سینما به اندازه زندگی، بیرحم و غیرقابل پیشبینی است. همین هم باعث میشود بسیاری از فیلمهای سینمایی به اندازه لیاقتی که دارند، دیده نشوند.
به گزارش جی پلاس، فیلمهای سینمایی همیشه هم قرار نیست محبوب و دوستداشتنی باشند. گاهی با فیلمهای خستهکننده و بیمعنایی مواجه هستیم که در جذب هیچ تماشاگری موفق نیستند و گاهی هم با فیلمهای پیچیده و خاصی روبرو میشویم که مشخص نیست چه هدفی را دنبال میکنند. اما در میان این دو گروه بزرگ، اقلیت کوچکی از فیلمهای سینمایی هم وجود دارند؛ فیلمهای کمتر دیدهشدهای که به اندازه لیاقتشان دیده نشدهاند. این فیلمهای بدشانس نه آنقدر تبلیغات خوبی داشتهاند که فروش فوقالعادهای را تجربه کنند و نه آنقدر به تماشاگران سینما معرفی شدهاند که فرصت بیشتری برای تماشاشدن داشته باشند.
بنابراین با لیستی طولانی از فیلمهای ارزشمندی در سینما مواجه هستیم که شانس زیادی برای دیدهشدن نداشتهاند. در ادامه تعدادی از بهترین فیلمهای کمتر دیدهشده سینما که به اندازه لیاقتشان دیده نشدهاند را مرور میکنیم. این روزها که ویروس کرونا ما را به فاصلهگذاری هوشمند دعوت کرده تماشای فیلمهای سینمایی یک سرگرمی جذاب است.
Blood Diamond (الماس خونین)
نمره منتقدان: ۶۴ از ۱۰۰
در جنگهای داخلی سیرالئون که از سال ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۲ در جریان بود، افراد مسلح برای تامین درآمد و اسلحههای خود مجبور بودند الماسهای گرانقیمت را پیدا کنند. آنها صدها مرد و زن را با حقوقی ناچیز استخدام میکردند تا فرایند دشوار استخراج الماس را به تنهایی انجام دهند. این سنگهای گرانقیمت توسط گروههای تروریستی سیرالئون به مشتریان ثروتمند فروخته میشد تا آتش جنگ داخلی این کشور برای ۱۱ سال روشن باشد. فیلم «الماس خونین» با هنرنمایی لئوناردو دیکاپریو یک فیلم جنایی و اکشن است که این موضوع تاریخی را سوژه اصلی خود قرار داده و متاسفانه به اندازه سایر فیلمهای دیکاپریو دیده نشده است.
خلاصه داستان: دنی آرچر یک قاچاقچی الماس در سیرالئون است که توسط ماموران مرزی دستگیر میشود. او در زندان با ماهیگیری به نام سومولن وندی آشنا میشود. سومولن از مخفیگاه یک الماس صورتی و بسیار ارزشمند خبر دارد. دنی و سومولون برای پیداکردن این الماس گرانقیمت وارد عمل میشوند.
Little Miss Sunshine (آفتاب خانم کوچولو)
نمره منتقدان: ۹۱ از ۱۰۰
این درام کمدی آمریکایی که براساس نمایشنامهای به همین نام ساخته شده برای کسب چهار جایزه آکادمی اسکار هم نامزد شد که در نهایت به دو جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و بهترین فیلمنامه قناعت کرد. فیلم «آفتاب خانم کوچولو» به وضوح از دوران خود در سال ۲۰۰۶ جلوتر بود اما آنطور که باید مورد استقبال قرار نگرفت. بنابراین اگر به تماشای فیلمهای درامی که کمدی خانوادگی پررنگی دارند علاقهمند هستید، این فیلم را فراموش نکنید.
خلاصه داستان: هر سال یک جشنواره موسیقی برای دختران خردسال در ایالت کالیفرنیا برگزار میشود. آلیو دختر یک خانواده متوسط آمریکایی برای شرکت در این مسابقه انتخاب شده و حالا اعضای خانواده تصمیم میگیرند با وجود همه محدودیتهایی که دارند برای حضور دختر کوچکشان در این مسابقه راهی یک سفر طولانی شوند.
