ساناک: مشکل خروج، من را استقلال جدا کرد
مربی سابق تیم فوتبال استقلال گفت: وقتی استراماچونی که قبلا در چک کار کرده بود به استقلال پیوست به خبرنگاران کشورم گفتم او باید منتظر اتفاقات ناگهانی در این باشگاه باشد.
به گزارش جی پلاس؛ دو فصل پیش بود که یک مربی اهل کشور چک با نام جیری ساناک به کادر فنی تیم فوتبال استقلال و تحت عنوان دستیار شفر با این باشگاه قرارداد بست. یکی از نکات جالب توجه در مورد ساناک این بود که وی در ابتدای حضورش در این تیم با انتقاد رسانهها مواجه شد و جثه درشت این مربی با واکنش منفی اهالی فوتبال رو به رو، اما بعدها وی به توئوریسین تمرینات استقلال و نفر اول کادر فنی بعد از شفر تبدیل شد.
ماجرای حضور ساناک در استقلال نیز در نوع خود جالب است، زمانی که تیم فوتبال استقلال در جزیره کیش برای اردوی آماده سازی حضور داشت آبی پوشان مشغول تمرین در زمین المپیک این جزیره بودند و در حین تمرین به سرپرست وقت این تیم اعلام شد مربی اهل کشور چک وارد جزیره کیش شده است. ساناک البته به جای رفتن به هتل مستقیما با چمدان به محل تمرین استقلال رفت، اما هیچکس تصور نمیکرد فردی با این جثه همان دستیار مد نظر وینفرد شفر آلمانی باشد، اما با گذشت دقایقی از حضورش در محل تمرین او به بازیکنان معرفی ش و کارش را آغاز کرد.
در نهایت این مربی به یکباره به خاطر مشکلاتی که برایش ایجاد شد از استقلال رفت و حتی خیلیها دلایل افت آن روزهای این تیم را جدایی ساناک میدانستند.
بعد از جدایی ناگهانی از استقلال هنوز هم هواداران این تیم نمیدانند چه شد که این تیم را ترک کردید. شاید بهتر باشد خودتان شفاف در این زمینه صحبت کنید.
بعد از تعطیلات و استراحتی که داشتیم برای فصل جدید به تهران برگشتم تا برای فصل جدید آماده شویم. در فصل قبل از آن مشکلاتی برای مباحث مالیات و ویزای خروج از کشور مشکلاتی برایمان ایجاد شده بود و هنگامی که به تهران برگشتم در فرودگاه پاسپورت من را ضبط کردند. بعدا متوجه شدم که ظاهرا باشگاه مالیات من را پرداخت نکرده و من ویزای خروج از کشور را ندارم. این موضوع حتی باعث نگرانی خانواده من هم شده بود. در آن روزها همه مشکل من را متوجه شدند، اما مهدی رحمتی و محمد زرندی خیلی کمک کردند و سعی کردند مشکلات من برطرف شود و بتوانم پاسپورتم را دوباره بگیرم، اما با این وجود همچنان مشکل مالیاتی ام حل نشده بود و ویزای خروج از کشور نداشتم. در همان روزها بود که مادرم عمل جراحی سنگینی داشت و باید از کشور خارج میشدم و بالای سر او میبودم. بلافاصله این مشکلات را به سفارت چک در ایران منتقل کردم و آنها به من گفتند که باید برای بیماری مادرت و همچنین حل شدن مشکل مالیاتی از ایران خارج شوی. خانواده من هم خیلی نگران بودند و هر روز با من تماس میگرفتند و سوال میکردند چه اتفاقی رخ داده که بر نمیگردم. حقیقتا تا به حال این شرایط را تجربه نکرده بودم و هر روز نگرانتر میشدم. در آن برهه من اعتمادم را به مدیران آن زمان استقلال از دست داده بودم و مشکلات زیادی برایم به وجود آمد به خصوص در روز آخر که خیلی سخت بر من گذشت. در نهایت از ایران رفتم و دیگر نتوانستم به تهران برگردم.
