حرف های جالب یک خانم که قربانی اسیدپاشی بوده این روزها علاوه بر حضور در عرصه‌های هنری مانند سفالگری و تئاتر به حوزه مدلینگ لباس هم ورود کرد را در این مصاحبه می خوانید.

به گزارش جی پلاس،‌ معصومه عطایی متولد ۱۳۶۱ است. در سال ۱۳۸۹ آن هم یک سال بعد از طلاق، از سوی پدرشوهر سابقش مورد اسیدپاشی قرار گرفت و از همان زمان بینایی خود را از دست داد و دچار سوختگی شدید در صورت و دستهایش شد. تاکنون ۴۰ عمل مختلف انجام داده است اما بینایی‌اش بازنگشته. با این وجود امیدخود را از دست نداده و در حوزه‌های مختلف هنری ازجمله سفالگری و آموزش آن به نابینایان مشغول به کار شد و همچنین به حوزه تئاتر ورود کرد.

این فعالیت‌های هنری تنها علایقی نیستند که عطایی به دنبال آنهاست او چندی‌ست به حوزه مدلینگ لباس نیز ورود کرده و از آذرماه سال ۹۸ به عنوان مدل لباس جلوی دوربین عکاسان می‌رود.

عطایی می‌گوید: زمانی که متولیان برند ماهورا برای انجام این طرح صحبت‌های اولیه را انجام می‌دادند با وجود آنکه درخصوص اجرای چنین طرحی در خارج از کشور شنیده بودم اما فکر نمی‌کردم در ایران هم قابلیت اجرا شدن داشته باشد. از این‌رو به عنوان نخستین نفر داوطلب شدم و کار عکاسی آغاز شد. در ابتدای امر قرار بود یک پروژه یک ساله را اجرا کنیم و در طول این پروژه، ۵۰ طرح از لباس‌های سنتی و خاص که بیشتر آنها دوخت دست هستند و انواع صنایع دستی ایران ازجمله سوزندوزی و... را روی خود دارد، معرفی کنیم اما متاسفانه در اردیبهشت ماه سال جاری بنابر دلایلی ناچار شدیم برخی از طرح‌ها را یکباره به نمایش بگذاریم و به اجرایی کردن پروژه سرعت بخشیم.

عطایی با اشاره به آنکه تمایل دارد کار مدلینگ را درصورت معرفی لباس‌های درخور و مناسب ادامه دهد، می‌گوید: دیده شدنِ لباسی که می‌پوشم برایم اهمیت دارد. هدف مزون برایم اهمیت دارد و به موضوعات سطحی نمی‌پردازم.

او در خصوص احساسی که به خاطر پوشیدن لباس‌های دست دوز همراه با صنایع دستی فاخر کشور؛ به او دست می‌دهد، اینگونه می‌گوید: در مرحله نخست با لمس لباس‌ها با آن ارتباط بر قرار می‌کردم و در ادامه طراحان توضیحات مختصری در این خصوص ارائه می‌دادند. حتا تاریخچه برخی از لباس‌ها که پیشینه تاریخی داشتند، برایم توضیح داده می‌شد. از آنجا که بسیاری از این لباس‌ها بخش‌های متنوع صنایع دستی را روی خود داشتند، با لمس آن حس‌های متفاوتی به من دست می‌داد و برایم جذاب بود.

عطایی این‌طور ادامه می‌دهد: لباس‌های سنتی ایران بسیار جذاب هستند. زمانی که بینا بودم، طرح‌های این لباس‌ها را در عکس‌ها دیده بودم اما وقتی آنها به تن کردم، حس و حال خاص و جالبی را تجربه کردم. از لمس دست دوخته‌ها حس‌های مختلف را دریافت می‌کردم. به طور مثال، لباس عروسی که پوشیدم نسبت به سایر لباس‌های عروس که دیده بودم یا در ذهنم بود، متفاوت بود. یا لباسی که با دست روی آن نقاشی شده بود. از آنجا که در گذشته نقاشی می‌کردم، پوشیدن این لباس حس خاصی در من تداعی کرد.

عطایی با اشاره به آنکه در گذشته و قبل از آنکه قربانی اسیدپاشی شود در حوزه‌های مختلف هنری فعال بود، ادامه می‌دهد: در آن زمان سالن آرایشگاه داشتم و باتوجه به تحصیلاتم که در حوزه گرافیک بود، به کودکان نقاشی آموزش می‌دادم. بعد از این اتفاق دیگر نمی‌توانستم کارهای گذشته را انجام دهم ناچار به فعالیت‌های هنری مانند سفالگری و تئاتر روی آوردم.