Catch Me If You Can (اگه میتونی منو بگیر)
نمره منتقدان: ۹۶ از ۱۰۰
فرانک ویلیام ابگنیل جونیور یکی از مشاوران امنیتی آمریکا بود اما بیشتر شهرت او از جعل چک، کلاهبرداری و فرار از دست ماموران به دست آمده است. او در دهه شصت میلادی موفق شد با چکهای جعلی به ارزش ۴ میلیون دلار آمریکا در ۲۶ کشور جهان فعالیتهای تجاری داشته باشد. ابگنیل جونیور این جرایم را از ۱۶ سالگی آغاز کرد و تا ۱۸ سالگی بیش از ۲۵۰ پرواز انجام داد. فیلم «اگر میتونی منو بگیر» براساس زندگی واقعی او ساخته شده و بازیگران مشهوری مانند تام هنکس و لئوناردوی دیکاپریو در آن هنرنمایی میکنند. شاید جالب باشد بدانید که فرانک ویلیام ابگنیل جونیور در این فیلم حضور کوتاهی دارد.
خلاصه داستان: کارل هنراتی، مامور افبیآی، همواره به دنبال دستگیری فرانک ویلیام ابگنیل جونیور است اما همیشه از او عقب میماند. فرانک ویلیام از همیشه از هنراتی جلوتر است.
500 Days of Summer (۵۰۰ روز از تابستان)
نمره منتقدان: ۸۵ از ۱۰۰
این درام کمدی عاشقانه با یک روایت غیرخطی موفق شد به یکی از بهترین فیلمهای سال ۲۰۰۹ تبدیل شود که حتی فروش خوبی را هم در گیشههای جهانی تجربه کرد اما در نهایت به اندازه لیاقتی که داشت، دیده نشد. اگر این روزها دوست دارید به تماشای یک فیلم کمدی عاشقانه نیاز دارید، شاید «۵۰۰ روز از تابستان» همان چیزی باشد که انتظارات شما را برآورده میکند.
خلاصه داستان: پسری به نام تام هانسن با دختری به نام سامر فین در محیط کار اداره میشود. یکی از همکاران آنها به سامر اطلاع میدهد که تام او را دوست دارد و این اتفاق آغازگر رابطهای جدیتر میان دو آن است اما سامر تاکید دارد هرگز به ازدواج علاقهای ندارد.
American Gangster (گانگستر آمریکایی)
نمره منتقدان: ۸۰ از ۱۰۰
یک فیلم گانگستری واقعا باید بدشانس باشد که مورد استقبال هواداران سینما قرار نگیرد و فیلم «گانگستر آمریکایی دقیقا به همین اندازه بدشانس و گمنام است. حتی کارگردانی ریدلی اسکات و هنرنمایی دنیزل واشنگتن هم باعث نشده این فیلم به اندازه لیاقتی که داشته، دیده شود. اگر همه فیلمهای گانگستری سینما را تماشا کردهاید و تازه با «گانگستر آمریکایی» آشنا شدهاید، همین حالا برای تماشای آن اقدام کنید.
خلاصه داستان: در دهه ۶۰ میلادی و باورنکردنیترین دوران تبعیض نژادی در آمریکا، یک خلافکار حرفهای جان خودش را از دست میدهد. او رییس یک گروه جنایتکار بوده و حالا باند قدرتمندش بدون رییس است. بنابراین نزدیکترین عضو گروه به او یعنی فرانک لوکاس ریاست گروه را به عهده میگیرد. اما یک تعارض بسیار بزرگ وجود دارد؛ لوکاس یک سیاهپوست است.
Watchmen (نگهبانان)
نمره منتقدان: ۶۴ از ۱۰۰
فیلمهای بسیاری براساس کمیک بوکها و داستانهای مصور ساخته شدهاند. فیلمهای انتقامجویان، سهگانه بتمن و جوکر از این گروه فیلمها هستند که البته مورد استقبال بسیار زیادی قرار گرفتهاند. اما «نگهبانان» که براساس کتابهای مصوری به همین نام ساخته شده به دلیل سبک متفاوتی که دارد، چندان مورد استقبال تماشاگران این ژانر پرهوادار قرار نگرفت. با این حال دلیلی برای فراموشکردن آن وجود ندارد. پیش از تماشای «نگهبانان» باید بدانید این فیلم از آن عناوین ابرقهرمانی اکشن و سرگرمکننده نیست و بیشتر ماهیتی فلسفی و سیاسی دارد.
خلاصه داستان: آمریکاییها در جنگ ویتنام پیروز شدهاند و نیکسون برای سومین دوره به کاخ سفید راه پیدا کرده است. در حالی که جنگ سرد آمریکا و شوروی در داغترین روزهای خود قرار گرفته گروهی از کارآگاههای مخفی که تواناییهای ویژهای هم دارند به دنبال پیداکردن دلیل اصلی مرگ یکی از همکاران خود هستند.