آشنایی مختصر با زندگی شیخ جعفر شوشتری؛
سه خواهشی که شیخ جعفر شوشتری از ناصرالدین شاه داشت چه بود؟/شیخ چه امتحانی از آیت الله حائری گرفت؟/چرا سفیر روس از جمله شیخ جعفر برآشفت؟
شیخ جعفر شوشتری صاحب کتاب الخصائص الحسینیه از عالمان و مجتهدان قرن سیزده و چهارده هجری قمری است که در شوشتر به دنیا آمد. او اوایل قرن چهاردهم در نزدیکی کرمانشاه درگذشت و پیکرش را در نجف به خاک سپردند.
به گزارش جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که به لطف روح بزرگشان مفید فایده باشد. این قسمت به مجتهد بزرگ و منبری مشهور قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری اختصاص دارد. او صاحب کتاب الخصائص الحسینیه است و در شهر شوشتر به دنیا آمده است. ایشان شیخ جعفر شوشتری است.
مطلب زیر به نقل از ویکی شیعه است:
زندگی نامه
شیخ جعفر در سال ۱۲۳۰ قمری در شهر شوشتر به دنیا آمد. پس از خواندن مقدمات و ادبیات در زادگاهش به همراه پدرش به شهرهای نجف و کربلا مهاجرت کرد و پس از خواندن دروس حوزوی نزد اساتید آن زمان، از جمله صاحب فصول و شریف العلمای مازندرانی، در سال ۱۲۵۵ق به شوشتر بازگشت و مدتی را در آن شهر باقی ماند. پس از آن مجددا به نجف بازگشت و از درس شیخ مرتضی انصاری استفاده کرد و به درجه اجتهاد رسید.[۱] پس از مدتی به شوشتر بازگشت و تا آخر عمر در آن دیار مقیم بود.
شیخ جعفر، مسافرتی به تهران داشت و با علمای آن شهر مانند ملاعلی کنی و همچنین با ناصرالدین شاه قاجار دیدار کرد. پس از آن به مشهد رفت و از آنجا به سمت نجف رهسپار شد. وی در ۲۸ صفر سال ۱۳۰۳ق در نزدیکی کرمانشاه درگذشت، پیکرش را در نجف به خاک سپردند.[۲]
اساتید
- شیخ انصاری
- صاحب فصول
- شریف العلمای مازندرانی
- شیخ علی بن شیخ جعفر کاشف الغطاء
- شیخ محمد حسن صاحب جواهر[۳]
ملاقات با ناصرالدین شاه
در سال ۱۳۰۱ قمری، شیخ جعفر به تهران آمد و مدتی را در خانه ملا علی کنی حضور داشت. شیخ جعفر هر روز نماز را در مسجد مروی میخواند و پس از آن حدود دو ساعت منبر میرفت که پس از مدتی به جهت فراوانی جمعیت برای نماز و موعظه به مدرسه سپهسالار رفت.
روزی ناصرالدین شاه درخواست ملاقات با شیخ جعفر را نمود و نایب السلطنه را که سپهسالار بود، با کالسکه مخصوص فرستاد و شیخ را به صاحبقرانیه، قصر ییلاقی شاه بردند. معروف شد که شیخ جعفر در ملاقات با شاه گفته بود در عرب رسم شخصِ وارد، حق دارد سه خواهش از میزبان بکند و من سه خواهش دارم. شاه با خوشحالی جواب داد هرچه بفرمایید حاضر به انجام آن هستم.
شیخ گفت به عقیده من شبیهخوانی در تعزیهداری حضرت سید الشهداء(ع) حرام است و هتک حرمت خاندان رسول(ص) است، ولی چون مخالفت با عقیده عوام مشکل است و نمیتوانید به کلی آن را موقوف کنید، خواهش میکنم شبیهخوانی عروسی قاسم را حکم کنید موقوف کنند؛ زیرا این واقعه، دروغ و از مجعولات است؛ دوم آنکه عید هفتگی یعنی شنبه نزد یهود و یکشنبه نزد نصارا محترم است؛ ولی مسلمین خصوصا شیعه احترام جمعه را منظور نمیدارند. قرار بدهید احترام جمعه را منظور دارند. سوم فلان قریه که در راه عبور من و زوار واقع بود، از سنگینی مالیات شکایت داشتند و مرا شفیع کردهاند که من درخواست تخفیف از شما بکنم.
