تهیه کننده سریال "میوه ممنوعه" : مدیران تلویزیون باید کمی جسارت داشته باشند

«میوه ممنوعه» از جمله سریال‌هایی است که در خاطر جمعی بسیاری از مخاطبان تلویزیون ماندگار شده است. حتی با وجود 13 سال از زمان ساخت، هنوز هم دیدنی است.

لینک کوتاه کپی شد

 به گزارش جی پلاس،‌ سریال "میوه ممنوعه" به قلم علیرضا نادری و علیرضا کاظمی‌پور نوشته شد و همین فیلم‌نامه و گفت‌وگونویسی‌های خاصش یکی از نقاط قوت سریالی است که دچار گذر زمان نمی‌شود.

هرچند 13 سال پیش هم شتاب در رسیدن سریال به آنتن ماه رمضان نویسندگان و کارگردانش را نگران کرد و این متن حاصل روزهای بسیار کوتاه نگارش فیلم‌نامه است و این دریغ همراه سازندگانش است که اگر فرصت بیشتری در اختیار بود، می‌شد سروشکل بهتری به قصه داد. اما همه‌چیز به زمان کوتاه ساخت ختم نمی‌شود، قصه جرح‌وتعدیل‌های فیلم‌نامه‌‌ای که آن روز بازی با خطوط قرمز تلقی می‌شد هم داستان دیگری است که شاید روایت بخشی از آن از زبان اسماعیل عفیفه، تهیه‌کننده سریال جذاب‌تر است.

اسماعیل عفیفه با اشاره به اینکه اساسا ساخت «میوه ممنوعه» حاصل کارگروهی بود، گفت: «مقصودم از کار گروهی این است که آن زمان، تهیه‌کننده، کارگردان، نویسنده‌ها و حتی ناظر کیفی و مدیر شبکه دوم در تعامل خوبی با هم کار را شروع کردیم. ایده ابتدایی وجود داشت که برای شبکه دو آماده کردم. وقتی موردپسند واقع شد، آقایان علیرضا کاظمی‌پور و علیرضا نادری اضافه شدند. همچنین آقای فتحی که سریال «مدار صفردرجه» را تمام کرده بود و دعوت من را برای کارگردانی سریال پذیرفت. خاطرم هست که درست تا روز عید فطر تصویربرداری ادامه داشت و در کل چهار ماه همه گروه مشغول ضبط و پخش سریال بودیم. البته زمان بسیار محدودی، حدود یک ماه هم به پیش‌تولید سریال اختصاص داشت. اگر موفقیتی در این کار حاصل شده است، به دلیل کار گروهی و اتفاق‌نظری بود که همه ما در پشت‌صحنه داشتیم. من، آقای فتحی و نویسندگان جلسات متعددی داشتیم، ایده‌ها را مطرح می‌کردیم و قصه را پیش می‌بردیم. نظم کاری خوبی حاکم بود و همه با علاقه کار می‌کردیم».

او در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: «یکی از مواردی که در سریال «میوه ممنوعه» در این مقطع زمانی قابل‌توجه است، مباحثی است که در آن مطرح شد و چند سال بعد به‌صورت معضلات اجتماعی در حوزه اقتصادی ظهور و بروز پیدا کرد. در زمان ساخت سریال با مشاوران اقتصادی وزارت اقتصاد و با یکسری از اقتصاددانان گفت‌وگو‌هایی داشتم. آن سال‌ها ابتدای ایجاد مشکلاتی برای شرکت‌های تولیدی و کارخانه‌ها به‌واسطه ورود بی‌رویه کالاهایی بی‌کیفیت خارجی و جایگزین‌شدن آنها با کالاهای ایرانی بود. بعد از گفت‌وگو‌هایی که با برخی اقتصاددانان از جمله با آقای خوش‌چهره داشتیم، نتایج این تحقیقات را به قصه وارد کردیم و بر مبنای آن اطلاعات درگیری‌هایی بین شخصیت‌های قصه طراحی شد. در کنار وجه اقتصادی و اجتماعی کار، وجه دیگر داستان ماجرای حاج یونس فتوحی و هستی شایگان بود که به پیشنهاد آقای فتحی از داستان شیخ صنعان رنگ ‌و ‌معنا گرفت. داستان شیخ صنعان در فرهنگ ما از کهن‌الگوها محسوب می‌شود. کهن‌الگو‌ها این خاصیت را دارند که با طرح مضامین آشنا، مخاطب را بهتر و عمیق‌تر تحت تأثیر قرار می‌دهد. به نظر من قصه جذاب و پر فرازوفرود، گفت‌وگونویسی آقای نادری، کارگردانی آقای فتحی و حضور بازیگرانی که فرصت درخشیدن در این کار را پیدا کردند، از امتیازات این سریال بود. آقای علی نصیریان بسیار درخشان بود، امیر جعفری که قبل از آن بیشتر در آثار طنز حضور داشت، چنان در این نقش درخشید که بعد از آن، او را در شمایل متفاوت‌تری نسبت به کارهای قبل دیدیم. همچنین باید از خانم هانیه توسلی و گوهر خیراندیش نیز یاد کنیم که با نقش‌آفرینی هنرمندانه خود موجب تأثیرگذاری میوه ممنوعه شدند».

