توصیف حضرت امیر(س) از زبان امام صادق(ع) در کتاب چهل حدیث امام خمینی
در بخشی از فرمایش امام صادق علیه السلام درباره وجود نازنین امام علی سلام الله علیه آمده است: به خدا قسم، نخورد علی بن ابیطالب-علیه السلام- هرگز از دنیا حرامی تا از دنیا رفت، و عرضه نشد بر او دو امری که رضای خداوند در آنها بود، مگر آنکه آنچه شدیدتر بود بر بدنش اختیار فرمود.
به گزارش جی پلاس، امام خمینی در کتاب شرح چهل حدیث به روایتی از امام صادق علیه السلام درباره وجود مبارک حضرت امیر سلام الله علیه اشاره کرده و چنین نگاشته اند:
فرمود حضرت صادق علیه السلام: «به خدا قسم نخورد علی بن ابیطالب-علیه السلام- هرگز از دنیا حرامی تا از دنیا رفت، و عرضه نشد بر او دو امری که رضای خداوند در آنها بود، مگر آنکه آنچه شدیدتر بود بر بدنش اختیار فرمود، و نازل نشد بر رسول خدا-صلی اللّه علیه و آله-شدتی هرگز مگر آنکه آن بزرگوار او را خواند برای اطمینانی که به او داشت، و هیچ کس در این امت عمل رسول خدا-صلی اللّه علیه و آله- را طاقت نداشت غیر از او، همانا عمل می کرد عمل شخص ترسناک؛ گویی بین بهشت و دوزخ بود، امید ثواب این را و ترس عقاب آن را داشت. و هر آینه آزاد فرمود از مال خود هزار بنده در راه خدا و نجات از آتش، بندگانی که با زحمت دست و عرق پیشانی تحصیل فرموده بود. و همانا قوت اهل بیتش را زیت و سرکه و خرما قرار داده بود؛ و نبود لباسش مگر کرباس؛ و اگر آستین مبارکش بلند می آمد قیچی می طلبید و آن را قطع می فرمود. و هیچ کس شبیه تر نبود به او در اولاد گرامش از علی بن الحسین(ع) در فقه و لباس. هر آینه وارد شد بر او حضرت باقر -علیه السلام- پسرش. پس دید او را که رسیده است از عبادت به حدی که نرسیده است احدی دیگر، رنگش از بیداری شب زرد شده، و سوخته شده بود از گریه، و مجروح شده بود جبهه ی مبارکش، و پاره شده بود بینی او از سجود، و ورم کرده بود ساقها و قدمهایش از ایستادن در نماز. و فرمود حضرت باقر-علیها السلام- نتوانستم خودداری کنم از گریه وقتی که او را بدین حال دیدم؛ پس گریه کردم برای ترحم به او، و آن حضرت مشغول تفکر بود . پس توجه فرمود: «ای فرزند، به من بده بعضی از آن صحیفه هایی را که عبادت علی بن ابیطالب-علیه السلام- در آن است» پس دادم به او. و قرائت فرمود در آن چیز کمی. پس از آن رها کرد آن را از دست مبارکش با حال انضجار و غصّه و فرمود: «کی قوّت عبادت علی بن ابی طالب -علیه السلام-را دارد؟»
برشی از کتاب چهل حدیث؛ ص 442
دیدگاه تان را بنویسید