شاه هر سه حاجت شیخ را قبول کرد. مالیات آن قریه را به کلی بخشید و احکامی صادر کرد برای احترام جمعه که بازارها را ببندند و کسب را موقوف کنند و شبیه خوانی عروسی قاسم را در تعزیهداری منع شدید کرد.[۴]
نفوذ کلام شوشتری
از شاخصههای شیخ جعفر شوشتری، نفوذ کلام وی در بین مردم و روحانیون بود. داستانهایی از تأثیرگذاری منبر و سخنان وی نقل شده است؛ از جمله:
نقل آیت الله حائری
آیتالله اراکی به نقل از شیخ عبدالکریم حائری (مؤسس حوزه علمیه قم) نقل کرده است:
روزی پای منبر حاج شیخ جعفر شوشتری بودم که ناگهان گفت: میخواهم شما را امتحان کنم و بیازمایم که آیا اهل ایمانید و ایمان دارید یا خیر؟ زیرا خداوند میفرماید: إنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ إذا ذُکرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إذا تُلِیتْ عَلَیهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إیماناً وَ عَلی رَبِّهِمْ یتَوَکلُونَ (أنفال/۲) مؤمنان همان کسانی هستند که چون یاد خدا به میان آید دلهایشان خشیت گیرد و چون آیات او را بر ایشان بخوانند، بر ایمانشان بیفزاید و بر پروردگارشان توکل کنند. اکنون آیاتی از قرآن را بر شما تلاوت میکنم تا با مؤثر نبودن آن معلوم شود که اهل ایمانید یا خیر. تا این جمله را در منبر فرمود، من سخت ترسیدم و به فکر فرو رفتم که اگر آیاتی را که میخواند در من اثری نداشت چه کنم؟ باری، خود را جمع کردم و آماده نشستم تا گوش به آیات دهم. آنگاه شروع کرد و آیاتی از قرآن کریم را قرائت کرد و الحمدللّه احساس کردم که آن آیات شریفه در من اثر کرد.[۵]
نقل آیت الله شیرازی
آیت الله شیرازی بیان داشته است:
در جریان سفر مرحوم شوشتری به ایران، هنگامی که ایشان وارد تهران شد، انبوه مردم از جمله سفیر کشور روسیه به ملاقات ایشان رفتند. مردم تقاضای موعظه کردند و مرحوم شوشتری بنا به اصرار مردم، سرش را بلند کرد و فرمود: «مردم! آگاه باشید که خدا در همه جا حاضر است و به نهفتۀ سینهها داناست.» «إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ »(هود/۵).این فراز تکاندهنده و کوتاه، اثری عمیق در مردم نهاد؛ به گونهای که اشکها روان شد و قلبها تپید و مردم دگرگون شدند. سفیر روسیه در نامهای به امپراطوری روس در این مورد نوشت: «تا هنگامی که این قشر روحانیون راستین مذهبی، در میان مردم باشند و مردم از آنان پیروی کنند، سیاست ما کاری از پیش نمیبرد؛ چرا که وقتی یک جملۀ شوشتری دریک مجلس عظیم، این گونه دگرگونی ایجاد میکند، روشن است که دستورات و فتواهای آنان چه خواهد کرد.»[۶]
از شیخ جعفر شوشتری آثاری باقی مانده است؛ از جمله:
- فواید المشاهد
- خصایص الحسینیه
- سخنرانیهای شیخ جعفر شوشتری در ماه محرم الحرام شامل چهارده مجلس
- بیست و سه مجلس
- منهج الرشاد
ارادت به امام حسین(ع)
شیخ جعفر به امام حسین(ع) و ذکر مصائب عاشورا اهتمام داشت. او با کهولت سن، تا آخرین مراحل زندگی خویش منبر میرفت و به وعظ و ارشاد میپرداخت. در رؤیای مشهوری که از خود وی نقل شده، جایگاه و مقام او و منبر رفتن برای سیدالشهدا(س) مشخص میشود.[۷][یادداشت ۱]
سخن آقا بزرگ
آقا بزرگ تهرانی در نقباء البشر مینویسد:
«حاج شیخ جعفر شوشتری فرزند حسین شوشتری، از بزرگان علما و اجلاء فقها و مشاهیر دانشمندان و از فراخوانان به سوی خدا و دعاة الی الله در عصر خود بوده است.»[۸]
بزرگداشت
کنگره بزرگداشت شیخ جعفر شوشتری با مشارکت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی کشور، پنجشنبه ۷ بهمن ۱۳۸۹ش در شوشتر برگزار شد.[۹]
پانویس
- مجله وحید، تیر ۱۳۵۰ قمری؛ ش ۹۱ به نقل از وحیدنیا، نامهای از حاج شیخ جعفر شوشتری، ص۱۰۷
- رجائی، مصائب امام حسین(ع)، ص۳ - ۶
- نیرومند، زندگی نامه آیت الله حاج شیخ جعفر شوشتری، ص۴۴
- وحید نیا، نامهای از حاج شیخ جعفر شوشتری، ص۱۰۷ – ۱۱۰.
- لطایف قرآنی، مجله گلستان قرآن، بهمن ۱۳۷۹، شماره ۴۹
- ویژگیهای امام حسین (ترجمه خصائص الحسینیه)، ص۲۰.
- ویژگیهای امام حسین (ترجمه خصائص الحسینیه)، ص۲۱-۲۳.