یعنی واقعا نمیشد برگردید و به استقلال کمک کنید؟
در آن روزها خیلی تلاش میکردم مشکلم حل شود، اما تلاش خاصی از مدیران باشگاه ندیدم. دلیلش را هم نمیدانم. تمامی ما آن روزها خیلی تلاش میکردیم که بهترین شرایط را داشته باشیم و تیم را آماده کنیم، اما در سوی مقابل مسئولان باشگاه کار خاصی انجام نمیدادند و این برای من غیر قابل پذیرش بود. همانطور که گفتم بیماری مادرم هم من را خیلی نگران کرد و همه این مسائل دست به دست هم داد تا دیگر نتوانم به استقلال برگردم.
در آن زمان از شما به عنوان مغز متفکر و همه کاره تمرینات استقلال یاد میشد و حتی خیلیها دلیل افت تیم را جدایی ساناک عنوان کردند. آیا بعد از جدایی و سفر به کشورت با کادر فنی در ارتباط بودی؟
این باعث افتخارم است و خوشحال میشوم وقتی چنین حرفی را در مورد من میزنند. همیشه سعی کردم بهترین عملکرد را داشته باشم. زمانی که به استقلال آمدم، کادر فنی، بازیکنان و هواداران را دیدم عاشق این اتمسفر و فضا شدم. حقیقتا شرایط و علاقه مردم ما را بیشتر به کادر فنی علاقه مندتر کرد و البته انگیزه من هم بیشتر شد. بعد از جدایی از استقلال هم با شفر و پسرش و همچنین با سایر اعضای کادر فنی در تماس هستم. من با بیژن طاهری، اشکان نامداری، محمد زرندی و بقیه اعضای کادر فنی ارتباط دارم. با خیلی از بازیکنان استقلال هم در تماس هستم. من با روزبه چشمی، مهدی رحمتی، پژمان منتظری، داریوش شجاعیان، محسن کریمی و ... در ارتباط هستم. حقیقتا خودم را وابسته به این تیم میدانم و نمیتوانم خاطراتم را در این تیم فراموش کنم.
اخبار تیم استقلال را پیگیری میکنی؟
بله. من اخبار را جستجو میکنم و تا جایی که بتوانم بازیهای این تیم را تماشا میکنم. من حتی با برخی هواداران تیم هم در ارتباط هستم، چون روزهای خوبی با آنها داشتم. هواداران استقلال هنوز به من پیام میدهند و این یکی از دلایل پیگیری بازیها و اخبار استقلال است. این مسائل باعث شده تا حسی به من منتقل شود که یک روز به استقلال بر میگردم.
بعد از جدایی از استقلال در کدام تیم فعالیت کردید؟
چک ۲ باشگاه بزرگ دارد، یکی اسپارتاپراگ و دیگری اسلاویا پراگ. من در اسپارتاپراگ مربی بودم، اما ۲ ماه پیش به خاطر تعویض سرمربی تیم ما هم از این باشگاه جدا شدیم.
در مدتی که در ایران بودی خیلی بی سرو صدا کار کردی، اما ظاهرا رفتار باشگاه با کادر فنی زیاد مناسب نبود، شایعه شده بود یک روز برای گرفتن پاسپورتت که در باشگاه بود دردسرهای زیادی کشیدی...
من در استقلال همیشه کار خودم را میکردم و این بخشی از شخصیت من است. ما همکاران خوبی در کنار هم بودیم، بازیکنان خوبی داشتیم و هواداران هم همیشه جو خوبی برای ما ایجاد میکردند. وقتی این شرایط در کنار هم قرار میگرفت همیشه آرام و خوشحال بودم. این برای من قابل درک است که شاید بعضا حقوق و دستمزدم چند هفته دیر پرداخت شود، اما تنها مساله من و باشگاه بحث ویزای خروج بود. زمانی که من برای کار به یک کشور دیگر میروم مسئولیتی سنگینتر نسبت به همسر و ۳ فرزندم و همچنین پدرو مادرم که سن بالا و نیاز به مراقبت دارند داشتم. طبیعتا من نگران خروجم از کشور بودم که اگر هر زمان میخواستم به خانواده ام سر بزنم مشکلی نداشته باشم. متاسفانه این مشکل برای من وجود داشت و من با سختی زیادی از کشور ایران خارج شدم. این تنها مشکل من با استقلال بود که ناراحتم کرد، ولی در بقیه موارد مشکل خاصی نداشتم.