او حضور در محیط‌ها و عرصه‌های فرهنگی و هنری را یکی از تاثیرانگیزترین اتفاقات برای زندگی دوباره خود در جامعه دانسته و عنوان می‌کند: حضور در محیط‌های اجتماعی و اکنون مدلینگ سبب شده تا علاوه بر بهبود و افزایش ارتباطات اجتماعی با جامعه، حضور بیشتری در جامعه داشته باشم. ضمن آنکه برخورد اطرافیان نیز بهتر شده است و اکنون عموم جامعه درخصوص فعالیت هنری که انجام می‌دهم با من گفتگو می‌کنند نه اتفاقی که در حوزه اسیدپاشی برایم رخ داده. فعالیت‌های هنری، شخصیت دیگری برای من درست می‌کند تا آنکه بخواهم به عنوان قربانی اسیدپاشی در جامعه حضور داشته باشم. هنر شرایطی برایم ایجاد کرد که راحت‌تر در جامعه حضور داشته باشم و جامعه نیز راحت‌تر با من ارتباط برقرار کند و به عنوان یک هنرمند به من بنگرد نه یک قربانی اسیدپاشی.

عطایی در پاسخ به این سوال که آیا نگاه‌ها ترحم‌برانگیز است یا همانند یک هنرمند یا مدل با او رفتار می‌شود، می‌گوید: برخوردها بسیار خوب است. همواره تشویقم کردند که کار را ادامه دهم و بازتاب‌ها عالی بوده است. حتا با حضور در حوزه مدلینگ، این باب برای سایر افراد خاص جامعه نه تنها قربانیان اسیدپاشی بلکه سایر افرادی که با خصوصیات خاص مانند افراد پروانه‌ای و... در جامعه زندگی می‌کنند، باز شد تا به سمت هنر و مدلینگ بیایند و دیگر درهای این حوزه‌ها را به روی خود بسته نبینند. در میان بچه‌های قربانی اسیدپاشی، تمایل برای حضور در حوزه مدلینگ بسیار زیاد شده است و خیلی‌ها دوست دارند دیده شوند. حتا برخی از افراد که در گذشته هیچ فعالیت هنری نداشتند و به نوعی گوشه‌گیر و خانه‌نشین بودند، وقتی می‌شنوند که یکی از قربانیان اسیدپاشی موفق شده در جامعه حضور یابد و مدل لباس شود، برایشان جذاب است و به زندگی امیدوار می‌شوند.

او درخصوص چالش‌هایی که در حوزه مدلینگ با آن روبه‌روست، می‌گوید: باتوجه به آنکه در حوزه‌های تئاتر و سفالگری فعالیت دارم، کار مدلینگ را راحت‌تر قبول کردم و حضورم در صحنه تئاتر و باز در مقابل افراد مختلف، انجام کار مدلینگ را برایم عادی‌تر کرده بود. از این رو قرار گرفتن جلوی دوربین وعکاسی برایم کار سختی نبود. ضمن آنکه، سال‌هاست چهره‌ای که دارم را پذیرفته‌ام و خودم را همانگونه که هستم، می‌پذیرم و دوست دارم. تلاشم آن است تا ذهنیت مردم را نسبت به آدم‌هایی که درصدی متفاوت هستند، تغییر دهم.

عطایی معتقد است: سال‌هاست در ذهن عموم جامعه اینگونه شکل گرفته که یک مدل باید چهره و اندام خاصی داشته باشد اما وقتی شخصی به عنوان مدل جلوی دوربین می‌رود که هیچیک از این ویژگی‌ها را ندارد، شاهد تابوشکنی در این عرصه هستیم. این تابوشکنی می‌تواند در مرحله نخست برای عموم جامعه عجیب باشد اما با تکرار آن، عادی می‌شود و آن‌را می‌پذیرند.

او با اشاره به آنکه تابوشکنی در هر جامعه‌ای با سختی‌ها و چالش‌هایی روبه‌روست،‌ ادامه می‌دهد: بارها از من پرسیده شده که آیا این فعالیت از روی ترحم انجام شده تا هدف دیگری در پس آن وجود دارد؟ هدف نشان دادن لباس‌ها بوده یا آنکه از چهره ما (قربانیان اسیدپاشی) خواستند برای مطرح کردن لباس‌هایشان استفاده کنند؟ حرف و حدیث‌های زیادی وجود دارد اما مهم آن است که من مسیر خود را بروم و قضاوت‌ها برایم مهم نباشد.

این مدل در پاسخ به این سوال که هرچند طرح حضور قربانیان اسیدپاش به عنوان مدلینگ لباس در ایران جدید است اما سال‌های قبل در سایر کشورها مانند هند اجرا شده‌است، آیا آنچه در ایران شکل می‌گیرد می‌تواند بازخوردهای بین‌المللی نیز داشته باشد و با قربانیان اسیدپاشی دنیا همراه شود، می‌گوید: در خبرها خوانده بودم که دختری ۱۴ ساله در هند به همراه چندین قربانی دیگر اسیدپاشی، در حوزه مدلینگ فعال شده است و بازتاب خوبی داشته. اما اینکه آیا این فعالیت در ایران هم می‌تواند چنان گسترشی داشته باشد که  همسو با فعالیت‌های بین‌المللی حرکت کند یا خیر را نمی‌دانم و باید پاسخ به این سوال را به گذشت زمان موکول کرد. البته تحقق این مهم به همراهی سایر قربانیان اسیدپاشی بستگی دارد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.