- نقباء البشر، ج ۱، ص۲۸۴.
- انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
- زمانی که از تحصیلات علمی خویش در حوزۀ نجف فارغ شدم و به وطن خود شوشتر، بازگشتم با تمام وجود دریافتم که باید در هر چه بیشتر و بهتر آشنا ساختن مردم با معارف قرآن و اسلام بکوشم، به همین جهت در گام نخست تصمیم گرفتم که روزهای جمعه را منبر بروم و پس از آن با فرارسیدن ماه رمضان، به خاطر انجام این مسئولیت به منبر خویش ادامه دادم، اما شیوۀ کار این گونه بود که: تفسیر صافی را به دست میگرفتم و از روی آن، مردم را وعظ و ارشاد مینمودم و در آخرین بخش منبر هم، به بیان مشهور و معروف که هر غذایی نیاز به نمک دارد و نمک مجلس وعظ و ارشاد نیز، روضه و یادآوری و بازگویی مصائب جانسوز عاشورا و حسین علیهالسلام است، به ناچار از کتاب «روضه الشهداء» مقداری مرثیه میخواندم.ماه محرم را نیز که در پیش بود، به همین صورت گذراندم؛ اما به هیچ عنوان توانایی جدایی از کتاب و منبر رفتن بدون کتاب را نداشتم و مردم نیز بدین صورت بهرۀ کافی نمیبردند، اما به هر حال حدود یک سال بدین صورت گذشت.سال بعد با فرارسیدن محرم با خود زمزمه کردم که: تا چه زمانی باید کتاب در دست گیرم و از روی کتاب مجلس و منبر را اراده کنم؟ و تا کی نتوانم از حفظ منبر بروم؟ باید چارهای بیندیشم و خویشتن را از این وضیعت ناگوار نجات بخشم.اما هر چه در این مورد اندیشیدم راه به جایی نبردم و بر اثر فکر زیاد، خستگی سراسر وجودم را فراگرفت و از شدت نگرانی به خواب خوشی رفتم.در عالم رؤیا دیدم که در سرزمین کربلا هستم، آن هم درست به هنگامی که کاروان حسین علیهالسلام در آنجا فرود آمده است.به همه جا نگریستم، چشمم به خیمهای برافراشته افتاد، دریافتم که سپاه دشمن در صفهای فشرده بر گرد خیمۀ حسین علیهالسلام گرد آمدهاند، گام به پیش نهادم.دیدم خود حسین علیهالسلام در درون آن خیمه نشسته است، وارد شدم. سلام گرمی نثار آن سیمای نورافشان نمودم که حضرت مرا در نزدیکی خویش جای داد و به «حبیب بن مظاهر» فرمود: «حبیب! شیخ جعفر، میهمان ماست باید از میهمان پذیرایی کرد.درست است که آب در خیمه نیست، اما آرد و روغن موجود است، بپاخیز و برای میهمان غذایی آماده ساز.»«حبیب بن مظاهر» به دستور حسین علیهالسلام برخاست و پس از لحظاتی چند به خیمه وارد شد و غذایی پیش روی من نهاد. فراموش نمیکنم که قاشقی هم در ظرف غذا بود. چند قاشقی از آن غذای بهشتی صفت، خورده بودم که از خواب بیدار شدم و دریافتم که از برکت زیارت آن حضرت و عنایت او، نکات و لطائف و کنایات و ظرافتهایی از آثار خاندان وحی و رسالت بر من الهام شده است که تا آن ساعت، بر کسی الهام نگشته و فهم کسی بر آنها از من پیشی نگرفته بود.
منابع
- اردشیری، حسن، خطیب توانا آیت الله شیخ جعفر شوشتری، چاپ شده در بزرگداشت حضرت آیت الله شیخ جعفر شوشتری، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- تهرانی، آقا بزرگ، نقباء البشر، مشهد، دار المرتضی.
- رجائی، غلامعلی، مصائب امام حسین(ع) برگزیده از بیانات آیت الله حاج شیخ جعفر شوشتری، تهران، انتشارات برهان، چاپ اول، ۱۳۶۹ش.
- شوشتری، جعفر، ویژگیهای امام حسین علیهالسلام، ترجمه و نگارش علیرضا کرمی اصفهانی ؛ تحقیق و ویرایش محمد حسینی قزوینی، قم، حاذق، ۱۳۷۴ش.
- مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، تهران، انتشارات خیام، چاپ چهارم، ۱۳۷۴ش.
- نیرومند، محمد باقر، زندگی نامه آیت الله حاج شیخ جعفر شوشتری، چاپ شده در بزرگداشت حضرت آیت الله شیخ جعفر شوشتری، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- وحید نیا، سیف الله، نامهای از حاج شیخ جعفر شوشتری به اتابک اعظم و دستوری از ناصرالدین شاه، چاپ شده در بزرگداشت حضرت آیت الله شیخ جعفر شوشتری.
دیدگاه تان را بنویسید