حتما خبر دارید که سرمربی این تیم کیست و بعد از شفر چه مربی به استقلال آمد؟
بله، در اینستاگرام اخبار را دنبال میکنم. بعد از جدایی شفر، فرهاد مجیدی برای چند بازی سرمربی تیم شد و سپس آندره آ استراماچونی سرمربی استقلال شد. او قبلا در چک و در اسپارتاپراگ مربیگری کرده بود. یک نکته جالبی هم در این مورد رقم خورده است. زمانی که استراماچونی هدایت استقلال را قبول کرد خبرنگاران کشور چک، چون میدانستند من در ایران و در استقلال کار کرده ام از من در مورد حضور استراماچونی در این تیم سوال کردند که به آنها گفتم این مربی باید منتظر یک سری اتفاقات ناگهانی و پیش بینی نشده باشد. جالب است که دقیقا همان اتفاقات رخ داد و صحبتی که من انجام داده بودم درست از آب در آمد، چون این مربی بعد از مدتی استقلال را ترک کرد. بعد از آن هم مجیدی سرمربی استقلال شد. در این مدت هم سعی کردم بازیهای تیم را ببینم و مخصوصا دربیهای پایتخت را هم تماشا کردم و پیگیر بازیها میشدم.
در مدتی که در ایران بودی چه مسالهای شما را ناراحت کرد؟
خاطره تلخ من همان اتفاقات مربوط به خروج از کشور بود و روزهای آخر حضورم در ایران را برایم سخت کرد، ولی خاطرات خیلی خوبی از استقلال دارم که هر زمان به آن فکر میکنم دلم میگیرد. روحیه تیمی ما مثالزدنی بود و دیدید در آسیا چه نتایج خوبی گرفتیم. من از بودن در تهران و ایران خیلی راضی بودم و هر زمان میخواستم به رستوران و کافه بروم مردم برخورد خیلی خوبی با من داشتند. زمانی هم که به چک برگشتم ۵ مصاحبه با رسانههای کشورم انجام دادم و تمام این موارد را به خبرنگاران در مورد استقلال، هوادارانش و اتمسفر خوبی که در ورزشگاه ایجاد میکردند گفتم. بعد از این مصاحبهها ۲ ورکشاپ هم در چک برگزار کردم و تمام تجربیاتم در ایران را منتقل کردم.
مثلا چه مسائلی را در آن ورکشاپ به هموطنانتان منتقل کردید؟
در آن جلسه یکسری فیلمها و تصاویری از حضورم در ورزشگاه آزادی، فضای تماشاگران ایرانی، حال و هوای بعد از بردها و خیلی دیگر از مسائل را به حاضرین نشان دادم. به نظرم سفیر بسیار خوبی از ایران در کشورم چک بودم و از این بابت خیلی خوشحالم. افتخار میکنم در باشگاهی مثل استقلال کار کردم و خیلی قشنگ است که یک روز بتوانم دوباره چنین فضایی را تجربه کنم.
خاطره خوب شما از استقلال چه بود که هرگز فراموش نمیکنید؟
من ۲ خاطره خوب از استقلال دارم که هرگز یادم نمیرود. اول، قهرمانی جام حذفی بود که همیشه فیلمهای آن را نگاه میکنم. یک روز باور نکردنی هم در تهران مقابل ذوب آهن داشتیم که ۱۰۰ هزار نفر در استادیوم حضور داشتند. واقعا چه روزی بود. جشن و خوشحالی با آن همه جمعیت در وسط زمین فراموش شدنی نیست.
دیدگاه تان را بنویسید