گل لیگ به صدر جدول برود.

این هفته خودش هم گل شماره ۱۷ را زد تا در کنار آرتم آقای گل شود. انگار هفته پیش اطمینان داشت که آقای گل شدنش حتمی است برای همین دست کاپیتانش را گرفت تا با هم روی سکوی اول بایستند! رفتاری که معمولاً در دنیای ستاره‌ها کمتر دیده می‌شود. دنیایی که همه می‌خواهند به تنهایی «اول» باشند.

در نقد و تحسین آزمون بسیار نوشته‌اند. از جمله این که یک تیم رسانه‌ای ددر داخل کشور دارد که برایش بازارگرمی می‌کند. این که لیورپول و ناپولی و آرسنال و میلان و ... او را می‌خواهند. چند سال است نامش به عنوان یک گزینه برای رفتن به تیم‌های بزرگ دنیا مطرح می‌شود اما از روسیه جُم نمی‌خورد. این که نازک نارنجی است و بیشتر دل به بیرون از زمین می‌دهد و ... .

او در این هفته‌ها با چند حاشیه دست و پنجه نرم کرد. از رفتار عجیب در رختکن تا رستوران. اتفاقاتی که می‌توانست تمرکز هر کسی را به هم بزند اما به سبک خودش راهش را رفت و حالا بعد از علیرضا جهانبخش که در هلند آقای گل شده بود، دومین ایرانی است که در فوتبال اروپا به این موفقیت دست پیدا می‌کند.

سردار آزمون، علی دایی نیست. او پسر نسل خودش است. برعکس دایی که شخصیتی خودساخته دارد و از دانشگاه به زمین فوتبال رفت، سردار از روز نخست انگار برای ورزشکار شدن آفریده شد. زیر نظر پدرش که یک والیبالیست حرفه‌ای بود پرورش یافت و بدون هیچ کارنامه ممتازی به روسیه رفت. مثل کسی که ژیمناستیک را از المپیک شروع کند! اما موفق شد. هم در برهه‌های حساس به داد تیم ملی رسید و هم در فوتبال اروپا (به ویژه لیگ قهرمانان) به تیم‌های بزرگی مثل بایرن‌مونیخ، اتلتیکو مادرید، لیون و ... گل زد.

انکار کیفیت فنی او لج‌بازی است. اما می‌شود به رفتارهای هنوز خام‌اش در خارج از زمین فوتبال ایراد گرفت یا اصرارش برای «هیس» نشان دادن به منتقدان. او به نسل متفاوتی تعلق دارد. متولد سال ۱۳۷۳. یعنی یک سال بعد از جام‌ جهانی ۱۹۹۴ به دنیا آمده. یعنی در دهه ۸۰ نوجوانی‌اش شکل گرفته. برای همین شبیه نسل خودش است. شبیه همین ۲۵ ساله‌هایی که در خیابان می‌بینیم. مقایسه‌اش با علی دایی مثل این است که لباس‌های او را با آن شلوارهای صدپیله و پیراهن‌های گشاد دهه ۷۰ مقایسه کنیم! این البته مجوزی برای سبُک‌سری نیست اما تفاوت نسل‌ها را بپذیریم.

واکنشش در اینستاگرام همین را نشان می‌دهد. بدون تغییر در املا و انشا بخوانید: «آقای گل شدم خیلی سال خوبی بود خیلی زحمت کشیدم خیلیا تو سرم زدن ولی من هدفم رو ول نکردم مرسی که کسانی که پشتم بود دستتون طلا. من انگار روی زمین قدم نمیزنم. یه همچین موودی دارم الان»

آقای گل شدن سردار یک موفقیت برای فوتبال ایران است و البته نشان‌دهنده الاکلنگ بودن زندگی و فوتبال! این که هیچ چیز همیشگی نیست. وقتی دو سال پیش علیرضا جهانبخش در هلند درخشید و به لیگ برتر انگلیس رفت، بسیاری آزمون را شماتت کردند که «یاد بگیر» و حالا در روزهایی که ریش قرمز فوتبال ایران روی سکوها می‌نشیند و اسمش در لیست بازیکنان برایتون نیست سردار، آقای گل فوتبال روسیه شد. مقایسه کیفیت دو لیگ کودکانه است اما این یک موفقیت ممتاز برای علی‌بابای فوتبال است. حتی اگر منتقد او باشید، کیفیت و درخشش را نمی‌توانید انکار کنید.»

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
3 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

  • کدخبر: 1458711
  • منبع: عصرایران
  • نسخه چاپی
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.