عفیفه در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: «این سریال به دلیل سوژه جسورانه‌‌ای که داشت، از همان قسمت دوم- سوم بازخوردهایش شروع شد. خبرهایی می‌رسید که از خارج از تلویزیون فشارها و انتقادهایی نسبت به کار وجود دارد. یک بخشی از سوءتفاهم‌ها را احتمالا شبکه حل‌وفصل می‌کرد. بخشی از آن هم به ما منتقل می‌شد. ضمن اینکه با کمک و همکاری آقای فرجی، تلاش کردیم که با کمترین حذف و ممیزی سریال پخش شود. مثلا در یادداشت اخیر آقای ضرغامی خواندم که آقای مهدوی‌کنی انتقادهایی به میوه ممنوعه داشته‌اند. البته نظر آقای مهدوی‌کنی به ما منتقل نمی‌شد و احتمالا در سطح بالای تلویزیون یک‌جوری حل‌وفصل می‌شد. اگرچه مطلع بودم آقای میرباقری، معاون سیما و فرجی، مدیر وقت شبکه دو هم با فشارهایی روبه‌رو بودند. در نهایت مواردی هم به ما اعلام می‌شد که در مونتاژ سریال آنها را رعایت کنیم یا در تصویربرداری قسمت‌های بعد مراقبت بیشتری کنیم. از طرفی وقتی سریال با استقبال بی‌نظیر مخاطب مردمی مواجه شد، همه ما تلاش می‌کردیم این حمایت مردمی را حفظ کنیم و کاری نکنیم مخاطب سرخورده و ناراضی شود. در نتیجه همه سعی می‌کردیم با انعطافی قابل‌قبول، به‌گونه‌‌ای اصلاحات را انجام بدهیم که سریال آسیب زیادی نبیند. البته باید اعتراف کنم که همیشه هم موفق نمی‌شدیم. مثلا یکی از زیباترین صحنه‌های سریال جایی بود که در شبی که یونس فتوحی به در منزل هستی شایگان می‌رود و می‌گوید همه شرط‌وشروط او را انجام داده و بعد از آن رقص سماع مانندی را با یک موسیقی زیبا انجام می‌دهد که این بخش حذف شد. من تا آخرین لحظه با آقای فرجی درباره پخش این صحنه گفت‌وگو کردم که مجوز پخش آن را بگیرم اما نشد. یا قسمت پایانی سریال را برخی از مخاطبان نپسندیده بودند. دلیلش هم این بود که بعد از این همه بحران و درگیری پایانی به این اندازه خوش باورپذیر نبود. امیر جعفری هم در ابتدای داستان شکل و شمایل مذهبی داشت که البته در قسمت‌های بعدی این مورد را با زدن ریشش اصلاح کردیم. در میوه ممنوعه امیر جعفری نقشی را بازی کرد که بعدها با محاکمه برخی از آقازاده‌ها به عنوان مفسدان اقتصادی و زندانی‌شدن برخی از آنها برای بیننده عینیت بیشتری پیدا کرد. در میوه ممنوعه ما از معضلی که چند سال بعد گریبان اقتصاد ایران را گرفت، صحبت کردیم و به نوعی هشدار دادیم که چنین خطری اقتصاد ایران را تهدید می‌کند و این خطر از اشخاصی شروع می‌شود که ظاهر مذهبی دارند. این‌هم از مواردی بود که همان موقع مورد اشکال واقع شده بود».

او افزود: «برای اینکه یک اثر خوب نمایشی خلق شود، بیش ازهر چیز نیاز دارید که در طراحی قصه و شخصیت‌ها دست هنرمند آزاد باشد. این آزادی به این معنی نیست که هیچ چارچوبی وجود نداشته باشد. چارچوب‌ها را در درجه اول نویسنده و کارگردان و قواعد درام‌نویسی و در قدم بعد عرف و اخلاقیات جامعه تعیین می‌کنند. غیر از این اگر یک سری چارچوب‌های سلیقه‌ای تحمیل شود، نتیجه آن تولید آثاری است که رنگ‌و‌بو و خاصیت ندارند. اگر کمی نسبت به مخاطب و جامعه تعهد داشته باشیم و بی‌طرفانه صحبت کنیم، قطعا مردم از آثار تلویزیون استقبال می‌کنند. نیاز است که هنرمند مقداری آزادی عمل داشته باشد و مدیران هم باید کمی جسارت داشته باشند. در گذشته نوع تعامل مدیران با هنرمندان به‌گونه‌ای بود که هم آنها به ما و هم ما به آنها اعتماد داشتیم. نتیجه هم غالبا آثار خوبی بود. درحال‌حاضر دشوار است که وارد مسائل حساسیت‌برانگیزی مثل موضوعی که در«میوه ممنوعه» طرح کردیم، شوید. این شرایط موجب تولید کارهایی می‌شود که تکرار سریال‌های 10-15 سال اخیر تلویزیون است. درحال‌حاضر نیاز است که دنبال سوژه‌های نو و جسورانه باشیم».

 

دیدگاه تان را بنویسید